نقش ژنتیک در توانایی رهبری و مدیریت

 

نقش ژنتیک در توانایی رهبری و مدیریت

ژن CHRNB3 با احتمال تصاحب مناصب رهبری در ارتباط است.

یک تحقیق علمی بسیار هیجان‌انگیز در سال ۲۰۱۳ یک متغیر متداول را در ژن CHRNB3 یافت که با احتمال اینکه فردی یک منصب رهبری را تصاحب کند یا نه در ارتباط است. اما این کشف چطور این باور را که همه افراد توانایی و قابلیت به دست آوردن مهارت‌های رهبری و تبدیل شدن به رهبری فوق‌العاده را دارند، به چالش می‌کشاند؟
تحقیقات ژنتیکی تا امروز اطلاعات بسیار مهمی درمورد اینکه ویژگی‌های شخصیتی، هوش، علایق و حتی ارزش‌های ما چطور شکل می‌گیرند، برای ما فراهم آورده است. بااینکه کشفیات ژنتیکی هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند، نکاتی که درمورد رهبران و آموزشات منابع انسانی بسیار گسترده بوده است.

البته هر کشف ژنتیکی باید با کمی احتیاط مورد بررسی قرار گیرد. فقط به این دلیل که فردی یک متغیر خاص را در DNA خود دارد به این معنی نیست که ویژگی‌های مربوط به آن را از خود نشان خواهد داد. در ایجاد مهارت‌های جدید، یادگیری نواختن یک ساز موسیقی نمونه خوبی است برای اینکه ببینیم چطور تمرین و پیشرفت می‌توانند بر ژنتیک غالب شوند.

تحقیقات بر روی دوقلوها هم این دیدگاه را تایید می‌کند. این تحقیقات که ویژگی‌های دوقلوهای همسان با DNA یکسان را با دوقلوهای غیرهمسان که در ۵۰٪ DNA خود یکسان هستند، مقایسه می‌کند، نشان می‌دهد که حدود ۵۰٪ از سبک شخصیتی و رهبری فرد از ژنتیک او ناشی می‌شود. این می‌تواند کشفی مثبت برای آندسته از افرادی باشد که DNA رهبری مناسب نیستند و به همه ما این فرصت را می‌دهد که سبک رهبری و مدیریتی خودمان را پیشرفت داده و تغییر دهیم تا با محیطمان سازگارتر باشد.

اما باوجود این، تا قبل از اینکه انتخاب رهبران از طریق بررسی اطلاعات ژنتیکی افراد انجام شود، چه مدت زمان طول خواهد کشید؟ کشفیات ژنتیکی بسیار مهمی تا امروز برای توضیح ویژگی‌هایی مثل همدلی، هوش احساسی، خلاقیت، برونگرایی، روان‌رنجوری و ریسک‌پذیری انجام گرفته است. اما آیا شناسایی استعدادهای برتر می‌تواند تحت‌تاثیر ویژگی‌های ژنتیکی افراد باشد؟ آیا استاندارد امنیتی و معاینات سلامت شامل آزمایشات ژنتیکی هم خواهند شد؟

چشم‌انداز اینکه افراد با ترکیب DNA خود بعنوان بخشی از آزمایشات قبل از استخدام آشنا باشند ممکن است خیلی‌ها را بترساند. درواقع تا همین ۵ سال پیش آنالیز DNA بیش از ۱۰۰۰ یورو هزینه داشت. اما الان امروز اینکار با کمتر از ۱۰۰ یورو هم قابل انجام است و ممکن است تا ۱۰ سال آینده همه ما مجبور شویم کارت ترکیب ژنتیکی‌مان را مثل کارت شناسایی همیشه همراهمان داشته باشیم.

چرا ژنتیک می‌تواند در آموزش منابع انسانی مهم باشد؟

ژنتیک به کنار، همه ما کسانی را می‌شناسیم که فاقد ویژگی‌هایی هستند که برای داشتن یک نقش رهبری بسیار مهم است و این یعنی تلاش آنها برای تبدیل شدن به یک رهبر یا مدیر کارآمد با شکست همراه خواهد بود. اگر همه ما برای رهبر شدن به دنیا نیامده باشیم، اینکه در آینده برای استخدام علاوه بر تست‌های روانشناختی که امروزه اغلب انجام می‌گیرد، مجبور به انجام آزمایش ژنتیکی هم شویم، چندان دور از ذهن نیست.

چنین پیشرفت‌هایی پیشبینی می‌کند که درمورد علم ژنتیک ما با آینده‌ای ترسناک روبه‌رو هستیم. و هرچه تعداد افرادی که اطلاعات ژنتیکی خود را در این راستا بررسی می‌کنند و مراکزی که برای چنین آزمایشاتی راه‌اندازی می‌شوند، بیشتر شوند، احتمال اینکه مجبور باشیم به صورت رسمی و قانونی این آزمایشات را انجام دهیم، بیشتر خواهد شد.

این مسئله مشکلات اخلاقی عظیمی را پیش خواهد آورد. بااینکه اطلاعات ژنتیکی در سازمان به خودی خود چیز بدی نیست، اینکه از این اطلاعات به چه نحوی استفاده می‌شود و اینکه چطور بر سیاست‌های تصمیم‌گیری اثر می‌‌گذارد، می‌تواند مخرب باشد. دانستن اینکه چه کسی ویژگی ژنتیکی مناسبی برای رهبری دارد به طرق مختلف برای شناسایی افراد با قابلیت‌های بالا و انتخاب اینکه آیا منابع بیشتری برای پیشرفت آنها در نظر گرفته شود یا خیر و یا اینکه استعداد تمامی کارکنان به طرق مختلف پیشرفت داده شود، چندان تاثیری ندارد.

با این تغییر چشم‌انداز، منابع انسانی اگر می‌خواهد در قلب مشکلات مردمی سازمان باقی بماند، باید وارد عمل شود. باید قبل از اینکه بازار او را مجبور به استفاده از ژنتیک رهبری کند، آن را در برنامه کاری خود قرار دهد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *