غلبه بر نگرانیهای کودکی
علائم اضطراب و نگرانی در کودکان و نوجوانان طبیعی است. ۱۰ تا ۲۰ درصد کودکان در سن مدرسه، دچار اضطراب میشوند. بسیاری از دلایل نگرانی در کودکان برای موضوعات و تجربههای عادی زندگی است و هیچ ربطی به اختلال اضطراب ندارد. چطور میتوانید اضطراب را از کودکتان دور کنید؟ آیا تجربههای نگرانکننده برای کودکان خطرناکهستند؟ آیا ضرورتی دارد که به نگرانیهای کودک توجه کنید؟
رویارویی با ترسها
ما از موقعیتهای ترسناک و نگرانکننده پرهیز میکنیم. اما دوری از محرکهای اضطرابآور، نگرانی ما را رفع نمیکنند. اگر ما در کودکی یاد میگرفتیم بهجای فرار از موقعیت با ترسهایمان روبهرو شویم در بزرگسالی نگرانیهای کمتری داشتیم. به کودک یاد بدهید تا از موقعیتهای ترسناک فرار نکند و راهکارهای کنترل و کاهش اضطراب را به او بیاموزید. اضطراب حال دائمی یک فرد سالم نیست. بدن انسان میتواند بعد از مدت کوتاهی خودش را با شرایط جدید سازگار کند؛ مگر اینکه اختلالی در این روند وجود داشته باشد. بعد از ۲۰ تا ۴۵ دقیقه از قرار گرفتن در موقعیت، اضطراب و نگرانی کم و قابل کنترل میشود.
چه کسی کامل است؟
لازم نیست کودکتان در ورزش، فعالیتهای مدرسه و رفتارهای اجتماعیاش کامل و بینقص باشد. دنیای کودکی، دنیای سعی و خطاست. او باید کودکی کند. نمره ۱۸، امتیاز خوبی است اما همه فکر میکنند بهتر از این هم میتواند باشد. موفقیت خوب است اما نه در ازای ترس و نگرانیای که در کودک ایجاد میکنید. به کودک یاد بدهید اشتباهات جبران میشوند. لازم نیست در همه کارها عالی و بینقص باشد. او میتواند دوباره تلاش کند و برای تلاش بیشتر نباید از چیزی بترسد.
نکتههای مثبت
در بسیاری از موارد ترس و اضطراب کودکان به خاطر نگرشها و باورهای منفی و اعتماد به نفس پایین است. او بسیاری از باورهایش را از پدر و مادر می آموزد. اگر شما همیشه به نکتههای منفی اشاره میکنید، عادت به تحسین و تمجید ندارید و خیلی کم شکرگزار داشتههایتان هستید، طبیعی است که کودک هم همیشه به نیمه خالی لیوان توجه کند. روزتان را با خوشحالی شروع کنید، زیبایی، تواناییها و استعدادهای کودک را تحسین کنید، از غذا تعریف کنید، کمتر غر بزنید و درباره دیگران با حسننیت حرف بزنید. همیشه به جنبههای مثبت یک اتفاق یا موقعیت توجه کنید. به مرور زمان کودک یاد میگیرد خودش، تواناییهایش و زندگی را دوست داشتهباشد و به چیزهای خوب فکر کند.
بازی و کودکی
توجه زیاد به مقوله آموزش و پروش مانع حق کودکی است. اجازه بدهید کودکتان گاهی بازی کند فقط برای اینکه سرگرم شود و خوش بگذراند. همه بازیهای کودک را برای رسیدن به موفقیت یا یک هدف تربیتی هدایت نکنید. بازیهای آموزش اعداد و خواندن و نوشتن یا نقاشی کردن کاملا جهتدار هستند. کودک را با اسباببازیها، خمیرهای بازی و دفتر نقاشیاش آزاد بگذارید تا هرطور که دوست دارد و بیشتر لذت میبرد، بازی کند و انرژیاش را تخلیه کند.
الگوی تازه
شما در موقعیتهای اضطراب و نگرانی چطور رفتار میکنید؟ برای چه موضوعاتی نگران میشوید و چقدر توانایی حل مساله را دارید؟ نگرانی کودک ممکن است بازتاب نگرانیها و استرسهای خود شما باشد! اگر دلتان برای هرچیز کوچکی شور میزند، یعنی نمیتوانید تغییرات زندگی را درست مدیریت کنید. چون این تغییرات شما را مضطرب میکند. اگر با اضطراب کودک شما هم نگران میشوید و آن را نشان میدهید، اضطراب را در کودک ریشهدار خواهید کرد. خوب است که کودک بداند شما هم دچار استرس و نگرانی میشوید اما درعین حال، او باید بداند شما چطور از پس مشکل و نگرانیهایتان بر میآیید و راه و روشتان چیست.
تشویق رفتار شجاعانه
وقتی کودکتان توانست براضطراب جداییاش در مدرسه غلبه کند و موفق شد بدون ترس از تاریکی در اتاق خواب خودش بخوابد یا در سختترین امتحان مدرسهاش نمره خوبی گرفت، او را تشویق و تحسین کنید. متناسب با اهمیت موضوع میتوانید برایش جایزهای نیز بخرید. برای کودک انگیزههای کافی ایجاد کنید تا مهارت کنترل ترس را یاد بگیرد.
تمرینهای قبل از خواب
فعالیتهای روزانه کودک بیش از آن چیزی است که به چشم شما میآید. هر لحظه از زندگی کودک در بیداری، پراز اتفاق، ماجرا و تجربه است. آنچه او در موقعیتهای مختلف تجربه میکند ممکن است اضطرابآور باشد. شما در دنیای کودکی او نیستید و نمیتوانید همه چیزی را که احساس میکند درک کنید. حرفزدن درباره اتفاقهای روزانه بسیاری از نگرانیهای کودک را از بین میبرد.
هر شب قبل از خواب با کودک درباره روزی که گذشته حرف بزنید. اگر در طول روز اتفاق ناخوشایندی افتاده است، بدون تلاش برای انکار یا نادیدهگرفتن آن، از کودک بپرسید چه احساسی دارد؟ چطور باید نگرانیاش را رفع کند و به جنبههای مثبت ماجرا فکر کند.
حرف زدن درباره نگرانیها
نگرانیهای کودک را انکار نکنید. مسالهای وجود دارد که او را آزار میدهد و میترساند. اینکه بگویید «نترس همه چی خوبه» مشکل کودکتان را حل نمیکند. درباره ترس و نگرانی کودک حرف بزنید. به او توضیح بدهید چطور میتواند خودش را آرامکند و مسالهای که از آن ترسیده تا چهاندازه جدی است.
کمک برای حل مساله
بعداز اینکه با کودک درباره احساسش حرف زدید و کاملا به آنچه که کودک میگوید گوش دادید به او کمک کنید تا مشکلش را حل کند. به جای حل کردن مشکل برای کودک به او راه را نشان بدهید. بهتر است خود کودک راهحل مساله را پیدا کند اما اگر آنقدر ترسیده است که نمیتواند خودش بهتنهایی راه چارهای پیدا کند، همراهیاش کنید و با دادن ایدههای تازه برای مواجه شدن با ترسها آمادهاش کنید.
آرامش
واکنش شما برای کودکتان بسیار مهم است. وقتی کودکتان زمین میخورد، قبل از هرچیز به شما نگاهمیکند. او متوجه واکنشهای شما به مسائل هست. اگر نگرانی و ترس شما را ببیند فوری گریه میکند اما اگر احساس کند شما این موضوع را خیلی جدی نگفتهاید بلند میشود و دوباره مشغول بازی میشود. بچهها در هر سنی متوجه واکنشهای پدرومادر هستند و مطابق با آن رفتار میکنند. اگر خیلی زود عصبی و نگران میشوید اوهم مثل شما در موقعیتهای مشابه دچار اضطراب میشود. اضطراب و نگرانیتان را مدیریت کنید. آرامتر حرف بزنید، کمتر واکنشهای آنی و تند داشته باشید. صبورتر باشید، نفس عمیق بکشید و همیشه بهدنبال پیدا کردن راه حل باشید.
تمرینهای ریلکسیشن
وقتی کودک دچار استرسهای شدید میشود تمرینهای ریلکسیشن برای کمکردن اضطراب میتواند مفید باشد. به کودک یاد بدهید آرام و عمیق نفس بکشد و برای چند ثانیه نفسش را نگه دارد. تصویرسازی هم یک راه برای آرام کردن کودک مضطرب است. بسیاری از دلایل نگرانی کودک تصویرهای ذهنی و غیرواقعی است. این تصویرها را جایگزین کنید.
به کودک بگویید چشمهایش را ببندد و خودش را در یک جای خوب و در شرایط دلخواهش تصور کند و سعی کند به صداها، بوها و مزههای خوب فکر کند. در تصویرهای ذهنی کودک دخالت نکنید، فقط از او بخواهید برایتان تعریف کند که در چه محیطی کاملا آرام است. این به شما کمک میکند تا نقصهای زندگیتان را بشناسید و سعی کنید محیط آرام و دلخواه کودک را فراهم کنید.
اضطراب را درمان کنید
اضطراب میتواند به یک بیماری مزمن تبدیل شود. دلایل ترس کودک در طی زمان تغیییر میکند و اگر کودک نتواند برآن غلبه کند دچار اضطراب و ترس دائمی میشود. در زندگی همیشه چیزی برای ترس و نگرانی پیدا میشود.
با تکرار و تمرین، کودک روشهای غلبه بر استرس وسازگاری با شرایط و موقعیتهای پیچیده و سخت را یاد میگیرد و برای مدیریت احساساتش نیازی به کمک شما و دیگران نخواهد داشت.
منبع: سایکولوژی تودی