رابطه ذهن ناخودآگاه و ثروت
همه زندگی ما متاثر از ذهن ناخودآگاه ماست. به عبارت دیگه، اگر از هر یک از ابعاد زندگیمون راضی نیستیم باید ذهنیت ناخودآگاهمون رو در اون زمینه تغییر بدیم. چرا که ما با ذهنیت ناخوداگاهمون باعث بوجود آمدن اون بعد از زندگیمون شدیم.
ذهن انسانها رو در دو مرحله باید بررسی کرد: یکی در دوران کودکی و یکی در دوران بعد از آن.ذهن دوران کودکی را بصورت یک دایره کامل در نظر بگیرید که هر ایده ای براحتی و بدون هیچ مقاومتی وارد این دایره میشه و در آن ثبت میشه.
ما در این دوران هیچ دخالتی در ذهن نداریم هیچ قضاوتی نمیکنیم فقط از محیط اطراف تاثیر مستقیم می گیریم که به این ذهن ، ذهن ناخودآگاه میگیم. به عبارت دیگه، در دوران کودکی ذهن ما یک قسمت داره و اونم ناخودآگاهه.
اما در دوران بعداز کودکی، دایره ذهن به دو نیمه تقسیم میشه. به نیم دایره بالایی که در دوران بعد از کودکی ایجاد میشه ذهن خودآگاه گفته میشه. نیم دایره پایینی هم همون ذهن ناخوداگاه هست که در دوران کودکی شکل گرفته و به مرور هم با تجربه مکرر اتفاقات کامل تر میشه.
نکته مهم اینه که نیم دایره ای که در دوران بعد از کودکی تشکیل میشه و کاملا تحت تاثیر نیم دایره کودکی هست. اگرچه ما فکر میکنیم که خیلی از تصمیمات رو آگاهانه میگیریم، اما در واقع این تصمیم آگاهانه ما از اطلاعات و نقشه موجود در نیمه ناخوداگاه (یا باورهای ما) پیروی میکنه.
آرایشی بهداشتی تراست
اگر نقشه موجود در ناخودآگاه شما اشتباه باشه شما رو به مقصد نادرستی هدایت می کنه و بالعکس. پس اگه الان اونجایی که میخواهید باشید نیستید، مشکل از نقشه است.
فرض کنید شما دلتون میخواسته فرد ثروتمندی باشید و نیستید. قطعا باید علت رو در ناخوداگاهتون جستجو کنید.
چون ذهن خوداگاه شما همواره بدنبال شواهدی برای تایید ذهنیت ناخوداگاه شماست. به عنوان مثال، اگه در ناخوداگاهتون این باور ثبت شده باشه که پول درآوردن خیلی سخته و شما از پسش برنمی آیید، امکان نداره بتونید ثروت مد نظر رو کسب کنید.
به عبارت دیگه، ضمیر ناخوداگاه شما مثل یک فیلتر عمل میکنه که بهش میگن سیستم فعال کننده مشبک. این سیستم فقط اجازه دیدن راههایی رو به شما میده که درمسیر تایید ذهن ناخودآگاهتون باشده. ذهن ناخودآگاهتون بگه نمیشه، نمیشه. پس اگه میخواهید هر جنبه ای از زندگیتون تغییر کنه، باید باورهای ثبت شده رو شناسایی و تغییر بدید.