کارمندان چگونه می‌توانند خود را با پیشرفت فناوری وفق دهند

پیشرفت فناوری و اتوماسیون نیروی کار بسیاری را در معرض تهدید قرار داده است. کارمندان برای عقب نماندن از قافله باید همواره تخصص‌های خود را به‌روز کنند.

هر چه ماشین‌هایی که در کنار انسان‌ها کار می‌‌کنند پیشرفته‌تر می‌شوند، نیاز به نیروی کار ماهرتر، بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود. سیستم آموزش فعلی دیگر قادر به تامین نیاز‌‌های بازار کار نیست. شرکت‌های امروزی نیاز به کارمندانی دارند که پیوسته مهارت‌های جدید کسب کرده و تخصص‌های فعلی خود را ارتقا می‌دهند.

از رانندگان تریلی که برای مسیریابی از جی‌پی‌اس استفاده می‌کنند تا پرستاران که با دستگاه‌های مخصوص علائم حیاطی بیماران را ثبت می‌کنند، همه‌ی آن‌‌ها به نوعی از ابزار‌های دیجیتالی بهره می‌برند. امروزه هر کسی به سواد دیجیتالی نیازمند است. سرعت رشد تقاضا برای نیروی کار با مهارت‌های کامپیوتری در تمام بخش‌های صنعت که در طول یک دهه‌ی گذشته افزایش یافته بود، روز به روز بیش‌تر می‌شود.

موسسه‌‌ی تحقیقاتی مک‌کینزی در یک بررسی ساعت‌های کاری تعدادی از کارگران ساعتی دارای ۲۵ مهارت مهم در طبقه‌بندی‌های فیزیکی و دستی، ذهنی ساده، ذهنی پیشرفته، اجتماعی و متخصص را با ساعات کار تخمینی آن‌ها در سال ۲۰۳۰ مقایسه کرده است. با گسترش فناوری‌های جدید مانند هوش مصنوعی، جای تعجب نیست که در مورد تقاضای نیروی کار متخصص فناوری اطلاعات، اعم از آشنایی با کامپیوتر تا برنامه‌نویسان خبره شاهد رشد ۵۵ درصدی باشیم.

تهدیدات شغلی اتوماسیون

تقاضا برای مهارت‌های اجتماعی مانند کار تیمی یا رهبری که ماشین‌ها از عهده‌ی انجام آن‌ها بر نمی‌آیند، به وضوح در حال افزایش است. این خدمات در بخش‌های سلامت، آموزش، مدیریت، فروش و بازاریابی تا ۲۴ درصد افزایش خواهند یافت.

با این که ماشین‌ها در حال باز کردن جای پای خود در بخش مهارت‌‌های ذهنی پیشرفته هستند، اما هنوز برای مهارت‌‌هایی مانند خلاقیت و حل مسأله، تقاضا برای نیروی کار انسانی در حال افزایش است. البته با پیشرفت‌های اخیر می‌توان به جایگزینی هوش مصنوعی در تخصص‌هایی مانند حسابداری، اقتصاد و حتی خدمات حقوقی در آینده امیدوار بود.

شغل‌های پشت میزی ساده مانند ثبت اطلاعات، با این که در ۱۵ سال اخیر با چالش‌های بزرگی مواجه شده‌ و روز‌ به روز کاهش یافته‌اند، ولی هنوز برقرار هستند. فرصت‌‌های شغلی برای نیروی کاری با قدرت بدنی نیز چنین وضعیتی دارند. تخمین زده شده است که در کشور‌هایی مانند آمریکا هم‌چنان بزرگ‌ترین فرصت شغلی مربوط به این حوزه باشد ولی در کشور‌هایی مانند فرانسه و انگلستان تقاضا برای مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی از این گروه پیشی خواهد گرفت. در کشور‌هایی مانند آلمان نیز متخصصین بیش‌ترین فرصت شغلی را در اختیار خواهند داشت.

فعالان بخش‌های صنعت، تجارت، آموزش، مشاوران صنعتی و اتحادیه‌های کارگری نباید از این تغییرات که نشان دهنده‌ی تحول‌های بزرگ اقتصادی و اجتماعی  است، غافل باشند. از آنجا که بسیاری از مهارت‌های اجتماعی و معاشرتی در محیط‌های خارج از سیستم‌ آموزشی یاد گرفته می‌شوند، سیاست‌گذاران آموزشی باید در رویه‌ی فعلی خود تجدید نظر کرده و آموزش این مهارت‌ها را در برنامه‌ی آموزشی وارد کنند.

تاثیر اتوماسیون بر نیروی کار

افزون بر این صد‌ها میلیون کارگر در سراسر جهان نیازمند آموزش مهارت‌های ذهنی هستند که کم‌تر کسی به آن‌ها مسلط است. گمان می‌شود که تا سال ۲۰۳۰ حدود ۳ الی ۱۴ درصد از نیروی کار در سراسر جهان مجبور به تغییر شغل‌های از دست رفته‌ی خود خواهند شد. اگر این تحول به درستی مدیریت نشود، تشدید بحران‌های اجتماعی منجر به افزایش انحصار تخصص و قطبی‌سازی دستمز‌د‌ها خواهد شد.

پیشرفت فناوری برای شرکت‌ها خطرناک‌تر از نیروی کار است. آن‌ها با خطر از بین رفتن مدل‌های کسب و کار و ناکارآمدی استراتژی‌های تدوین شده مواجه هستند. در یک نظرسنجی از ۳۰۰۰ نفر از رهبران کسب و کار مشخص شد که تمایل شرکت‌ها به فعالیت‌های چند منظوره و کار‌های تیمی با تاکید بر چابکی بیش‌تر شده است. اصلی‌ترین چالش پیش روی آن‌‌ها، تامین کارمندان شایسته برای پاسخ به نیاز‌های تخصصی روز افزون شرکت است.

این تغییرات به یکباره نخواهند بود. هرچه فناوری‌های مورد استفاده‌ پیشرفته‌تر می‌شوند، کاربران آن‌ها نیز مجبور به یادگیری مهارت‌های بیش‌تر می‌شوند. آن‌ها مجبور هستند به جای دو دهه تحصیل برای تصاحب شغل، تا زمان بازنشستگی به یادگیری تخصص و کسب مهارتهای جدید بپردازند.

نگرانی نیروی کار از اتوماسیون

برای پاسخ به این نیاز، افزون بر برنامه‌ریزی آموزش‌های بلند مدت نیروی کار، قالب‌های فکری آن‌ها و فرهنگ سازمانی شرکت‌ها نیز باید تغییر کند. به‌عنوان مثال شرکت آلمانی توسعه‌ی نرم‌افزار SAP برای کارمندان خود برنامه‌ی آموزشی منظم تدارک دیده است، در حالی که شرکت AT&T آموزش کارمندان را به شرکت‌های ثالث برون‌سپاری می‌کند.

در سوئد اتحادیه‌های کارگری به همراه شرکت‌ها با تاسیس کمیته‌های امنیت شغلی برای افرادی که شغل خود را به دلیل پیشرفت فناوری از دست داده‌اند حمایت‌های مالی و آموزش‌های تخصصی ارائه می‌دهند. در  آمریکا نیز طرح‌‌های جایگزین بنیاد مارکل، آموزش‌های تخصصی و تقویت مهارت‌های فنی و علمی را در اختیار افراد فاقد تحصیلات عالی قرار داده است. با این حال در عصر کامپیوتر و هوش مصنوعی، تلاش‌های بسیار بیش‌تری برای تطبیق شرکت‌ها و نیروی کار با پیشرفت‌های فناوری لازم است. هیچ چیزی جز نیروی کار متخصص، نمی‌تواند پاسخگوی نیاز شرکت‌ها برای حفظ بهره‌وری و توان رقابت در بازار‌ باشد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *