قربانیان فلسفه، جردانوی شهید، گالیله تواب

در آغاز دوره رنسانس در سال ۱۶۰۰ میلادی در یک روز گرم زیبای آفتابی در میدان گلفروشان شهر رم، سازمان مخوف تفتیش عقاید، جردانو برونو (Giordano  Bruno 1548-1600)، آزاداندیش و منتقد کلیسای قرون وسطایی را بعد از ۷سال زندان و شکنجه در زیر تپه ای از هیزم خشک به آتش کشید و به قتل رساند. جردانو قبلا در تبعید در خارج می زیست ولی با فریب و وعده شغل استادی دانشگاه، به ایتالیا بازگردانده و دستگیر شد و شغل استاد ریاضی او را به گالیله تواب دادند.

جردانو برونو مهمترین فیلسوف دوره رنسانس ایتالیایی تحت تاثیر افکار ابن رشد، ابوعلی سینا و مارتین لوتر- پروتستان اصلاحگرا بود. سالها بعد، لیبرالها در قرن ۱۹ او را نخستین قربانی جنبش آزادیخواهانه خود اعلام نمودند. مارکسیست ها جردانو را واسطه جهانبینی مادی با خصوصیات پانته ایستی می دانند که در مقابل جنبش اسکولاستیک فئودالی مقاومت نمود. پانته ایست ها خالق و طبیعت را یکی می دانستند. کلیسا این گروه را به اتهام ملحد و رافضی تحت تعقیب قرار داد.

جردانو غیراز افکار ماتریالیستی، با یک دیالکتیک ثمربخش، جهان نامتناهی را در برابرجهان محدود و محصور، قانون و علم را در مقابل استثنا، و جزء را در مقابل کل قرار داد. گرچه او خالق سیستم فلسفی نبود ولی با تکیه بر کشفیات کپرنیک، اعلام کرد که نه زمین بلکه خورشید مرکز منظومه شمسی در جهان ما است.

بعد از یک قرن نظرات جردانو از طریق لایبنیتس و اسپینوزا روی فلسفه ایده آلیسم آلمانی اثر گذاشت. او همچون نیچه یک فیلسوف شاعر و خالق دیالوگهای ادبی بود و بشکل استتیک طبیعت را کشف نمود. نظرات وی نه تنها روی علوم تجربی و فیزیک جدید، بلکه روی جهانبینی متفکرانی مانند گوته، شیلر و شلینگ نیز اثر گذاشت.

جردانو با دفاع از نظریه کپرنیک، مبلغ نامتناهی بودن جهان شد و مدعی وجود جهانهای گوناگون دیگری غیر از کره زمین و ساکنانش شد. گوته می گفت وجود چند منظومه شمسی و تنوع جهانهای دیگر و بینهایت بودن دنیا، بزرگترین کشف بشر در زمان کپرنیک بود. جردانو می گفت جهان، تصور یا مخلوق خدا نیست بلکه طبیعت و خالق یکی اند و شناخت طبیعت موجب شناخت خالق می گردد و تنها آرزوی انسان، وحدت با ابدیت و بینهایت شدن است.

جردانو عارفی است که می خواست نظرات کپرنیک را با مسیحیت نوافلاتونی متحد سازد. او نظریه اتم دمکریت را قبول داشت و می گفت کثرت و احدیت در صورت ضرورت، در جهان بهم تبدیل می شوند. وی از بحث شناخت ماده به بحث فرم و محتوا رسید و آنان را یکی می دانست. وی مخالف نظریه دوئالیستی و دوجهانی ارسطویی بود.

جردانو برونو نخستین فیلسوف پانته ایستی عصر جدید است. در زمانی که او هنوز مذهبی و عارف بود می گفت جسم در روح است، روح در فکر، فکر در خالق، خالق در طبیعت، طبیعت در تحول، تحول در مرگ، و مرگ در زندگی است.

جردانو در سال ۱۵۴۸ در ایتالیا بدنیا آمد. بیشتر آثارش را در تبعید و مهاجرت منتشرکرد. او خلاف گالیله برای شناخت جهان بجای ریاضیات از ادبیات و فلسفه استفاده کرد. حقیقت فلسفه او نه بر اساس یک ساختار سیستماتیک فلسفی بلکه دارای خصوصیات هنری – ادبی، شعری، تصویری و موسیقائی – بود. از جمله آثار وی “پیرامون دلایل و اصول و احدیت”، “جهان نامتناهی و دنیاهایش” و “اشتیاقهای قهرمانی” اند. کتاب اشتیاقهای قهرمانی او اثری است در باره مقوله شناخت. شاهکار وی کتاب “پیرامون دلایل و اصول” دیالوگی است در باره مقوله متافیزیک.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *