چرا کوسهها به انسان حمله میکنند؟
هانا میگال، دختری ۱۳ ساله بود که در سواحل زیبای خلیج آتش در تاسمانی، جزیرهای در جنوبشرقی استرالیا بهاتفاق پسرعمویش موجسواری میکرد. آفتاب گرمایی دلپذیر داشت و سواحل پشت سر آنها، پوشیده از شنهای سفید و درخشان بود. هانا روی تختهی موجسواری خود نشسته بود و رسیدن موج بعدی دریا را انتظار میکشید؛ ولی آنچه که بهاستقبال او میآمد، سایهای تاریک و هولناک چند متر زیر پاهایش بود که هر لحظه بزرگ و بزرگتر میشد.
دخترک خیال کرد، سایهای که میبینید باز هم یکی از تودههای جلبک سیاهی است که از صخرههای اطراف جدا شدهاند و در میان موجها سرگرداناند. او میگوید:
آنها بسیار لزجاند و من از لمسکردنشان بیزار بودم.
اما ناگهان احساس کرد چیزی پای او را گرفت.
در ابتدا دردی نداشتم، مانند این بود که چیزی با ملایمت مرا گرفته باشد و لحظهای بعد دیدم که در آب هستم.
اما کسانی که شاهد این واقعه بودند، تصویری بسیار هولناکتر را در مقابل چشمان خود میدیدند. کوسهی سفید بزرگی با طول ۵ متر، در حالی که پای دخترک را در آروارههای خود گرفته بود، سطح آب را شکافت و بهپرواز درآمد. کوسه، میگال و تختهی موجسواریاش را با آسمان برد، چند بار او را در هوا تکاند، لحظهای بعد فرود آمد و در دل آب ناپدید شد. میگال میگوید:
چند لحظه طول کشید که بفهمم آن یک کوسه بوده است. وقتی دوباره به سطح آب آمدم، به پشت بودم، ولی پایم در دهان کوسه بود. تنها چیزی که توانستم ببینم، پایم درون لباس شنا، دندانهای کوسه، لثههای صورتیرنگ و پوزهی تیرهی بخش زیرین دماغ حیوان بود. خیال میکردم این یک کابوس است و مدام سعی میکردم چشمانم را باز کنم.
سیب ماندی، پسرعموی ۳۳ سالهی میگال که در لحظهی حادثه تنها چند متر با او فاصله داشت، سراسیمه خود را به میگال رساند و سعی کرد با ضربهی مشت به سر کوسه، حیوان را دور کند. کوسه خود را عقب کشید و پس از رفتن به زیر آب، میگال را به حال خود رها کرد و بهجای آن بهسوی تخته موجسواری که با طنابی به پای میگال بسته شده بود، خیز برداشت. کوسه درحالی که تخته هنوز در دهانش بود، برای بار دوم به میگال حمله کرد. چند لحظه بعد، میگال به همراه تختهی آسیبدیدهاش به سطح آب آمد. بهنظر میآمد که حیوان بخش بزرگی از فایبرگلاس و فوم تخته را با دندان جدا کرده بود.
ماندی، دخترعمویش را به پشت گرفت و با سرعتی دیوانهوار بهسوی ساحل پا زد. همهی این اتفاقات در حالی رخ میداد که میگال چند ساعت پیش بههمراه یکی از نجاتغریقهای گارد ساحلی مشغول تمرین نقش یک قربانی بود. باور کردن این موضوع برای میگال سخت بود که درعرض چند ساعت، یک حادثهی واقعی برایش رقم خورده باشد. او میگوید:
کوسه زیر آب بهدور ما میچرخید. اندکی بعد، موج آب به ما رسید و سیب گفت: «ما باید از این فرصت استفاده کنیم. این موج میتواند زندگی ما را نجات دهد.» من ازشدت ترس، تنها دستوپا میزدم ولی او داشت واقعا با پاهایش شنا میکرد و موج ما را به ساحل رساند. کوسه تمام راه را بهدنبال ما آمد. ما میتوانستیم بالهی او را روی موج آب ببینیم.
از بخت میگال، در میان چند نفری که آن روز در ساحل، شاهد ماجرا بودند، یک دکتر و یک پرستار حضور داشتند. آنها تا پیش از رسیدن آمبولانس، به او کمکهای اولیه رساندند.
حال با گذشت ۱۰ سال از این حادثه، میگال هنوز جای زخمی روی پای خود به یادگار دارد که بهوضوح حاکی از شکلوشمایل آروارهی یک کوسه است. پای راست او بهطرز چشمگیری از پای چپش ضعیفتر است؛ آنقدر که او مجبور است پیشاز هندل زدن موتور صحرایی، پای آسیبدیدهاش را با دستانش بالا بکشد.
میگال یکی از ۸۳ نفری در جهان است که سال ۲۰۰۹ مورد حملهی غافلگیرانهی کوسهها قرار گرفتهاند. آمار و ارقام این حملات طی دههی گذشته کمابیش ثابت باقی مانده؛ برای مثال، میانگین تعداد این حملات در خلال سالهای ۲۰۱۳ الی ۲۰۱۷ نیز ۸۴ مورد بوده است.
آمار و ارقام مربوط به تعداد حملات کوسهها به انسان طی دههی اخیر تقریبا ثابت بود
اما پژوهشهای اخیر نشان میدهد که گویا تعداد دفعات تکرار این حملات در برخی از نقاط جهان رو به فزونی گذاشته است. میزان حملات کوسهها در شرق ایالات متحده و جنوب استرالیا طی ۲۰ سال گذشته تقریبا دوبرابر شده و در این میان، آمار در هاوایی رشد شدیدی داشته است. اما دلیل چیست؟
گاوین نیلور، مدیر برنامهی پژوهشی کوسهها در فلوریدا (که اسناد بینالمللی حملات کوسهها در آن نگهداری میشود) میگوید:
حملات کوسهها یک وابستگی قوی با تعداد افراد و تعداد کوسههایی دارد که در آن واحد در آب هستند. هرچه تعداد کوسهها و افراد بیشتری در یک مکان حضور داشته باشند، شانس رویارویی آنها بیشتر خواهد بود.
شاید نکتهی اشارهشده بسیار بدیهی بهنظر برسد؛ اما اگر نگاهی نزدیکتر به محل بروز این حوادث داشته باشیم، شاید بتوانیم دریابیم چه اتفاقی واقعا در جریان است. جمعیت زیاد افراد ساکن در سواحل جنوبی استرالیا و شرق ایالات متحده، بهمعنای شمار بالای افرادی است که تمایل به تفریحات ساحلی دارند. بهعلاوه، درمورد سواحل جنوبی استرالیا، ما شاهد افزایش شمار فکهای دریایی نیز هستیم؛ جانورانی که طعمهی مناسبی برای کوسههای سفید بزرگ بهشمار میآیند.
بهشکلی مشابه، جمعیت فکها در دماغهی کاد از سواحل ماساچوست آمریکا نیز با جهش تازهای مواجه شده است؛ موضوعی که تصور میشود خود یکی از نتایج پیادهسازی قانون «حفاظت از پستانداران دریایی ایالات متحده» در سال ۱۹۷۲ باشد. رشد جمعیت این جانوران، باعث افزایش شمار کوسههای سفید در این منطقه شده است؛ بهخصوص در مواقعی مانند ماههای گرم تابستان که فکها برای استراحت و آفتاب گرفتن بهسمت سواحل میآیند.
متاسفانه در پاییز گذشته، ماساچوست با اولین حملهی مرگبار کوسهها طی ۸۲ سال اخیر مواجه شد و در ادامه نیز با افزایش موارد مشاهدهی کوسهها، تعدادی از سواحل این شهر بهروی بازدیدکنندگان بسته شدند.
هنوز هیچ مدرک مستدلی وجود ندارد که اثبات کند، کوسهها بهشکلی فعالانه شکار انسانها را آغاز کردهاند
اما بنابر گفتههای دانشمندان دخیل در مطالعهی کوسهها، هنوز هیچ مدرک مستدلی وجود ندارد که اثبات کند این جانوران بهشکلی فعالانه شکار انسانها را آغاز کردهاند. برای مثال، الگوهای جایجایی فصلی خاصی در میان کوسههای سفید در آتلانتیک شمالی دیده میشود که حاکی از مهاجرت چند هزار کیلومتری این جانوران بهسوی جنوب در خلال ماههای زمستان است. برخی از کوسههای بالغ مبادرت به سفرهایی چند ماهه در دل اقیانوسها میکنند که طی آن، گاهی حیوان برای یافتن طعمه تا عمق ۱۰۰۰ متری نیز پیش میرود. نایلر میگوید:
ما شبیه سوسیسهای شناور و بیدفاعی هستیم که بر سطح آب شناوریم. با وجود اینکه چنین طعمهی مناسبی بهنظر میآییم، کوسهها واقعا علاقهای به شکار ما ندارند. آنها عموما ما را نادیده میگیرند. من فکر میکنم اگر مردم میدانستند که دفعات حضور همزمان آنها با کوسهها در آب چقدر است، شگفتزده میشدند.
با این حال، نایلر یر این باور است که آمار رسمی مربوطبه حملات کوسهها احتمالا کمتر از حد واقعی است. بیشتر این گزارشها مربوط به کشورهای توسعهیافته با جمعیت بالا است که فعالیت رسانهای قدرتمندی دارند؛ درحالی که حملات صورتگرفته در جزایر دورافتاده یا جوامع کمتر توسعهیافته اصلا گزارش نمیشوند.
بررسی دقیقتر آمار حملات کوسهها در سال گذشته میتواند روندهای مهمی را برایمان آشکار کند. سال قبل، تنها ۶۶ مورد حملهی تأییدشده ازسوی کوسهها (بهصورت غافلگیرانه و بدون هرگونه تحریک اولیه) گزارش شده است که افتی ۲۰ درصدی را نسبتبه سالهای گذشته نشان میدهد. براساس «اسناد بینالمللی حملات کوسهها»، تنها ۴ مورد از این حملات مرگبار بودهاند؛ درحالی که بنابر اطلاعات مندرج در یک بانک دادهی دیگر، این آمار به ۷ مورد میرسد. گفتنی است که شمار حملات مرگبار کوسهها در سال ۲۰۱۹ تاکنون تنها چهار مورد بوده است.
دلیل این کاهش در شمار حملات مرگبار (که برخلاف روند کلی افزایش تعداد حملات است) به کاهش شمار کوسههای باله سیاه نسبت داده میشود. این گونه از کوسهها مسئول بسیاری از حملات رخداده در جنوبشرقی ایالات متحده بودند که با افزایش دمای آب دریاها و متفرق شدن طعمهها از سواحل فلوریدا، این گونه از کوسهها نیز مجبور به مهاجرت شدند.
چند ده گونه مختلف از کوسهها، مسئول حمله به انسانها هستند که هر یک رفتار، استراتژی شکار، طعمه و عادات مخصوصبه خود را دارند
یافتههای اخیر، یکی از چالشهای بزرگ ما را در درک علت حملهی کوسهها به انسان آشکار میکند. چند ده گونه مختلف از این جانوران مسئول حمله به انسانها هستند که هر یک رفتار، استراتژی شکار، طعمه و عادات مخصوصبه خود را دارند؛ درحالی که در اکثر موارد ما در تشخیص این گونهها از یکدیگر دچار اشتباه میشویم.
در اکثر حملات غافلگیرانهی کوسهها به انسانها، معمولا سه گونهی اصلی مقصر شناخته میشوند: کوسههای سفید، کوسههای ببری و گاوکوسهها. کوسههای سفید همان گونههایی هستند که احتمالا در اکثر فیلمهای هالیوودی نظیر «آروارهها» دیدهاید. آنچه احتمالا نمیدانستید، این است که کوسهی سفید نهتنها یک گونهی مجزا، بلکه یک طبقهبندی کاملا متفاوت نسبتبه دو گونهی دیگر بهشمار میآید.
بلیک چاپمن، زیستشناس دریایی که روی سیستم حسی کوسهها مطالعه دارد، میگوید:
۵۳۰ گونهی متفاوت از کوسهها وجود دارند و تنوع میان آنها بسیار زیاد است. شما نمیتوانید این جانوران را بهسادگی در چند گروه دستهبندی کنید. این گونههای متفاوت کاملا در بیولوژی حسی، رفتار، انگیزهها و عادات زندگی خود با یکدیگر تفاوت دارند.
بهعنوان مثال، گاوکوسهها معمولا در آبهای کمعمق و تیره شکار میکنند. علت چنین رفتاری آن است که جانور در اینگونه محیطها نیازی به دید بصری قوی نخواهد داشت و درنتیجه میتواند تنها با تکیه بر حس بویایی و الکتروریسپشن (قابلیت تشخیص محرکهای الکتریکی طبیعی در طعمهها) شکار خود را بیابد. چاپمن میگوید:
کوسههای سفید که در آبهای بسیار شفاف شکار میکنند، از قدرت بینایی خود بیشتر استفاده میکنند و دید بصری قویتری دارند.
همچنین شواهدی وجود دارد که نشان میدهد، دندانهای کوسه احتمالا از ساختاری مکانوسنسوری برخوردار هستند؛ سازوکاری شبیه به لامسه که به حیوان کمک میکند تا اطلاعات بیشتری درمورد آنچه گاز میگیرد، بهدست آورد.
به باور چاپمن، مجموعه دلایل مختلفی در توجیه علت افزایش شمار حملات غافلگیرانهی کوسهها به انسان نسبتبه دههای اخیر وجود دارد. افزایش جمعیت بشر در خطوط ساحلی، نابودی زیستگاهها، تغییر کیفیت آب، تغییرات اقلیمی و تغییر در پراکندگی طعمهها همگی باعث شدهاند که جمعیت بیشتری از کوسهها در برخی نقاط خاص جهان متمرکز شوند؛ برای مثال، در سال ۱۹۹۲، میزان حملات کوسهها در ساحل رسیفی در برزیل بهطرز ناگهانی افزایش یافت؛ این در حالی بود که این منطقه برای ۱۰ سال متمادی هیچگونه حملهای را ثبت نکرده بود. چاپمن بر این باور است که ساختوسازهای وسیع تجاری در بندرگاههای این منطقه آسیبهای زیادی به بافت مرجانی و مانگرو وارد کرده است که میتواند خود دلیلی برای جابهجایی و مهاجرت گاوکوسهها به سواحلی نظیر رسیف شده باشد.
جزیرهی رئونیون در اقیانوس هند که در سالهای اخیر بهخاطر زیستگاههای طبیعی بکر و زیبای خود شهرت یافته بود، با مشکلی تازه مواجه شده است. این منطقه همزمان با رشد گردشگری، شاهد افزایش شمار حملات ازسوی کوسههای ببری و گاوکوسهها بوده است. از سال ۲۰۱۱، تعداد ۱۱ حملهی مرگبار در رئونیون ثبت شده که بیشتر آن گریبانگیر موجسواران شده است. آن دسته از افرادی که از این حملات جان سالم بهدر بردهاند نیز عموما دچار نقصعضو شدهاند. پژوهشگران دریافتهاند که حدود دو سوم حملات در رئونیون در آبهای کدر و با امواج بزرگتر از ۲ متر رخ داده است. این شرایط محیطی خاص برای گاوکوسهها بسیار مطلوب بوده و بههمین دلیل، این گونه مسئول بیشتر حملات صورتگرفته در منطقه شناخته شده است.
نایلر اعتقاد دارد که در بیشتر موارد، حملات رخداده ناشی از اشتباه جانور در تشخیص طعمه است. او میافزاید:
اگر این حیوانات در جستجوی یک ماهی برای شکار باشند، ممکن است کف پای شخصی را که روی تختهی موجسواری پا میزند، بهجای طعمه هدف بگیرند. حال اگر این حیوان، جانوری به بزرگی و چابکی یک کوسهی ببری یا کوسهی سفید باشد، احتمال اینکه گازگرفتگی ناشی از آن نیز مرگبارتر باشد، بیشتر خواهد بود.
در بیشتر موارد، حملات رخداده ناشی از اشتباه جانور در تشخیص طعمه است
کوسههای سفید معمولا از زیر سطح آب حمله میبرند که این بهمعنای یک گازگرفتگی بهمراتب مرگبارتر خواهد بود. در برخی موارد دیده شده است که این حیوان پس از حمله، عقبنشینی میکند تا پس از مرگ طعمه در اثر خونریزی، دوباره به سراغ آن بیاید و او را بخورد.
گرگ اسکومال، یک زیستشناس دریایی همکار در بخش صید دریایی ماساچوست است که از سال ۲۰۰۹ در زمینهی نشانگذاری و رهگیری کوسههای سفید فعالیت دارد. او در خلال جستوجو برای نشانگذاری یک کوسه درون یکی از قایقهای تحقیقاتی خود با منظرهی هولناکی مواجه میشود: کوسهی سفید بزرگی که از زیر آب با آروارههایی گشوده بهسمتش نزدیک میشود. او میگوید:
دیدن یک کوسهی سفید در وضعیت شکار، منظرهای بسیار دیدنی است. این منظره باعث شد تا درک کنم که یک فک در چنین وضعیتی واقعا چه احساسی دارد. من این رفتار را برای چندین و چند بار در خلال سالهای پیش دیدهام. در بیشتر موارد، ما یک دوربین را به زیر آب میبریم و کوسهها نیز کاملا ازخود راضی بهنظر میرسند. شاید ما برای هزاران بار این کار را انجام دادهایم. اما در موارد انگشتشماری نیز کوسهها مستقیما حمله میکنند و پایه و دوربین را میشکنند؛ نظیر شرایطی که جانور در یک وضعیت درندگی برانگیختهشده قرار گرفته باشد که در آن، حواس او نسبتبه هرگونه محرکی واکنش نشان میدهد. من گاهی از خود میپرسم که آیا این حملات ثبتشده به انسانها نیز میتواند نتیجهی قرار گرفتنشان در یک زمان و مکان اشتباه در حضور کوسهای با وضعیت عصبی برانگیخته باشد؟
اما به همان تعداد دفعاتی که شاهد حملات کوسهها به انسانها هستیم، شاهد روایاتی از زبان کسانی هستیم که توانستهاند بدون هیچگونه آسیبی، به این جانوران نزدیک شوند. کافی است فعالیتهای اوشن رمزی، زیستشناس آمریکایی را درنظر بگیرید. او کسی است که در کنار کوسهی سفیدی ۶ متری در سواحل هاوایی شنا میکند و باعث شگفتی افکار عمومی سراسر جهان شده است.
امروزه، اسکومال و همکارانش از برچسبهایی با رزولوشون بالا برای نشانهگذاری کوسهها بهره میبرند. این برچسبها به پژوهشگران امکان میدهد که اطلاعاتی ثانیه به ثانیه درمورد رفتار کوسهها بهدست آورند. او امیدوار است که تلاشهایش بتواند پاسخی مناسب برای توجیه رفتار این جانوران، محل و نحوهی پرورش آنها بیابد. او میافزاید که این پژوهشها ممکن است درنهایت در کشف علت واقعی حملات کوسهها به انسانها کمک کند.
آیا حملات کوسه به انسانها میتواند تنها نتیجهی قرارگرفتن در یک زمان و مکان اشتباه در حضور کوسهای با وضعیت عصبی برانگیخته باشد؟
برخی پژوهشگران برای یافتن علت این حملات به روشهای دانش پزشکیقانونی روی آوردهاند. آنها روشهایی را توسعه دادهاند که باکمک آنها میتوان از DNA و الگوی گازگرفتگی برای تشخیص گونهها بهره برد. برخی دیگر نیز با بررسی ویدئوهای مربوط به صحنهی حمله و مقایسهی آنها با جراحات وارده سعی میکنند دریابند که چه اتفاقی افتاده است.
اطلاعات برآمده از شاهدان عینی حاکی از آن است که فعالیت کوسههای سفید در آبهای سطحی آفریقای جنوبی در زمانهایی که دمای آب بالای ۱۴ درجهی سانتیگراد است و همچنین در آغاز دورههای قمری و نیز بعدازظهرها بیشتر از حد معمول است. پژوهش دیگری حاکی از آن است که کوسهها طی شبها و در مواقعی که ماه کامل است، شکارچیان بهتری هستند.
برخی پژوهشگران نیز این ایده را مطرح کردهاند که کوسههای سفید جوان ممکن است برای تمرین مهارتهای شکار خود به انسانها حمله کنند؛ همانگونه که شیرهای جوان با هرگونه طعمهای که از پس آن برآیند، تمرین شکار میکنند. اما صرفنظر از اینکه دلایل حملهی کوسهها به انسان چه باشد، ریسک مرتبطبا چنین حملاتی هنوز بسیار اندک است. نرخ این حملات دراسترالیا بهاندازهی ۰/۵ در هر میلیون نفر است؛ در حالی که این نرخ در ایالات متحده به کمتر از ۰/۲ در هر میلیون نفر میرسد. گفتنی است که در سال ۲۰۱۸، این آمار در ایالات متحده با نرخی کاهشی به ۰/۰۸ حمله در هر میلیون و در استرالیا با نرخی افزایشی به ۰/۸ حمله در هر میلیون رسید.
البته این آمار و ارقام کارکردی محدود دارند. این آمار نمیتوانند بازگوکنندهی نرخ واقعی حملات در میان جمعیت کوچکی باشد که از آب دریاها استفاده میکنند (و همچنین جمعیت کوچکتری که در مکانهای پرخطر و پر از کوسههای گرسنه به ورزشهای آبی مشغولاند). به هر حال، واضح است که چنین آمار مضحکی نمیتواند تأثیر چندانی در کاهش ترس و وحشت ما از هولناکترین شکارچیان دریا داشته باشد. چاپمن میگوید:
وحشت نقش بسیار مهمی در روند فرگشت ما داشته است. لازم نبوده که یک انسان لزوما توسط یک ببر دندانخنجری خورده شود تا بفهمد که باید از چنین حیوانی ترسید. ما تنها با شنیدن یک داستان ساده، بهسرعت چنین ترسی را فراگرفتیم. افرادی که تاکنون هیچ کوسهای را ندیدهاند نیز از این موجودات میترسند؛ چراکه ما همواره داستانهای زیادی درمورد آنها شنیدهایم یا تماشا کردهایم.
تمرکز بیش از حد روی تهدیدهایی که ازسوی کوسهها متوجه ما میشود، باعث شده نتوانیم تهدیدهای بزرگتری را ببینیم که ازسوی گونهی خودمان متوجه موجودیت این حیوانات است؛ تهدیدهایی نظیر صید بیرویه و تغییرات اقلیمی. برخی تخمین میزنند که جمعیت کوسههای آبهای استرالیا بین ۷۵ الی ۹۲ درصد کاهش داشته است.
اما اگر جزو کسانی هستید که از کوسهها میترسید و میخواهید بدانید چطور میتوانید از خود دربرابر حملهی این جانور محافظت کنید، باید بدانید که برخی ضربهی مشت به آبشش کوسه یا ضربه به چشم را در مواجهه با این حیوان توصیه میکنند. شنای دستهجمعی و ماندن نزدیک ساحل نیز از شناختهشدهترین راهکارها برای کاهش ریسک چنین حملاتی است. پوشیدن لباسهای تیره و پرهیز از بههمراهداشتن جواهرآلات نیز خود مانع از جلب توجه کوسهها در محیط دریاها خواهد شد.
همچنین تعدادی محصول «بازدارندهی کوسه» در بازار وجود دارد که با بهکارگیری پالسهای الکتریکی و الکترومغناطیسی، حواس جانور را مختل میکنند (که البته بنابر برخی پژوهشها، این فناوریها نتایج مختلف و بعضا متناقضی به بار میآورند).
در برخی مناطق، مقامات محلی خود وارد عمل شدهاند. استفاده از «تور کوسه» یکی از روشهای سنتی ممانعت از ورود کوسهها به مناطق مورداستفادهی شناگران است. اما استفاده از این روش باتوجه به مخاطراتی که برای سایر انواع حیات دریایی ایجاد میکند، اندکی بحثبرانگیز شده است.
یکی دیگر از انواع سیستمهای مدرن، درام لاین هوشمند است. در این روش، قلابهای طعمه به یک سیستم هشداردهنده متصل شدهاند که درصورت فعالشدن، شروع به ارسال هشدار میکنند. در حال حاضر، در چندین خط ساحلی از جمله استرالیا، از این روش بهصورت آزمایشی استفاده میشود. وقتی کوسه یکی از طعمهها را بگیرد، هشداری برای تیم عملیاتی ارسال میشود. در واکنش، تیم عملیاتی نیز کوسه را میگیرد، نشانگذاری میکند و آن را در یک مکان امنتر رهاسازی میکند.
روش دیگری که بهتازگی در کیپتاون آفرایقای جنوبی مورد آزمون قرار گرفته، استفاده از کابل الکترومغناطیسی است تا بدینترتیب کوسهها را از نزدیکشدن به مناطق تحتحفاظت منصرف کنند. همچنین دانشمندان درحال بررسی استفاده از «حصار الکترومغناطیسی» بهعنوان جایگزینی برای توری کوسه هستند.
این تدابیر میتوانند بهعنوان اقداماتی مهم تلقی گردند؛ چراکه آسیبهای روحی و روانی ناشی از حملات کوسهها تنها محدود به قربانیان آنها نخواهد بود. دیو پیرسون، یکی از بنیانگذاران بایت کلاب (Bite Club) که از حامیان قربانیان حملات کوسهها بهشمار میآید، میگوید:
حملات کوسهها باعث واردآمدن خسارتهای شخصی فراوانی میشود؛ اما اثرات ناشیاز آن روی جامعهی بزرگتر معمولا نادیده گرفته میشود.
پیرسون خود ازجمله قربانیان چنین حملاتی است. او ۸ سال پیش در حال موجسواری در سواحل جنوبغربی استرالیا، مورد حملهی یک کوسه قرار گرفت. حیوان ساعد او را گاز گرفت و او را با خود به داخل آب کشاند. در این حمله، او بخشی از دستش را از دست داد. وی میگوید:
بعد از این حمله، بسیاری از دوستان من برای مدتی طولانی تن به آب نزدند. وحشت با سرعت واقعا زیادی گسترش یافت.
پیرسون طی یکی از بازدیدهایی که از مراکز موجسواری در نیو ساوث والز استرالیا داشت، دیده است که چگونه حملهی یک کوسه میتواند کل یک شهر را تحت تأثیر قرار دهد. این منطقه اخیرا با موجی از افزایش حملات کوسهها مواجه شده که تنها دو مورد مرگبار آن، در سال ۲۰۱۵ و برای موجسواران رقم خورده است. پیرسون میافزاید:
من آنجا ایستاده بودم و به موجهای زیبایی نگاه میکردم که بهسوی ساحل میآمدند؛ ولی حتی یک نفر هم در آب نبود. یکی از کافیشاپهای محلی بهتازگی با افتی ۸۵درصدی در کسب وکار خود مواجه شده و فروشگاه لوازم موجسواری نیز فروشی نداشته است. آنها هر دو به فکر تعطیلی کسبوکار خود بودند.
برای رئونیون نیز داستان تقریبا مشابهی رقم خورده است. در آنجا، مقامات محلی بهخاطر نگرانیهای ناشی از خطر حملات کوسه، شنا و موجسواری را در برخی از مواقع سال ممنوع اعلام میکنند. درنتیجهی این تدابیر، آمار حملات کوسهها نیز کاهش یافته؛ ولی درعوض، آثار منفی روی صنعت گردشگری کاملا مشهود است.
باوجود هزینههای اقتصادی و وحشت ناشیاز حملات کوسهها، هانا میگال بهمانند بسیاری از قربانیان دیگری که از چنین حوادثی جان سالم بهدر بردهاند، اعتقاد دارد که نباید دست به کشتار گزینشی این حیوانات زد.
با این حال، آثار شخصی این حملهی دردناک همچنان با میگال همراه خواهد بود. با اینکه تنها با گذشت ۶ ماه از حمله، او دوباره به موجسواری روی آورد و حتی در و دیوار اتاقش هنوز هم با پوسترهایی از کوسهها پوشیده شده است؛ ولی اکنون او خود میداند که دیگر شور و اشتیاق سابق را برای موجسواری ندارد. او توضیح میدهد:
من بهزودی حالم خوب میشود و این احساس عجیب را پشت سر خواهم گذاشت. من هرگز قبلا اینگونه نبودم. من تمام زندگیام را با آب میگذراندم و عاشق دریا بودم؛ اما حالا از آن میترسم. من فکر میکردم کوسهها موجودات جذابی هستند ولی حالا از آنها وحشت دارم؛ با این همه، هنوز برای آنها احترام قائل هستم.
علاقهی او به دریا بهمانند پوسترهای روی در و دیوار اتاقش در حال ناپدیدشدن است. او اکنون بیشتر به شنا و قایقسواری در رودخانهها روی آورده؛ ولی هنوز هم گهگاهی شبها با کابوس کوسهها از خواب میپرد.
پیرسون میگوید، این یک معضل مشترک میان همهی قربانیان حملات کوسهها است:
بسیاری از آنها هرگز بهبودی پیدا نمیکنند و صدمات روانی بهمراتب عمیقتری نسبتبه جراحات فیزیکی همراه آنها خواهد بود. من نیز (پس از حادثه) شروع به فکر و خیال درمورد آن کردم و شبها در حال فریادکشیدن از خواب میپریدم. در نهایت نیز از یک روانپزشک کمک گرفتم تا بتوانم از این بحران عبور کنم.
میگال هنوز هم تختهی موجسواری روز حادثه را برای خود نگاه داشته؛ آن هم با جای آروارههای بزرگی که بخشی از آن را دریده است. این تختهی دریدهشده نیز همانند جای زخمهای روی ران او، یادآور رفتار غریزی و در عین حال عجیبی است که بهندرت از خطرناکترین شکارچی دریاها سر میزند.
این زخمها خود برهانی آشکار برای دلیل وحشت میگال از این حیوانات خواهد بود؛ حیواناتی که سالها است ما انسانها حق زندگی در قلمروی طبیعیشان را نادیده گرفتهایم.