همنوایی و همرنگ جماعت شدن از «سنین پایین» شروع میشود
شاید به لحاظ تجربی ما دیده باشیم که در جمع، کسی از افرادی که از همه بهتر و برتر هستند خوشش نمیآید. یک تحقیق علمی از بچههای دو ساله نشان میدهد همنوایی و خود را با اکثریت همراه کردن، از سن کودکی شروع میشود.
این گزارش که روز ۲۵ بهمن روی سایت انستیتو انسانشناسی فرگشتی ماکس پلانک در لایپزیگ منتشرشده، در سایتهای علمی چون «ساینتیفیک آمریکن» و «انجمن علوم روانشناسی» هم بررسی و بازنشر شده است.
تیم تحقیقی این گروه، یک گروه از دو سالهها از انسان، شامپانزه و اورانگوتان تشکیل دادند. چند کودک دو ساله، چند شامپانزه دو ساله و چند اورانگوتان دو ساله در محیطهای مجزا قرار گرفتند.
در مقابل این دوسالهها، یک جعبه گذاشتند که سه ورودی برای پرتاب کردن توپ داشت. در صورت گذاشتن توپ در هر یک ورودی، توپ دوباره به بیرون برمیگشت ولی فقط یکی از این مسیرها بود که اگر توپ را به آن میانداختید، یک جایزه هم از آن بیرون میآمد.
برای دوسالههای انسانی، جایزه شکلات بود و برای شامپانزه و اورانگوتان، بادام زمینی به عنوان جایزه از دستگاه بیرون میآمد.
بعد از این که شرکتکنندگان برای بار اول فهمیدند چطور میتوانند جایزه را به دست آورند، به آنها نشان داده شد دیگر اعضای گروه چطور این کار را میکنند بدون این که به آنها جایزهای داده شود.
بعد جای این دو گروه را عوض کردند. یعنی حالا هر شرکتکنندهای برای این کار، شاهد این بود که دیگر اعضای گروه دارند او را تماشا میکنند.
بیش از نیمی از کودکان دو ساله، ادای دیگر اعضای گروه که بلد نبودند چطور جایزه بگیرند را درآورده و توپ را به جایی فرستادند که از آن شکلات در نمیآمد.
شامپانزه و اورانگوتانها اما هیچ اهمیتی نداده کسی نگاهشان میکند یا نه. و فقط روی گرفتن جایزه متمرکز بودند و توپ را به جایی میانداختند که از آن بادام زمینی دربیاید.
کودکان دو ساله در این گروه، جواب درست را میدانستند. اما اگر کسی آنها را نگاه نکند، تمایل بیشتری به انداختن توپ به مسیر درست و گرفتن جایزه دارند.
محققان بررسی این تحقیق میگویند نتایج نشان میدهد انسانها یا با حس همنوایی و همرنگ جماعت شدن به دنیا آمده یا خیلی زود از کودکی به آن گرایش دارند.
این تحقیق میگوید تمایل به همنوایی به احتمال زیاد در جنس انسان به تدریج تکامل یافته چرا که انسان نسبت به خانوادههای انساننما از پیچیدگی اجتماعی بیشتری برخوردار است و لازم بوده به شکلی ارتباط فرهنگی و اطلاعاتی هر جامعه حفظ شود.
«دانیل هان» سرپرست این گروه تحقیقی میگوید: «ما از کسانی که شبیه ما هستند خوشمان میآید». همنوا بودن به ما اجازه میدهد با دیگران احساس یکسان بودن داشته باشیم.
این تحقیق میگوید البته همنوایی همیشه و همواره بهترین انتخاب نیست. هستند کسانی که ترجیح میدهند به جای پیرو بودن، راهبر و پیشرو باشند.
دانیل هان میافزاید: «در زمانی که اطلاعات کافی در مورد گروه یا جامعه محلی در دست نباشد، همراهی با جمع نخستین و بهترین انتخاب است».