راز موفقیت چیست؟

موفقیت

اغلب ما فکر می کنیم راز موفقیت, نبوغ است.

اما نبوغ واقعی یعنی اینکه توانایی این را داشته باشید که منابع بالقوه خود را پیدا کنید و آن ها را هدایت کنید.

شاید انیشتین, این موضوع را بهتر بیان کرده باشد: قدرت تجسم, از قدرت دانش بیشتر است.

بارها و بارها ثابت شده است که مغز ما نمی توانید تفاوتی بین صحنه واقعی و تجسم قائل شود.

وقتی این نکته را درک کنید, زندگیتان متحول می شود.

بیشتر افراد از انجام دادن کاری واهمه دارند به این دلیل که تا حالا آن را انجام نداده اند.

یکی از پایه های اساسی موفقیت مدیران این است که علی رغم تجربیات گذشته به طور مدام تصور می کنند که به نتایج دلخواه رسیده اند.

این تجسم, حس اطمینان را از نیروهای بالقوه شان در آنها, تقویت می کند.

آیا هدفی دارید که در شما حس هیجان ایجاد کند, اما از طرفی تا به حال آن را انجام نداده باشید؟

اکنون زمان مناسب برای شروع مجسم کردن خودتان به عنوان فردی موفق و شاد است.

کتاب ۳۶۵ گام تا موفقیت

آنتونی رابینز

موفقیت همیشه در یک قدمی شکست است.

انسان های باهوشی که برای رسیدن به علایق خود تلاش می کنند, به هر اقدامی دست می زنند, تا مشکلات موجود در زندگی روزمره خود را به حداقل برسانند.

با این حال حتی در بهترین شرایط, مشکلات و نا امیدی وجود دارند که امر طبیعی است.

می گویند تنها چیزی که اجتناب ناپذیر است مرگ و پرداخت مالیات است! اما متخصصان معتقدند, مایوس شدن نیز واقعا اجتناب ناپذیر است.

آرایشی بهداشتی تراست

مهم نیست چقدر در ساماندهی خود و فعالیت هایتان خود عمل کرده باشید, به هر حال با نا امیدی, شکست و موانعی روبرو می شوید.

هر چه اهدافتان مهمتر و چالش انگیزتر باشد, احتمال مواجه شدن با مشکلات و نا امیدی نیز بیشتر می شود.

شما نمی توانید رشد کنید و به پتانسیل های خود برسید, مگر اینکه با مشکلات روبرو شده و آن ها را به خوبی حل کرده و درسهایی از آنها بیاموزید.

بیشتر درسهای بزرگ زندگی در نتیجه شکست و ناکامی به دست می آیند.

بنابراین مشکلات به صورت غیر منتظره و ناخواسته و علی رغم تلاش های شما, روی می دهد.

اما بدون وجود مشکلات نمی توانید رشد کنید و به اهداف بزرگ خود دست یابید.

موفقیت همیشه در یک قدمی شکست است.

بزرگترین موفقیت ها همیشه پس از بزرگترین شکست ها و زمانی حاصل می شوند که می خواهید دست از کار بردارید.

کتاب قدرت برنامه ریزی

برایان تریسی

فرمول نهایی موفقیت

چهار هدف در یک سال آینده خود را مشخص کنید.

زیر هر یک از اهداف توضیح دهید که چرا مطلقا خود را مقید می دانید که ظرف یک سال به آن ها برسید.

هرگز هدفی را رها نکنید, مگر اینکه ابتدا قدم مثبتی در جهت تحقق آن برداشته باشید.

رمز رسیدن به هدف ها, شرطی کردن ذهن است.

دست کم روزی دوبار, هدف هایی را که نوشته اید, بررسی کنید.

آنها را در جایی قرار دهید که هر روز چشمتان به آنها بیفتد, مثلا در دفتر یادداشت روزانه, روی میز کار و …

به خاطر داشته باشید, که اگر دائما به چیزی فکر کنید و افکار خود را روی آن متمرکز کنید, به سوی آن حرکت می کنید.

پشتکار ارزشمندترین عامل شکل دهنده کیفیت زندگی است و حتی از استعداد نیز مهم تر است.

بنابراین هیچ کس تاکنون صرفا به علت داشتن علاقه به تنهایی, به هدفی نرسیده است.

انسان باید خود را متعهد و پایبند کند, ممکن است در اثر یک شکست موقتی, بینش و توانایی ای پیدا کنید که سبب شود در آینده به موفقیت های بزرگتری برسید.

فرمول نهایی موفقیت:

۱- ابتدا خواسته خود را به روشنی, مشخص کنید.

۲- برای رسیدن به هدفتان, قدمی بردارید.

۳- بررسی کنید نحوه عملکردتان برای رسیدن به هدف, مفید و موثر است یا خیر.

۴- شیوه کار خود را آنقدر تغییر دهید تا بالاخره به هدف مورد نظر برسید.

 

کتاب راز موفقیت

آنتونی رابینز

هدفتان را باور پذیر کنید

نکته مهم این است که باید اطمینان پیدا کنید که هدفی باور پذیر و واقع گرایانه دارید.

وقتی درمورد مقصد آینده تان تصمیم گیری می کنید, هدفتان باید واقع گرایانه باشد.

باید هدفتان چیزی باشد که ذهنتان بتواند به آن بپردازد, چیزی که شما را به چالش بکشد اما در عین حال اطمینان داشته باشید که به آن دست خواهید یافت.

دلیل باورپذیر کردن اهداف این است که اگر هدفی را تعیین کنید که فراتر از حد توان شما باشد, به جای انگیزه بخشیدن به شما, بیشتر ناامیدتان می کند.

اگر هدف بزرگ انتخاب کنید, ضمیر ناخودآگاه, انگیزه شما را متوقف می نماید.

اگر نتوانید در ضمیر ناخودآگاه خود این باور را داشته باشید, نمی توانید به هدف برسید.

بدون باور, هیچ یک از توانایی های ذهنیتان برای دستیابی به هدف به شما کمک نخواهد کرد.

تنها مدتی با انگیزه و هیجان زده خواهید بود اما به محض این که در راه رسیدن به هدف به مشکلی بر خوردید, جرات خود را از دست داده و دست از کار می کشید.

اغلب افراد فکر می کنند که داشتن افکار مثبت به تنهایی برای رسیدن به اهدافشان کافی.

اما برای رسیدن به اهدافتان باید آنها را باور پذیر کنید و برای رسیدن به آنها, باید پله پله اقدام کنید.

اگر می خواهید میلیاردر شوید, ابتدا سعی کنید, ۱۰ میلیون به دست آورید, سپس تمام بدهی هایتان را پرداخت کنید, سپس سعی کنید, ۱۰۰ میلیون به دست آورید و …

موفقیت و شکست

هر یک از ما می توانیم زندگانیمان را بصورت یک افسانه در آوریم, به شرط اینکه شهامت داشته باشیم و بدانیم که قادریم اختیار اتفاقاتی را که در زندگی مان می افتد را, به دست گیریم.

اگر نمی توانیم اتفاقاتی را که در زندگیمان می افتد را کنترل کنیم, دست کم می توانیم بر واکنش های خود نسبت به وقایع و اعمالمان, مسلط باشیم.

اگر در زندگیتان چیزی است که از آن ناراضی هستید, هم اکنون تصمیم بگیرید که بلافاصله تغییری در آن به وجود آورید.

باید خود را مقید کنید که از اشتباهات خود, پند بگیرید, نه اینکه خود را ملامت کنید.

اگر از خطاهای خود درس نگیرید, ممکن است در آیند نیز, آنها را تکرار کنید.

اگر موقتا, کشتی تان به گل نشست, به خاطر آورید که در زندگی انسان, شکست معنا ندارد, بلکه فقط نتیجه وجود دارد.

در گذشته خود مرتکب چه اشتباهی شده اید, که بتوانید از آن برای بهبود زندگی امروزی خود استفاده کنید؟

موفقیت و شکست منشا واحدی دارند, شکست نتیجه خودداری از انجام عملی است و ناشی از رشته تصمیمات جزیی می باشد.

موفقیت نیز, ناشی از آغازگری  پشتکار می باشد.

امروز چه عمل کوچکی می توانید انجام دهید که حرکتی را در جهت موفقیت های زندگی به وجود آورید؟

افرادی که معمولا به سرعت تصمیم می گیرند, زمانی که کاری را درست بدانند از تصمیم خود برنمی گردند.

افراد شکست خورد, معمولا دیر تصمیم می گیرند و تصمیم خود را به آسانی تغییر می دهند.

هرگاه تصمیم شایسته ای گرفتید, آن را رها نکنید.

منشا عدم موفقیت

اغلب افرادی را می بینیم که قدم های بلندی رو به جلو بر می دارند و به شکل عجیبی در آخرین لحظه, عقب نشینی می کنند.

یا کارهایی انجام می دهند و حرف هایی می گویند که موفقیت  شخصی و احساسی را که در جستجوی آن بوده اند را خراب کرده و از بین می برند.

دلیل این امر, آن است که ارزش های مهم آنها در تضاد با یکدیگر است.

همه ما در اجتماع افرادی را دیده ایم که دچار تضاد ارزش ها هستند.

باید بدانید که هر یک از ما, در درون خود, ارزش های متناقضی داریم, زیرا اجازه داده ایم که محیط ما را شکل دهد.

بخشی از ذهنشان می گوید, دنبال این کار برو, ولی بخش دیگر ذهنشان به آنها یاد آور می شود که اگر دنبال این کار بروی, احتمال شکست و طرد شدن وجود دارد.

این گونه افراد, دو قدم به جلو می روند و یک قدم به عقب باز می گردند.

اگر شما موفقیت را اولین ارزش ترغیب کننده, و طرد شدن را اولین ارزش اجتناب کننده, بدانید, فکر می کنید ممکن است چالشی در زندگیتان ایجاد کند؟

هر شغلی که داشته باشید, احتمالا طرد شدن همیشه وجود دارد.

فردی که تلاش دارد بدون احساس طرد شدن به موفقیت برسد, در بلند مدت موفق نخواهد شد.

برای موفق شدن و رسیدن به موفقیت, باید احتمال طرد شدن را قبول کنید.

کتاب ارزش های زندگی و رویای سرنوشت

آنتونی رابینز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *