ریاضیدان ها و مسافرت
تخته سیاه بزرگ هر چند دقیقه یک بار از چپ به راست با معادلات و نمودارها پر می شد و استاد به تدریج پاک می کرد و می نوشت و همزمان توضیح می داد. استاد اروپایی کسی نبود جز پروفسور سدریک ویلانی، ریاضیدان جوان و بلند آوازه فرانسوی که به دعوت پژوهشگاه دانش های بنیادی به ایران آمده بود تا از آخرین مطالعاتش و از مباحث روز ریاضیات جهان برای استادان، دانشجویان و علاقه مندان به دانش ریاضی در قالب چهارمین همایش ریاضیات معاصر سخن بگوید
ریاضیدان باید سفر کند
تا جایی که به یاد دارم آخرین بار ۱۳ سال پیش بود که سر کلاس ریاضی نشسته بودم. آن زمان تخته سیاه و گچ اصلیترین و شاید تنها ابزار آموزشی استادان ریاضی بود. تصور می کردم پس از گذشت بیش از یک دهه و رواج استفاده از پاورپوینت و ویدئوپروژکتور در کلاس های دروس مختلف، آموزش ریاضیات هم نسبت به گذشته متحول شده باشد اما این تصورات وقتی یکشنبه، بیستم اردیبهشت وارد سالن همایش پژوهشکده ریاضیات در پژوهشگاه دانش های بنیادی شدم به کلی رنگ باخت. آنجا استاد جوان اروپایی را دیدم که رو به تخته سیاهی بزرگ گچ به دست گرفته بود و معادلات ریاضی را با سرعت می نوشت. همان جا فهمیدم که هنوز هم دست کم تدریس ریاضیات ظاهرا به امکانات چندان پیچیده ای نیاز ندارد؛ یک فضای آرام و البته انگیزه و علاقه کافی است تا شیرینی ریاضیات ده ها نفر را در یک سالن میخکوب یک تخته سیاه کند. تدریس استاد به زبان انگلیسی بود و البته آمیخته به لهجه فرانسوی. سکوت حاکم بر سالن به همراه تنوع سنی شرکت کنندگان در همایش حاکی از آن بود که بحث بسیار مهمی در جریان است و حضار از جاهای مختلفی آمده اند تا در برنامه شرکت کنند. تخته سیاه بزرگ هر چند دقیقه یک بار از چپ به راست با معادلات و نمودارها پر می شد و استاد به تدریج پاک می کرد و می نوشت و همزمان توضیح می داد. استاد اروپایی کسی نبود جز پروفسور سدریک ویلانی، ریاضیدان جوان و بلند آوازه فرانسوی که به دعوت پژوهشگاه دانش های بنیادی به ایران آمده بود تا از آخرین مطالعاتش و از مباحث روز ریاضیات جهان برای استادان، دانشجویان و علاقه مندان به دانش ریاضی در قالب چهارمین همایش ریاضیات معاصر سخن بگوید و با ایده های استادان ریاضی ایرانی از نزدیک آشنا شود. ده ها ریاضیدان و دانشجوی ریاضی در مقاطع گوناگون از دانشگاه های مختلف در این همایش شرکت کرده بودند و در طول سه ساعت سخنرانی استاد سراپا گوش بودند، گهگاه یادداشت بر می داشتند و البته سوال های خود را در پایان سمینار مطرح کردند. گفتنی است که دوشنبه و سه شنبه نیز به ترتیب نشست های مشابهی در دانشگاه های صنعتی شریف و دانشگاه تهران برگزار شد.
از هماهنگی حضور استاد تا برگزاری چهارمین همایش ریاضیات معاصر
در خلال برگزاری همایش با دکتر ایمان افتخاری، دبیر علمی این همایش و از اعضای هیات علمی پژوهشکده ریاضیات پژوهشگاه دانش های بنیادی گفت وگو کردم. وی اشاره کرد که از حدود یک سال پیش استادان پیشکسوت پژوهشگاه دانش های بنیادی پروفسور ویلانی را در کنفرانس های خارج از کشور ملاقات کرده و برای سفر ایشان به ایران مذاکراتی انجام شده بود. دکتر افتخاری گفت نهایتا با دعوت پژوهشگاه دانش های بنیادی امکان حضور پروفسور ویلانی برای ارائه یک درس کوتاه و چند سخنرانی عمومی مهیا شده است. وی درباره چگونگی حضور شرکت کنندگان در این همایش تصریح کرد: حضور در این همایش برای علاقه مندانی که خبر برگزاری برنامه را از طریق اطلاع رسانی پژوهشگاه دانش های بنیادی شنیده و فرآیند ثبت نام را انجام داده بودند آزاد بود. البته از تعدادی از استادان دانشگاه های مختلف نیز از طریق ارسال ایمیل دعوت به عمل آمده بود و خوشبختانه همایش با استقبال خوبی برگزار شد. دکتر افتخاری تأکید کرد که در پژوهشگاه دانش های بنیادی امکان سفر محققان به خارج از کشور و همین طور سفر چهره های علمی بکرات اتفاق می افتد و از این نظر خوشبختانه وضعیت به نسبت خوبی حاکم است. وی موضوع سخنرانی پروفسور ویلانی را «نظریه تصنعی انحنای ریچی: وقتی مونژ ریمان را ملاقات می کند (Synthetic theory of Ricci curvature, when Monge meets Riemann)» اعلام کرد و گفت بخشی از شهرت پروفسور ویلانی به واسطه دستاوردهای او در همین مبحثی است که امروز درباره اش صحبت کردند و جزو کارهای مهم مطالعاتی ایشان محسوب می شود. دکتر افتخاری ادامه داد: سطح سخنرانی صبح به گونه ای بود که تا حدود ۶۰ درصد از مباحث برای دانشجویان مقطع کارشناسی نیز قابل استفاده بود، اما مباحث سخنرانی های بعد ازظهر تا حدودی فنی تر بود.
گفت وگو با برنده مدال فیلدز ۲۰۱۰
پس از پایان سخنرانی و پرسش و پاسخ با حاضران در سالن پیرامون مباحث مطروحه، فرصتی دست داد تا با پروفسور ویلانی گفت وگو کنم. از ایشان پرسیدم: بیشتر مردم همیشه در محاورات روزمره با یکدیگر می پرسند ریاضی چه نقشی در زندگی آنها دارد؟ شما چه پاسخی برای آنها دارید؟ پاسخ استاد چنین بود: امروز ریاضیات روز به روز مهم تر می شود. برای اثبات این ادعا می توانم اشاره کنم که امروزه ریاضیدانان بیشتر از گذشته در موسسات بین المللی گوناگون به کار گرفته می شوند تا از دانش آنها استفاده شود. علتش هم این است که رشته های علمی گوناگون به ریاضیات وابسته هستند. مثلا شما ببینید دانش رایانه و تمام فناوری های نو نهایتا به ریاضیات و الگوریتم های آن وابسته است. این روزها ریاضیات را حاکم بر همه ارکان زندگی می بینید. در دهه گذشته دیدیم که بسیاری از جنبه های ریاضیات محض به علوم کاربردی راه یافت و همین نشان از اهمیت روزافزون علوم پایه در تحقیقات آینده دارد.
سپس درباره تحقیقات امروز ریاضیدانان پرسیدم و این که در آینده مسیر تحقیقات ریاضی بیشتر چه سمت و سویی خواهد گرفت و کدام شاخه بیشتر شکوفا خواهد شد؟ وی در پاسخ تصریح کرد: البته نمی شود با قاطعیت درباره آینده دنیای علم اظهارنظر کرد، چون ممکن است به هر حال یک جایی شگفت زده شوید. اما در کل دیده می شود که جهتگیری مطالعات به گونه ای است که می توانیم نتیجه بگیریم روز به روز بر اهمیت علم آمار به عنوان شاخه ای از ریاضیات افزوده می شود. بویژه این که می بینیم روز به روز حجم داده های علمی بیشتر می شود و تجزیه و تحلیل این حجم عظیم از داده ها کار دشوارتری می شود. در اینجا این علم آمار است که باید بتواند رهیافت های دقیقی برای تجزیه و تحلیل این داده ها ارائه کند. البته آمار در دهه های اخیر بسیار رشد کرده است. در این بین مدل سازی علمی نیز بر پایه ریاضیات توسعه بسیاری خواهد یافت.
ریاضیدانان باید پیوسته با هم در ارتباط باشند
این که یک ریاضیدان برای تحقیقاتش به چه چیزی احتیاج دارد و نهادهای متولی و دولت ها چطور می توانند از پیشرفت ریاضیات حمایت کنند تا با پدیده فرار مغزها مواجه نشویم، موضوع بعدی گفت وگویم با پروفسور ویلانی بود؛ از او پرسیدم که فکر می کند چه نوع حمایتی در ایران برای پیشرفت ریاضیات لازم است و او در پاسخ گفت: من فکر می کنم نسخه بخصوصی در این زمینه وجود ندارد و هر کشوری متناسب با شرایط محلی خودش می تواند سیاست های حمایتی مختلفی اتخاذ کند. در این میان اعطای بورسیه ها به پژوهشگران بسیار مهم است. البته باید موضوع و هدف مشخص باشد و این چیزی است که محققان علوم پایه خود بدرستی قادر به تعیین آن هستند. من براساس تجربه ام می گویم که صرف نظر از داشتن فضایی آرام برای مطالعه، فراهم کردن امکان سفر و داشتن مراودات بین المللی در ریاضیات بسیار مهم است. من به تمام کشورهای اروپایی رفته ام و می توانم بگویم تا امروز به حدود ۵۰ کشور در ۵ قاره جهان سفر کرده ام. هزینه این سفرها را گاهی دولت فرانسه، گاهی دولت های دیگر و همین طور دانشگاه و دیگر موسسات تحقیقاتی تأمین می کنند. تجربیاتم در برخورد با ریاضیدانان مختلف، شرکت در نشست های علمی گوناگون و اطلاع از ایده های نو در مطالعات ریاضی، سمت و سوی کار و تحقیقات امروز مرا شکل داده است. به جرأت می گویم اگر در فرانسه می ماندم و با ریاضیدانان دیگر مراوده نداشتم، هرگز موفق به کسب مدال فیلدز نمی شدم. ما نیاز داریم که با موضوعات تحقیقاتی و محققان در جامعه علمی بین المللی در ارتباط باشیم؛ تحقیقاتی که بسیار متنوع و در عین حال رقابتی است و باید همواره در معرض آموزش و یاد گرفتن مباحث جدید باشیم. ریاضیدانان باید بروند، بیاموزند، تجربه کسب کنند و به کشور خود بازگردند و آنچه آموخته اند را به دانشجویان انتقال دهند و البته به تحقیقات و مطالعات خود ادامه دهند. اگر شرایط برای ادامه تحقیقات محققان ریاضی به گونه ای مناسب مهیا باشد، آنها حتما مایل خواهند بود در کشور خود به مطالعاتشان ادامه دهند. این که شرایط مناسبی را ایجاد نکنیم و بخواهیم محققی را مجبور به کار در کشور خودش کنیم، قاعدتا روشی است که به جواب مطلوب منتج نخواهد شد.
در پایان نظر پروفسور ویلانی را درباره همایش امروز، سخنرانی اش و سوالاتی که استادان و دانشجویان ایرانی از ایشان پرسیدند جویا شدم. وی در پاسخ گفت: دیدید که خیلی علاقه مند بودند و سوالات متنوعی پرسیدند. این نشان می دهد که دانشجویان ریاضی از سطح علمی خوبی برخوردارند. البته من تعجب نکردم چون می دانستم دانشجویان ایرانی بسیار باانگیزه هستند و دانش ریاضی شان سطح علمی مطلوبی دارد.
پروفسور سدریک ویلانی را بیشتر بشناسید
سدریک ویلانی (Cédric Villani) متولد ۵ اکتبر ۱۹۷۳ / ۱۳ مهر ۱۳۵۲در شهر بریو ـ لا ـ گیارد در فرانسه، ساکن پاریس و استاد ۴۲ ساله دانشگاه لیون و رئیس موسسه هانری پوآنکاره پاریس است. زمینه کاری او معادلات دیفرانسیل با مشتقات پاره ای و فیزیک ریاضی است و بیشتر به خاطر کارهایش در زمینه معادله بولتزمان و نظریه اختلال و انتقال بهینه و کاربردهایش در هندسه دیفرانسیل شناخته شده است. او سال ۲۰۱۰ به علت اثبات «میرایی غیرخطی لانداو و همگرایی به تعادل برای معادله بولتزمان» موفق به کسب مدال فیلدز (Fields Medal) شد. این جایزه که به آن لقب نوبل ریاضیات داده شده است، از سال ۱۹۵۴ به ابتکار ریاضیدان کانادایی «جان چارلز فیلدز» هر ۴ سال یکبار در جریان کنگره اتحادیه جهانی ریاضیات به ریاضیدانان جوانی که کمتر از ۴۰ سال داشته و کار ارزنده ای در عرصه دانش ریاضی انجام داده باشند، اعطا می شود. این جایزه شامل یک مدال طلا (یا سکه طلا) منقوش به نیمرخ ارشمیدس همراه ۱۵ هزار دلار کاناداست. جایزه هربرند (۲۰۰۷)، جایزه انجمن ریاضی اروپا (۲۰۰۸)، جایزه هنری پوآنکاره و جایزه فرما (۲۰۰۹) از مهم ترین جوایزی است که از طرف نهادهای علمی مختلف به پروفسور سدریک ویلانی به پاس تلاش هایش در پیش بردن مرزهای دانش ریاضی اعطا شده است.