سلامت ذهنی با انتخاب آگاهانه افکار

جهان پس از مرگ

سلامت ذهنی

ما باید بپذیریم که تفکرات و احساساتمان برخاسته از انتخاب های ما هستند, در این صورت, سلامت ذهن و نشاط روان نیز جزئی از انتخاب های ما به شمار می آیند.

اگر در حال تغییر افکار خود هستید و این روند را طی می کنید, با خود مهربان و صبور باشید, تغییرات تدریجی هستند و انتظار تغییری عظیم, تنها شما را خسته و کلافه می کند, بنابر این اجازه دهید این روند بطور طبیعی, تغییرات را نمایان سازد.

همچنین به یا داشته باشید که نباید تمامی کارها را به تنهایی انجام دهید, در حقیقت پذیرش کمک دیگران, نشانه عشق به خود است, بنابراین هر زمان نیازمند کمک بودید, از دیگران کمک بگیرید.

می توانید سفرتان را بسوی آرامش ذهن و سلامت روان با کامل کردن تمرین های زیر انجام دهید:

مدیریت خشم سرکوب شده

افسردگی, خشم شخص در مواجهه با درون اوست, همچنین نشان دهنده خشمی است که تصور می کنید حق ابزار کردنش را ندارید.

یکی از بهترین روش ها برای مدیریت افسردگی بروز خشم است, شما باید به خودتان اجازه دهید که مقداری از خشم درونی تان را بیان کنید, به طوری که مجبور نباشید در این وضعیت بمانید.

شاید فریادهای بلند یا ضربه زدن به بالش موثر باشد, در هر صورت کاری انجام دهید تا مطمئن شوید که خشمتان را تخلیه کرده اید.

هنگامی که خشم های کهنه خود را بیرون می ریزید, می توانید موقعیت خویش را به شکل روشن تری بررسی کنید و راه حل های جدیدی بیابید, آن گاه یافته هایتان را روی یک برگه کاغذ یا در دفترچه ای کوچک یادداشت کنید.

تهیه فهرست برای آغاز بخشش

اکنون زمان آن رسیده است که برای خودتان موسیقی آرام و بی کلامی بگذارید که به شما احساس آرامش بدهد تا ذهنتان آزاد و رها شود.

به گذشته بازگردید و به اموری فکر کنید که عامل ایجاد خشم درونی در شماست. آن ها را یادداشت کنید و دقت کنید که موردی را از قلم نیندازید.

ما همیشه درمورد خودمان سختگیر و کمالگرا هستیم و در قبال کوچکترین اشتباهاتمان, به شدت خود را مجازات می کنیم.

وقت آن است که فراتر از نگرش های قدمی گام برداریم و اشتباهاتمان را عاملی برای یادگیری بدانیم.

اکنون زمان آن رسیده است که خودتان را رها کرده و ببخشید, به هیچ وجه لازم نیست که احساس شرمندگی و گناه داشته باشید.

شما آزاد آفریده شده اید, بنابراین آزادی را انتخاب کنید.

قدردانی از خود

ترویج قدردانی از خود و دیگران, راهی دیگر برای اتصال به کائنات است.

مارسی شیموف, در کتاب خود با عنوان شادی بی دلیل, برخی پژوهش ها را که درمورد فواید قدردانی است را توضیح داده است.

از این رو, افراد قدردان, تمایل دارند که:

– دید مثبت و سرزندگی بیشتری داشته باشند.

– استرس و نگرانی اندکی را تحمل کنند.

– افسردگی بالینی کمتری را نسبت به دیگران تجربه کنند.

قدردانی, شما را در جهت بهبود زندگی تان, یاری خواهد کرد.

وسواس منفی نسبت به بدن, نشان می دهد شما از جسم خود قدردان نیستید.

اغلب ما عادت داریم از خود و ظاهرمان انتقاد کنیم, در حالی که باور نداریم به اندازه کافی زیبا و خوب هستیم.

عادت محکوم کردن خود را با قدردانی, جایگزین کنید, چشمان منتقد خود را با چشمانی که زیبایی درون و بیرون خود را می بیند و قدردانش است, جایگزین کنید.

برای شروع کمی مشکل است

می دانم, در ابتدا کمی مشکل بنظر می رسد, به ویژه اگر از بیماری جسمی رنگ می برید یا عادت دراز مدت محکوم کردن خود را دارید و از بدن خود ناراضی هستید.

لطفا به خاطر داشته باشید, روی هر چیزی تمرکز کنید, همان پرورش پیدا می کند.

قدردانی به شما کمک می کند با کائنات هماهنگ شوید و شادی در زندگی تان جاری شود.

رابطه سلامتی و احساسات

بسیاری از افراد سالم هستند و بدون اینکه بیمار باشند, خود را بیمار می کنند.

آنها دائم غصه می خورند و خود را می آزارند.

آنها به جای اینکه نگران موهای خود که در حال سفید شدن است باشند, غصه پولهایی را می خورند که از دست داده اند.

در واقع آنها برای پول هم چندان ارزش قائل نیستند و فقط دوست دارند خود را با فکر و خیال و غصه خوردن, سرگرم کنند.

کسی که احساس منفی را از خود دور می کند, روح خود را با وجود تمام ناراحتی ها و نگرانی ها شاد نگه می دارد.

شخص افسرده و نگران اگر هم همه چیز بر وقف مرادش باشد باز هم ناراضی است و هرگز روی خوشی و لذت رانمی بیند.

ترس و وحشب, قدرت بینایی ما را نیز کم می کنند, زیرا با دل پر از ترس و غصه نمی توان چشم دیدن شادی ها را داشت.

ترس, نگرانی و افکار پریشان, قلب را نیز دچار مشکل می کنند.

اگر گرفتار چنین مشکلی شدید, با خود بگویید: قلب من بسیار شاد است, نه از چیزی می هراسد و نه غصه چیزی را دارد, پر از مهربانی وشادی است, همین ها برایم کافی است.

بیماری های پوستی نیز توسط ناراحتی های عصبی شدید, به وجود می آیند.

اگر ما هیچ افکار پریشان و نگرانی در درون خود نداشته باشیم,  پوست بدن ما نسبت به آنها واکنش منفی نشان نمی دهد و سالم می ماند.

نکاتی در رابطه با تصویر سازی سلامتی

۱- از گفتگو درباره بیماری ها, درد ها و مشکلات, اجتناب کنید.

۲- به مطالعه کتابهای مختلف درمورد شفا بپردازید.

۳- ورزش مناسب خود را انتخاب کردِ و در برنامه روزانه زندگیش بگنجانید.

۴- رژیم غذایی تازه ای را در پیش گیرید.

۵- در برنامه زندگی روزانه, میان کار,تفریح و استراحت, تعادل و توازن ایجاد کنید.

۶- هر روز زمانی را به طبیعت و نگهداری از گل و گیاه اختصاص دهید و از هوای تازه بهره گیرید.

۷- هر روز تمرین مراقبه, آرامش و سکوت را انجام دهید و از عبارتهای تاکیدی مثبت و سلامتی استفاده کنید.

۸- تابلوی تجسم برای سلامتی و اهداف زندگی درست کنید که سرشار ازنشاط باشد.

۹- به جای فکر کردن به نقاط ضعف جسمانی و مشکلات, بدن خود را تحسین کنید و دوست داشته باشید.

۱۰- با افرادی معاشرت کنید که فقط درمورد سلامتی و نکات مثبت زندگی صحبت می کنند.

۱۱- بصورت سنجیده, تصویر سلامتی و شادابی را جایگزین تصویر بیماری و رخوت کنید.

تجسم خلاق و سلامتی

قدرت تخیل یکی از مهمترین نیروهای انسان برای سلامت, ثروت و شادمانی است.

اگرچه به علت غفلت از قدرت شگفت انگیز آن, اغلب قربانی تخیل خود شده ایم و نتوانسته ایم در جهت مثبت از آن استفاده کنیم.

پزشکی مشهور در دانشکده پزشکی هاروارد به دانشجویان هشدار داد که به هنگام مطالعه امراض, خود را صاحب آن امراض نبینند.

زیرا تاریخ پزشکی, نمونه های بسیار از افرادی دارد که به علت کاربرد نادرست تخیل, خود را بیمار ساخته اند.

اندک شماری از ما, قدرت ما فوق تصور تخیل را بر جشم در می یابیم.

اما چرا قدرت تجسم ذهن, چنان نیرومند است که می تواند سلامت را باز سازد یا از هم بپاشد؟

زیرت تخیل آن نیروی ذهن است که تصویر و شکل می سازد.

تخیل تعیین کننده اندازه, وزن, شکل و رنگ است, هر آنچه محسوس و مرئی است, نخست نامحسوس و نامرئی بوده و توسط قدرت تصویرسازی ذهن متجلی شده است.

هنرمند نخست تصویر را در ذهنش می بیند و آنگاه آن را بر بوم نقش می کند.

وقتی تخیل تصاویرش را به سلول هایی می فرستد که اندام های جسم را می سازد, مرکز عصبی که مستقیما با مغز در ارتباط هستند, پاسخ می دهند.

تجسم سلامتی, یکی از علمی ترین و سریع ترین راه های ایجاد سلامتی و شفاست.

ضمیر ناخودآگاه و سلامتی

* ضمیر باطن هر شخص, معماری است که ۲۴ ساعت در تلاش است, چشم زخمی به وجود انسان نرسد.

مواظب باشید از طریق افکار منفی, دستگاه زیستی خود را مختل نسازید.

* قبل از خواب ذهن خود را از مسائلی که در حل آنها عاجط مانده اید, لبریز سازید, پاسخ لازم را بعد از بیماری, دریافت خواهید کرد.

* مراقب افکار خود باشید, هر فکری که به عنوان واقعیت از سوی شما پذیرفته شود, مستقیما به ضمیر ناخودآگاه می رود و سبب تجلی آن خواهد شد.

* با افکار مثبت و نو می توانید, انسانی دیگر از خود بسازید.

* روح شما همواره به سوی زندگی گرایش دارد, پس کاری جز هدایت وجدان آگاه خود, نخواهید داشت.

ضمیر آگاه خود را از برداشت های درست اشباع نمایید, ضمیر ناخودآگاه, از همین برداشت ها و باورها, چیزهایی را در زندگی شما متجلی خواهد کرد.

* سالم بودن, امری کاملا طبیعی است و بیمار بودن غیر طبیعی, که ریشه آن به افکار منفی بر می گردد, باید آنها را ریشه یابی کنید و از بین ببرید.

حق شماست که سالم و توانگر باشید

همه ما ذاتا موجوداتی عالی و معنوی هستیم که تجلی بی همتای ذهن کیهانی یا آگاهی الهی هستیم.

از این رو, حق طبیعی حیات ماست که در سراسر عمر, صاحب سلامت تابناک و زیبایی درخشان انرژی, سرزندگی, طراوات و شادمانی باشیم.

به راستی که شر یا محدودیت وجود ندارد.

تنها جهل و سوتفاهم درباره ذات نیکی, خداوند متعال است که با ذهن نامحدود ما در هم آمیخته است.

محدودیت هایی که بر سر راه تندرستی, زیبایی, انرژی و شادمانی ما قرار می گیرند, تنها موانعی خود ساخته و مقاومت ما در برابر نیکی و موهبت های زندگی است که پایه و اساس آن چیزی جز ترس و نادانی نیست.

بدن ما صرفا تجلی مادی آگاهی ما است.

اعتقادات و آرمان هایی که درباره خود داریم‌, تندرستی و زیبایی مارا تعیین می کند.

هنگامی که عمیقا آرمان ها و طرز فکر خود را تغییر دهیم, وضع جسمانی و شکل ظاهری ما نیز طبیعتا تغییر می کند.

بدن جسمانی همواره در حال تغییر و دگرگونی است و برای این کار به جز هدایت و فرمان ذهن, الگوی دیگری در اختیار ندارد.

هرچه هوشیاری خود را بیشتر به هستی والای معنوی خود نزدیک و متحد کنیم, جسم ما نیز بیشتر کمال فردی ما را متجلی خواهد کرد.

بنابراین به جای آن بیماری را مصیبتی چاره ناپذیر یا بداقبالی بدانیم, باید به پیام نیرومند و سودمند آن توجه کنیم.

باید عمیقا به درون خود نگاه کنیم و چیزی را دریابیم که بصورت بیماری در جسم بروز کرده است.

سن شما همان است, که احساس می کنید.

اگر پیری و فرسودگی را باور کنید, بی تردید به سراغتان خواهد آمد.

سلول ها, اعضا و جسمتان, اعتقادات و باورهای شما را لمس می کنند.

جوانی را با تمام وجود حس کرد و احساس پیری را از خود دور کنید.

آن چه در سن و سال خود احساس می کنید, از درون شما سرچشمه می گیرد.

برنامه ای که برای جسم خود تهیه می کنید, با فرمانی که از درون صادر می کنید, قابل تغییر است.

با عشق ورزیدن, باورهای خود را تغییر دهید و احساس جوانی و شادابی کنید.

باورهای منفی از جمله اعتقاد به محدودیت, بیماری یا پیری از مکتب عشق سرچشمه نمی گیرد.

هر زمان که عشق بورزید و احساس نیکی داشته باشید, هرگونه احساس و باور منفی را که به شما آسیب می رساند را از بین می برد.

عشق اکسیر جوانی و کیمیای سعادت است.

عشق سرچشمه جوشانی است که همیشه شما را از حس جوانی لبریز خواهد کرد.

تحقق افکار

۱- به خاطر داشته باشید که قدرت درمان کننده و نیروی شفا بخش در خود شماست.

۲- از یاد نبرید که ایمان شخص مانند دانه ای است که در زمینی کاشته می شود و هر کسی آن چه را کاشته, درو می کند.

پس دانه امید در دل بنشانید و آن را با شادی و خوش بینی بار آورید و ثمره اش را بچشید.

۳- هر ایده ای در سر داشته باشید در صورت ایمان, شاهد تحقق آن نیز خواهید شد, خواه نوشتن کتابی باشد, یا پروژه و اختراح یا یک طرح ابتکاری.

۴- هنگامی که برای دیگران دعا می کنید, یقین داشته باشید که نمونه های منفی موجود در ضمیر او در اثر گرایش باطنی شما از بین خواهد رفت.

۵- معالجات همراه با اعجازی که غالبا شنیده می شود, همان ایمان راسخ و تلقینی است که ضمیر را تحت تاثیر قرار می دهد و نیروی شفا دهنده ی وجود را آزاد می سازد.

۶- منشا هر بیماری از روح و فکر آدمی است. هر عارضه جسمی ابتدا در روح ماوا می کند و بعد به سراغ جسم می آید.

۷- عوارض و آثار هر بیماری درمان شده را می توان با تلقین, مجددا به وجود آورد و این یکی دیگر از شگفتی های اندیشه است.

۸- یکی از فرایند های درمانی, ایمان است و یکی از نیرومندترین شفا دهندگان ضمیر خود شخص است.

۹- حتی اگر هدف کسی کار خیرباشد یا نه, نتایجی از آن اندیشه به دست خواهد آمد.

ضمیر ناخودآگاه هرکس, جوابگوی اندیشه هایش می گردد و اگر اندیشه ها را به صورت ایمانی ذهنی در آورید, دنیا به مراد دلتان خواهد گشت.

آفرینش شفا

جسم از اندیشه های خواه مثبت و خواه منفی متابعت می کند.

جوهر مایعی که جسمتان را تشکیل می دهد از شعور و اقتداری سرشار است که به اندیشه هایتان خوراک می رساند.

وقتی اندیشه های متعالی را در سر می پرورانید, گاه از سرعت شفای جسمانی یا سلامت تابناک خود به حیرت می افتید.

جسمتان را کم ارزش نپندارید, از بدنتان گله و شکایت نکنید, برخی از مردم از روی جهل می گویند که جسم بی اهمیت است.

خردمندانه تر آن است که جسم را معبدی بدانید که خداوند حی و زنده در آن خانه دارد.

برخی دیگر فکر می کنند, خداوند می خواهد که آنها بیمار باشند و این درد را تحمل کنند.

اگر خداوند بیماری را برکت و موهبت می داند, پس چرا در کتاب مقدس شاهد این همه معجزات شفا بخش هستیم؟

خداوند برای پالایش شما رنج را نمی فرستد, لازم نیست در این جهنم زندگی کنید تا بعدا مقیم بهشت شوید.

بهشت یعنی هماهنگی صلح, آرامش و آشتی با خود و دیگر آفریدگان.

هرگاه در این هماهنگی و آرامش باشید, ذهن در بهشت به سر می برد و جسم تندرستی کامل را متجلی می سازد.

بسیاری از افرا به علت آرمان های کاذب و تصور نادرستی که از خدا دارند, می پندارند هر گاه کار نابجایی از آنها سر زند, خداوند با نزول بیماری آنها را مجازات می کند.

آنها با باورهای منفی و انحراف یافته درمورد آفریدگارشان, مراتب واکنش ها و اندیشه های منفی را در خود و جهان ایجاد می کنند.

اگر موهبتهایتان به تاخیر افتاده, زمان عفو و بخشایش است

برای اینکه عفو و بخشایش دیگران برایتان راحتتر شود, این نکات را بخوانید:

آنها موجب شکست یا ناامیدی شما نشده اند. اگر ضمن عبور از سر راهتان لغزیدند, به این دلیل بود که آمرزش شما را می طلبیدند. ناخودآگاه شما را می نگریستند تا دوباره به راه راست و درست باز گردند.

به رغم هر آنچه کرده اند, مانع پیشرفت شما نبوده اند, آنها حتی نمی توانند موهبتهایتان را از شما بگیرند.

اگر چه چنین بنماید که آنها اندک زمانی آزارتان داده اند, مشیت الهی آنها را بر سر راهتان قرار داده است.

وقتی افرادی به هر شکل آزارتان می دهند و موجب ناراحتی شما می شوند به این علت است که روح آن افراد می خواهد توجه الهی و آمرزش شما را به دست آورد, این توجه الهی و آمرزش را به آنها بدهید تا دیگر آزارتان ندهند و از زندگیتان بیرون بروند و موهبت خود را در جای دیگری بیایند. با اینکار بازگشت الهی در امورتان متجلی می شود.

عمل عفو و بخشایش را کسی که متوجه آزار و اهانت شده است, باید آغاز کند. وقتی از توهین یا تقصیر آن شخص آزرده نباشید او را بخشیده اید و به این گونه آشتی و آرامشی که در خود می آفرینید, بر اطرافیانتان تاثیر می گذار و بصورت خودآگاه و ناخودآگاه این بخشش بوجود می آید.

اگر در زندگیتان مشکلی دارید به هر شکلی, باید چیزی یا کسی را ببخشید و عفو کنید. اگر در جسمتان دردی یا در زندگیتان اوضاع و شرایط ناخوشایندی دارید, اگر قرض و بدهی, آشفتگی یا پریشانی و هرگونه فلاکتی دارید, باید کسی یا چیزی راببخشی.

هرگاه موهبت هایتان به تاخیر میوفتد زمان عفو و بخشایش است. گاه همه چیز ساکن می شود و به بن بست می رسد تا وضعیت را از عفو و بخشایش خودتان لبریز کنید. عفو و بخشایش راستین می تواند هر مانعی را که موجب به تاخیر افتادن موهبت شما شده است از سر راه بردارد.

گاه مشکلی یکسان بارها و بارها به شکلهای مختلف در زندگیتن تکرار می شود, تا از طریق عفو و بخشایش شما رها و آزاد شوند و پایان یابند.

برای هماهنگی با کسانیکه باید ببخشید این جمله تاکیدی را تکرار کنید:

* آزادانه تو را می بخشم و عفو می کنم. تا رها به راه خود بروی. هر گونه احساس ناخوشایند میان ما از اکنون تا ابد از میان رفته است.

با بخشایش کنترل وضعیت را به دست می گیرید هر چند تا قبل از آن چنین بنماید که برای حل مساله قدرتی ندارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *