سکس ‘غیرعادی’، خوب؟ بد؟ زشت؟

در هنگام رابطه جنسی چه کاری مجاز و چه کاری ناپسند است؟

روانشناسان بالینی سکس درمانگر سال‌هاست که در حال پاسخگویی به این سؤال هستند اما به نظر می‌رسد که اکنون این مجادله با به چالش کشیده شدن طبقه‌بندی انحرافات جنسی وارد مرحله نوینی شده است.

“بعد از چند ماه سکس با همسرم برایم جذابیتش را از دست داده و همیشه در آن حال، خیال پردازی‌های دیگری دارم که حتی خودم هم نمی‌توانم با آنها کنار بیایم چه برسد که بخواهم آنها را به شوهرم بگویم”.

روانشناسان بالینی و سکس درمانگران ایرانی نظیر این گفته‌ها را بارها از مراجعان خود شنیده‌اند، بویژه که برخی از این اعمال و خیال‌پردازی‌ها هنوز رسماً برچسب انحراف می‌خورند و در میان اکثر ایرانیان، چه در داخل و چه در خارج از کشور حتی سخن گفتن از آنها پسندیده تلقی نمی‌شود.

اما اکنون برخی از روانشناسان بالینی سکس درمانگر می‌گویند که این گونه تمایل‌ها باید از طبقه‌بندی اختلالات جنسی حذف شود، شاید استقبالی که از کتاب و فیلم “هزار چهره آقای گری” شد بار دیگر این بحث را در بین سکس درمانگران و سکس شناسان تشدید کرد که مرز هنجار و ناهنجار در سکس باید بازنگری شود.

بسیاری از مردم نه فقط در ایران بلکه در اروپا نیز که رفتار جنسی در قیاس با آمریکای شمالی و آسیا کمتر محافظه‌کارانه به نظر می‌آید، هنوز در باره اینکه برخی از رفتارها، تمایلات یا تخیلات جنسی از جمله نقش بازی‌کردن، میل به تسلط یا زیر سلطه قرار گرفتن یا نمایش‌گری خوب است یا بد یا زشت تردید دارند.

دکتر کریستین جویال روانشناس بالینی و استاد دانشگاه کبک می‌گوید: “هر کاری که در سکس موجب رضایت و ارضای دو طرف بشود، موجب آزار دیگران نشود و مشکل قانونی ایجاد نکند، مجاز است.”

“انحرافات جنسی” (پارافیلیا) به دسته‌ای از تمایلات و رفتارها گفته می‌شود که خارج از چارچوب رابطه معمول جنسی تلقی می‌شود و دسته بندی کردن آنها در راهنمای آماری و تشخیص بالینی اختلالات روانی (DSM-5) سبب شده است که برخی از افراد برچسب “منحرف” بخورند.

دامنه این اختلالات از تحریک جنسی با چکمه یا سکس مخفیانه در اماکن عمومی تا تمایل دائمی به ارتباط جنسی با افراد مسن‌تر یا جوان‌تر متفاوت است. حال آنکه بحث و مجادلات فراوانی در بین سکس درمانگران در باره بخش مهمی از آنها وجود دارد و گروهی از متخصصان معتقدند که برخی رفتارهایی که انحرافی خوانده می‌شوند، اما سلامت روانی و جسمانی فرد و جامعه یا اطرافیان و همچنین سایر موجودات زنده را به خطر نمی‌اندازند و مغایرتی با قانون ندارند، باید از نسخه جدید و بازبینی شده این کتابچه تشخیص بالینی حذف شوند.

یافته‌های تحقیقی که اخیراً در کانادا انجام شده و انعکاس وسیعی هم در رسانه‌ها داشته، نشان می‌دهد که تقریباً نیمی از زنان هم تخیلات جنسی “غیرمعمول” دارند و بیش از یک سوم آنها عملاً این کارها را انجام می‌دهند که دامنه وسیعی از نمایش بدن به دیگران تا تماشای مخفیانه رابطه جنسی، بستن دست‌ها و یا لذت بردن از درد خفیف در هنگام معاشقه را شامل می‌شود.

دکتر جویال که به همراه جولی کارپنتیر، جرم‌شناس، نتایج پژوهش خود را در مجله تحقیقات سکس منتشر کرده، توضیح می‌دهد: “آن چه باید انحراف تلقی شود بسیار نادر است زیرا کسانی که از سکس غیرمعمول لذت می‌برند و مشکلی برای خود و دیگران ایجاد نمی‌کنند را نباید منحرف نامید.”

از دکتر جویال پرسیدم که اگر واقعاً نیمی از مردم چنین رفتارهایی را بروز می‌دهند پس تعریف بهنجاری و نابهنجاری در راهنمای تشخیصی بیماری‌ها و اختلالات روانی چه می‌شود؟

وی پاسخ داد که نخستین مشکلی که با تعریف انحرافات در ویرایش پنجم راهنما وجود دارد، آن است که تلاش می‌کند سکس بهنجار را تبیین کند که خود این تلاش را هم می‌توان اختلال هنجارطلبی تلقی کرد. اما واقعیت آن است که دامنه سکس معمولی بسیار وسیع‌تر از این‌هاست.

دومین مشکل آن است که در این راهنما خیال‌پردازی‌های جنسی را مبنایی برای تشخیص بیماری‌های روانی تلقی کرده است و مشکل سوم هم به همسو قلمداد کردن خیال‌پردازی با تمایل منجر به عمل بازمی گردد در حالی که همان‌طور که این تحقیق نشان داده، بسیاری از مردم، به ویژه زنان، نسبت به بعضی تمایلات خود مثل تمایل به سکس با افراد متنوع یا تمایل به تحت تسلط درآمدن، اصولا خودآگاه نبوده‌اند.

دکتر جویال گفت: من معتقدم هر گونه سکسی که مشکلی برای طرف مقابل ایجاد نکند طبیعی است، تنها مواردی در زمره آسیب‌شناسی قرار می‌گیرند که موجب رنج و بدون رضایت طرفین (مانند بچه‌خواهی، تجاوز) باشدو باعث آزار دیگران یا سایر طرفین (مانند رابطه با حیوانات یا جسد) شود.

نظر یک سکس درمانگر را در تهران در این باره جویا شدم. او گفت: وقتی بین زوجین توافقی در باره هر گونه رابطه جنسی وجود داشته باشد تا وقتی هر دو از این رابطه حتی اگر غیرمعمول به نظر بیاید راضی هستند مشکلی وجود ندارد، اما مشکل اصلی اینجاست که مردان ایرانی گاه از اینکه همواره آنها باید شروع کننده رابطه جنسی باشند دلزده می‌شوند و هنوز این باور در ذهن بسیاری از زنان ایرانی هست که مرد باید فاعل باشد. مشکل شایع دیگر هم آن است که بین رابطه جنسی پنهانی و قبل از ازدواج آنها با رابطه جنسی بعد از ازدواج تفاوت کمی و کیفی بسیاری پیش می‌آید که سبب بروز اختلافات بسیار می‌شود و ممکن است به صورت پارافیلیا یا سردی جنسی یا همچنین سایر اختلالات روانی و مشکلات اجتماعی خود را نشان دهد.

دکتر جویل و گروهی از روانشناسان بالینی معتقدند که دست یافتن به یک تعریف جامع از رابطه جنسی طبیعی بسیار دشوار است و بهتر است که تصمیم‌گیری در مورد آن را تا وقتی لذت‌بخش و بدون مشکل است به زوجین واگذار کرد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *