محیط های کاری متن باز در لینوکس Desktop – WM
در این مقاله می خواهم بیشتر در مورد محیط های کاری موجود در لینوکس و سیستم عامل های مشابه بنویسم و هر آنچه در استفاده از آن ها تجربه کسب کرده ام را در اختیارتان قرار دهم و سعی خواهم کرد تمامی توزیع های موفق لینوکس را که در محیط های کاری مختلف پایدار تر یا زیبا تر توسعه داده شده اند را به شما معرفی کنم تا با دست باز آن ها را انتخاب کنید.
قبل از وارد شدن به بحث لازم است بگویم محیط های کاری مورد استفاده در لینوکس همه دارای ایده های نو و خلاقانه هستند .این ایده های خلاقانه به شما اجازه می دهد تمام آن ها را دست کاری یا شخصی سازی و به روز کنید و حتی اگر مایل بودید آن را در اختیار دیگران نیز قرار دهید.
بدون اغراق بگویم خیلی از این ایده های جدید به شکل کاماً کپی شده یا الهام گرفته شده در سیستم عامل های ماکروسافت مورد استفاده قرار گرفته اند ،این شیوه ی استفاده از ایده های بروز کاربران و توزیع های مختلف لینوکس باعث شده به شدت آبروی شرکت ماکروسافت در دنیای نرم افزاری دچار خدشه شود (که در مقاله قبلی ام کاملاً شرح داده بودم).
به هر حال محیط های کاری لینوکس دو دسته هستند Desktop environment
و Window Manager
که هر دو را می توان در کنار هم یا به تنهایی در اختیار داشت ،که البته هر دو آن ها را به شکل جدا گانه معرفی خواهم کرد .
Desktop environments
دسکتاپ در علم کامپیوتر به کامپیوتر های رومیزی یا خانگی گفته می شود که در دسترس کاربران هستند و استفاده روزمره ما را پوشش می دهند و عموماً بر روی میز کامپیوترمان قرار می گیرند.
اما مفهوم کلمه دسکتاپ در هر سیستم عامل مربوط به واسط گرافیکی در آن سیستم عامل است که قابلیت اجراء و نمایش نرم افزارها را در قالب یک پنجره به گونه ای کاربر پسند را به عهده دارد.
هر دسکتاپ دارای یک ویندو منیجر برای کنترل جایگاه پنجره هاست که بر رویش سوار می کنند تا با ابزارهایش بتواند ظاهری زیبا ببخشد.
دسکتاپ ها با ورودشان از سال ۱۹۷۰ تا به امروز سعی داشتند کارکردن با کامپیوتر را برای ما آسان تر و جذاب تر سازند. همین امر برنامه نویسان و شرکت های نرم افزاری را مجاب کرد تا در این زمینه فعالیت خود را گسترش دهند و با ارائه نرم افزار و افزودن قابلیت برای آن ها ، توانایی خود در جذب کاربر را به رخ بکشند . لینوکس نیز با ارائه دسکتاپ هایی متن باز و متنوع توانسته به جایگاه قابل توجه در این زمینه برسد که من سعی می کنم معروف ترین ها را خدمت شما معرفی نمایم.
KDE Desktop
بدون شک یکی از پرقدرت ترین دسکتاپ های دنیا به خصوص دنیای متن باز کی دی ای است که با هدف رقابت با دسکتاپ های نچندان زیبای یونیکسی مانند CDE کلید خورد و در سال ۱۹۹۶ توسط Matthias Ettrich به دنیا ارائه شد . Matthias همیشه معتقد بود دسکتاپ های متن بسته تحت هیچ شرایط پرفورمنس لازم را با ابزارها و سیستم عامل ندارند و یک شرکت به تنهایی نمی تواند دسکتاپی محبوب و مجانی را ارائه کند تا همگان از آن بهرمند شوند. به همین سبب توانست توجه دوست داران سازمان دانش بنیان GNU را نیز به خود جلب کند.این اتفاق سبب شکل گیری انقلابی در توسعه آن شد.
KDE(2.2)
KDE 2.2.2 – Old KDE
کی دی ای با خلق ابزارهای پرکاربرد و قابلیت خیره کننده و افکت های گرافیکی بی نظیرش همیشه در لیست اول دسکتاپ های محبوب و پایدار بین Unix کار ها و البته لینوکس کارها مطرح بوده و هست که دلیلش کاربر پسندی و امکان شخصی سازی بی حد اندازه اش است .
تمام کسانی که به شدت کی دی ای را دوست دارند بیان می کنند که کی دی ای در عین پیچیدگی اش، بسیار ساده است و توسعه آن لذت بخش نیز می باشد. بدین دلیل است که از روز نخست تا به حال توسعه دهندگانش دست از توسعه اش بر نمیدارند.
کی دی ای از بسته ی ابزار نرم افزاری QT بهره مند است که به شدت این دسکتاپ را زیبا و کامل می کند و خود من به شدت آن را دوست دارم و همیشه از قدرت و زیباییش شگفت زده می شوم.
این همه حضور داوطلبانه و انتفاعی باعث شده بود مدت ها هیچکس پولی بابت توسعه اش دریافت نکند اما به مرور زمان شرکت های توسعه دهنده نرم افزار با جذب و همایت آن ها توانسته بودند هم در توسعه آن شرکت کنندو هم حامی توسعه دهنده گانشان باشند . شرکت هایی چون Novell و Trolltech را می توان نام برد که به شدت در این زمینه فعالیت می کنند و همچنان حامی بی چون و چرای KDE هستند.
شاید برایتان عجیب باشد که با وجود بی شمار توسعه دهندگان کی دی ای، چگونه این دسکتاپ می تواند یک محصول پایدار در زمانی معین را ارائه دهد؟!
خوب جواب این است که کی دی ای مانند دیگر پروژه های گنو چندین توسعه دهنده اصلی داره که در هر بخش تصمیم گیرنده تغیراتند و با شناسایی ارزش آن ایده و یا حل مشکل احتمالی در صورت سالم بودن کدها (نبود کد مخرب) آن را تبدیل به نسخه نهای مختلف می کنند.
بسار جالب است بدانیم که کی دی ای نرم افزارهای مهمی را چون Konqueror ، KWord ، K3b ،KWrite ،Amarok و… را ارائه کرده.
بیشتر نرم افزارهای ارائه شده توسط کی دی ای با حرف K آغاز می شوند.
شاید این همه تولید نرم افزار و توسعه دهنده های انتفاعی کی دی ای بر می گرده به زبانی که با آن نوشته شده ، یعنی C++که همیشه بسیار پیشرفته و کار آمد بوده و ترفدار های زیادی دارد و به مراتب آسان تر از C است.
کی دی ای از ویندو منیجری به اسم Kwin بهره می بره که محصول خود کی دی ای نیز است . هر چه از قدرت این ویندو منیجر بگویم بازهم کم گفته ام ، اما همین را بگویم که یکی از علت های زیبایی پنجره ها در KDE همین Kwin است که بشدت به روز و قدرت مند است.
New Face of KDE – Plasma 5
این دسکتاپ در سیستم عامل های شبه یونیکس مورد استفاده قرار می گرفته که مدتی برای کی دی ای محدودیت محسوب می شد که به همین دلیل باعث شکل گیری هدفی برای راه اندازی نسخه ای از کی دی ای بر روی ویندو نیز شد . این مسعله پس از آزاد شدن نسخه ۴ از این دسکتاپ کاملاً مشهود بود و بر روی مک نیز قابل استفاده شده بود گرچه زیبایی دسکتاپ OS X هرگز کاربرانش را به فکر تغیرش نمی اندازد و این قابلیت موجب نشد تا کاربرانش را مجذوب کند اما هستند کسانی که از متن باز بودن کی دی ای لذت ببرند و دلشان بخواهد از آزادی نرم افزار استفاده کنند ( از دید من هیچ دیوانه ی متن بازی پیدا نمی شود که این کار را با مک خود انجام دهد چون مک با OS X و دسکتاپش مطرح شده و همه آن را ستایش می کنند).
اما با ارائه KDE Plasma 5 این دسکتاپ به اوج زیبایی و قابلیت خود رسید و توانست بر روی سیستم عامل های ماکروسافت نیز به خوبی بنشیند که با وجود دسکتاپ کاملاً کپی شده ویندوز ۸ در آن زمان به شدت مورد توجه قرار گرفت . ماکروسافت با مشاهده این موفقیت کی دی ای شروع به الهام گرفتن از نسخه ی موجود در Manjaro KDE کرد.
Manjaro KDE Plasma 5
اما می دانم وینوز آن قدرها هم جذاب نیست که بخواهیم KDE را بر آن سوار کنیم .
اگر به دنبال بهترین نسخه از سیتم عاملی هستید که کی دی ای بر روی آن سوار است به شما Manjaro KDE و Mageia را پیشنهاد می کنم . چون به ترتیب دارای ظاهری بسیار زیبا و پایدار هستند.
قبل از نصب کی دی ای این را باید بدانید که این دسکتاپ به شدت سنگین است و باید کامپیوتر شما دارای پردازنده و رم نسبتاً قدرتمندی باشد .
GNOME Desktop
گنوم معروف ترین و بر کاربرترین واسط گرافیکی لینوکس است که از سال ۱۹۹۷ میلادی با هدف تشکل گروه نرم افزاری مستقل و انتفاعی و ارائه دسکتاپی متن باز با همت Miguel de Icaza و Federico Mena بر روی سیستم عامل های با هسته لینوکس شروع به کار کرد و توانست در سال ۱۹۹۹ با ارائه اولین نسخه خود توجه ها را به خود جلب کند و وارد رقابت با KDE شود . این پروژه علاوه بر دسکتاپی متن بازش توانست نرم افزار های زیادی را به لینولس و دنیای نرم افزاری هدیه دهد.
گنوم از ابزارهای نرم افزاری اختصاصی به نام GTK+ بهره می برد که برای برنامه نویسان GUI آشناست . GTK و خود GNOME را با زبان C نوشته اند که بسیار سبک و کار آمد است و همین امر آن را از KDE پرسرعت تر کرده.
کاربران گنوم تا کنون سه ورژن از این دسکتاپ را تجربه کردند که نسخه دوم آن بسیار بسیار محبوب و کار آمد است و شاید خیلی ها را با سادگی و روان بودنش جذب کرده.
امروزه نسخه ۳.۱۸ این دسکتاب در اغلب سیتم عامل های معروف به صورت پیشفرض نصب است که می توان به توزیع هایی چون Debian و Fedora و ArchLinux اشاره کرد . اگر چه در توزیع های دیگری مانند Manjaro و Ubuntu و … کاربران زیادی دارد اما به صورت پیشفرض بر روی آن ها سوار نیست.
Gnome 2
کاربران قدیمی تر GNOME با آمدن ورژن ۳ این دسکتاپ شوکه شدند . زیرا افکت های خیره کننده آن و کاربر پسندیش بی نظیر بود و به قدری جالب بود که شرکت ماکروسافت با الهام گرفتن از فرم چینش کاشی در حالت انتخاب پنجره ها توانست منوی استارت سنتی خود را به مترو تبدیل کند.
البته این گنوم ۳ بود که در ابتدا با شکستن تابوی نوار اصلی دسکتاپ ها و حالت انتخاب پنجره ها سبک جدیدی از استایل دسکتاپ را خلق کند.
GNOME 3
جالب است بدانید با این همه تغییر چشم گیر خیلی از کاربرانی که دنبال سبکی میزکار بودند از گنوم ۳ فاصله گرفتند . زیرا میز کار جدید به شدت سنگین تر و پر حجم تر شده بود و بر روی سیستم های با کانفیگ پایین جواب نمیداد . همین امر باعث شد خیلی ها به صورت شخصی گنوم ۲ را توسعه دهند که باعث شکل گیری دستاپ Cinnamon , LXQT و MATE شد . شاید علت فاصله بعضی ها از آن این موضوع باشد اما هیچکس منکر محبوبیتش در بین کاربران لینوکسی نمی شوند و همچنان همه آن را افتخاری برای گنو قلمداد می کنند.
گنوم به غیر از این قابلیت ها به شدت در خلق چندین Work Space (فضا های کاری جداگانه) در تمامی نسخه هایش زبان زد است و خود من در زمانی که از آن استفاده می کردم همیشه لذت می بردم و شاید همین امر بود که گنوم ۲ را در ابتدا انتخاب کردم .به غیر از لینوکس کارها، یونیکس کارها نیز به شدت به گنوم علاقه مندند اما باید بدانیم گنوم از لینوکس و کاربرانش مطرح و به دنیای دسکتاپ ها پا گذاشته است.
۵ فضای کاری به شکل هم زمان
Metacity نام ویندوز منجری است که به صورت پیشفرض بر روی GNOME قرار دارد که از گنوم ۲ همراه و یار گنوم بوده.
این دسکتاپ با زبان فارسی نیز ارتباط مطلوبی دارد و توسعه دهندگانی چون بهداد اسفهبد عزیز در آن نقش زیادی داشته اند .ایشان کماکان با وجود پروژه های بزرگ در شرکت گوگل و دنیای متن باز ، همچنان می کوشد تا GNOME و حتی تمام محیط های کاری را بهبود دهد (بهداد اسفهبد بزرگترین فرد ایرانی زبان در دنیای متن باز است که شرکت های بزرگی چون RedHat و Google سر تعظیم در برابر توانایی ایشان فرود آورده اند). ایشان در تمام پروژه های فونت فارسی ، عربی و اکثر زبان های دنیا چون هندی ، چینی ، روسی و… شرکت داشته اند. ایشان یکی از موفق ترین مدیران بنیاد علمی GNU نیز هستند که سرعت حل مسائل توسط ایشان در این گروه مطرح است. خیلی ها می دانند که اگرما فارسی زبان ها بدون کم ترین مشکل در دنیای لینوکس ، کامپوتر و وب ، فارسی یا عربی تایپ می کنیم ، بی شک مدیون زحمات ایشان هستیم.
باتوجه به راحتی استفاده از زبان فارسی در گنوم ، سالهاست توزیع ایرانی و به روز ParsiX نیز از نوعی GNOME 3 بهره منده و جناب آلِن باقومیان سال هاست در این راه زحمت فراوان کشده اند و توزیع کاملاً ایرانی و فارسی را ارائه کرده اند که به همه تازه کارهایی که زبان انگلیسی را به خوبی بلد نیستند پیشنهاد می کنم.
به هر حال اگر به دنبال نصب ورژن ۳ بدون نقص و تغییرات گنوم هستید و دوست دارید دسکتاپی بدون نقص بر روی سیستم خود داشته باشید ، Fedora و Debian گذینه های مناسبی هستند.
Unity Desktop
شاهکار دوست داشتنی شرکت Ubuntu بی شک خلق دسکتاپی به اسم Unity است که در سال ۲۰۱۰ ارائه شد. دسکتاپی پر قدرت و نسبتاً سبک که پر از افکت های زیبا و جذاب است که پاسخ گوی تمام سلیقه هاست. دسکتاپی که با ورودش به دنیای لینوکس خیلی ها را به سمت Ubuntu جذب کرد .
در Unity شما شاهد گلچینی از نرم افزار های به روز و کار آمد خواهید بود و به راحتی می توانید از طریق نرم افزار Software Center که دقیقاً مشابه AppStore در مک است نرم افزارها را نصب کنید . گرچه شما هیچ محدودیتی از نظر نصب سنتی نرم افزارها توسط Shell را ندارید اما خیلی ها با وجود Terminal زیبای Unity علاقه ای به نصب سنتی ندارند و ترجیح می دهند از Software Center استفاده کنند.
شاید ابونتو مدیوت یونیتی است اما خلق نرم افزار های جدید و ابزارهای زیبایش و راحتی نصب خود سیستم عامل باعث حجوم تازه کار ها به طرف ابونتو شد.
درایورهای مورد استفاده این سیستم عامل بسیار بهینه اند و باعث پایداری هر چه بیشتر Unity شده است .
شاید زیباترین قسمت یونیتی این است که با وجود استفاده از GNOME 3 توانسته آن را به شدت زیبا تر و بهینه تر کند .
به گونه ای که نوار منو اصلی کمی دست کاری شده و شکل جالب تری گرفته ، به شکلی که منو اصلی گنوم ۳ را یک تیکه کرده و یه جورایی کاربرپسند تر شده و یک نوار وضیفه در بالای خود قرار داده که نمایان کرده که بی شباهت به گنوم ۲ نیست .
یونیتی نیز مانند گنوم از Metacity به عنوان Window Manager استفاده کرده ولی می توان آن را به Kwin نیز تغیر داد که به نظر من این کار بسیار سر سام آوری است و خیلی چیز ها در دسکتاپ به هم می ریزد و پیادسازیش به شکل بی نقص کار هر کسی نست.
هیچ لینوکس کاری در دنیا نیست که شرکت Ubuntu را نشناسد و نداند چه خدمت بزرگی در دنیای لینوکس انجام داده .سیستم عاملی که مجانی است و مجانی خواهد ماند و مجانی پشتیبانی خواهد شد .
ابونتو با توسعه همه جانبه Unity توانسته آن را بر تمام دیوایس های موجود(Mobile, Laptop, PC, TV, ARM boards) پیاده سازی کند . گرچه نسخه موبایلش موفقیت چشم گیری به دست نیاورده اما همانگونه که مقاله قبلم عرض کردم توانسته نام خود را در لیست سیستم عامل های موبایلی به ثبت برساند .
در کنار این دسکتاپ یک دنیای بزرگ از توسعه دهندگان Ubuntu و Debian وجود دارند که همیشه در انجمن های مختلف به رفع مشکل افراد می پردازند و به جرأت می توان آن ها را بزرگترین community لینوکس نامید (دِبی یَن پر کاربر ترین سیستم عامل لینوکس است که ابونتو نیز از موجودیت آن بی بهره نیست) .
یونیتی را با زبان هایی چون C , C++ , Python , Java و JavaScript نوشته و توسعه می دهند .
ابونتو در ایران نیز بسیار شناخته شده است و در این محبوبیت سایت فارسی ubuntu.ir نقش زیادی داشته .سایت ابونتوی ایران در توسعه زبان شیرین فارسی در ابونتو بسیار موفق بوده و همچنان حامی همایش های مختلف متن باز در ایران است.
من به شدت این سیستم عامل و میز کارش را برای تازه کار ها پیشنهاد می کنم ( قابلیت فارسی شدن در ابونتو وجود دارد).
اگر چه می توان Unity را بر روی اکثر توزیع ها تجربه کرد اما به نظر من Unity بی ابونتو کمی غیرقابل تصور است .
MATE Desktop
مِیت دسکتاپ در سال ۲۰۱۱ توسط توزیع ArchLinux ارائه شده است و برای کاربرانی طراحی شده که از گنوم ۳ رضایت چندانی ندارند و به سنتی ماندن لینوکس خود یعنی سادگی ، سبکی و انعطاف پذیری زیاد در شخصی سازی پافشاری می کنند. MATE بر گرفته از دسکتاپ گنوم ۲ است که به وقتش به شدت پر ترفدار بوده.
درست است که MATE از گنوم ۲ بهره می برد اما یک سری توسعه های خود را مدیون نسخه ۳ نیز هست و همچنان در حال به روز شدن است.
MATE را با زبان هایی چون C, C++ , Python توسعه می دهند.
این دسکتاپ از GTK+3 پشتیبانی می کند که می توان نام برد که Mate آن ها را ارائه داده یا شخصی سازی کرده است .
- Caja (نرم افزار مدیریت فایل که من به شدت به آن علاقه دارم)
- Engrampa Archive (نرم افزار خواندن فایل های زیپ شده )
- MATE Terminal
- Mozo ( تغییر دهنده در ایتم های مورد استفاده در منو
- Pluma (تکس ادیتر)
- Marco (ویندوز منیجر مورد استفاده MATE)
این دسکتاپ با حفض ضاهر سنتی گنوم تغیرات زیادی را نیز به خود دیده . وجود تعیرات در منو ها و کانفیگ نوار منو اصلی و توسعه منو معروفی به نام advanced main menu که بر روی خیلی از توزیع های توسعه دهنده Mate نصب است و کارکردن با این دستکتاپ دوست داشتنی را چون نعنا(Mate) دلپزیر کرده.
MintLinux , ArchLinux, Ubuntu Mate و Manjaro از توسعه دهندگانی هستند که نسخه ای از آن را برای ارائه ، شخصی سازی کرده اند و همیشه آن را توسعه می دهد.
LinuxMint Mate
اما اگر می خواهید از میتی به شدت پایدار لذت ببرید، MintLinux انتخواب مناسبی است که به شدت نقش بزرگی در توسعه این دسکتاپ داشته است و داری community بسیار قوی است.
اگر چه من جدیداً با دیدن ManjaroMate شگفت زده شدم اما چون استفاده نکرده ام برای نصب آن پافشاری نمی کنم.
Manjaro Mate
من به شخصه اگر قرار باشد نسخه ای از یک دسکتاپ بر روی سیستم عاملم باشد ، بیشک MATE را انتخاب می کنم که البته قبلاً به مدت ۲ سال و اندی نیز با آن کار کرده ام و به شدت به آن عشق می ورزم . دلیلش هم سبکی و قابلیت نامحدود شخصی سازیش است.
Cinnamon Desktop
شاید خیلی ها اسم Cinnamon رو نشنیده باشند اما باید بگویم سیستم عامل LinuxMint با Cinnamon معروفیت زیادی را پیدا کرد که تا امروز آن را بین ۵ توزیع پر کاربر لینوکس قرار داده.
این دسکتاپ پس از ورود گنوم ۳ کلید خورد و علتش خلق ایده های جدید و کمی عقب گرد به ضاهر قبلی بود . البته ناگفته نماند MintLinux بیشتر در سدد ساخت دسکتاپی جدید بود که با ارائه موفق این دسکتاپ توانست خود را رقیب Unity و MATE تصور کند. Cinnamon از GTK+3 بهره مند است و به نظر من از گنوم ۳ خیلی بهتر است . چون ساده تر و سبک تر است.
این دسکتاپ در سال ۲۰۱۱ در نسخه ای از مینت به اسم Kataya ارائه شد و مانند Mate از گنوم ۲ بهره مند بود ولی به شدت تییرات زیادی به خود دیده که با استقبال زیادی نیز مواجه شد. این استقبال باعث شد توسعه دهندگان Cinnamon کلاً به جهت ارائه هر چه بهتر آن به سمت گنوم ۳ بروند و این آغاز زیبا تر شدن و به روز تر شدنش شد که با ارائه اش در سال ۲۰۱۲ و بهره مندیش از مدیریت پنجره های زیبای گنوم ۳ همه را شیفته خود کرد.
کاربران با آمدن Cinnamon جدید از شر نرم افزارهای سنتی گنوم ۲ هم خلاص شده بودند و کاملا ادقام ایده های چندین دسکتاپ را در آن مشاهده کردند.
این دسکتاپ حتی Window Manager مورد استفاده در آن را Mutter که می نامند را جایگذین Metacity کرد که همین امر آن را سریع و سبک تر کرده است.
Cinnamon را با زبان هایی چون Python , C و JavaScript خلق کرده اند که استفاده از JavaScript در این دسکتاپ باعث به وجود آمدن قابلیت های گرافیکی زیادی مثل افکت های زیبا در باز و بسته شدن منوها و پنجره ها در آن شده است .
استفاده از پوسته ها ی کاملا جدید و امکان شخصی سازی آن ها بسیار جالب است اما در این زمینه به Mate نمیرسد و همچنان در این زمینه انتخوابم برای شخصی سازی میت است، ولی به هر حال استفاده از آن بی شک برای تازه کارها حس بهتری را به ارمغان می آورد و بی تردید ««LinuxMint Cinnamon بهترین گزینه برای استفاده از سینامون به شکل پایدار خواهد بود. اما اگر خواهان استفاده از این دسکتاپ زیبا بر روی توزیع دیگری هستید یا می خواهید از تنظیمات توزیع های دیگری بهره مند شوید، توزیع های دیگری چون Ubuntu, ArchLinux, Manjaro, Mageia, Fedora و Debian را می توان معرفی کرد که این دسکتاپ را می توان در آن ها نیز تجربه کرد.
XFCE Desktop
XFCE یکی از قدیمی ترین دسکتاپ ها ی متن بازی است که حتی قبل KDE در سال ۱۹۹۶ ارائه شد و بر روی تمام سیستم عامل های یونیسی و شبه یونیکسی قابل استفاده بود.
این دسکتاپ با داشتن ذاهری کسل کننده اما بسیار سبک و قابل شخصی سازی به شما کمک می کند سیستمی سبک و پر سرعت را تجربه کنید.
البته این دسکتاپ بیانگر افتخار کاربران سنتی Unix هستش و همچنان باعث افتخار آن هاست.
گر چه این دسکتاپ همچنان در حال تو است اما من به شخصه هیچ تغییر چشم گیری در توسعه و بهبود آن ندیده ام . البته تغیراتی شگرف در Manjaro XFCE دیده ام اما به مانند تمام نسخه های قبلیش قیر قابل اعتماد است و نمی توان آن را پایدار تصور کرد.
این دسکتاپ از GTK+2 بهره مند است و از این دسکتاپ هر چه در خود دارد نمایان گر سادگی و سبکی بیش از حد است.
این دسکتاپ به شدت خود را نماد امکان شخصی سازی شدن می داند اما به نظر من زندگی انسان انقدر ها هم بلند و طولانی نیست که وقتمان را برای درست کردن پوسته ای برای این دسکتاپ خرج کنیم. گرچه هستند افراد علاقه مند که این کار را انجام می دهند و به شدت از آن لذت می برند.
نمونه ای از پوسته های شخصی سازی شده XFCE
این دسکتاپ نرم افزارهای مهمی چون Xfburn , Orage , Mousepad , Thunar و Xfwm را ارائه کرده که بنده به جز Xfwm از تمام آن ها استفاده می کنم.
Xfwm نام ویندو منیجری است که این دسکتاپ استفاده می کند که به شدت سبک و معروف است.
اگر دنبال نسخه استیبل این دسکتاپ روی توزیع لینوکسی هستید پیشنهاد من MintLinux و Manjaro XFCE است.
LinuxMint XFCE
Manjaro XFCE
LXDE Desktop
بیشک سبکترین و قابل تحمل ترین دسکتاپ موجود LXDE است که بر روی سیستم عامل Unix Like مورد استفاده قرار گرفته و با هدف سبکی و متن باز بودن در سال ۲۰۰۶ توسط فردی به اسم Taiwanese ارائه شد.
این دسکتاپ در سال ۲۰۱۰ به عنوان سبک ترین دسکتاپ معرفی شد که توانسته بود با پایین ترین کانفیگ موجود کار کند . رفته رفته به علت وجود آیکو ها و پوسته ی زیبا تر نسبت به XFCE کاربران بیشتری به سمتش آمدند و با حجوم لینوکس کارها به سمت آن توانست بین آن ها محبوبیت زیادی پیدا کند.
به علاوه کاربران تازه کار را نیز به چالش نمی کشید . اما به هر حال برای کاربران عادی کسل کننده است.
این دسکتاپ به شدت منعطف است و قابلیت تغیر در تمام بخش ها را دارد . حتی شما قادرید نرم افزار مدیریت پنجره ها را به راحتی تغیر دهید.
LXDE از GTK بهره مند است و کماکان از ابزارهای آن استفاده می کند.
این دسکتاپ را با زبان C/C++ نوشته اند که سرعت بالای آن را ممکن می سازد.
نرم افزارهای مهم و سبکش کم نیستند اما می توان به GPicView , LXPanel ,LXMusic , LXRandR PCMan و LXDM اشاره کرد.
که من به شدت از PCMan زیبا و کاملش در حال استفاده ام.
با این حال توزیع های زیادی آن را به شکل پیشفرض در خود داشته و توسعه داده اند که می توان به Knoppix, Lubuntu, LXLE Linux, Peppermint Linux OS اشاره کرد.
من از Lubuntu استفاده کرده ام اما تنها به دوستانی که کانفیگ سیستم کامپموترشان پایین است پیشنهاد می کنم.
Lubuntu
LXQT
این دسکتاپ در سال ۲۰۱۳ جایگزینی برای LXDE معرفی شد . این دسکتاپ الهام گرفته از دسکتاپ نصل قبلیش بسیار سبک و کار آمد است اما به جای استفاده از GTK توانسته از QT بهره مند بشود . تغیرات چندانی در آن به وجود نیامده . اما کمی پر حجم تر و ناپایدار تر شده و به نظر میرسه راه زیادی رو باید طی کنه تا به یک دسکتاپ عالی تبدیل بشه.
به هر حال به نظر می رسد با استفاده از QT بتواند زیباتر شود.
اگر پیگیر نصب آن بر روی سیستمتان هستید مَنجارو در این نسخه نیز حرفی برای گفتن دارد.
Manjaro LXQT
Budgie Desktop
این دسکتاپ با ارائه نسخه ی جدیداز توزیع لینوکس ای به اسم Solus در سال ۲۰۱۴ ارائه شد. این دسکتاپ زیبا خود را ادغامی از GNOME و ایده های نوین می داند.
Solus سیتم عاملی جدید است که با استاندارد هایی جدید سعی در جذب کاربرانش است که البته Solus توانسته خود را از بقیه توزیع ها جدا کند و برای خود دستورات خاصی ایجاد کند و همچنین از منابع نرم افزای شخصی بهره مند است که خود قابل تحسین است.
Budgie Solus
کمی با کار کردن با Solus و Budgie می تونیم به چند چیز پی ببریم:
- تنظیمات و حالت افکت هایش به شدت تحت تاسیر OS X است.
- منو اصلیش به شدت شبیه Cinnamon است.
- سعی دارد به شما حس سادگی ببخشد.
- بیشتر سعی دارد با دیزاین جدیدش خودش را به رخ بکشد.
- دسترسی سریع تنظیماتش بسیار بی نظیر است.
- مقداری ناپخته به نظر می آید و حس می شود اگر باگی در آن بود تک و تنهایید.
- دستورات گنگش به شدت شما را کلافه می کند و شما را به تنظیمات خود دسکتاپ پایبند می سازد.
استفاده از امکانات و ابزارهای GNOME کاملاً در آن مشهود نیست و به گفته خود تیم توسعه دهنده کاملاً شخصی سازی شده اند و کاملاً هم حق با آن هاست چون به شدت دارای دیزاینی مدرن و خیره کنندست.
اما جالب است بدانیم توزیع های دیگری چون Ubuntu , Debian ,Fedora , ArchLinux , openSUSE و Manjaro اجازه استفاده از آن را به شما می دهند.
اما با دیدن بودگی بر روی تمام این توزیع ها می توان فهمید که Manjaro خیلی بیشتر از خود Solus برای Budgie ایده پردازی کرده و به نظر من اگر Budgie مال Manjaro بود شاید خیلی جایگاه بهتری داشت و البته خوبه بدانیم Manjaro و ArchLinux از Community بسیار بزرگی بهره منداند و می توان برای حل مشکل بر روی آن ها حساب باز کرد.
Pantheon Desktop
Pantheon دسکتاپ زیبا و بسیار محبوبی است که با الهام گرفتن از Budgie و KDE و تمام قابلیت های موجود در OS X توانسته کسانی که دیوانه ی OS X هستند ولی نیاز به استفاده از هسته ای متن باز مانند لینوکس را داردند، را به سمت خود بکشد و اولین بار در توزیعی لینوکسی به اسم ElementaryOS در سال ۲۰۱۲ ارائه شد . این دسکتاب به شکل باور نکردنی از OS X کپی برداری کرده . من برای بار اول که آن را نصب کردم به شدت برایم عجیب بود که ابزار های نرم افزاری GTK را در کنار ظاهر OS X می دیدم.
به نظرم که با داشتن بیس Ubuntu و استفاده از ظاهر OS X توانسته خیلی از دوست داران Mac را سمت خود بکشد. به هر حال به نظر من کپی برداری کار بسیار چیپی است و من آن را نمی پسندم ولی باز فکر می کنم آینده ای درخشان پیشه روی Pantheon است.
Elementary OS
این دسکتاب با اینکه از GTK استفاده می کند اما به شدت از نرم افزار های KDE بهره می برد که این باز نشان می دهد نویسنده اش به شدت در سدد رسیدن به کار بر پسند بودن بیش از حد است و سعی ندارد سنتی فکر کند.
این دسکتاپ از ویندوز منیجری به اسم Gala استفاده کرده که از هم خانواده های Mutter است.
تمامی نسخه های Pantheon با توزیع ElementaryOS ارائه شده اند و با داشتن بیس Ubuntu خود توانسته Community بزرگی را نیز برای خود داشته باشد.
این دسکتاپ را نیز برای تازه کارهایی که دوست دارند لینوسی OS X شکل را تجربه کنند توصیه می کنم. این را هم اضافه کنم که این دسکتاپ را باز هم در Manjaro می توانید تجربه کنید . البته Manjaro آن را کمی تغیر داده است.
Window Managers – WM
نرمافزار سیستمی میباشد که وظیفه کنترل مکان پنجرههای موجود در یک سیتم عامل را دارد و در کل نقش واسط گرافیکی کاربر را برعهده دارد و تمامی دسکتاپ ها نیز همانگونه که مطالعه فرمودید برای مدیریت پنجره هایشان به یکی از آن ها نیاز دارند و خیلی هایشان هم توسط خود آن ها طراحی شده اند.
اما علت جدا کردن این بخش این است که ما خیلی وقت ها از آن ها به تنهایی نیز میتوانیم برای مدیریت پنجره ها استفاده کنیم، که شاید کار بسیار بی مقداری به نظر بیاید اما باید این را در نظر داشت که کسانی که WM ها استفاده می کنند اغلب به دنبال سادگی ، سرعت ، پایین آوردن پردازش های بی مورد از روی پردازنده ها ، بالا بردن شارژ لپتاپ ، کار کردن زیاد با Work Space ها و حذف تقریبا کامل Mouse و استفاده از keyboard برای کنترل نرم افزارها و پنجره ها به شکل Short Key هستند.
خیلی از آن ها مانند I3WM ، AwesomeWM ، bspWM ، Openbox ، Fluxbox و بسیاری دیگر که من با آن ها آشنایی ندارم.
اما در کل تمام کسانی که از WMها استفاده می کنند بی شک کاربران تازه کار نیشتند و کاربران عادی عموماً از آن ها استفاده نمی کنند.
من خودم را فردی قدرت مند نمی دانم و نیستم اما از خرداد سال ۱۳۹۴ است که با I3WM در حال کار کردنم و در تمام سیستم های خود مانند PC ، Laptop و Raspberry Pi از آن بهره می برم . همین را به تنهایی عرض کنم که همیشه مصرف CPU من از ۴۰ درصد بالا تر نمی رود و در لپتاپم شارژ ۲ برابری را تجربه می کنم و به شدت از حذف موس و استفاده از شورت کی ها خوشحالم.
من از تمام این WM ها گر چه محدود استفاده کردم و تا جایی که بتوانم آن ها را به شما معرفی می کنم اما سعی میکنم بحث را بیش از این گش ندهم.
AwesomeWM
Awesome را ویندو منیجری پویا می دانند که با زبان هایی چون C و LUA(تمام دستورات مربوط به کانفیگ Awesome را با این زبان باید گسترش یا تغیر داد) توسعه داده اند و از DWM برای ارائه آن استفاده شده.این ویندو منیجر محبوب ترین ویندو منیجر موجود بر روی سیستم عال هاست.
Awesome در سال ۲۰۰۷ توسط Julien Danjou ارائه شده است.
این WM به شدت با کاربرانی که با کی برد دم خورند رفیق است و از کانفیگ های زیادی برای ساختن شورکت کی هایی جهت اجرای برنامه ها بهره مند است.
Awesome WM (nice theme)
این ویندو منیجر برای فرد تنبلی مثل من زیاد جالب نبود . چون برای کانفیگ آن به شدت به LUA نیاز بود و من مدت زیادی با آن کار نکردم.
سبک های مختلفی برای چینش پنجره ها در آن وجود دارد که متوان به چینش به سبک کاشی و دیگری لایه لایه ای اشاره داشت.
اما باید بگویم این WM دارای community قوی است و همیشه در حال ساخت پوسته های زیبا برای آن هستند و شما را نیز در استفاده از آن ها یاری می کنند.
من تا به امروز به هیچ سیستم عاملی را ندیده ام که به صورت یک پکیج آماده Awesome را بر خود سوار کرده باشد اما آن را میتوان بر روی تمام توزیع های لینوکسی نصب کرد (اما باز هم Manjaro در سدد ساخت توزیعی از خود است که Awesome را در خود یدک می کشد).
این WM به شدت در تولید Work Space ها توان مند است و با استفاده از دستورات ساده می تواند تعداد زیادی Work Space در یک مانیتور یا تعداد زیادی مانیتور بسازد.
استفاده از چندین مانیتور
I3WM
I3WM ویندو منیجری است با الهام از WMII و زبان C توسط Michael Stapelberg در سال ۲۰۰۹ توسعه داده شده . این WM یکی از آسان ترین سبک های کانفیگ را بین تمام ویندوز منیجرها داراست که با دستوراتی به مانند زبان انگلیسی و ادقام مفاهیم رایانه ای سعی دارد سادگی شخصی سازی اش را به رخ بکشد.
این WM به شدت منعتف است و با آن هرکاری را می توان تجربه کرد.
I3WM with some Conky
I3WM بی شک رقیب سر سخت AwesomeWM است که بسیار محبوب است.
این ویندو منیجر تمام قابلیت های AwesomeWM را دارد اما در چند مورد آن را نسبت به رقیبش قوی تر ساخته که به کانفیگ ساده ، کم حجم بودن ، بی دردسر بودن استفاده از آن و نیز کم صرف کردن پردازش روی CPU و همچنین تقسیم پنجره ها به سبک های مختلف در یک Work Space می توان اشاره کرد.
در I3WM تمامی تفکر بر این اساس است که پنجره ها به شکل کاشی کنار هم قرار گیرند اما سبک های دیگری برای چینش پنجره ها وجود دارد که همیشه در هر فضای کاری بسته به نیاز چینش پنجره ها تغییر می کند . این سبک چینش به مراتب قوی تر از سبک چینش AwesomeWM در سبک مشابه است.
I3WM
ساخت محیط کاشی شکل در I3WM
شاید AwesomeWM در نظر همگان دارای کانفیگ های بیشتری باشد، اما دنیا آنقدر طولانی نیست که ما LUA را یاد بگیریم و من در هر صورت با دخیل کردن کمی تعصب باز هم I3WM را برتر می دانم .
تمام تنظیمات I3 بر روی فایلی که تماماً متنی است قرار دارد.
در مورد تولیدWork Space ها و همچنین تقسیم آن ها در مانیتورهای مختلف باید عرض کنم هر دو فرق چندادنی ندارند و دارای تنظیمات مشابه اند و نمی توان یکی را برتر دانست.
این ویندو منیجر را بر روی تمام سیستم عامل های شبه یونیکس می توان نصب کرد . تنها پکیج آماده از لینوکس که I3WM را بر روی خود سوار کرده Manjaro I3 است که خود من از آن بر روی لپتاپم استفاده می کنم.
bspWM
bspWM ویندو منیجری داینامیک است که مانند I3WM بر پایه مدیریت پنجره ای به شکل کاشی ساخته شده و از حالات دیگری نیز پشتیبانی می نماید.
bspWM توسط فردی به اسم Bastien Dejean با زبان C توسعه داده شده است.
تمام قابلیت های بی شباهت به I3WM و AwesomeWM نیست ولی بی شک از آن ها قوی تر نیست.
این ویندو منیجر را می توان در Manjaro bspWM نیز تجربه کرد.
ساخت محیط کاشی شکل در bspWM
Fluxbox
این ویندو منیجر قدرت مند و زیبا توسط Henrik Kinnunen در سال ۲۰۰۱ رائه شد که تحت لیسانس MIT است.
Fluxbox دارای ساختاری نسبتاً متفاوتری نسبت به ویندو منیجر های ذکر شده دارد.
به گونه ای که از C++ برای توسعه آن استفاده می شود و هدفش زیباهی ، سادگی استفاده ، کانفیگ راحت در کنار سرعت زیاد است.
بی شک این ویندو منیجر هیچ چیزی از یک دسکتاپ کم ندارد اما به شدت سریع تر از هر نوع دسکتاپ است.
تمام کسانی که از این ویندو منیجر استفاده کرده اند از قدرت پیاده سازی ایده هایشان در آن شگفت زده شده اند. این ویندو منیجر دارای قابلیت مینیماز کردن را دارد که کمی از فلصفه استفاده از WM ها فاصله دارد و همچنین بر خلاف WM های ذکر شده دارای نوار منو کاملاً انعطاف پذیر است و آن را می توان به هر شکلی در آورد.
Fluxbox
در این WM عموماً شما هیچ منویی جهت انتخاب نرم افزار ندارید و توسط راست کلیک کردن بر روی دسکتاپ اصلی، منو نرم افزارها ضاهر می شود که خود کمی متفاوت است . البته این قابلیت در Awesome و Openbox نیز هست اما بیشتر افراد از DMenu برای دیدن و انتخاب نرم افزارها در آن ها استفاده می کنند . من خودم در I3WM موجود در سیستم هایم از DMenu استفاده می کنم که بسیار سریع و کار آمد است.
هیچ کاربری وجود ندارد که نخواهد Fluxbox را امتحان کند و نخواهد آن را شخصی سازی کند .این WM به نظر من شاید تنها ویندو منیجری باشد که تازه کارها هم حس خوبی از کارکردن با آن را تجربه خواهند کرد.
این ویندو منیجر را در MintLinux ، Ubuntu ،PClinuxOS و باز هم در Manjaro Fluxbox می توان تجربه کرد . که به نظر من Manjaro در استفاده و کانفیگ آن گل کاشته است و من آن را به شما پیشنهاد می کنم.
Manjaro Fluxbox
Openbox
این ویندو منیجر از نظر ساختار بی شباهت به Fluxbox نیست و از همان ساختار پیروی می کند و تفاوت عمده اش این است که تحت لیسانس GNU است.
این WM توسط Dana Jansens و Mikael Magnusson در سال ۲۰۰۲طراحی و پیاده سازی شده است . Openbox را با زبان C نوشته اند که می توان آن را ذاتاً سریع تر از Fluxbox دانست.
این ویندو منجر به حدی ساده و قوی است که در دسکتاپی چون LXDE مورد استفاده قرار گرفته است .
در این ویندو منیجر به بحت تولید Work Space ها بیشتر از Fluxbox پرداخته شده اما هر دو هرگز در این زمینه در برابرI3WM , AwesomeWM و bspWM حرفی برای گفتن ندارند.
این ویندو منیجر را می توان بر روی CrunchBang Linux, ArchBang, TinyMe نیز تجربه کرد.
سخن آخر
فکر می کنم تا حد زیادی با محیط های کاری لینوکسی آشنا شده باشین و بتوانید با انتخاب مناسب آن ها محیط و فضایی سازگار با روحیه ی خودتان فراهم کنید.
به هر حال اگر سوال یا هر گونه راهنمایی از بنده خواستین می توانید به بنده Email بزنین . البته من بسیار کوچک تر از اونم که معلم باشم اما در حد راهنمایی می تونم یه سری از تجربیاتم رو به اشتراک بگذارم.
عالی بود واقعا.
کامل و جامع.