روشنگری موضوع حضور فرازمینی ها و بشقاب پرنده ها
شاید شما به مطالبی که در خصوص عصر آکواریوس، فرازمینی ها و بشقاب پرنده ها(یوفو) و … مطرح می شه بیشتر به عنوان داستان علمی تخیلی! نگاه می کنید. و همیشه سواله چرا مدارک مستند تری از وجود فرازمینی ها ارائه نمی شه تا افراد دیرباوری مثل من هم بتوانند با موضوعات مطرح شده همراه شوند؟
جواب این است که : مدارک و مستندات بسیار زیاد هست، حتی افرادی در سطح وزیر و مقامات دولتی در کشورهایی در جهان افشاگری کردند، مطالب زیادی از سرویسهای اطلاعاتی از طبقه بندی خارج شدند. موضوع این است اگر افرادی به این استانه ادراکی برسند خودشان به دنبال این حقایق خواهند رفت. منتظر رسانه های جریان اصلی یا دولت ها نخواهند ماند چون به وضوح آنها خودشان بخشی از کنترل ذهن جهانی هستنداگر تصور میکنید فرازمینیان وجود ندارند، اگر به وجود بشقابهای پرنده و سفینههای پیشرفته فرازمینی و زمینی شک دارید، بدانید صدها افشاگری و گزارش از افراد نظامی، افسران عالی-رتبه، و مهندسان و متخصصان در ارتباط با برنامههای فضایی سری دولتهای زمینی، و نژادهای فرازمینی مثبت و منفی وجود دارد. این فیلم مستند ورای شاهنه (و مستند تایید نشده ساخته دکتر استیون گریر) به بخشی از این گزارشات میپردازد، از جمله برنامههای پیشرفته آلمان نازی، عملیات هایجامپ (خیز بلند)، تأسیسات سری قطب جنوب (آنتارکتیکا)، و غیره.متأسفانه در شرایطی که موجی از افشاگریهای تکاندهنده و فوقالعاده مهم در رابطه با نقش فرازمینیان در اداره سیستمهای سیاره، جمعیت بیدار و پیشروی زمین را در مینوردد، در حوزه بیداری جهان شاهد نوعی بیاطلاعی، بیتوجهی، و خرافهگرایی هستیم.
اگر در پیرامون خویش بدقت بنگریم، دلایل و مدارکی را میابیم و همگی بیانگر این واقعیات می باشند که به احتمالا بسیار قوی، موجوداتی دارای قدرت تفکر و ابداع- از جهان هایی خارج از سیاره زمین وجود دارند.
باید بدانیم که در ارتباط با موضوعی مثل برنامههای مخفی فضایی، مقدار سانسور رسانه ای و سرکوب اطلاعات که با آن مواجه هستیم، فاجعه بار است. و مشخص است که اگر این اطلاعات غلط بودند نیاز به چنین سرکوبی نبود. و در واقع این حجم از سانسور و سرکوب به این دلیل است
خیلی افراد افشاگری کردند و برخی مورد حمله قرار گرفتند و برخی هم مثل فیل اشنایدر که مطالبی راجع به همکاری دولت با فرازمینیان در زمینه ساخت پایگاههایی زیرزمینی فاش کردند به قتل رسیدند. یکی از مهمترین افشاگران تامپکینز بود که چند سال پیش درگذشت. افرادی بودند که از طرف سازمانهای اطلاعاتی مامور تحقیقات بر روی جسد صدها فرازمینی در لابراتوارها شدند و برخی افشاگری کرده اند.
اگاهی انسانها متاسفانه امادگی لازم را هنوز هم ندارد. خیلی پرونده ها و اسناد راجع به فرازمینیان از سازمانهای اطلاعاتی از طبقه بندی خارج و منتشر شدند، اسنادی که رسمی بودند اما باز بسیاری از مردم در کشورهای مختلف هیچ توجهی نکردند و حتی فکر کردند کاملا بی اهمیت است و یا با ترس با موضوع مواجه شدند و ترجیح میدهند اصلا به موضوع فکر نکنند. در هر صورت وقت زیادی هم برای کسب امادگی باقی نمانده بنابراین بهتر است ما انسانها روی خودمان تمرکز کنیم و همه جنبه های این موضوع را بررسی کنیم و کار خودمان و تکلیف خودمان را انجام بدهیم
از ان زمانی که به دنبال اثبات وجود فرازمینی ها باشیم گذر کرده ایم اما اگر فردی هنوز به وجود آنها باور ندارد بهتر است تحقیق کند
● اگر شما باهوش باشید، پیش از انتقاد کردن در مورد این اطلاعات، تحقیق خواهید کرد.اگر باور نمی کنید، برای دانستن حقیقت تلاش کنید. مدارک موجود می باشند اما شما خودتان باید آنها را پیدا کنید و تنها در آن هنگام است که شما باور خواهید کرد و خواهید دانست.کیهان به طور طبیعی پر است از موجودات زنده در بُعد های مختلف. اما این در سیاره ی شما به عنوان یک راز نگه داشته شده است. دولتهای تاریک شما، مبحث های مربوط به غیر زمینیان و گسترش دادن هوشیاری را مورد تمسخر قرار می دهند تا اینکه شما به این موضوع علاقه نشان ندهید و به آن بخندید. کسانی که در قدرت هستند هزاران سال است در مورد غیر زمینیان و قوانین کیهانی به شما دروغ می گویند. آنها نمی خواهند که شما بدانید، زیرا از این می ترسند که در برابر شما قدرتشان را از دست بدهند. اگر باور نمی کنید، برای دانستن حقیقت تلاش کنید. مدارک موجود می باشند اما شما خودتان باید آنها را پیدا کنید و تنها در آن هنگام است که شما باور خواهید کرد و خواهید دانست.آنها عکسهای تقلبی از فضا به شما نشان می دهند، بنابراین شما فکر می کنید هیچ چیزی آنجا نیست.واقعیت این است که تمام کیهان مسکونی است. این طبیعت است و هیچ ربطی به داستان علمی تخیلی ندارد. کیهان توسط خیلی از موجودات مسکونی است، بعضی شبیه به انسان و بعضی مغایر با انسان. دولتهای شما قبلا با آنها ارتباط هایی داشته اند و این را به عنوان یک راز نگه داشته اند. به این دلیل تکنولوژی شما در پنجاه سال اخیر بسیار سریع توسعه یافته است.در سالهای نه چندان دور، شما پی خواهید برد که هیچوقت در کیهان تنها نبوده اید.
{ نقل قول از : آلایا از سیاره پلیدین قسمت۱ }
________________________________________________
دکتر استیون گریر : همیشه میپرسید: مدارک کجا هستند؟ یا (کی تا حالا از یوفو شکایت کرده؟) ولی واقعیت این که مدارک انقدر زیادن که دکتر جی آلن هاینک که در نیروی هوایی آمریکا مسئول پروژه کتاب آبی بود اظهار کرد : داریم تو شواهد و مدارک غرق میشیم
_______________________________
پدیده یو.اف.او(ufo) بشقاب پرنده ها واقعی است و باید با جدیت با آن برخورد شود!
◆میخائیل گورباچف
___________________________
ما به ارتباط و شاید ملاقات با فرازمینی ها نیازمند هستیم، و دولت آمریکا با بقیه ی دولت های زمین تبانی کرده و مصمم است که این اطلاعات را از دسترس عموم دور نگهدارد
◆ویکتور مارکتی: دستیار ویژه سابق مدیر اجرایی سیا
________________________________
دیوید آیک میگوید : در میان محققان بشقاب پرنده[ یوفولوژیست ها ] وجود دارد که پایگاه های زیرزمینی خزندگان فرازمینی با نخبگان دورگه-انسان خود کار میکنند..ومن با کارمندان سابق سازمان سیا صحبت کرده ام که این موضوع را تایید میکنند…یک نژاد فرازمینی خزنده قطعا در این سیاره به شکل فیزیکی زندگی میکند و تنها سوال این است که آیا آنها بومی سیاره زمین هستند یا اینکه منشا آنها از جای دیگری است؟ بازهم احتمال هردو، مخلوطی از این دو است.
◆ دیوید آیک
________________________________
◆میچیوکاکو میگوید : وقتی کسی از بشقاب پرنده ها و یوفو حرف میزند،مردم پشت سرش میخندند وحتی ممکن است شغلش را از دست بدهد.ولی نگرش من بر این مبنا استوار است که ما باید ذهنمان را باز نگه داریم. باید ذهنمان را به این احتمال که ممکن است تمدنی وجود داشته باشد که یک میلیون سال از ما جلوتر باشد، باز نگهداریم. حرف من این است که یک قانون فیزیکی نشانم بدهید که میگوید امکان برخورد ما با تمدنی که یک میلیون سال از ما جلوتر باشد وجود ندارد.
◆ میچیوکاکو
__________________________________
گراهام هنکاک میگوید: تاریخ بشر پر است از عقاید تعصب آمیزی که بوسیله مختصصان ساکن قصرهای عاج به عنوان حقیقت به ما آموخته شده. هرچه بیشتر به عقب برمیگردیم بیشتر میبینید تاریخی که در مدرسه ها و دانشگاه ها به شما تدریس شده به نظر شبیه قصه های کودکانه است.
__________________________________
★ دانش در دست عده قلیلی است و بقیه جاهل نگه داشته میشوند.ساختار کلاسیک برای دستکاری و کنترل ★
دستکاری کل سیاره زمین به دلیل جهانی شدن تجارت، بانکداری و ارتباطات. اساس کنترل آن همیشه یکسان بوده است: مردم را
در جهل، ترس و در جنگ با خود نگه دارند. تفرقه بینداز، حکومت کن و غلبه کن و در عین حال مهم ترین دانش را برای خودت نگه داری. و همانطور که در این کتاب بزرگترین راز خواهیم دید، کسانی که هزاران سال از این روشها برای کنترل بشریت
استفاده کرده اند، اعضای همان نیرو، همان قبیله متقابل هستند، که یک دستور کار طولانی مدت را دنبال میکنند که اکنون به
نقطه مهمی در سفر خود میرسد. دولت فاشیستی جهانی است.
◆دیوید آیک
__________________________________
جوردن سازر: هر آنچه می آموزیم، در نظامات آموزشی نهادهای حکومتی، بطور خاص طراحی شده است تا ذهن ما را کنترل و از حقیقت دور کند. فیزیک غلط است. پزشکی غلط است. تاریخ غلط است. عمده آنچه در کتابهای آموزشی و درسی می آموزیم، غلط است! و این یک طرح عامدانه و هدفمند است تا نفهمیم چگونه باید حرکت کنیم، تغذیه کنیم، و ندانیم در گذشته و تاریخ چه اتفاقاتی افتاده است، و فناوری واقعا چه کارهایی می تواند انجام دهد! همه این مسائل را اگر حقیقتا بیاموزیم ما را توانمند خواهند کرد و به ما کمک خواهند کرد بدانیم در جهان ما و واقعیت جهان ما چه خبر است!
جوردن سارز | مستند ورای شاهانه
__________________________________
تمامی سازمانهای حقوق بشری برای این تاسیس شده اند که انرژی انسانها را به غارت و تاراج ببرند و هیچ حمایتی هم در کارشان نیست جز انجام تجارت های انسان، سلاح، مخدرها، داروها، کودکان و اعضا و…..در پشت پرده تمامی اعضای ارشد آنها غیر انسان و غیر انسانی هستند
◆ دکتر اندرسون (دکتر نرودا)
________________________________________________
دیوید آیک در کتابش بانام بزرگترین راز میگویید :
منشا داستان فریب انسانها و فامیل سالاری که رهبری” کار بزرگ ” را برعهده دارند به صدها هزار سال قبل می رسد. احتمالاًباید صدها هزار سال به عقب برگردید تا نقطه شروع این داستان دستکاری انسان و خطوط خانوادگی را که کار بزرگ را تنظیم می کنند، بیابید. هرچه در این سال ها بیشتر تحقیق کرده ام، بیشتر برایم آشکار میشود که منشأ خطوط خونی و طرح تسخیر زمین از سیاره به نژاد یا نژاد هایی از سایر کره ها یا سیارات یا ابعاد تکامل می رود. ما آنها را موجودات فضایی یا فرازمینی می نامیم.
اگر به وجود موجودات فرازمینی شک دارید ؛ یک لحظه فکر کنید که خورشید ما فقط یکی از حدود ۱۰۰ میلیارد ستاره در این کهکشان است.سر فرانسیس کریک برنده جایزه نوبل می گوید ۱۰۰ میلیارد کهکشان در جهان وجود دارد و معتقد است که حداقل یک میلیون سیاره در کهکشان ما هستند که در آنها زندگی جریان دارد.همچنین یک بلوک دیگر به وزن ۱۰۰۰ تن (وزن سه جمبو جت) .چنین چیزی چطور ممکن است؟ تاریخ ساختگی(تاریخ جعلی) مایل به پاسخگویی به سوالات اینچنینی به دلیل حقیقتی که در پس آن نهفته است را ندارد .تصور کنید امروز به یک سازنده زنگ زده و از او درخواست کنید که همین کار را برای شما انجام دهد ؟می دانید او چه خواهد گفت : «هیچ میدانی تو ازمن چه درخواست می کنی !!؟ ؟ .. تو دیوانه ای ! ».خطوط مرموز نازکا در پرو هستند. مردم باستان سطح فوقانی زمین را خراشیده تا سطح زیرین سفید رنگ نمایان شود و به این ترتیب روشی جهت ترسیم تصاویر باور نکردنی از حیوانات، ماهی، حشرات و پرندگان ابداع کردند. بعضی از این تصاویر به قدری بزرگ هستند که برای دیدن تصویر کامل باید از فاصله ۱۰۰۰ پایی از بالا دیده شوند.دانشی که سبب خلق شگفتی هایی مانند نازکا، بعلبک، هرم بزرگ جیزه و دیگر آثار شگفت انگیز شده که با دقت و مقیاس بالا ساخته شود، حاکی از وجود نژادهای پیشرفته که در دوران باستان، در میان جمعیت بدوی زندگی می کردند می باشد.فکر کنید اگر کل جهان را در نظر بگیریم حتی بدون درنظر گرفتن سایر ابعاد حیات فراتر ازمحدوده فرکانس حس فیزیکی ما ,چه رقم بزرگی خواهد شد ! اگر شما با سرعت نور ۱۸۶٫۰۰۰ مایل در ثانیه سفر کنید، ۳/۴ سال دیگر به نزدیکترین ستاره این منظومه شمسی می رسید.این امر بیش از سطح درک بشر است و صحبت از زندگی فرازمینی در نظرش عجیب جلوه می کند و در حالیکه آن را رد می کند, بر این باور است که زندگی فقط بر روی این سیاره کوچک پدید آمده است.!وجود ساختارهای شگفت انگیز بیشمار در جهان باستان حاکی از وجود یک نژاد پیشرفته در آنزمان است. به ما گفته شده که در آن زمان مردم بدوی در مقایسه با انسان مدرن امروزی زندگی می کردند، که کاملا مضحک است.
{ نقل و قول از : کتاب بزرگترین راز – نویسنده دیوید آیک }
______________________________________________
تخمین زده میشه که به ازای هر دانه شن یک سیاره زمین سان وجود داره که میتونه گونه ای از حیات باشه، با این تفاسیر باز هم ممکنه که تنها باشیم.
آیا ما تنها هستیم؟ کهکشان راه شیری بیش از صد میلیارد ستاره دارد و کل جهان دارای حیات در کل جهان دارای حدود چهارصد میلیارد کهکشان است.آیا کره زمین تنها سیاره قابل سکونت و دارای حیات در کل این مجموعه بزرگ است؟! به راستی اگر این طور باشد تقریبا صدرصد جهان بیهوده آفریده شده است. اگر انسان با سرعت نور هم حرکت کند، برای رسیدن به دوردست ترین نقطه جهان که تا به حال کشف شده است باید حدود ۱۴میلیارد سال مسافرت کند؟
پس تکلیف ۱۰۰میلیارد ستاره دیگر کهکشان راه شیری و چهارصد میلیارد کهکشان دیگر چیست؟ آیا اگر سیاره ای دارند شرایط برای زندگی در آن سیاره ها وجود دارد؟ آیا آن سیاره ها دارای موجودات زنده هوشمندی هستند؟
حال بیاید همین مساله احتمال وجود موجودات باهوش در کهکشان راه شیری را برسی کنیم. در این مورد ما کم ترین احتمال را برای هر حالت در نظر میگیریم. با در نظر گرفتن کم ترین احتمال، در کهکشان ما صدمیلیارد ستاره وجود دارد که اگر از هر صد سیاره فقط یکی از آنها شرایط ایجاد حیات را داشته باشد، ما ده میلیون سیاره با شرایط ایجاد حیات داریم و اگر از هر هزار سیاره با شرایط ایجاد حیات فقط یکی از آنها دارای موجودات باهوش باشد، باز ما ده هزار سیاره با موجودات متفکر داریم.
حال اگر هر کهکشان به اندازه کهکشان راه شیری که یک کهکشان کوچک به حساب می آید، سیاره ای دارای موجودات متفکر باشد ما میلیارد ها ملیارد تمدن فرازمینی در عالم داریم.
خیلی افراد افشاگری کردند و برخی مورد حمله قرار گرفتند و برخی هم مثل فیل اشنایدر که مطالبی راجع به همکاری دولت با فرازمینیان در زمینه ساخت پایگاههایی زیرزمینی فاش کردند به قتل رسیدند. یکی از مهمترین افشاگران تامپکینز بود که چند سال پیش درگذشت. افرادی بودند که از طرف سازمانهای اطلاعاتی مامور تحقیقات بر روی جسد صدها فرازمینی در لابراتوارها شدند و برخی افشاگری کرده اند.
بیل تامپکینز (William M. Tompkins) میگوید: بیگانگان دراکو به نازی ها کمک کردند تا انسان ها را نابود کنند، شمال اروپا به ایالات متحده برای شروع برنامه آپولو کمک کردند.
● ویلیام تامپکینز (متولد۱۹۲۳- درگذشت۲۰۱۷) در ژوئیه ۲۰۱۷، در یک کنفرانس مطبوعاتی، اظهارات بی سابقه ای را بیان کرد. او برای شرکت هواپیماسازی داگلاس با بیگانگان کار می کرد. دو سال قبل از مصاحبه، او کتابی درباره همکاری با یک تمدن بیگانه نوشت و جهان را شوکه کرد.
اظهارات، تامپکینز ادعا کرد که در طول جنگ جهانی دوم، نازی ها فناوری را از بیگانگان دریافت کردند، به همین دلیل آنها توانستند کارخانه های زیرزمینی عظیمی در قطب جنوب بسازند. هزاران کارگر را به آنجا بردند و در این کارخانه ها بشقاب پرنده درست کردند.
تامپکینز گفت که این فناوری ها توسط تمدن بیگانه معروف به “دراکو” به آلمان منتقل شده است. آنها در آلمان سفینه های فضایی ساختند که آلمانی ها را در طول جنگ آموزش دادند. نقشه دراکو این بود که انسان ها را روی زمین از بین ببرد.
در سال ۱۹۴۷، دریاسالار ریچارد برد، افسر نیروی دریایی آمریکا، همراه با یک اسکادران متشکل از ۱۳ کشتی جنگی، به قطب جنوب رفتند. و دلیل این سفر اسناد محرمانه ای بود که در آرشیو ستاد کل نیروی دریایی نازی ها یافت شد.
به گفته آنها، از سال ۱۹۳۸، آلمانی ها در زیر یخ های قطب جنوب، سرزمین جدیدی به نام سوابیا را مستقر کردند. یک کشتی بزرگ حمل و نقل برای تحویل کالا به آنجا ساخته شد. ده ها زیردریایی در این عملیات شرکت داشتند و متخصصان بسیار ماهر بدون حق بازگشت به پایگاه اعزام شدند.
در سال ۱۹۴۵، پس از شکست هیتلر، افسران اطلاعاتی ایالات متحده تعدادی اسناد را کشف کردند. آنها تأیید کردند که آلمان واقعاً در حال کاوش در فضای زیر یخ قطب جنوب است.
پس از جنگ، آمریکایی ها در قطب جنوب فرود آمدند و شروع به ساخت یک فرودگاه کردند. اما به جای ۶ ماه، سفر آنها یکی دو هفته طول کشید. دریاسالار برد هشدار در مورد برخورد احتمالی با یوفوها را جدی نگرفت. و هنگامی که اشیاء مرموز در آسمان ظاهر شد، آنها به آنها آتش گشودند. در نتیجه، اسکادران چندین زیردریایی و چندین کشتی اسکورت را از دست داد. نیمی از هواپیماها سرنگون شدند. و دو ناو هواپیمابر مجبور شدند به عقب برگردند.
پس از بازگشت، کلیه مجلات، خاطرات، سوابق، اسناد ضبط و طبقه بندی شد.
با گذشت زمان، بیشتر پیشرفتهای آلمانی و دانشمندان آلمانی به ایالات متحده ختم شد. در این مورد، این فرض کاملاً واقع بینانه است که آمریکایی ها هنوز هم توانستند با بیگانگان به توافق برسند و پایگاه های مخفی فاشیست ها در قطب جنوب در اواخر دهه ۴۰ تحت کنترل ایالات متحده قرار گرفت.
تامپکینز گفت که سه بیگانه در لاس وگاس فرود آمده اند. او دو هفته را با آنها گذراند و سپس به داگلاس نقل مکان کرد. یک دختر متخصص موتور بود، یکی دیگر مسئول تماس با او بود. و همچنین یک پسر بود که به آنها کمک کرد. به دلیل این دیدار، برنامه آپولو آغاز شد.
روزنامه های آمریکایی در اواخر دهه ۴۰ قرن گذشته پر از اطلاعات در مورد مشاهده یوفوها بودند. سفر برد در ۳ مارس ۱۹۴۷ محدود شد و از اواسط می ۱۹۴۷ مقالاتی در مطبوعات شروع به انتشار کردند، بنابراین این یک تصادف جالب است.
به گفته تامپکینز، دو نیرو از نقاط مختلف کهکشان به آنها کمک کردند. این بیگانگان در مجموع “نوردیک” نامیده می شوند. او شخصاً در “نبرد لس آنجلس (۱۹۴۲)” حضور داشت، زمانی که هزار گلوله مهمات به سمت بشقاب پرنده ها شلیک شد و یکی از کشتی های نوردیک ممکن است او را به عنوان نماینده آنها در مسابقه هوافضا در حال تکامل انتخاب کرده باشد.
یک ماه پس از کنفرانس تکان دهنده، تامپکینز در ۲۱ آگوست ۲۰۱۷ در سن دیگو، کالیفرنیا، به طور غیرمنتظره ای در سن ۹۴ سالگی درگذشت. ویلیام تامپکینز در سال ۲۰۱۷ در مستند ورای شاهانه حضور داشت.
{مستند ورای شاهانه تقدیم می شود به ویلیام تامپکینز، و ماکس اسپیرز
این مردان شجاع در طول ساخته شدن این فیلم درگذشتند}
◆ بخش هایی از صحبت های مستند ورای شاهانه :
دیوید ویلیکاک در مستند ورای شاهانه میگوید: در ۹ دسامبر ۲۰۱۵ ویلیام تامپکینز کتاب فوق العاده اش «منتخب فرازمینیان» را منتشر کرد. من در اوایل ۲۰۱۶ از وجود این اثر مطلع شدم اما پس از چند مصاحبه ای که تامپکینز انجام داد با یکدیگر دوست شدیم و دیگر مرتب صحبت می کردیم. داستان وی بسیار جالب است. داستان مردی ۹۳ ساله است که درست پس از آنکه کارش در نیروی دریایی ارتش را شروع می کند، در یک برنامه بسیار سری استخدام می شود که متعلق به بالاترین سطوح دولت ایالات متحده بوده است. در آن برنامه، او شخصا مسئول دریافت اطلاعات از ۲۳ جاسوس آمریکایی مختلف حاضر در برنامه فضایی سری آلمانی ها از جمله پایگاههایی در انتارکتیکا بوده است.
ویلیام تامپکینز میگوید: یک عامل نفوذی نیروی دریایی به آلمان رفت. حدود ۱۹۳۹ بود. او باورش نمیشد، اما سازمان های بسیار عجیب و گروههای تحقیقاتی مختلفی نه تنها در سراسر آلمان بلکه حتی در کشورهای اشغال شده نیز وجود داشتند! و شگفت انگیز بود که آلمان در حال ساختن سفینه های حیرت انگیزی بود. این وسایل بال یا دم نداشتند. اما ادوات فرود داشتند. برخی مثلثی و برخی مستطیلی شکل بودند. برخی گرد بودند، مثل بشقاب. بنابراین وی که جاسوس نیروی دریایی بود متوجه همه این مسائل حیرت آور در آلمان شد. نکته مهم اینجاست: به جای اینکه در بازگشت به ایالات متحده به سراغ رئیسش برود، مستقیم سراغ فرمانده نیروی دریایی، یعنی فارستال، رفت. از بالا به فارستال گفته میشود برای توجیه عوامل نفوذی، از یک افسر نیروی دریایی استفاده نکند! به او گفته میشود شخصی را انتخاب کند که هیچ گاه به آناپولیس (آکادمی نیروی دریایی) نرفته است. میدانید که تقریبا همه افسران نیروی دریایی، چه فرمانده و چه دریابان، به آناپولیس رفته اند و برای کار در نیروی دریایی آموزش دیده اند! به فارستال گفته میشود تمام کتاب ها، تمام کتابهای موجود در کتابخانه ها، همه کتابهای کالج ها و دانشگاهها، و هر کتابی که روی زمین است، اطلاعات غلط است! اطلاعات غلط! که این مسأله با نفوذ خزندگان دراکو از ۶ هزار سال پیش در جریان است.
کوری گود میگوید: خزندگان حدود ۶ یا ۷ هزار سال پیش به قدرت رسیدند و شروع کردند به دست بردن و اثرگذاری در جریانات و امور زمین. این موضوع که آنها فناوری های تغییر شکل مختلفی دارند تا ظاهری انسانی پیدا کنند حقیقت دارد. اما معمولا در پایگاههای زیرزمینی در مناطق مختلف زمین هستند، و همچنین منطقه بسیار بزرگی در انتارکتیکا. در ناحیه جنوب شرقی انتارکتیکا غارهای عظیم متعددی وجود دارد که به دلیل انرژی زمین-حرارتی سطح دمای بسیار بسیار بالایی دارند که برای انسان قابل تحمل نیست! مکانی فوق العاده مناسب برای این کلونی های خزندگان است. اینها در اصل شهرهای بسیار وسیعی هستند که میلیون ها خزنده دراکو را در خود جای داده اند!
ویلیام تامپکینز میگوید: فرمانده نیروی دریایی، ریکو بارا را انتخاب می کند که یک آمریکایی نبود! او بهمراه خانواده اش به آمریکا آمده بود و اینجا به مدرسه رفته بود و تا سال دوم دبیرستان ادامه داده بود، سپس مدرسه را ترک کرده بود و با درجه ناوی سوم به نیروی دریایی ملحق شده بود و آنجا درجات را طی کرده بود. حالا به فرماندهی رسیده بود. و حالا توسط فرماندهی کل نیروی دریایی انتخاب شده بود تا همه عوامل نفوذی را توجیه کند تا به آلمان برگردند و بفهمند جریان از چه قرار است. به این دلیل که آن فرد هرگز اطلاعات غلطی راجب رشته های فنی جهان دریافت نکرده بود!
ویلیام تامپکینز: اگر به سان دیگو بروید و به نورس آیلند نظری بیندازید، ساختمان بلندی خواهید دید. دفتر کار کوچکی در بالای آن ساختمان وجود دارد که دفترکار محرمانه دریاسالار است. عوامل نفوذی و جاسوسها برای تحویل گزارش اینجا می آمدند. اتفاقی که افتاد این بود که دستیار دریاسالار به سربازخانه من آمد، بر شانه ام دست گذاشت، و فقط یک کلمه گفت: «او اینجاست!»ما با اتومبیل به آن ساختمان رفتیم. به دفتر بالای ساختمان رفتیم و وارد اتاق کنفرانس شدیم. اتاق کوچکی بود. ریکو بارا یک طرف نشسته بود، من یک طرف بودم. و یکی از سه مافوق دیگرم، که هر سه شان هم کاپیتان بودند، حالا دریاسالار دو ستاره شده بود! شگفت آور بود! او تازه از لاکهید برگشته بود، و تازه از مؤسسه اسکریپس برگشته بود! و تازه از شرکت هواپیمایی برگشته بود! عجب! حالا همه عوامل (جاسوسان) را گرد آورده بود، و عوامل در طرف دیگر میز نشسته بودند. بعد دریاسالار همه کارهای عجیب و شگفت انگیز آلمانی ها را افشا می کند! که برای ما بی معنی بود! هشت خانم و سه نفر با تحصیلات دکتری در گروه من بودند. و ما آنچه عوامل می آوردند را جمع بندی و طبقه بندی می کردیم. گاهی عکسهایی بودند، گاهی اوقات دستورالعمل هایی، و چند تا از این دستورالعمل ها حتی به زبان انگلیسی یا آلمانی یا هیچ زبان دیگری نبودند! آنها هیروگلیف (زبان تصویری) فرازمینی بودند! همه اینها را می دیدیم، می شنیدیم و متوجه می شدیم که آلمانی ها چه می کردند! آنها فقط اسناد و مدارک از فرازمینی ها دریافت نکرده بودند! آنها سفینه های فضایی کاملا نوینی از فضایی ها گرفته بودند! آنجا یک سفینه! آنطرفتر یکی دیگر، و باز هم بود! سفینه ها را آورده بودند و افراد را به داخل آنها می بردند و نحوه هدایت آنها را نشانشان می دادند! پس آنها مرا در لابراتوار سری بردند که مشغول طراحی وسایلی بودند که مثل نورسروپ نبودند! بلکه وسایلی بدون بال و دم بودند! فقط یک بدنه است بدون بال و دم، نیمی هواپیما و نیمی فضاپیما!
اولین سفینه های ما زیردریایی های کلاس تهاجمی نیروی دریایی ایالات متحده بودند. ما برنامه هایی را گرد آوردیم که به عمق کهکشان راه یافته بودند! و نه فقط این کهکشان!
_____________________________________________
افرادی که علناً اعلام کردهاند که شواهد یوفو در حال سرکوب است عبارتند از سناتور ایالات متحده بری گلدواتر ، دریاسالار بریتانیایی لرد هیل نورتون (رئیس سابق ناتو و رئیس ستاد دفاع بریتانیا)، معاون آمریکایی روسکو اچ. هیلنکوتر (اولین مدیر سیا)، سرتیپ اسرائیلی هایم اشد (مدیر سابق برنامه های فضایی وزارت دفاع اسرائیل)، فضانوردان گوردون کوپر و ادگار میچل و وزیر دفاع سابق کانادا، پل هلیر. آنها گذشته از شهادت ها و گزارش های خود هیچ مدرکی برای اثبات اظهارات و ادعاهای خود ارائه نکرده اند. به گفته کمیته تحقیقات شکاک ، با وجود تحقیقات قابل توجه آژانس های علمی غیردولتی در مورد این موضوع، شواهد کمی وجود دارد یا هیچ مدرکی برای حمایت از آنها وجود ندارد.
در ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۸۰ خورشیدی ۲۰نفر شاهد حقوقی، دولتی و ارتشی در کنفرانسی مطبوعاتی در واشنگتن دی.سی شرکت کرده اند.
استوین گریر: این دوستان در پروژه هایی شرکت داشته اند که ما آن ها با نام های (بودجه سیاه) یا [ پروژه های پنهان و تایید نشده ] می شناسیم.
در قرن گمشده، دکتر استیون گریر فاش میکند که چگونه صد سال رازداری غیرقانونی فنآوریهای حیاتی و دانش معنوی را از بشریت ربوده است که میتواند سیاره را نجات دهد و ما را به یک تمدن فضانورد ارتقا دهد. این شامل:انرژی نقطه صفر،انرژی رایکان – گرانش الکترومغناطیسی فناوری
یکی از افراد مهم که در افشاگری فرازمینی تلاش و فعالیت میکند اقای دکتر استیون گریر است.
استیون گریر (متولد۲۸ ژوئن ۱۹۵۵) آمریکایی است یوفولوژیست و پزشک (بازنشسته) شد متخصص آسیب شناسی که مرکز مطالعه هوش فرازمینی (CSETI) و پروژه افشاگری، که به دنبال افشای اطلاعات محرمانه بشقاب پرنده های طبقه بندی شده.
پروژه افشای اطلاعات در تلاش برای اعطای عفو به افشاگران دولتی است که مایلند سوگندهای امنیتی خود را نقض کنند از طریق به اشتراک گذاشتن دانش داخلی در مورد بشقاب پرنده ها. گریر می گوید که او در یک مهمانی شام با مدیر CIA جیمز وولسی جلسه خلاصه ای برگزار کرده است ، اگرچه وولسی اظهار داشته است که مودبانه گوش می داده است.
در سال ۱۹۹۳ او “پروژه افشاگری” را تأسیس کرد، یک پروژه غیرانتفاعی که هدف آن افشای اطلاعاتی است که دولت در مورد بشقاب پرنده ها ، اطلاعات فرازمینی، نیروی محرکه و سیستم های انرژی پیشرفته در اختیار دارد.علاوه بر این، پروژه افشاگری با ایده اعطای عفو از قوانین امنیتی برای کسانی که به دنبال اطلاعات مخفی بشقاب پرنده بودند، تأسیس شد. گریر ادعا کرد که با جیمز وولسی مدیر سیا مصاحبه کرده است و او این پدیده را پذیرفته است، اما جیمز بعداً این مصاحبه را رد کرد.
در می ۲۰۰۱، گریر یک کنفرانس مطبوعاتی با عنوان “۲۰ نیروی هوایی بازنشسته، اداره هوانوردی فدرال، و ماموران اطلاعاتی” در باشگاه مطبوعات ملی در واشنگتن دی سی برگزار کرد.طبق گزارش پورتال اورگان دیلی امرالد ، تا سال ۲۰۰۲، گریر ۱۲۰ ساعت شهادت از غیرنظامیان، مقامات مختلف دولتی و نظامی در مورد موضوع بشقاب پرنده جمع آوری کرده بود، از جمله اظهارات فضانورد گوردون . کوپر و یک سرتیپ.
پروژه افشا (پروژه افشا) سازمانی است که توسط یوفولوژیست آمریکایی استیون ام. گریر در سال ۱۹۹۳ تأسیس شد و هدف آن افشای یک توطئه ادعایی است که توسط آن دولت ایالات متحده اطلاعات مربوط به وجود بشقاب پرنده ها را مخفی می کند . به گفته اعضای این پروژه، یوفوها سفینههایی هستند که توسط موجودات فرازمینی هوشمند هدایت میشوند و دولت آنها را به همراه برخی منابع انرژی پیشرفته که از بیگانگان مذکور به دست میآمد مخفی نگه میدارد. به همین ترتیب، اعضای پروژه افشاگری خواستار جلسات استماع صادقانه و باز شده انددر مورد اطلاعات پنهان
در این باره افراد بسیار زیادی اطلاعات دادند و افشاگری کرده اند اشخاصی چون :
دکتر استیون گریر – دکتر مایکل سالا – دکتر جی الن هاینک -دکتر مایکل ولف (Dr. Michael Wolf) – دکتر بروس مک کیب – دکتر ادوارد کودون(Dr.Edward Condon)- دونالد کیهو (Donald Keyhoe)- پرفسور جان بی. الکساندر – کوری گود – دیوید ویلکاک -ویلیام تامپکینز – آلایا – کبرا – لیزا رنی -خانوم آلویا هاکفیلد – مکس اسپیرس – جردن ساتر – دیوید آیک – بیل کوپر – فیل اشنایدر – توماس اف کاستلو – بوید بوشمن – دیوید اِم. جیکوبز – باب لازار – کارل سیگن – ادگار میچل – پرفسور دیوید اِم. جیکوبز – جروم کلارک(Jerome Clark) – آلن هندری(Allan Hendry) – ریچارد اچ هال Richard H. Hall – ژاک والی (Jacques Vallée) – هارلی راتلج (Harley Rutledge)استاد فیزیک – کلیفرد ای. استون – کوین رندل – نیک پوپ – نیک ردفرن – تیموتی گود -سی. رونالد گارنر (C. Ronald Garner) لورا آیزنهاور- جیمی مائوسان (روزنامهنگار)- لیندا مولتون هاو – ریچارد دولان – ریچارد دوتی – استنتن تی. فریدمن – رابرت شارو(Robert Charroux) – جورج آدامسکی – باب ریناود (Bob Renaud)- هاوارد منگر (Howard Menger) ، جورج ون تاسل(George van Tassel) ، الیزابت کلارر( Elizabeth Klarer) – آلبرت کی بندر(Albert K. Bender) – النا دانان (Elena Danaan) -الیزابت کلارر (Elizabeth Klarer) – جیمز ای مک دونالد (James E. McDonald) – ادوارد کاندون – پیتر ای. استوراک (Peter A. Sturrock) – فیلیپ جی کورسو Philip J. Corso – رابرت دین Robert Dean – گلن دنیس Glenn Dennis – پاول هلیر
یعقوب صلاتون (Jacob Salatun)یک افسر ۳ ستاره نیروی هوایی اندونزی ( مارشال هوایی ) بود.او به عنوان بنیانگذار موسسه ملی هوانوردی و فضایی اندونزی در سال ۱۹۶۳ شناخته می شود. بین ۲۸ مارس ۱۹۶۶ و ۲۵ ژوئیه ۱۹۶۶ وزیر صنعت در اندونزی بود.
برینسلی لو پوئر ترنچ، هشتمین ارل کلنکارتی (Brinsley Le Poer Trench, 8th Earl of Clancarty) متولد۱۸ سپتامبر ۱۹۱۱ – فوت ۱۸ مه ۱۹۹۵- یک یوفولوژیست برجسته بود .او یک همتای ایرلندی و همچنین یک نجیب زاده در اشراف هلندی بود .
و بسیاری افراد دیگر که بیشمار هستند و ما تعدادی از این افراد را نام بریدیم…
و سازمان هایی چون : سازمان موفان (MUFON)
مرکز مطالعات هوش فرازمینی Center for the Study of Extraterrestrial Intelligence بنیانگذار: استیون اِم. گریر در سال: ۱۹۹۰
پروژه مکاشفه Proyecto Revelación سازمانی است که توسط یوفولوژیست آمریکایی استیون ام. گریر در سال ۱۹۹۳ تأسیس شد
مرکز ملی گزارش یوفو (National UFO Reporting Center)
مرکز مطالعات یوفو (Center for UFO Studies) مخفف (cufos) یک گروه تحقیقاتی بشقاب پرنده با بودجه خصوصی است. این گروه در سال ۱۹۷۳ توسط دکتر جی آلن هاینک J. Allen Hynek که در آن زمان رئیس دپارتمان نجوم در دانشگاه نورث وسترن در ایلینویز بود، تأسیس شد. وبسایت رسمی(http://www.cufos.org/)
کمیته ملی تحقیقات در مورد پدیده های هوایی
National Investigations Committee On Aerial Phenomena
سازمان : شهروندان در برابر پنهان کاری یوفو Citizens Against UFO Secrecy (CAUS)
سازمان UFO-Sverige
سازمان آرشیو برای تحقیقات یوفو Archives for UFO Research
و هزاران هزار کتاب در ارتباط فرازمینی ها و بشقاب پرنده ها نوشته شده برخی از کتاب اطلاعات دسته اول دارند و برخی تحقیقاتی و پژوهشی است.
_______________________________
در ارتباط با موضوع فرازمینیان؛
این روزها اخباری در رابطه با فرازمینیان شنیده میشود که قابل تأمل است. ما در این کانال از ماهها پیش در ارتباط با برنامه های مختلف کابال از جمله احتمال صحنه سازی یک تجاوز نمایشی بیگانگان منفی و همینطور احتمال تجاوز واقعی ناوگان دراکوی منفی و نیز درباره مشاهدات مربوط به ناوگان کنفدراسیون کهکشانی و نیروهای مثبت از جمله پلیدین ها مطالب بسیاری منتشر کردیم.
موضوع مهم در اینجا این است که گروهها و افرادی هستند که موضوع بیگانگان و فرازمینیان را به کلی نادیده میگیرند گویا اصلا چنین موضوعی وجود ندارد. گروهها و کانالهایی هستند که هر گونه مشاهدات اشیای ناشناس پرنده و یا مواجهات با فرازمینیان را پروپاگاندا و صحنه سازی از طرف حکومت مخفی و کابال و بخشی از عملیاتهای روانی برای کنترل ذهن مردم میدانند. گروههایی هستند که همه فرازمینیان را مثبت میدانند و نگاهی مذهبی-گونه و دیدگاهی شاعرانه به موضوع دارند. عده ای هم هر نوع فرازمینی را منفی و متجاوز و نوعی پارازیت مضر برای حیات انسانی میپندارند. کانالهایی هستند که هر آنچه میگویند انعکاسی از کتابهای نویسنده فراماسون، و مهره کابال، زکریا سیچین است که ترجمه هایش از کتیبه های حاوی اساطیر تحریف شده ملل باستانی به پنهان شدن خزندگان رپتیلین منفی پشت لقب «آنوناکی» کمک کرده، و در این بین، کمتر دیده میشود که در مواجهه با موضوع مهم، اساسی، و البته اجتناب ناپذیر فرازمینیان، دیدگاهی پژوهشی، واقع بینانه، و جامع دیده شود. افرادی هم هستند که به دلیل تعصب بر باورهای دینی که به ارث برده اند تقلا میکنند هرگونه بحثی درباره وجود نژادهای فرازمینی را نفی کنند چراکه حاضر نیستند اکتسابات قبلیشان را با واقعیتی جدید هماهنگ کنند و ترجیح میدهند چارچوب های خشک قبلی را به هر ترتیب حفظ کنند. از نظر ما هیچ یک از این روشها و شیوه ها مناسب نیستند و هر کدام به نحوی، بخشی از حقیقت را انکار میکنند.
به طور خلاصه، از نقطه نظر ما، فرازمینیان و موجودات گوناگون در ابعاد مختلف، و فراتر از باند ارتعاشی بعد ۳ وجود دارند و بسیار پیشتر از حیات انسانی نیز وجود داشته اند. سیاراتی که زندگی فیزیکی در آنها میسر نیست هم، در سطوح ارتعاشی اختری، اتریک و ذهنی لزوما خالی از وجود موجودات میان-بعدی نیستند.
طبیعی است که به تبلیغات سازمانهای تحت کنترل کابال اعتمادی نیست، و اینکه برای مثال اکنون تلاش دارند «آنوناکی ها» را نژادی مثبت نشان دهند و هویت اصلی متجاوزین به خانه ما را پشت این القاب مخفی کنند خودش نشان دهنده تداوم برنامه های کنترل ذهن حکومت مخفی است. اما دوستان، فرازمینیان نه همگی موهوم و زائیده توطئه کابال هستند، و نه همگی مثبت هستند و نه همگی منفی. و همین تقسیم بندی مثبت و منفی هم صرفا نوعی ساده سازی و ابزاری برای کمک به یک طبقه بندی سطحی است.
عده ای از فدراسیون کهکشانی طوری صحبت میکنند که انگار در کهکشان فقط یک فدراسیون وجود دارد. اینطور نیست. فدراسیونهای متعددی شکل گرفته اند و دستورکارهای مختلفی دارند، و البته بسیاری از اوقات “کنفدراسیون کهکشانی نور” است که در مقابله با آرکانها و کیمرا و دراکوها به زمین یاری میرساند. در ضمن برنامه های فضایی سری در زمین وجود دارد که افشاگرانی قبلا در ارتباط با این برنامه ها اطلاعاتی در اختیار عموم مردم گذاشته اند. برخی از این برنامه ها بسیار پیشرفته هستند و فناوری بسیار پیشرفته ای در اختیار دارند. بنابراین در زمین و به دور از چشم مردم و ملتها و البته با پول ملتها، فناوری هایی وجود دارد که بسیار فراتر از تصورات مردم است.
نکته مهم دیگر اینکه در مواجه با فرازمینیان بایستی واقع بین و هوشیار بود. آنهایی که متجاوز و فاقد همزادپنداری اولیه با ما انسانها هستند لزوما چهره و ظاهری اهریمنی ندارند. و آنهایی که مثبت هستند و حاضرند صادقانه به انسانها کمک کنند لزوما چیزی نیستند که هالیوود برای ما تصویر کرده است.
از همه این مسائل که عبور کنیم، ما به #تماس_نخست نزدیک هستیم، و از دل همه پروژه های کنترل ذهن کابال و حکومت مخفی و بیگانگان منفی و انگلی و آرکانی به سلامت عبور خواهیم کرد تا بتوانیم به عنوان شهروندان کهکشانی از حضور حیات فرازمینی آگاه شویم و با بهترین و متکامل ترین موجودات فرازمینی وارد رابطه ای پویا و سازنده و متقابل بشویم که خالی از وابستگی های فیزیکی، روحی و ذهنی یک طرفه است.
بنابراین، در مواجهه با موضوع مهم حیات فرازمینی، جستجوگر باشیم؛ بر اساس پیروی کورکورانه از هر آنچه رسانه و یونیسف و سازمانها و دولتها به خورد رسانه میدهند، عمل نکنیم؛ بر اساس و پایه ترس و وحشت عمل نکنیم؛ دیدگاههای شاعرانه و عارفانه نیز پاسخگو نیستند؛ همه فرازمینیان مثبت نیستند و همه آنها منفی نیستند، و طبقه بندی ها نیز فقط ابزاری برای تسهیل ارتباط است.
موضوع دیگر اینکه ما میتوانیم بسیار کتابهایی را معرفی کنیم که مطالب ارزشمندی را دارند اما اکثر انها متاسفانه یا در زمان چنل شدن اطلاعات تحریفاتی دارند ، یا حتی در زمان انتشار تغییراتی در انها صورت گرفته، بگذریم که برخی مثل کتابهای زکریا سیچین اصولا با دستورکار منفی فراماسونها نوشته و منتشر شدند. افرادی هستند مثل خانم باربارا هند کلاو که کتابهایی را با چنل کردن اطلاعات نوشتند که اطلاعات مفیدی دارد که بیشتر جمعیت زمین هم فعلا برای این اطلاعات اماده نیستند اما خود این کتابها احتمالا تحریفاتی دارند چون کانالهای ارتباطی و چنلینگ ها به دلیل وجود ایمپلنتها و دستکاری کابال در اطلاعات چنل شده دارای تحریفاتی هست. بنابراین مطالعه انها باید توسط فردی باشد که نه تنها تسلط زیادی روی زبان انگلیسی دارد بلکه به چشم تحقیق و پژوهش مطالعه و بررسی و سنجش کند و بداند که یک کتاب مقدس نمیخواند که از ابتدا تا انتها هر چه گفته حقیقت محض باشد. باید بداند که اطلاعاتی که از فیلتر نشر کابال گذشته قطعا تحریفاتی دارد. یا کتابی مثل ماموریت پروینی درباره بیلی مایر که کشاورزی در سوییس بود که مورد تماس پلیدینها قرار گرفته. یا کتاب منشور لیرا که اطلاعات خوبی دارد اما اطلاعات گمراه کننده ای هم راجع به نژاد زتا در انتهایش دارد که حتی خود ویراستار هم درباره ان هشدار داده. بنابراین میخواهیم بگوییم اطلاعات در این زمینه به این شکل است و فرد باید محقق باشد و چشمانش را باز نگه دارد این بالاترین و بهترین توصیه ای است که میتوانیم داشته باشیم. بسیاری از افراد مثبت هم بودند و هستند که حتی ما هم مقالاتی از انها منتشر کردیم انهایی را که بهتر بودند یا تحریفاتی نداشتند اما این هم به معنای ان ای نیست که همه اطلاعات وبسایت های انها مورد تایید نیروهای نور و منابع کاملا معتبر است. روی زمین یک جنگ اطلاعاتی شدید برقرار بوده و این موضوع باعث شده در همه کتابهایی که امدند تا روشنگری کنند تحریفاتی وارد شود. کتاب ٱآسپی مورد دیگری که از همان زمان انتشارش مورد تحریفات گسترده قرار گرفت و تا جایی که میدانیم ان چیزی که قرار بود باشد نشد. اما اطلاعات کبرا از ان دست اطلاعات چنل شده نیست و ایشان اطلاعات را مستقیم از منابع نیروهای مثبت یا حرکت مقاومت یا برخی جناحهای نیروهای نور دریافت میکند و اصلا نویسنده نیستند بلکه کانتکت و نقطه تماس نیروهای نور و حرکت مقاومت هستند که از طریق ایشان مهمترین و ضرورتی ترین اطلاعات را به جمعیت بیدار سطح زمین منتقل میکنند
◆یک منبع وجود ندارد، شما باید تا آنجا که ممکن است از همه منابع قابل دسترس استفاده کنید، مقایسه کنید بسنجید، مدام تحقیق کنید. حقیقت چیزی نیست که از یک کتاب یا یک سایت پیدا کنید. حقیقت با جستجوی همیشگی و دائم بدست می آید
قطب نمای داخلی خودتان را روی حقیقت محض و جستجوی حقیقت تنظیم کنید. تحقیق کنید، بخوانید، تجربه کنید، به دنبال پاسخ سوالات اساسی باشید، و همیشه از نور درون خودتان راهنمایی بگیرید.
________________________________________________________
یوفوشناسی یا یوفولوژی (به انگلیسی: Ufology) مطالعه و تحقیق میدانی درباره گزارشهای مربوط به رویت، برخورد نزدیک و شواهد فیزیکی مرتبط با اشیاء ناشناس پرنده یا به اختصار یوفوها (به انگلیسی: Unidentified flying objects، مخفف: UFO) است.
از اواسط دهه ۱۹۴۰، یوفوها موضوع تحقیقات مختلفی توسط دولتها، گروههای مستقل، و دانشمندان بودهاند؛ اما یوفوشناسی، به عنوان یک رشته، توسط آکادمی دنیای علم رد شدهاست و شبهعلم محسوب میشود.
یوفوشناسها و تحقیقاتشان الزاماً وابسته به دولتها نیستند. یوفوشناسها، دانشمندان و محققانی هستند که به صورت فردی یا گروهی درباره یوفوها تحقیق میکنند تا به ماهیت واقعی اشیاء گزارش شده پی ببرند و به سوالات بشر در این باره پاسخ دهند.
اصطلاح یوفوشناسی (Ufology) و یوفولوشناس (Ufologist)، برای کسانی به کار میرود که به صورت فردی و یا گروهی، گزارشها و شواهد مربوط به رویت اشیاء پرنده ناشناخته یا یوفوها را مطالعه میکنند.
محققان و نهادهای غیرانتفاعی بسیاری درباره یوفوها تحقیق و مطالعه میکنند؛ از جمله کمیته ملی تحقیقات پدیدههای هوایی (NICAP)، سازمان همهجانبه یوفو یا موفان (MUFON) و مرکز مطالعات یوفو (CUFOS).
مطالعات یوفوشناسها نشان دادهاست که اکثر گزارشهای مربوط به یوفوها، درباره اجسام متعارف یا پدیدههای طبیعی است که به اشتباه شناسایی شدهاند. اجسام و پدیدههایی مانند هواپیماها، بالونها، فانوسهای دریایی، ماهوارهها و اجرام آسمانی مانند شهابسنگها، ستارههای پرنور و سیارات نزدیک به زمین هستند. همچنین درصد کمی از گزارشها جعلی هستند. کمتر از ۱۰ درصد رویتها، پس از بررسی علمی و مناسب، بدون دلیل باقی میمانند و میتوان اشیاء مربوط به آنها را به معنای دقیق، “ناشناخته” طبقهبندی کرد.
■ گزارشهای اولیه از رویت بشقابپرندههای با منشاء ناشناخته، معمولاً آنها را نقرهای یا فلزی توصیف میکردند، همچنین گاهی گزارش میشد که این اشیا دارای چراغهای ناوبری هستند، توسط نوری درخشان احاطه شدهاند، با سرعت بالا و به صورت تکی یا گروهی حرکت میکنند و قابلیت مانورپذیری بالایی دارند.
__________ بررسیها و اسناد رسمی
یکی از تحقیقات رسمی انجام شده درباره رویدادهای مربوط به یوفوها، پروژه کتاب آبی بود که طی آن، ۱۲۶۱۸ مورد از گزارشهای رویت یوفوها بررسی شدند.
پروژه کتاب آبی (۱۹۵۲–۱۹۶۹)ویرایش
یکی از وقایع تاثیرگذار در شکلگیری پروژه کتاب آبی (Project Blue Book)، مشاهدهٔ کِنِت آرنولد (تاجر و هوانورد آمریکایی) در ۲۴ ژوئن ۱۹۴۷ بود. آرنولد ادعا کرد هنگامی که در نزدیکی کوه رینیر پرواز میکرده، ۹ شیء پرنده درخشان را در حال پرواز به صورت پلکانی با سرعتی حداقل ۱۲۰۰ مایل بر ساعت (۱۹۰۰ کیلومتر بر ساعت) دیدهاست که یکی از آنها هلالی شکل، و بقیه بیشتر شبیه به دیسک (بشقاب) بودند.
بلافاصله پس از این گزارش، صدها مورد مشاهده از اشیاء معمولاً بشقابمانند در سراسر ایالات متحده و همچنین برخی کشورها گزارش شد. خبرسازترین آنها، مشاهده ۹ شیء دیسکمانند دیگر توسط خدمه هواپیمایی یونایتد در ۴ ژوئیه ۱۹۴۷ بود که بر فراز آیداهو پرواز میکردند. چند روز بعد، حادثه رازول که معروفترین رویداد مربوط به یوفوهاست، اتفاق افتاد و در ۸ ژوئیه ۱۹۴۷، پایگاه نیروی هوایی ایالات متحده در رازول، بیانیهای مطبوعاتی منتشر کرد و گفت که یک «بشقابپرنده» در نزدیکی یک مزرعه در رازول سقوط کرده و قطعات آن پیدا شده است. این خبر تا صدور اطلاعیهٔ بعدی نیروی هوایی در صدر خبرها بود. ارتش متعاقباً اطلاعیهای صادر کرد و گفت که جسم موردنظر یک بالون هواشناسی بودهاست.
در ۹ ژوئیه ۱۹۴۷، ادارهٔ اطلاعات نیروی هوایی ایالات متحده، با کمک افبیآی، مطالعهای محرمانه را در مورد بهترین گزارشهای بشقاب پرنده، از جمله گزارش آرنولد و خدمهٔ پرواز یونایتد ایرلاینز آغاز کرد. سه هفته بعد، آنها یک برآورد اطلاعاتی منتشر کردند که ویژگیهای اشیاء مشاهده شده را توصیف میکرد (از جمله اینکه آنها اغلب بهصورت دیسکمانند و فلزی گزارش میشدند) و به این نتیجه رسیدند که اجسامی ناشناخته واقعاً در حال پرواز هستند. تحقیقات بعدی فرماندهی تجهیزات هوایی در پایگاه نیروی هوایی رایت-پترسون در اوهایو به همین نتیجه رسید. ژنرال ناتان توئینینگ یک مطالعهٔ رسمی گسترده در مورد این اجسام بشقابمانند آغاز کرد که به پروژههای نشانه (Project Sign) (۱۹۴۹–۱۹۴۷)، کینه (Project Grudge) (۱۹۵۱–۱۹۴۹) و در نهایت پروژه کتاب آبی (۱۹۵۲–۱۹۶۹) منجر شد.
دکتر جی الن هاینک، اخترفیزیکدان، استاد فیزیک و یوفوشناس آمریکایی، از جمله کسانی بود که در پروژه کتاب آبی و دو پروژه قبلی مشارکت داشت. در طول دو دهه فعالیت پروژه کتاب آبی، این گروه بیش از ۱۲٬۶۰۰ مورد گزارش از رؤیت بشقابپرندهها را دریافت کرد و در مورد آنها تحقیقاتی انجام داد.
___________________________________________
دکتر جی آلن هاینک (انگلیسی: Dr. Josef Allen Hynek) (زاده ۱ مه ۱۹۱۰ – درگذشته ۲۷ آوریل ۱۹۸۶)، اخترشناس، استاد فیزیک و یوفوشناس اهل ایالات متحده آمریکا بود.[۱] شهرت او بیشتر به خاطر تحقیقاتش درباره یوفوها است. هاینک به عنوان مشاور علمی در پروژه نشانه (۱۹۴۷–۱۹۴۹)، پروژه کینه (۱۹۴۹–۱۹۵۱) و پروژه کتاب آبی (۱۹۵۱–۱۹۶۹) مشارکت کرد. ماموریت این پروژهها که توسط نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا تشکیل شده بودند، بررسی و تحقیق درباره گزارشهای مربوط به رویت یوفوها در ایالات متحده بود.
برای دههها پس از پایان فعالیت پروژه کتاب آبی، او تحقیقات مستقل خود را در زمینه یوفو انجام داد و سیستم طبقهبندی برخورد نزدیک را توسعه داد. او همچنین در سال ۱۹۷۳، مرکز مطالعات یوفو (CUFOS) را تاسیس کرد که یک نهاد غیرانتفاعی است. به طور گسترده، وی را پدر تحلیل بررسی علمی گزارشهای مربوط به رویت یوفوها میدانند.
__________________________________________
برخورد نزدیک (انگلیسی: Close encounter) در یوفوشناسی (Ufology)، به رویدادی گفته میشود که طی آن فرد از نزدیک با یک شیء ناشناس پرنده (یوفو) مواجه میشود. این اصطلاحات و مفاهیم برای اولین بار توسط جی الن هاینک، اخترفیزیکدان و پژوهشگر آمریکایی در کتاب تجربهٔ بشقابپرنده: یک کاوش علمی مطرح و تئوریزه شدند. او سه نوع برخورد نزدیک را معرفی کرد که به مقیاس هاینک مشهور شده است. بعدها دستهبندیهای دیگری نیز از سوی دیگران به آن اضافه شد اما همه روی آنها اتفاق نظر ندارند.
فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم، اثر استیون اسپیلبرگ که خود هاینک نیز در انتهای آن حضوری کوتاه دارد، باعث شهرت بیشتر مقیاس هاینک شد.
انواع برخورد نزدیک
۱- برخورد نزدیک از نوع اول:
مشاهده و رویت شیء پرنده ناشناس (یوفو) که احتمالاً منشاء فرازمینی دارد از فاصله کمتر از ۵۰۰ فوت (۱۵۰ متر).
۲- برخورد نزدیک از نوع دوم:
رویدادی که طی آن اثر یا مدرکی فیزیکی از یوفو (که احتمالاً منشاء فرازمینی دارد) باقی بماند. مانند آثار یا آسیبهای فیزیکی و روانی بر فردی که با یوفو برخورد داشته، باقی ماندن مواد شیمیایی یا قطعاتی از یوفو، اختلال در کار دستگاههای الکترونیکی (مانند رادیو و تلفن همراه) و اتوموبیلها، قطعی برق منطقه هنگام عبور یوفو و… .
۳- برخورد نزدیک از نوع سوم:
رویدادی که طی آن علاوه بر مشاهده یوفو، موجودات فرازمینی (فضایی) مرتبط با آن هم مشاهده شوند. مانند ربوده شدن توسط موجودات فضایی، ورود به سفینه فضایی و مشاهده خدمه آن، مشاهده موجودات فضایی خارج از سفینه و… .
_________________________
سوال: نظرتون در مورد رپتایلها چیست و چگونه میتوان آنها را تشخیص داد؟
جواب : رپتایلین ها یک نژاد قدیمی هستند و اکثر قریب به اتفاق انهایی که روی زمین یا زیر زمین هستند بردگان دراکوها آرکانها و کیمرا هستند. هرچند افرادی مثل دیوید ایک زیاد به این موضوع پرداخته اند موضوع مهم تشخیص انها نیست اگر فردی در یک جایگاه مهم ضد ازادی و ضد انسانها عمل میکند مهم نیست از چه نژادی است ایا انسان است یا رپتایل است یا دراکو است. مثلا بوش پدر و کیسینجر و برخی دیگر دراکوهای ناچرلایز شده هستند یعنی کالبد انرژتیک دراکو دارند در بدن انسان اما شاید این تشخیصش ممکن نباشد یا بسیار سخت اما در هر صورت خیلی هم اهمیت ندارد اعمال نشان میدهد که در چه دستورکاری هستند و برای چه اهدافی عمل میکنند
________________________________
راجع به نژادهای فرازمینی کتابها و مقالات بی شماری هست میتوان هفته ها راجع به انها صحبت کرد.
جواب : برخی حقایق در بر بعضی فیلمها با کمی تحریف وجود دارند مثلا بعضی فانتزی ها مثل ارباب حلقه ها یا انعکاس برخی اطلاعات و واقعیات در فیلم های مارول که البته باید بعد از نگاه کردن خودتون رو پاکسازی انرژتیک هم بکنید به دلیل وجود انرژیهای منفی در این فیلمها.
سریال استارترک هم مطالب مهمی رو مطرح میکنه.
________________________________
آیا نیروهای نور راهکاری ارائه دادن برای درمان بیماری های لاعلاج جسمی مثل سرطان ها و یا ایدز و هپاتیت؟
سلام، پس از رخداد فناوریهای وارد میشوند که به درمان سریع بسیاری از این بیماریها کمک میکنند، اما تا آن زمان یعنی تا رخداد کابال اجازه انتشار این فناوریها را نمیدهد. چون آنها از بیماری مردم و تولید داروی شیمیایی و چرخش پولی ایجاد شده سود میبرند که واضح است.
________________________________
آیا طبق یک نظریه، همه موجودات در ابتدا ذرات ریز آبزی بودند و وارد سیر تکامل شدند؟ آیا نظریه تکامل داروین درسته؟
آیا بیگبنگ شروع جهان فعلی و پایان جهان قبلی بوده؟
جواب :
سلام، نظریات مختلف از جمله داروین یا انتخاب طبیعی فقط بخشی از حقیقت را مطرح میکنند و موضوعات را در سطح روحی توضیح نمیدهند. خلقت اینطور نیست از موجودات تک سلولی اغاز شود، موجودات در سطوح بسیار بالا هم طراحی میشوند و شدند هم در سطوح انرژتیک و ابعاد بالا هم روی سطح فیزیکی طراحی ژنتیکی میشوند، اما قابلیت انطباق با شرایط هم میتوانند داشته باشند و در اکثر موارد دارند.
بیگ بنگ نامی است که دانشمندان روی اغاز چرخه افرینش فعلی گذاشته اند که طبق شواهد و گزارشات ۱۳ میلیارد و هفتصد میلیون سال پیش بوده اما ابتدای همه چیز نبوده چرخه های قبلتری هم بوده و همیشه هست، و همینطور چرخه های بزرگتر
________________________________
رابرت اسکات لازار که یک نظریهپرداز توطئه آمریکایی و فیزیکدان خودخوانده است ادعا میکند در اواخر دهه ۱۹۸۰ برای مهندسی معکوس فناوری فرازمینی استخدام شده است.
ادعاهای وی در مورد مهندسی معکوس انجام شده بر روی فناوری های فرازمینی در یک پایگاه نظامی فوق سری موسوم به S-4 در منطقه ۵۱، جهان را شوکه کرده است.
جیمز ادوارد مک دونالد (زاده ۷ مه ۱۹۲۰ – درگذشته ۱۳ ژوئن ۱۹۷۱) فیزیکدان آمریکایی بود . او بیشتر به دلیل تحقیقاتش در مورد یوفوها شناخته شده است. مک دونالد یک فیزیکدان ارشد در موسسه فیزیک جو و استاد هواشناسی در دانشگاه آریزونا در توسان بود.
مک دونالد در حمایت از گسترش مطالعات یوفو در اواسط و اواخر دهه ۱۹۶۰، با این استدلال که بشقاب پرنده ها معمای حل نشده مهمی را نشان می دهند که به اندازه کافی توسط علم مطالعه نشده بود، کمپینی انجام داد. او یکی از برجستهترین چهرههای زمان خود بود که به نفع فرضیه فرازمینی به عنوان مدلی قابل قبول، اما کاملاً ثابت نشده از پدیدههای بشقاب پرنده، استدلال میکرد.
مک دونالد با بیش از ۵۰۰ شاهد یوفو مصاحبه کرد، بسیاری از اسناد مهم یوفوهای دولتی را کشف کرد و شواهد یوفو را ارائه کرد. او در طول جلسات استماع بشقاب پرنده در سال ۱۹۶۸ در مقابل کنگره شهادت داد. مک دونالد همچنین سخنرانی معروفی به نام “علم به صورت پیش فرض” در انجمن آمریکایی برای پیشرفت علم (AAAS) ارائه کرد. این خلاصه ای از شواهد فعلی بشقاب پرنده و نقدی بود بر مطالعه یوفو Condon Report در سال ۱۹۶۹٫
___________________________________________
لورن گراس Loren Gross
متولد ۱۹۳۸٫ آقای گراس در نوجوانی زمانی که در سال ۱۹۵ او عضو سپاه ناظر زمینی غیرنظامی بود به بشقاب پرنده ها علاقه مند شد. پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، چهار سال در نیروی هوایی آمریکا به عنوان اپراتور رادار در فرماندهی پدافند هوایی خدمت کرد. در سال ۱۹۶۶ مدرک لیسانس خود را در رشته علوم اجتماعی از دانشگاه کالیفرنیا در چیکو دریافت کرد و از آن زمان کار کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم فیزیکی، تاریخ و هنر به پایان رساند.
Cufos لطفا میزبان فیلم The Fifth Horseman of the Apocalypse اثر گراس باشد.
بشقاب پرنده ها: یک تاریخ
http://www.cufos.org/UFO_History_Gross/
________________________________
دکتر راجر لیر ( Dr. Roger K. Leir ) جراح اطفال و متخصص جراحی اطفال بود که به عنوان محقق کاشت بیگانگان ادعا می شود. لیر کتاب هایی مانند بیگانگان و چاقوی جراحی نوشت و در برنامه های مختلف رادیویی و تلویزیونی از جمله ساحل تا ساحل AM حضور یافت و ادعا کرد که اثبات “آزمایش غیر زمینی روی انسان” را کشف کرده است.
______________________
پروژه افشا (پروژه افشا) سازمانی است که توسط یوفولوژیست آمریکایی استیون ام. گریر در سال ۱۹۹۳ تأسیس شد و هدف آن افشای یک توطئه ادعایی است که توسط آن دولت ایالات متحده اطلاعات مربوط به وجود بشقاب پرنده ها را مخفی می کند . به گفته اعضای این پروژه، یوفوها سفینههایی هستند که توسط موجودات فرازمینی هوشمند هدایت میشوند و دولت آنها را به همراه برخی منابع انرژی پیشرفته که از بیگانگان مذکور به دست میآمد مخفی نگه میدارد. به همین ترتیب، اعضای پروژه افشاگری خواستار جلسات استماع صادقانه و باز شده انددر مورد اطلاعات پنهان
اهداف
دسترسی رایگان به اسرار یوفو و حضور بیگانگان در زمین داشته باشید.
در مورد سیستمهای پیشرانه و انرژی پیشرفته که ظاهرا راهحلی برای بسیاری از چالشهای کنونی جهانی ارائه میدهد، جلساتی باز داشته باشید.
قانونی وضع کنید که هر نوع سلاح فضایی را ممنوع کند.
تصویب قوانین جامع برای اکتشاف، جستجو و توسعه فضا به شیوه ای مسالمت آمیز و همکاری با سایر فرهنگ های زمین و فضا.
انرژی نقطه صفر را به عنوان راهی برای دریافت انرژی رایگان در جهان معرفی کنید . که طبق این پروژه به فقر جهانی، آلودگی و ایجاد چارچوبی جدید برای اقتصاد جهانی از جمله موارد دیگر پایان می دهد.
لیست شاهد
نظریه های خود ارائه کرده است آورده شده است:
نیک پوپ : وزیر دفاع سابق بریتانیا
دکتر روبرتو پینوتی : یوفولوژیست ایتالیایی.
ادگار میچل : فضانورد.
گوردون کوپر : فضانورد.
مونسینور کورادو بالدوچی
کارول راسین
دن ویلیس ارتش آمریکا
لرد هیل-نورتون دریاسالار بریتانیایی.
گوردون کریتون. افسر خارجی
رابرت وود: مهندس
آلفرد وبر : تحلیلگر سابق موسسه تحقیقاتی استنفورد
دنیس مک کنزی: کارمند سابق SAIC .
سرهنگ فیلیپ جی کورسو: ارتش آمریکا. (بازنشسته.)
سرهنگ راس ددریکسون: ارتش آمریکا. (بازنشسته.)
ستوان والتر هاوت : ارتش آمریکا.
هال پوتوف
یوجین مالوو
سرهنگ دوم ارتش آمریکا. (بازنشسته)
جان کالاهان: FAA
لری وارن، ارتش بریتانیا.
جورج آ. فیلر III ارتش ایالات متحده. (بازنشسته)
جان مینارد: آژانس اطلاعات دفاعی (بازنشسته.)
رابرت سالاس: ارتش آمریکا.
دان فیلیپس: مهندس
چارلز براون: ارتش آمریکا.
مارک مک کندلیش: هنرمند مفهومی.
جیمز کوپف: رمزنگار.
واسیلی الکسیف: سرباز روسی.
◆ بخش هایی از صحبت های مستند ورای شاهانه :
دیوید ویلیکاک در مستند ورای شاهانه میگوید: در ۹ دسامبر ۲۰۱۵ ویلیام تامپکینز کتاب فوق العاده اش «منتخب فرازمینیان» را منتشر کرد. من در اوایل ۲۰۱۶ از وجود این اثر مطلع شدم اما پس از چند مصاحبه ای که تامپکینز انجام داد با یکدیگر دوست شدیم و دیگر مرتب صحبت می کردیم. داستان وی بسیار جالب است. داستان مردی ۹۳ ساله است که درست پس از آنکه کارش در نیروی دریایی ارتش را شروع می کند، در یک برنامه بسیار سری استخدام می شود که متعلق به بالاترین سطوح دولت ایالات متحده بوده است. در آن برنامه، او شخصا مسئول دریافت اطلاعات از ۲۳ جاسوس آمریکایی مختلف حاضر در برنامه فضایی سری آلمانی ها از جمله پایگاههایی در انتارکتیکا بوده است.
ویلیام تامپکینز میگوید: یک عامل نفوذی نیروی دریایی به آلمان رفت. حدود ۱۹۳۹ بود. او باورش نمیشد، اما سازمان های بسیار عجیب و گروههای تحقیقاتی مختلفی نه تنها در سراسر آلمان بلکه حتی در کشورهای اشغال شده نیز وجود داشتند! و شگفت انگیز بود که آلمان در حال ساختن سفینه های حیرت انگیزی بود. این وسایل بال یا دم نداشتند. اما ادوات فرود داشتند. برخی مثلثی و برخی مستطیلی شکل بودند. برخی گرد بودند، مثل بشقاب. بنابراین وی که جاسوس نیروی دریایی بود متوجه همه این مسائل حیرت آور در آلمان شد. نکته مهم اینجاست: به جای اینکه در بازگشت به ایالات متحده به سراغ رئیسش برود، مستقیم سراغ فرمانده نیروی دریایی، یعنی فارستال، رفت. از بالا به فارستال گفته میشود برای توجیه عوامل نفوذی، از یک افسر نیروی دریایی استفاده نکند! به او گفته میشود شخصی را انتخاب کند که هیچ گاه به آناپولیس (آکادمی نیروی دریایی) نرفته است. میدانید که تقریبا همه افسران نیروی دریایی، چه فرمانده و چه دریابان، به آناپولیس رفته اند و برای کار در نیروی دریایی آموزش دیده اند! به فارستال گفته میشود تمام کتاب ها، تمام کتابهای موجود در کتابخانه ها، همه کتابهای کالج ها و دانشگاهها، و هر کتابی که روی زمین است، اطلاعات غلط است! اطلاعات غلط! که این مسأله با نفوذ خزندگان دراکو از ۶ هزار سال پیش در جریان است.
کوری گود میگوید: خزندگان حدود ۶ یا ۷ هزار سال پیش به قدرت رسیدند و شروع کردند به دست بردن و اثرگذاری در جریانات و امور زمین. این موضوع که آنها فناوری های تغییر شکل مختلفی دارند تا ظاهری انسانی پیدا کنند حقیقت دارد. اما معمولا در پایگاههای زیرزمینی در مناطق مختلف زمین هستند، و همچنین منطقه بسیار بزرگی در انتارکتیکا. در ناحیه جنوب شرقی انتارکتیکا غارهای عظیم متعددی وجود دارد که به دلیل انرژی زمین-حرارتی سطح دمای بسیار بسیار بالایی دارند که برای انسان قابل تحمل نیست! مکانی فوق العاده مناسب برای این کلونی های خزندگان است. اینها در اصل شهرهای بسیار وسیعی هستند که میلیون ها خزنده دراکو را در خود جای داده اند!
ویلیام تامپکینز میگوید: فرمانده نیروی دریایی، ریکو بارا را انتخاب می کند که یک آمریکایی نبود! او بهمراه خانواده اش به آمریکا آمده بود و اینجا به مدرسه رفته بود و تا سال دوم دبیرستان ادامه داده بود، سپس مدرسه را ترک کرده بود و با درجه ناوی سوم به نیروی دریایی ملحق شده بود و آنجا درجات را طی کرده بود. حالا به فرماندهی رسیده بود. و حالا توسط فرماندهی کل نیروی دریایی انتخاب شده بود تا همه عوامل نفوذی را توجیه کند تا به آلمان برگردند و بفهمند جریان از چه قرار است. به این دلیل که آن فرد هرگز اطلاعات غلطی راجب رشته های فنی جهان دریافت نکرده بود!
ویلیام تامپکینز: اگر به سان دیگو بروید و به نورس آیلند نظری بیندازید، ساختمان بلندی خواهید دید. دفتر کار کوچکی در بالای آن ساختمان وجود دارد که دفترکار محرمانه دریاسالار است. عوامل نفوذی و جاسوسها برای تحویل گزارش اینجا می آمدند. اتفاقی که افتاد این بود که دستیار دریاسالار به سربازخانه من آمد، بر شانه ام دست گذاشت، و فقط یک کلمه گفت: «او اینجاست!»ما با اتومبیل به آن ساختمان رفتیم. به دفتر بالای ساختمان رفتیم و وارد اتاق کنفرانس شدیم. اتاق کوچکی بود. ریکو بارا یک طرف نشسته بود، من یک طرف بودم. و یکی از سه مافوق دیگرم، که هر سه شان هم کاپیتان بودند، حالا دریاسالار دو ستاره شده بود! شگفت آور بود! او تازه از لاکهید برگشته بود، و تازه از مؤسسه اسکریپس برگشته بود! و تازه از شرکت هواپیمایی برگشته بود! عجب! حالا همه عوامل (جاسوسان) را گرد آورده بود، و عوامل در طرف دیگر میز نشسته بودند. بعد دریاسالار همه کارهای عجیب و شگفت انگیز آلمانی ها را افشا می کند! که برای ما بی معنی بود! هشت خانم و سه نفر با تحصیلات دکتری در گروه من بودند. و ما آنچه عوامل می آوردند را جمع بندی و طبقه بندی می کردیم. گاهی عکسهایی بودند، گاهی اوقات دستورالعمل هایی، و چند تا از این دستورالعمل ها حتی به زبان انگلیسی یا آلمانی یا هیچ زبان دیگری نبودند! آنها هیروگلیف (زبان تصویری) فرازمینی بودند! همه اینها را می دیدیم، می شنیدیم و متوجه می شدیم که آلمانی ها چه می کردند! آنها فقط اسناد و مدارک از فرازمینی ها دریافت نکرده بودند! آنها سفینه های فضایی کاملا نوینی از فضایی ها گرفته بودند! آنجا یک سفینه! آنطرفتر یکی دیگر، و باز هم بود! سفینه ها را آورده بودند و افراد را به داخل آنها می بردند و نحوه هدایت آنها را نشانشان می دادند! پس آنها مرا در لابراتوار سری بردند که مشغول طراحی وسایلی بودند که مثل نورسروپ نبودند! بلکه وسایلی بدون بال و دم بودند! فقط یک بدنه است بدون بال و دم، نیمی هواپیما و نیمی فضاپیما!
اولین سفینه های ما زیردریایی های کلاس تهاجمی نیروی دریایی ایالات متحده بودند. ما برنامه هایی را گرد آوردیم که به عمق کهکشان راه یافته بودند! و نه فقط این کهکشان!
.____________________________________________
کتاب بزرگترین راز
در این کتاب میخواهم تاریخچه قبیله ای از نژاد های خونی را ترسیم کنم که جهان امروز را کنترل میکنند و ماهیت واقعی
دستور کار جهانی را آشکار میکنند. و من تاکید می کنم که من یک دستور کار را افشا می کنم، نه یک توطئه به این صور ت.
این توطئه در دستکاری افراد و رویداد ها برا ی اطمینان از معرفی دستور کار اس ت. این توطئه ها سه شکل اصلی دارند: توطئه
برا ی حذف افراد و سازمان هایی که تهدید ی برا ی دستور کار هستند (قتل دایانا، شا هزاده خانم ولز). توطئه برای قرار دادن
افرادی در مناصب قدرت که دستورکار را تحقق بخشند (جورج بوش، هنری کیسینجر، تونی بلر، و غیره). و توطئه برای ایجاد
رویداد هایی که مطالبه عمومی را به دستور کار تبدیل کند، از طریق مشکل -واکنش -راه حل (جنگ، بمب های تروریستی،
ظاهرا نامرتبط به جنبه هایی از همان ً فروپاشی اقتصادی) معرفی می شود. به این ترتیب همه این رویدادها و دستکاری های
توطئه برا ی معرفی همان دستور کار تبدیل می شوند.
حجم عظیمی از اطلاعات چالش زیگنار بدر این کتا ب وجود دارد. لطفاً اگر به سیستم اعتقادی فعلی خود وابسته هستید، یا اگر احساس می کنید نمی توانید از نظر احساسی با آنچه
واقعا در این دنیا اتفاق می افتد کنار بیایید، ادامه ند هید
اگر تصمیم گرفتید ادامه دهید، به یاد داشته باشید که چیزی برای ترس وجود ندارد. زندگی برای همیشه است و همه چیز فقط یک تجربه در مسیر روشنگری است. با مشاهده از بالاترین سطح ادراک، هیچ خیر و شری وجود ندارد، فقط آگاهی انتخاب می کند تا تجربه کند.
____________________________________________
جان رودز (John Rhodes) یکی از برجسته ترین محققان در ارتباط با حضور خزنده ها، میگوید که: آنها ممکن است مهاجمان فضایی باشند که از سیاره ای به سیاره دیگر حرکت میکنند و به طور مخفیانه به جامعه میزبان نفوذ میکنند و در نهایت قدرت را به دست میگیرند
خزندگان از پایگاههای زیرزمینی شان، خزندگان ETsنظامی. . شبکه ای از آمیخته های انسان و خزنده در سطوح مختلف مجتمع های صنعتی نظامی فرهنگ سطحی، ارگان های دولتی، گروه های بشقاب پرنده / ماوراء الطبیعه، فرقه های مذهبی و برادرانه (کشیش) و غیره نفوذ میکنند. دستورالعمل های ژنتیکی «کنترل ذهن»، نقش های خرابکارانه شان را به عنوان «عوامل خزندگان» ایفا میکنند و زمینه را برای تهاجم ETبه رهبری خزندگان فراهم میکنند.
جان رودز می گوید: پس از اینکه خزندگان از فضا و از پایگاه های زیرزمینی خود به یک سیاره حمله میکنند جمعیت سطح به سرعت تسلیم سلاح های برتر می شوند. سپس خزندگان سیاره را از منابعی مانند آب، مواد معدنی و اطلاعات DNAمحروم میکنند.
نفوذ به جامعه انسانی از طریق جوامع مخفی یک روش کلیدی برای کنترل خزندگان است. نویسنده و محقق آمریکایی، ویلیام براملی، در کتاب خود، خدایان عدن، به این نتیجه رسید که آنوناکی ها یک انجمن مخفی به نام برادری مار ایجاد کردند و این برای دستکاری بشریت به روشی که در فصول بعدی توضیح داده شد، استفاده شده است. این اخوان مار مرکز اصلی شبکه جامعه مخفی جهانی امروزی است که توسط خزندگان کنترل می شود.
خزندگان رپتایل در بیان فیزیکی خود یکی از بسیاری از نژادهای درون زمینی هستند که در زیر زمین در دخمه های عظیم، غارها و تونل های زیر سطح زمین زندگی می کنند. یک افسانه هندی هوپی می گوید که یک مجموعه تونل بسیار باستانی در زیر لس آنجلس وجود دارد و آنها می گویند که حدود ۵۰۰۰سال پیش توسط یک نژاد “مارمولک” اشغال شده است. در سال .G1933 وارن شوفلت، مهندس معدن لس آنجلس، ادعا کرد که آن را پیدا کرده است. گفته می شود امروزه برخی از تشریفات بدخواهانه فراماسونری در این مجموعه تونل برگزار می شود. وجود این نژاد های زیرزمینی و محل زندگی آنها توسط مقامات پوشش گسترده ای صورت گرفته است. در سال ۱۹۰۹یک شهر زیرزمینی که با دقت هرم بزرگ ساخته شده بود توسط Kincaid GEدر نزدیکی گراند کانیون در آریزونا پیدا شد. به اندازه کافی بزرگ بود که ۵۰۰۰۰نفر را در خود جای داد و اجساد مومیایی شده در این مکان یافت شد.