«من پیش از تو»
هیچکس حاضر نیست حرفی در این مورد بشنود.
هیچکس نمیخواهد تو از ترست برایش حرف بزنی، یا از دردت، یا اینکه چهقدر میترسی عفونتی پیش بیاید و بمیری.
هیچکس نمیخواهد بداند چهقدر بد است که دیگر نمیتوانی با زنی بخوابی، نمیتوانی غذایی که با دستهای خودت پختی، بخوری، هیچوقت نمیتوانی بچهی خودت را بغل کنی.
هیچکس نمیخواهد بداند وقتی توی این صندلی چرخدار هستم گاهی دچار ترس از فضای بسته میشوم.
وقتی فکرش را میکنم که یک روز دیگر را باید توی این لعنتی سر کنم، فقط دلم میخواهد عین دیوانهها فریاد بکشم….
….
*****
«من پیش از تو» نوشته جوجو مویز نویسنده و روزنامه نگار انگلیسی است.
داستان این رمان موضوع جوان ورزشکاری است که در اوج سلامت و ثروت ،در پی یک تصادف قطع نخاع میشود و روی صندلی چرخدار مینشیند. این مساله زندگی او را دگرگون میکند.
لوییزا کلارک پرستار او میخواهد به این ورزشکار نوع دیگری از نگاه کردن را یاد بدهد و او را از خودکشی برهاند. در این کشمکش او به زندگی امیدوار میشود و ….