نگاهی به زندگی دیوانه وار ۱۰ دانشمند بزرگ تاریخ (بخش دوم)

:seven: دانشمند هفتم: استابینس اف فیرس (۱۷۸۴-۱۸۲۰)

فیرس بدون شک یکی از معدود دانشمندانی بود که دیوانه‌وار به دنبال اثبات نظریه‌های علمی خود می‌گشت تا جایی که از جان خود نیز مضایقه نکرد. او یکی از محققین برجسته دانشگاه پنسیلوانیا بود که اثبات طرح علمی خود دست به انجام آزمایش‌های بسیار دردناک و رنج‌آوری زد.او بر این باور بود که تب زرد مسری نیست اما کمتر کسی به سخنان وی اهمیت می‌داد چراکه تا آن زمان عده کثیری بر اثر این بیماری جان باخته بودند و هر شخصی حتی نام این بیماری را از زبان کسی می‌شنید به‌شدت از او دوری می‌کرد!
شاید باور کردن این موضوع کمی دشوار باشد اما او برای اثبات نظریه خود آرنج و بازوی خود را شکافت و استفراغ بیماران آلوده به تب زرد بر روی زخم خود ریخت.
چند روز گذشت اما هیچ آثاری از بیماری در بدن او یافت نشد. او که از کار خود اطمینان داشت پا را از این هم فراتر گذاشته و استفراغ افراد آلوده به بیماری تب زرد را درون چشمان خود ریخت سپس این مایع رنج‌آور را با آب مخلوط کرده و نوشید شاید باورکردنی نباشد چراکه او استفراغ افراد آلوده را جوشاند و از بخار آن استشمام نمود و در پایان نیز خود را درون تشتی بزرگ که از خون، ادرار و بزاق افراد آلوده پر شده بود قرار داد تا به جهانیان ثابت کند که تب زرد غیرمسری است! او سرانجام توانست با کارهای دیوانه‌وار خود عقیده همگان را نسبت به این بیماری تغییر دهد چراکه با انجام کارهای یادشده هیچ نشانه‌ای از بیماری در وی پدیدار نگشت.

:six: دانشمند ششم: سرجی بروخوننکو (۱۸۹۰-۱۹۶۰)

سرجی یکی از دانشمندان به نام روسی به‌عنوان یکی از پیشتازان جراحی باز قلب در دنیا معروف است اما هراس همگان از او به خاطر آزمایش‌های وحشتناکی بود که بر روی حیوانات انجام می‌داد. اشتباه نکنید او نه بدن حیوانات را تکه تکه می‌کرد و نه آنها را مورد آزار و اذیت‌های فیزیکی قرار می‌داد اتفاقا او اصلا دوست نداشت که حیوانی از بین برود.
در همین راستا او برای زنده نگه داشتن حیوانات پس از مرگشان دست به انجام آزمایش‌هایی هولناک زد. در اواخر سال ۱۹۳۰ او و گروهش مسئولیت آزمایشی را بر عهده گرفتند که در آن سر سگ بیچاره از بدن جدا می‌شد اما بدن او توسط دستگاه خون‌رسانی و تجهیزات تنفسی زنده نگه داشته می‌شد. این پایان ماجرا نیست او در یکی از آزمایشات خود تمام خون بدن یک سگ تازی را از بدنش خارج نموده تا بعدا بتواند با تزریق خون به بدن سگی دیگر آن را زنده کند! این کار رنج‌آور او توسط دوربین در سال ۱۹۴۰ ضبط شده و در ارشیو ملی روسیه نگه‌داری می‌شود.

:five: دانشمند پنجم: پاراسلسوس (۱۴۹۳-۱۵۴۱)

او یکی از مردان دوره رنسانس بود که مدرک دکتری پزشکی خود را اوایل قرن ۱۶ از دانشگاه Ferrara کسب کرده بود. امروزه او را به‌عنوان پدر سم‌شناسی مدرن یاد می‌کنند که در عین حال یک گیاه‌شناس و محقق پزشکی نیز بود. او بر اساس تصورات ذهنی، خود را متقاعد کرده بود که می‌تواند یک آدمک زنده خلق کند! روش کار او نیز بدین گونه بوده که برای تحقق رویای خویش مایع منی انسان‌ها را در محلی گرم نگه‌داری می‌کرده و پس از گذشت مدتی خون را از آن تغذیه می‌کرده است. او بر این باور بود که می‌تواند با این روش حوریانی زیبارو و آدمک‌های چوبی زنده‌ای را به وجود آورد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *