شک و تردید دربارهی حق مالکیت بیتکوینها!
سال گذشته، قیمت بیتکوین تا ۷۵ درصد کاهش پیدا کرد؛ پس هر کسی که در زمان اوج قیمت سرمایهگذاری کرده باشد، پول زیادی را از دست داده است. حالا خبرهای بد بیشتری برای سرمایهگذاران در حوزه ارزهای دیجیتال داریم؛ این سرمایهگذاران شاید نتوانند داراییهای دیجیتالی را که خریدهاند، بهطور قانونی مال خود کنند. من و همکارانم در تازهترین تحقیق خود نشان دادیم که بعید است دادگاههای انگلیس و ولز، داراییهای دیجیتال را بهعنوان دارایی قبول کنند، زیرا قانون مالکیت مواد ناملموس را به رسمیت نمیشناسد. یعنی داراییهای دیجیتال، شاید بهعنوان دارایی تلقی نشوند.
لازم بهذکر است که بیتکوین تحت کنترل هیچکس نیست، بلکه توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی در سراسر جهان و با استفاده از کامپیوترهایی که مسائل خاصی را حل میکنند، تولید میشود. در حقیقت، بیتکوین به ازای حل مساله به کاربر هدیه داده میشود. در سیستمهای مالی سنتی، دولتها در صورت نیاز، پول بیشتری چاپ کرده و به بازار تزریق میکنند، اما این قضیه دربارهی بیتکوین صدق نمیکند. بیتکوین استخراج میشود و کامپیوترها در کل جهان، برای استخراج این پول، وارد رقابت با همدیگر میشوند.
قانونگذاران در دستگاههای قضایی مختلف، در حال برداشتن گامهایی هستند تا برای افراد و کسب و کارها، قوانینی برای پیوند این فناوری جدید با یک سیستم مالی رسمی، وضع کنند. اگرچه داراییهای دیجیتال به واسطهی فناوری بلاکچین، مورد محافظت قرار میگیرند، اما میزان امنیت قانونی آن نامشخص است. به احتمال زیاد همین رویه در مراجع قانونی سایر کشورها از قبیل آمریکا، هنگکنگ، سنگاپور و هند برقرار است. قانون اموال و مایملک به حقوقی مربوط میشود که داراییهای شما را شامل می شود. دستگاههای قانون مابین اراضی و سایر داراییها تفکیک قائل میشود. داراییهای شخصی حقوق افراد در دو دسته از چیزها را شامل میشود. داراییهای ملموس و عینی که میتوانید بهطور فیزیکی مالکیتشان را در اختیار داشته باشید و به دیگری انتقال دهید، در این دسته جای میگیرند.
دستهی دوم که «اموال دِینی» نامیده شده، شامل دستهای مرکب از حقوق است که میتوانید فقط با اقدام قانونی ادعای مالکیتشان را داشته باشید. بدهی، حقوق مبتنی بر قرارداد و داراییهای فکری هم در این دسته جای میگیرند. پولی را که در یک بانک سپردهگذاری کردهاید، نوعی اموال دینی شمرده میشود؛ زیرا بانک آن پول را به شما بدهکار است. بدهی ناملموس است، اما در صورت لزوم، از طریق اقدام قانونی میتواند تحقق یابد.
خب در مورد داراییهای دیجیتال از قبیل ارز دیجیتال، چه قوانینی را باید لحاظ کرد؟ یکی از قوانین تصویب شده در انگلستان و ولز، به صراحت اعلام کرد که چیزی که در قالب الکترونیکی وجود داشته باشد، از حق مالکیت سلب میگردد. پس داراییهای دیجیتال جزء اموال عینی به حساب نمیآیند. اما واقعاً هیچ شباهتی هم به اموال دِینی ندارند. بیتکوین هیچ حقوقی در قبال چیز یا علیه شخصی اعطا نمیکند.
چیزی که در واقعیت دارید، یک کلید خصوصی رمزنگاری شده است که امکان کنترل تام بر آن بیتکوین را به شما میدهد. شما این امکان را دارید تراکنشها را به دفتر کل تفویض کرده و بیتکوین خود را به هر کسی که دوست دارید، ارسال کنید. البته افرادی که معاملات را بهصورت آنلاین و شخصی انجام میدهند، نیازی به محافظت از سوی هیچ دولت صنعتی ندارند. اما حتی در چنین شرایطی هم انتظار میرود موارد جدال برانگیز و مشکلاتی پدید آید. برای مثال، اگر داراییهای دیجیتال، در زمرهی اموال قرار بگیرند، قسمتی از داراییهای شما در زمان مرگتان خواهد بود و وارثان آنرا به ارث خواهند برد. اما کسی که کلید خصوصی را در اختیار دارد، به لحاظ فنی داراییها را کنترل میکند. این مورد در یکی از دادگاههای فلوریدا، مسئلهساز شد. داراییهای فرد مرحوم «دِیو کلیمن» از «کریگ رایت» به دادگاه شکایت میبرد؛ رایت متهم به ربودن ۱ میلیون بیتکوین شده بود که ارزش آن به میلیاردها دلار میرسید. دادگاه خواهان استرداد دارییهای دیجیتال گردید.
بیتکوین دست مردم را باز میگذارد تا با شرایط خودشان، تراکنش انجام دهند. هر کاربری میتواند مانند پول نقد، پرداختها را ارسال و یا دریافت کند؛ اما همچنین میتوانند در قراردادهای پیچیدهتری هم مشارکت کنند. چند امضایی، اجازه میدهد که تراکنشی توسط شبکه پذیرفته شود، تنها اگر تعداد معینی از اعضاء یک گروه تعریف شده، موافق امضا کردن آن تراکنش باشند. این باعث نوآوری در توسعهی سرویسهای میانجی حل اختلاف در آینده خواهند شد. چنین سرویسهایی میتوانند در صورت عدم توافق بین طرفین، در نقش طرف سومی برای تایید یا رد تراکنش وارد عمل شوند، بدون اینکه بر پول آنها کنترل داشته باشند. برخلاف پول نقد و یا دیگر روشهای پرداخت، بیتکوین همیشه یک سند عمومی از انجام تراکنش از خود بر جای میگذارد که بهطور بالقوه میتواند بهعنوان مدرکی بر علیه کسب و کارهایی که کلاهبرداری میکنند، بهکار گرفته شود.
مسائلی از قبیل آنچه در قسمت بالا ذکر شد، میتواند در پروندههای سرقت، ورشکستگی و طلاق هم دیده شود. سرمایهگذاران اندکی دربارهی وضعیت قانونی ارز دیجیتالشان تامل میکنند. در طولانی مدت، نبود محافظت یا حمایت قانونی، میتواند از ارزش آن داراییها بکاهد. کاربران بر پرداختهای خود کنترل کامل دارند و نمیتوانند مبالغ تایید نشده را مانند آنچه که در کارتهای اعتباری کلاهبرداری میشود، دریافت کنند. تراکنشهای بیتکوینی برگشتناپذیر بوده و در برابر پرداختهای برگشتی تقلبی، بسیار ایمن هستند. بیتکوین با استفاده از مکانیزمهای مفید و قوی مانند بکآپ یا پشتیبانگیری، رمزنگاری و امضای چندگانه، در برابر دزدی و گم شدن بسیار ایمن شده است.