اهمال کاری چیست؟!

کار

اهمال کاری

این سری مطالب برای افرادی است که:

– آرزو می کنند که این کار (اهمالکاری )را انجام نمی دادند.

– می خواهند تغییر کنند, اما نمی دانند چطور.

– نمی دانند چرا اهمال کاری می کنند.

– درمورد این کار (اهمال کاری) احساس خوبی ندارند.

رهایی از اهمال کاری, دشوار است.

این طور نیست که یک روز صبح از خواب بیدار شوید و بگویید: “فکر می کنم که امروز دوباره اهمال کاری کنم”, بر عکس شما روزتان را با گفتن این جمله آغاز می کنید: “دیگر آن مسیر را نخواهم رفت و آن عادت را تکرار نخواهم کرد”, اما بدون اینکه متوجه شوید خودتان را درگیر آن می بینید.

شاید اهمال کاری آن درنگ کوتاهی باشد که در یک لحظه قصد می کنید کاری انجام دهید, اما دچار تردید شده و کنار می کشید.

شاید تلفن را برمی دارید که با فردی تماس بگیرید, ولی تصمیم تان را عوض کرده و به خودتان می گویید که بعدا با او تماس می گیرم.

یا با این نیت وارد آشپزخانه می شود که ظرف ها را بشویید, ولی ریخت و پاش را می بینید و در نتیجه, آنجا را ترک می کنید تا کار دیگری انجام دهید.

اهمال کاری, زمانی اتفاق می افتد که می خواهید کاری را شروع کنید, به طور مثال, صورت حساب هایتان را بپردازید و ناگهان می بینید که به جای آن دارید کشوی کمدتان را تمیز می کنید.

همچین هنگامی این اتفاق می افتد که قبل از آمادگی برای انجام کاری خیلی وقت صرف می کنید, مثلا قبل از پرداختن به کار اصلی, شروع به مرتب کردن محل کار خود می کنید.

اهمال کاری مثل رانندگی در مسیری است که می خواهید در آن امتداد به مقصد برسید و در لحظه آخر به مسیر دیگری تغییر جهت می دهید.

اهمال کاری قلمرو راحتی ماست, جایی ست که در آن, نهایت آسودگی به ما دست می دهد.

اهمال کاری ما را به چالش وا نمی دارد و در دنیایی که مملو از درخواست هاست, موقتا به ما راحتی می دهد.

اهمال کاری, موقتا به ما اجازه می دهد که باور کنیم هیچ کاری نداریم, برای مدت کوتاهی فهرست کارهایمان را از ذهنمان دور می کند, گویی که از قبل اصلا وجود نداشته!

آرایشی بهداشتی تراست

همین اهمال کاری, یکی از بزرگترین موانع بر سر راه زندگی و موفقیتتان است.

پیشرفتتان را کند می کند و گاهی اوقات شما را به طور کلی از مسیر زندگی خارج می کند.

 

اهمال کاری و بایدها و نبایدها

“باید” یکی از آن کلماتی است که می تواند همه لذت, علاقه یا تمایل موجود حتی در سرگرم کننده ترین تکالیف را از بین ببرد.

“باید” افکار مربوط به تعهد, مسئولیت, وظیفه و الزام را به ذهن می آورد.

اهمال کاران اگر چه معمولا مسئولیت پذیر هستند, اما ذاتا تمایل دارن از کاری که در یکی از این طبقات قرار می گیرد, دوری کنند.

اگر با گفتن این کلمه که “باید” این کار را انجام دهید, تلاش می کنید به خودتان انگیزه بدهید, بدانید که احتمالا کار را بدتر می کنید.

توقف بایدها:

وقتی که می شنوید به خودتان کلمه “باید” را می گویید می گویید یا به آن فکر می کنید, تلاش کنید آن را تغییر دهید.

به دلیل دیگری غیر از این که “باید” این کار را انجام دهید, فکر کنید.

از سایر دلایل برای ترغیب خود برای انجام کاری, استفاده کنید.

به مثالهای زیر توجه کنید:

– من باید اهمال کاری را متوقف کنم.

اگر کمی پیشرفت کنم, احساس بهتری نسبت به خودم پیدا می کنم.

– من باید زمام امور را در دست داشته باشم.

من احساس تسلط را دوست دارم.

– من باید بهترین نمره را بگیرم.

من می خواهم تا جایی که می توانم, این امتحان را خوب بدهم.

اهمالکاری – پایان دادن به بهانه ها

اگر در کاری اهمالکاری می کنید و لازم است که قدمی جدی در جهت انجام آن, بر دارید, لازم است که در ابتدا به بهانه جویی های خود پایان دهید.

برای این منظور می توانید, این ۵ قدم را انجام دهید:

۱- اعتراف کنید که دارید چه کار می کنید. بپذیرید که دارید بهانه جویی می کنید.

۲- با تصمیم گیری برای عمل کردن, کنترل موقعیت را در دست بگیرید.

۳- تکلیف هر چه باشد, به خودتان بگویید که باید انجام شود.

منتظر روزی دیگر شدن, تکلیف را آسان تر نمی کند.

۴- تلاشتان را انجام دهید, حتی اگر کوچک باشد.

۵- به خاطر این موفقیت دور از انتظار به خودتان آفرین بگویید.

اینکه بتوانید برنامه ای برای گام اول ترتیب دهید, احساس بهتری به شما می دهد.

شما اکنون راهبردهایی برای خروج از اهمالکاری دارید, وقت آن رسیده است که بر روی مشکلات زیربنایی اهمالکاری تان کار کنید.

 

ترس یکی از رایج ترین دلایل اهمالکاری

ترس یک هیجان نیرومند و یکی از رایج ترین دلایل اهمال کاری افراد است.

ترس می تواند شکل های مختلفی به خود بگیرد.

ترس از لحاظ هیجانی می تواند در قالب اضطراب, استرس, بی اعتمادی, نگرانی, دستپاچگی, دلشوره, تشویق و حتی بد گمانی احساس شود.

زمانی که بدترین سناریو را در ذهنمان تجسم می کنیم, یا وقتی به این فکر می کنیم که “چه اتفاقی می افتد؟” و یک پیامد بد را تصور می کنیم, در این حالت ترس افکارمان را فرا می گیرد.

ترس خودش را در اعمالمان هم نشان می دهد.

ترس ما را وادار می کند که از افراد سخت گیر و موقعیت های دشوار اجتناب کنیم و هنگامی که پیامد کاری نامعین, خطرناک و ترسناک است, مجبورمان می کند که اهمال کاری کنیم.

ترس ممکن است یی از دلایل شما برای اهمال کاری باشد, اگر:

– ترجیح می دهید, کار سرگرم کننده تری انجام دهید.

– خسته هستید.

– احساس ناامیدی می کنید.

– خیلی نگران هستید که چه اتفاقی خواهد افتاد.

– فکر می کنید که دیگران از شما انتقاد می کنند, طردتان می کنند یا به شما می خندند.

– احساس تنبلی می کنید.

افکاری که منجر به اهمالکاری می شود

اهمالکاری یک فعالیت است و دو عامل منجر به اهمالکاری می شود.

اول, باور شما, مبنی بر این که همین حالا دست به کار شدن, ناخوشایند خواهد بود.

دوم, هیجان شما, یعنی احساساتی که به محض فکر کردن به انجام کاری که ترجیح می دهید آن را انجام ندهید, در درونتان برانگیخته می شوند.

افکار منفی + واکنش هیجانی شما = اهمالکاری

در اینجا برخی از نمونه های افکار رایج و احساسات همراه آن که می توانند منجر به اهمالکاری شما شوند, ارائه شده است.

اگر بتوانید افکار و احساساتی را که به همراه هم در شما اهمالکاری ایجاد می کنند, شناسایی کنید, می توانید راه دیگری را برای مقابله انتخاب کنید.

برای نمونه, اگر بدانید که مشکل واقعی شما این است که مطمئن نیستید, ابتدا کدام کار را انجام دهید, می توانید با نظر خواهی از دیگران, خواندن بروشورها و یا تهیه فهرستی از گزینه ها, مسئله را حل کنید.

“من نمی دانم که چه کار کنم” + اضطراب

“من الان نمی توانم از عهده این کار برآیم” + خستگی

“من متنفرم از اینکه چنین کارهایی را به اجبار انجام دهم” + کلافگی

“این کار داره, خیلی خراب از آب در میاد” + وحشت زدگی

الان حوصله انجام این کار را ندارم

منتظر یک حال و حوصله خوب هستید؟

وقتی اهمال کاران فکر می کنند که زمان درست انجام یک کار را می دانند, در واقع خودشان را گول می زنند.

فرضتان این است که احساسی به سراغ تان خواهد آمد که شما را از نیمکت بلند می کند, تلویزیون را خاموش کرده و اهمال کاری را از روی میز بر می دارد. آن احساس انگیزه است.

مشکل اینجاست که انگیزه اغلب غیر قابل پیش بینی و زودگذر است, انگیزه یک هیجان است, می آید و می رود و شما وقتی به آن نیاز دارید, همیشه نمی توانید روی بودنش حساب کنید.

درست است که زمانی که انگیزه هست, اهمال کاری مسئله ای نیست, ولی گاهی باید حتی هنگامی که انگیزه پایین است, هم دست به کار شد.

حس خوب همیشه لازمه دست به کار شدن نیست.

زمانی که حالتان خوب است, به راحتی می توانید تکلیف سخت را انجام دهید.

از طرفی ممکن است زمانی که حالتان خوب است, نخواهید تکلیف های دشوار را انجام دهید و ترجیح دهید کار دیگری انجام دهید.

پس در واقع نمی توانید برای شروع کارها, به حس و حالتان تکیه کنید.

اغفال نشوید

افکار اهمال کارانه می توانند خیلی گمراه کننده باشند.

این افکار به شما قول می دهند که ادامه پیدا نکنند, مثلا “الان این فیلم را تماشا کن, بعدا می توانی ظرف ها را بشوری”.

آنها شما را متقاعد می کنند که وقت کافی دارید که به همه کارها برسید: “خواندن این ها زیاد طول نمی کشد, همه بعد از ظهر وقت داری که این کار را انجام دهی”.

افکار اهمال کارانه شما را بصورت کاذب تقویت می کنند: تو خیلی سریع هستی, مشکلی نخواهی داشت, به خودت اینقدر سخت نگیر.

این افکار انجام هر کاری را طوری نشان می دهند که آسان بنظر برسد: “تو بعدا هم می توانی به فروشگاه بروی و در هیچ یک از مسیرها, ترافیک یا مانعی که سرعتت را کم کند, وجود ندارد. درواقع شاید اصلا مجبور نباشی که به فروشگاه ها بروی. می توانی با آنچه که در اختیار داری, کارت را انجام دهی”.

این افکار آشنا بنظر می رسد؟ شما هم اغفال شده و هم اغفالگر هستید.

شما می توانید با تلاش, از مسیر اشتباه خارج شده و به این هدف مهم برسید.

حتما به خاطر داشته باشید, اگر شما می توانید خودتان را به اهمال کاری, تاخیر یا اجتناب متقاعد کنید, بنابراین حتما می توانید به عکس این مسئله هم متقاعد کنید.

گول افکار, اغفال کننده را نخورید, صدای اغفال را بشنوید ولی اجازه ندهید شما را گول بزنند.

شما از آنها باهوشترید.

شما می دانید که اهمال کاری درونی, چه زمانی به شما دروغ می گوید, گولتان می زند و به شما قول می دهد که اهمال کاری طولی نمی کشد.

زمانی که افکار اغفال کننده به سراغتان آمد, این پاسخهای منطقی را به اهمال کار, دورنی تان بدهید:

– من اهمال کاری می کنم, این کاری است که انجام می دهم, اما می خواهم تغییر کنم.

– ممکن است بتوانم کمی صبر کنم, اما نمی توانم کارها را رها کنم.

– اگر در انجام آنچه لازم است انجام دهم, تاخیر کنم, نمی توانم آن را به سرانجام برسانم.

– حرکت را آغاز کن, مسیر درست را برو.

 

بهانه جویی را متوقف کنید

بعضی از اهمال کارها, باورهای ناکارآمدی درباره فرا رسیدن, زمان مناسب برای توقف اهمال کاری و شروع به کار دارند.

این عقاید به توجیه اهمال کاری آن ها کمک می کند.

این باورها ناکارآمدند زیرا نه تنها مشکل اهمال کاری را حل نمی کنند, بلکه آنها را بدتر می کنند.

برخی از نمونه های این باورهای ناکارآمد:

– باید حال و حوصله ام خوب باشد.

– الان وقت خوبی نیست.

– الان حوصله اش را ندارم.

– سرفرصت انجام می دهم.

– جای خوبی برای انجام آن نیست.

– وقتی کاری را شروع می کنم که درگیر آن شوم.

آیا این باورها برایتان آشنا بنظر نمی رسد؟ این ها نمونه های بسیار رایجی در بین اهمال کاران است.

این باورها بیشتر برپایه احساسات هستند, نه واقعیت.

هیچ زمان ایده آلی برای شروع برنامه هایی مثل بایگانی کردن مالیات, نوشتن یک مقاله در طول ترم یا تمیز کردن آشپزخانه وجود ندارد.

نیاز نیست برای انجام کاری حتما احساس آمادگی کنید, بدن و ذهن شما حتی وقتی که زمان بنظر شما ایده آل نیست, کار می کنند.

کتاب راهنمای درمان اهمال کاری

مونیکا رامیرز باسکو

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *