کارهایی که پیشمانی به همراه دارد

 

۲۰ کاری که همیشه بعد از انجامشان پشیمان می شوید

«تا وقتی که پشیمانی جای آرزوهایتان را نگرفته، هنوز پیر نشده‌اید.» – جان باری‌مور (John Barrymore)

پشیمانی قسمتی از زندگی است اما لزومی ندارد که قسمت بزرگی از زندگی شما را تصرف کند. گاهی‌اوقات انجام بعضی کارها تاثیری روی شما می‌گذارد که خودتان متوجه آن نمی‌شوید. مخصوصاً در مواردی که مربوط به نگاه دیگران نسبت به شما می‌شود. اگر می‌دانستید که رئیستان چه فکری درمورد نگرش سیاسی شما داشت، مطمئناً افسوس می‌خوردید. نگاهی به این لیست بیندازید و سعی کنید از موقعیت‌هایی که پشیمانی و افسوس تنها نتیجه کارتان خواهد بود دوری کنید.

۱. هر بار کاری را فقط به خاطر پول درآوردن شروع می‌کنید، پشیمان می‌شوید.

اگر بخاطر پول درآوردن وارد کاری شده‌ و احساس خوبی نداشته باشید و آخر سر هم اخراج شده یا از آن بیرون بیایید، ممکن است احساس پشیمانی نکرده باشید. منظورمان این است که، کیست که پول دوست نداشته باشد؟ اما تاثیر کارهایی که مناسب شما نیستند، به شما انگیزه نداده و چیزی به شما یاد نمی‌دهند، فرصت‌هایی از دست رفته هستند. کاری را انجام دهید که دوست دارید و بخاطر آن احساس گناه نکنید. مطمئن باشید که به دنبال آن پول هم خواهد آمد.

۲. هربار از فرصتی استفاده نمی‌کنید، پشیمان می‌شوید.

چه برای یاد گرفتن چیزی در حیطه کاری‌تان باشد یا فرصتی برای هر نوع یادگیری، از این فرصت استفاده کنید. زندگی فقط تجربه کردن است. یادتان باشد برخی فرصت ها فقط یک بار دست می دهند.

۳. هربار در عصبانیت به کسی ایمیل یا پیامک می‌زنید، پشیمان می‌شوید.

هیچوقت سعی نکنید از طریق وسایل ارتباطی الکترونیکی شعله یک اختلاف را دوباره روشن کنید. این دسترسی سریع و راحت باعث می‌شود بودن اینکه خوب به آن فکر کنیم، عمل کنید. گاهی‌اوقات خیلی پیام‌ها را در عصبانیت برای دیگران می‌فرستیم درحالیکه همه چیز یک سوءتفاهم بوده است. سعی کنید احساساتتان ابتدا فروکش کرده بعد تصمیم بگیرید که چه برخوردی کنید.

۴. هربار به همسرتان خیانت می‌کنید یا دل او را می شکنید پشیمان می‌شوید.

اگر بعد از خیانت کردن به همسرتان احساس گناه و خجالت نمی‌کنید، احتمالاً یک روان‌پریش هستید. اگر رابطه‌تان خوب نیست، جرات داشته و آن را بپذیرید. زندگی خیلی سریع پیش می‌رود اما نه آنقدر سریع که نتوانید تصمیم بگیرید دوست دارید با چه کسی رابطه داشته و ازدواج کنید. اگر در یک موقعیت وسوسه انگیز هستید یا در سفر تنهایی به شما فشار آورد، همان توصیه‌ای که برای مورد در عصبانیت ایمیل زدن آوردیم را دنبال کنید. اینکه خودخواهانه به احساسات دیگران آسیب بزنید یکی از بزرگترین دلایلی است که احساس گناه کنید.

۵. هربار به رئیستان می‌گویید می‌خواهید از کار بیرون بیایید، پشیمان می‌شوید.

وقتی برای جایی یا کسی کار می‌کنید، وظیفه دارید که حرفه‌ای برخورد کنید. حتی اگر رئیستان مزخرف‌ترین آدم دنیا باشد، اگر خودتان مزخرف‌تر رفتار کنید، رفتار او را درست نخواهید کرد. بنابراین اگر تصور می‌کنید که باید از آن کار بیرون بیایید، اول به این فکر کنید که چه چیز در آن محیط بیشتر برایتان آزاردهنده است. آن را در یک نامه به هر زبان و لحنی که خواستید بنویسید اما برای کسی نفرستید. یک تا دو روز صبر کنید. اگر هنوز احساس کردید که می‌خواهید با رئیستان درمورد استعفا صحبت کنید، این کار را به دور از احساس و با منطق انجام دهید.

۶. هربار که یکی از علایقتان را کنار می‌گذارید، پشیمان می‌شوید.

علایق راهی هستند که طبیعت از طریق آن ما انسان‌ها را تشویق می‌کند. بااینکه ممکن است شما به داروسازی یا حقوق علاقه داشته باشید، دیگری ممکن است به نقاشی و نویسندگی علاقه‌مند باشد. برای دنبال کردن علایقتان باید وقت بگذارید. مطمئن باشید وقتی کارهایی را احساسی قوی به آن دارید را کنار می‌گذارید، بعدها شدیداً پشیمان خواهید شد. مطمئن باشید که اگر عاشق نویسندگی باشید، اگر صبر کنید تا بچه‌هایتان بزرگتر شوند و وقت کافی پیدا کنید، حتی یک کتاب هم نمی توانید بنویسید. یادگیری یک ساز موسیقی یا نقاشی کردن هم همینطوراست. وقتی به چیزی علاقه دارید برای آن وقت بگذارید.

۷. هربار که با عزیزانتان وقت نمی‌گذرانید، پشیمان می‌شوید.

شاید با پدرتان از نزدیک در تماس نیستید و شاید حیوان خانگی تان بهترین دوستتان است اما مطمئنم وقتی با کسی که دوستش دارید به اندازه کافی وقت نگذرانید، کارایی کمتری پیدا کرده و استرستان بیشتر می‌شود. برای اینکه نظر رئیستان را جلب کرده و ترفیع بگیرید بیش از حد لازم تلاش نکنید، آن هم به قیمت از دست دادن تعطیلات آخرهفته‌ای که می‌توانستید با خانواده بگذرانید. هیچ‌چیز برای بچه‌ها لذت‌بخش‌تر از وقت گذراندن با والدینشان نیست. بنابراین اینکه آخرهفته آنها را برای کمپینگ به خارج از شهر ببرید خیلی بیشتر از یک کادوی گران‌قیمت خوشحالشان می‌کند.

۸. هربار که در کاری که به بن‌بست رسیده می‌مانید، پشیمان می‌شوید.

به دور و بر محل‌کارتان نگاه کنید. اگر تصور می‌کنید فقط در صورتی که یکی از همکارانتان بمیرد ممکن است در کارتان ترفیع بگیرید، شاید وقت آن رسیده باشد که به دنبال کاری باشید که در آن بتوانید خودتان را ثابت کرده و به اندازه تلاش‌هایتان نتیجه بگیرید. درست است که برای پرداخت قسط‌ها و اجاره‌خانه و هزینه‌های منزل پول خیلی مهم است اما زندگی کوتاه‌تر از آن است که بخواهید فقط به دنبال پول باشید. اگر برای زندگی کردن کار کنید، باید به این فکر کنید که زندگی‌تان را چطور تغییر دهید که برایتان لذت‌بخش‌تر شود. مطمئن باشید که روحتان بخاطر این از شما سپاسگزار خواهد بود.

۹. هربار که ترس بر تصمیماتتان اثر می‌گذارد، پشیمان می‌شوید.

در این مورد هم درست مثل ماندن در کاری که به بن‌بست رسیده است، بخاطر ترس از بیکاری یا اینکه فکر می‌کنید بدون حقوق ماهیانه‌تان نخواهید توانست زندگی کنید، وقتی ترس تصمیماتتان را هدایت می‌کند همیشه اشتباه می‌کنید. خیلی از مواردی که در این مقاله به آن اشاره شده است نیازمند ریسک کردن‌های حساب‌شده‌ و استفاده کامل از زندگی‌تان است.

۱۰. هربار که بدون دلیل موجه از مدرسه اخراج می‌شوید، پشیمان می‌شوید.

زندگی همان چیزی است که خودتان آن را می‌سازید. خیلی وقت‌ها بعضی‌ها که از مدرسه اخراج شده یا آن را ترک می‌کنند، تصور می‌کنند که بعداً هر زمان که خواستند می‌توانند تحصیلاتشان را ادامه دهند. اما همیشه امکانپذیر نیست و اگر هدفی داشته باشید که نیازمند تحصیلات باشد، هیچوقت حتی به بیرون آمدن از مدرسه فکر نکنید. اگر به دلایل شخصی نیاز دارید که مدتی آن را کنار بگذارید، اشکالی ندارد اما خیلی زود دوباره آن را از سر بگیرید.

۱۱. هربار که احساساتتان را به عزیزانتان ابراز نمی‌کنید، پشیمان می‌شوید.

در این مورد هم مثل مورد وقت گذراندن با عزیزانتان، باید سعی کنید که با آنها درمورد احساساتتان صادق و روراست باشید. در دلتان ریختن احساساتی که جریحه‌دار شده است، معمولاً منجر به خشم می‌شود که این هم ممکن است منجر به خیانت در رابطه شود. بدترین حالت ممکن این است که اینقدر درگیر زندگی می‌شویم که برای «دوستت دارم» گفتن وقت نمی‌گذرانیم و آنوقت چیزی که فکرش را نمی‌کنیم اتفاق می‌افتد. در آغوش گرفتن و بوسیدن عزیزانتان چند لجظه بیشتر وقتتان را نمی‌گیرد، به همین دلیل هیچوقت این جور احساساتتان را مخفی نکنید.

۱۲. هربار که دوستانتان را از دست می‌دهید، پشیمان می‌شوید.

شاید در این مورد هم همیشه احساس پشیمانی نکنید. اگر تصمیم بگیرید که از یک رابطه منفی و راکد بیرون بیایید، با اینکه برای دوست باارزشتان وقت نگذارید، خیلی فرق می‌کند. لازم نیست همیشه حرف خاصی برای گفتن داشته باشید که به دوستتان تلفن کنید. همین که از حال او باخبر شوید باعث می‌شود بتوانید دوستی باارزشتان را برای همیشه حفظ کنید.

۱۳. هربار که سر فرزندانتان داد می‌کشید، پشیمان می‌شوید.

این برای همه والدین جمله‌ای آشنا است. وقتی اجازه می‌دهید استرس و عصبانیت بر شما غلبه کرده و سر فرزندتان داد بکشید، مطمئناً خیلی زود پشیمان می‌شوید. نگاه فرزندتان به شما، به طور غیرقابل‌باوری حالتان را بد می‌کند. مطمئناً می‌دانید که با داد زدن کاری درست نمی‌شود. فقط بچه‌ها را ترسانده و استرس خودتان را بیشتر می‌کنید.

۱۴. هربار که از روی استرس پرخوری می‌کنید، پشیمان می‌شوید.

شاید هر بار از پرخوری احساسی‌تان پشیمان نشوید چون فکر می‌کنید که خوردن یکی از بزرگترین لذایذ زندگی است. اما واقعیت این است که پرخوری به نوبه خود عملی بسیار ناسالم است چون برآوردن نیازهای غذایی خود با موادغذایی ناسالم مثل اعتیاد به نوعی مواد مخدر است. سعی کنید در انتخاب‌های غذایی خودتان هوشمندانه‌تر رفتار کنید و اجازه ندهید که استرس راهنمای شما باشد.

۱۵. هربار که در حالت غیر طبیعی در شبکه‌های اجتماعی چیزی می‌نویسید، پشیمان می‌شوید.

نیازی به گفتن ندارد اما خیلی از ما اینکار را می‌کنیم. اینکار اصلاً درست نیست. تازمانیکه نمی‌توانید با دیدی منطقی به مسائل نگاه کنید، نوشتن و پست کردن چیزی در شبکه‌های اجتماعی که افراد زیادی از آشنایانتان آن را می‌خوانند به صلاحتان نیست.

۱۶. هربار که در شبکه‌های اجتماعی گزافه‌گویی می‌کنید، پشیمان می‌شوید.

این هم یکی دیگر از آن چیزهایی است که ممکن است خودتان متوجه پشیمانی‌تان نشوید اما پست‌های بیش‌ازحد سیاسی و گزافه‌گویی‌های اجتماعی از نارضایتی‌ شما باعث می‌شود دیگران دیدی نسبت به شما پیدا کنند که اگر بفهمید مطمئناً از این کارتان پشیمان می‌شوید. فقط به این دلیل که پروفایل فیسبوک شما خصوصی است به این معنی نیست که آنکه «نباید» آن پستی را که «نباید» نمی‌بیند. پس با احتیاط مطلب بنویسید چون حتی اگر بلافاصله متوجه اشتباهتان نشوید، بعد از مدتی خواهید شد. بعضی چیزها واقعاً ارزشش را ندارند.

۱۷. هربار که رازی را که کسی به شما اعتماد کرده و با شما در میان گذاشته را پیش فردی دیگر فاش می‌کنید، پشیمان می‌شوید.

وقتی به اعتماد دوستتان خیانت می‌کنید، به خودتان ثابت می‌کنید که دوستی نالایق هستید. حتی اگر آن فرد را جزء دوستانتان طبقه‌بندی نکنید، خیانت کردن به اعتماد دیگران شخصیت شما را نزد دیگران کوچک می‌کند.

۱۸. هربار که تسلیم تاثیر دوستانتان می‌شوید، پشیمان می‌شوید.

درست مثل وقتی که بخاطر پول وارد کاری می‌شوید یا سال‌ها بخاطر ترس در کاری که برایتان به بن‌بست رسیده است می‌مانید، وقتی تحت‌تاثیر دوستانتان قرار می‌گیرید، حکم یک دنباله‌رو را پیدا می‌کنید. مطمئناً همه ما دوست داریم رهبرانی شجاع و قدرتمند در زندگی‌مان باشیم. خطر کردن حساب‌شده بهتر از قبول انجام کارهایی است که دیگران انجام می‌دهند.

۱۹. هربار که کسی را دست‌کم می‌گیرید، پشیمان می‌شوید.

یک مرز پهنی بین انتقاد سازنده و دست‌کم گرفتن وجود دارد. خیلی از ما می‌دانیم که قضاوت بد کردن در موردمان چه حسی دارد اما همه ما باید بتوانیم از نظراتی که دیگران درمورد ما می‌دهند به طور سازنده‌ای استفاده کرده و از آنها تشکر کنیم. وقتی کسی را دست‌کم گرفته یا تحقیر می‌کنید، مطمئناً پشیمان خواهید شد زیرا با اینکار هیچ چیز نصبتان نشده که هیچ، در نظر دیگران شخصیت منفی پیدا می‌کنید.

۲۰. هربار که هنگام خوشحالی قول می دهید پشیمان می شوید.

همه ما وقتی خوشحالیم بدون اینکه قابلیت خود را در وفای به عهد بسنجیم و بی آنکه بدانیم آیا از عهده آن قول بر می آییم، به دیگران قول می دهیم. معمولا قول دادن هنگام خوشحالی و بدون در نظر گرفتن محدودیت ها منتهی به پشیمانی خواهد شد.

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *