قدم اول را بردارید
تفاوت اصلی بین عظمت و زندگی معمولی در چیست؟
افراد موفق اهداف بزرگی برای خود انتخاب می کنند, برای رسیدن به هدف به دقت برنامه ریزی می کنند و سپس اولین گام را برمی دارند.
افراد متوسط هر چند مانند افراد موفق, امید, آرزو, رویا و خواسته هایی دارند, اما زمان عمل کردن و واقعیت که به میان می آید, عقب نشینی می کنند.
چیزی در درون این افراد مانع می شود که آنها اولین قدم را بردارند.
ترسشان از شکست در لحظه تصمیم گیری بر آنها غلبه کرده و اجازه نمی دهد درست فکر کنند.
لازمه اصلی موفقیت, شجاعت است.
چرچیل چنین می گوید: “شجاعت مهمترین فضیلت است, زیرا همه چیز به آن بستگی دارد.”
مارگارت تاچر نیز معتقد است که همه چیز به شجاعت در لحظه تصمیم گیری وابسته است.
رابرت گرین نویسنده کتاب قدرت می گوید: “همیشه شجاع باشید, جسارت اغلب برایتان دردسر ایجاد می کند, اما جسارت بیشتر, شما را نجات می دهد.”
کتاب قدرت برنامه ریزی
برایان تریسی
اهداف مالی خود را تعیین کنید
برای خود اهداف مالی دقیق ماهانه و سالانه تعیین کنید.
هر ماه می خواهید چقدر درآمد داشته باشد؟ هر سال چطور؟ این ها اهداف شما هستند.
هر کاری که انجام می دهید باید در جهت رسیدن به این اهداف یا فراتر رفتن از آن ها باشد.
یکی از شاگردان من در حوزه فروش بسیار موفق بود, با این حال هدفی برای خود تعیین کرده بود تا ۱۲ ماه آینده در آمدش را دوبرابر کند.
سپس به بررسی همه کارهایی پرداخت که می توانست برای دو برابر کردن فروش و درآمدش انجام دهد.
یکی از دوستانش پیشنهاد داد که ساده ترین راه, دوبرابر کردن, میزان هر فروش است.
این ایده هرگز به ذهن خودش نرسیده بود, پس به جستجو پرداخت تا ببیند کدام نوع مشتری خرید بیشتری نسبت به مشتریان فعلی اش انجام می دهند.
در سال بعد, محور کل فرایند فروشش را تغییر داد, بنابراین فروشش افزایش یافت و به مشتریان بزرگرتر و بهتری می فروخت.
در انتهای سال, میانگین فروشش دوبرابر ابتدای سال بود.
او همچنان همانقدر کار می کرد و همانقدر فروش داشت, اما هر فروش جدید, دو برابر هر فروش او در گذشته بود.
کتاب “فروش موفق”
برایان ترسی
مثل یک کار آفرین فکر کنید
فکر کردن مثل یک کار آفرین, بهترین راه جذب پول است.
دلیل اصلی این که شما پول بیشتری می خواهید این است که می خواهید آزاد باشید, آزاد باشید تا به هر کجا می خواهید بروید, هر طور می خواهید زندگی کنید و تا حد امکان از زندگی لذت ببرید.
پول, وسیله ای است که به ما کمک می کند تا تمام این کارها را انجام دهیم.
سریع ترین راهی که تا کنون برای بالا بردن درآمد شناخته شده, تبدیل شدن به یک کارآفرین است.
این فقط به معنای داشتن یک کسب و کار برای خودتان نیست, بسیاری از مردم فکر می کنند داشتن کسب و کار برای خودشان به این معنی است که نباید برای دیگران کار کنند, آنها هیچوقت به آزادی در کار نمی رسند و همیشه درگیر کسب و کار خود هستند, مانند زمانی که برای سازمان یا فردی دیگر کار می کنند.
آن ها ایده های خود را مانند یک کارآفرین واقعی به کار نمی بندند و به ایجاد ارزش در هر جنبه ای, علاقه دارند.
بدین معنا که شما درآمد خود را از راه های بسیاری جذب می کنید, برخی افراد از چند منبع درآمدزایی استفاده می کنند.
مزیت آن این است که وقتی آن را راه اندازی می کنید, به درگیری مستقیم نیازی ندارید تا آن را به صورت قسمتی از درآمد خود درآورید.
اگر شما طرز فکری کارآفرینانه داشته باشید, می توانید آن ها را ببینید و وارد عمل کنید, شما ممکن است ابتدا از پدیدار شدن این فرصت ها, شوکه شوید.
بیشتر میلیونرهای خود ساخته, پولدار به دنیا نیامده اند, در واقع آن ها در گذشته وضعیت مالی خوبی نداشته اند.
آنچه آنها را میلیونر کرده, طرز فکر کارآفرینی و محرک بسیار قوی برای رسیدن به موفقیت است.
ارائه خدمات عالی به مشتریان
به گفته پیتر دراکر “هدف هر کسب و کار, جذب و حفظ مشتریان است”.
از کجا مطمئن می شوید که کسب و کار به شکلی رضابت بخش به این هدف رسیده است؟
ساده است, با دیدن رضایت مشتری.
معیار واقعی موفقیت کسب و کار این است که مشتریان از تصمیم خرید خود راضی بوده و انگیزه ای درونی برای خرید مجدد از شما داشته باشند.
بهترین افراد و بهترین شرکت ها خود را غرق خدمات رسانی به مشتریان می کنند.
از نظر آن ها مشتری مهم ترین شخص است, همه هدفشان راضی کردن مشتریان به بهترین شکل است.
به گفت سام والتون “ما فقط یک رئیس داریم و آن مشتری است, او می تواند با تصمیم برای خرج کردن پولش در جایی دیگر, ما را به راحتی و در هر زمانی اخراج کند”.
ارائه خدمات عالی
ایجاد و حفظ شهرت از نظر ارائه خدمات عالی به مشتریان, کلید رشد و کامیابی شرکت و موفقیت در کار است.
موفقیت کسب و کار در آینده بر اساس رتبه کیفی امروز شما تعیین می شود.
براساس مطالعاتی که در دانشگاه هاروارد انجام شده است, تعریف مشتری از کیفیت, شامل محصولات و خدمات, همچنین روش فروش و ارائه آن ها را در بر می گیرد.
سوال:
رتبه کیفی شما از ۱ تا ۱۰ چند است؟ از نظر کیفیت محصول, کیفیت فروش, ارائه و تحویل آن در چه جایگاهی نسبت به رقبا می گیرید؟
مهارت حل مسئله
برای حل موثر مسائل, هفت مرحله وجود دارد, که با بکار گیری آن, هر گونه مسئله ای که در کارتان پیش آید را می توانید حل کنید.
گام اول
صورت مسئله را به وضوح تعریف کنید. مسئله دقیقا چیست؟ حقایق را بررسی کنید.
شرایط واقعی را درک کنید, نه احتمالات یا بدیهیات, فقط دنبال حقیقت های وضع موجود باشید.
گام دوم
تمام علت های محتمل بروز این مسئله را بیابید. چرا و چگونه چنین اتفاقی افتاد؟
گام سوم
تمام راه حل های ممکن را پیدا کنید. هر چه راه حل های بیشتری داشته باشیم, احتمال رسیدن به بهترین راه حل ها بیشتر است.
گام چهارم
تصمیمی اتخاذ کنید, از بررسی راه حلهای موجود تصمیمی بگیرید.
گام پنجم
برای اجرای تصمیم, مسئولیت ها را تعیین کنید. چه کسی دقیقا چه کاری را کی و با چه کیفیتی انجام دهد؟
گام ششم
زمانبندی ارائه گزارش ها را مشخص کنید و معیاری برای سنجش موفقیت تصمیمتان انتخاب کنید.
راهکاری که معیار سنجش و مهلت مشخص نداشته باشد, در واقع راه حل نیست.
گام هفتم
برای پیاده سازی قطعی راهکارتان و حل مسئله, خودتان یا فرد دیگری را مسئول کنید.
کتاب “افزایش عملکرد در محل کار”
ژان بقوسیان
هدف مهم و نهایی خود را مشخص کنید
هدف قطعی شما, تک هدفی است که در آن لحظه برای شما, بیشترین اهمین را دارد.
این هدف باید خصوصیات زیر را داشته باشد:
۱- این هدف باید چیزی باشد که شخصا آن را بخواهید. میل شما برای رسیدن به این هدف, باید به قدری شدید باشد که فکر رسیدن به آن, شما را به هیجان بیاورد و شادمانتان کند.
۲- این هدف باید روشن و شفاف باشد, باید دقیقا بدانید که آن را در چه قالبی تعریف کنید.
باید آن را چنان شفاف و روشن بنویسید که هر کسی آن را ببینید به خوبی درک کند که شما چه می خواهید.
۳- هدف باید به خوبی میزان آن تعریف شده باشد, این که بگویید “پول زیاد می خواهم” کافی نیست, باید مشخص کنید “تا فلان تاریخ می خواهم درآمد سالانه ام به صد هزار دلار در سال برسد”.
۴- هدف باید باور کردنی و قابل دسترس باشد.
هدف شما نمی تواند آن قدر بزرگ یا مسخره باشد که عملا دسترسی به آن غیر ممکن باشد.
۵- هدف عمده شما باید به حدی منطقی باشد که قابل دسترس اشد.
اگر تاکنون به اهدافتان نرسیده اید, هدفی برای خود در نظر بگیرید که بین ۱۰ الی ۹۰ درصد شانس موفقیت داشته باشد.
به خودتان سخت نگیرید, یا حداقل در شروع, این کار را نکنید.
آرایشی بهداشتی تراست
بعدها می توانید اهداف عظیمی برای خود در نظر بگیرید که احتمال موفقیت در آن کم باشد, با این حال, در موقعیتی قرار بگیرید که به این هدف دست یابید.
۶- هدف اصلی شما باید با سایر اهدافتان در هماهنگی باشد.
مثلا نمی توانید خواهان موفقیت های مالی باشد و از طرفی همه روزه ساعاتی طولانی به بازی گلف بپردازید.
اعمالتان باید در جهت رسیدن به اهداف و خواسته هایتان باشد.
کتاب هدف
برایان تریسی