آفریقای جنوبی و یوفویی که برای تعمیرات فرود آمده بود .
در سال ۱۹۹۵ در شهر ترانسوال در آفریقای جنوبی صدها نفر شاهد مانور دادن یک شی ناشناس پرنده رنگی در آسمان بودند که باعث وحشت مردم گردیده بود . اما چند روز بعد یک کشاورز گزارش عجیبی را به پلیس محلی ارائه نمود . او ادعا کرد که در روز چهارشنبه ۱۲ ماه می ۱۹۹۵ سوار بر تراکتورش مشغول انجام امورات کشاورزی بوده و در جاده ای نزدیک زمین هایش مشغول رانندگی بوده است که ناگهان در فاصله ۸۰ متری ، مردی را با پوششی سیاه می بینید که با بازویش چهره اش را پوشانده است انگار می خواهد به کسی اخطار بدهد .
در آن لحظه ناگهان موتور تراکتور نوی من بدون هیچ علت خاصی خاموش شد و من درحالی که هنوز کاملا متوجه موضوع نشده بودم ، عرق پیشانی ام را با دستمالی پاک کرده و عینک آفتابی ام را زدم و چیز عجیبی دیدم . درست در فاصله ۸۰ متری من دو موجود سیاه با یک وسیله مدور بزرگ بودند . آن شی بر روی سه پایه بر زمین نشسته بود و در قسمت جلویی ان یک سوراخ بزرگ دیده می شد که قشنگ مشخص بود بر اثر ضربه ای یا تصادفی سوراخ شده است .
آن شی تمام عرض جاده را اشغال کرده و حدود ۸ متر ارتفاع داشت و جنس آن به نظر می رسید از استیل باشد . دقیقا مثل این بود که دو جا صابونی را روی هم گذاشته باشند و در بالای آن یک گنبد وجود داشت و پنجره هایش را شمردم که دقیقا هفت تا بودند و در اطراف آن نورهای قرمز ، بنفش ، سبز و زرد فلاش می زدند بطوری که چشم را اذیت می کرد .
در آن لحظه به یاد چند روز پیش افتادم که شی ناشناسی را در آسمان دیده بودم و مطمئن شدم که این باید همان شی باشد اما چرا نشسته بود ؟ از ظاهر امر پیدا بود که آن وسیله پرنده به هر دلیل صدمه دیده و بدنه اش سوراخ شده بود و خدمه آن برای تعمیر فرود آمده بودند . دیگر تامل و تاخیر را جایز ندانستم و با خودم گفتم بهترین فرصت است تا شی را از نزدیک ببینم و از تراکتور پایین پریدم .
در این اثنا دیدم آن موجودات مرا دیدند و تا می خواستم حرکت کنم متوجه شدم که نمی توانم تکان بخورم انگار یک فشار مغناطیسی اجازه حرکت به من نمی داد . هر چقدر دست و پا می زدم تا بطرف جلو حرکت کنم بیفایده بود . حدود سه چهار دقیقه در همین حالت بودم و آن ها را دیدم که بدون اینکه کاری انجام دهند ناپدید شده و شی ناشناس در یک صدم ثانیه ناپدید گردید .
این کشاورز می گوید تا حدود یک ساعت حس های پنج گانه من کاملا غیر فعال بود و کم کم به حالت عادی برگشت و بلافاصله تراکتورم را روشن کردم و مستقیم به اداره پلیس رفتم و در آنجا گزارشم را به آن ها دادم . پلیس به من گفت که در روزهای اخیر گزارشات متعددی توسط مردم از شی ای با مشخصات مشابه به آن ها داده شده است .
