تاریخ و فرازمینی ها – اسرار پنهان مانده از موجودات فرازمینی

انسان های پیشین و راز تماشای اسمان

اطلاعات بسیار اسرار امیز چگونه در اختیار انسان های ماقبل تاریخ بوده است؟

کاتالوگهای آسمانی بابلی مجموعه جالبی از اطلاعات است ، که با استفاده از معادلات دقیق ریاضی و درباره فاصله بین کرات و داده های دیگریست که یک تمدن باستانی در واقع نباید از اونها با خبر بوده باشه این موضوع واقعاً سوالی رو بر می انگیزه که اونها چطور این اطلاعات رو به دست آورده اند؟

آیا ممکنه که این اطلاعات به وسیله فرازمینی هایی به اونها داده شده که به عنوان “الهه” شناخته می شدند؟

همچون بسیاری از تمدنهای دیگر ، بابلیان نیز “اوریون” را به هر دو عنوان “صورت فلکی” و “موجودیتی متعالی” می شناختند.

در آثار مکتوب این قوم ، از “اوریون” به عنوان “شبان وفادار آسمان”و خدایگان برتر “قلمرو بهشت ” نام برده شده است .

آیا ممکن است که این آثار بتوانند شواهد بیشتری از ارتباط انسان نخستین را با موجوداتی فرازمینی به ما ارائه دهند؟

صورت فلکی “اوریون” را به عنوان “سیپازی انا ” نامگذاری کرده بودند که به معنی : “شبانِ آنو” ، است

ما معمولاً این لقب را به “صورتِ شبانِ آسمان” معنی می کنیم.چون “آنو” در واقع خدای آسمان محسوب می شده

وقتی جلوتر می ریم ، به یک تمثال قدیمی تری از “اوریون” می رسیم که شبیه یک پرنده است که به عنوان پیام آور شناخته می شده .

تصویر پرنده که روی سنگ وجود داره ، پشت سر تصویر “شبان” قرار گرفته.

مفهوم موقعیتش در این کنده کاری می تونه به این معنا باشه که او پیامهایی رو بین زمین و “اوریون” مبادله می کرده و سوال اصلی این هست که اصلاً چطور این کار رو انجام می داده؟

آیا همه این ماجرا فقط یک مفهوم سمبلیک داشته؟

آیا ممکنه چیزی که ما در اینجا داریم یک توصیف ابتدایی از نوعی وسیله ارتباط کیهانی بوده باشه؟

آیا کاتالوگ آسمانی بابلی در واقع سند بالقوه یک ایستگاه فرازمینیست که به دور زمین در گردش بوده؟ و ساکنان اون هم فرازمینی های اهل “اوریون” بوده اند؟

آیا ممکن است که خدایان بابلی در واقع پیام آورانی فرازمینی از “اوریون” بوده باشند؟

خدایان بابلی

در اینصورت ، آیا ممکن است که این میهمانان فرازمینی خالق انسان در این کمان حاصلخیز بوده اند که تاریخ بشر بیش از ۵,۰۰۰ سال پیش از همانجا آغاز شده است؟

بابلیها یک سنت بسیار محکم درباره منشاء بشر دارند که به صورت متنوعی قابل مشاهده است

اما اصول اولیه این سنت، که شما در میان قوم بابلی می بینید ، این است که خدایان تمایل زیادی به خواب و خوراک داشته اند و از کشت و کار و تهیه غذا خسته شده بودند.

بنابراین تعدادی موجود کم ارزش تر یعنی انسان رو به وجود آورده اند تا برای اونها کشاورزی و کارهای دیگری را انجام بده.

در آستانه طلوع تمدنِ “میان رودان [بین ” النهرین ” =] این منطقه یکی از اولین نقاطیست که غریبه های باستانی از راه رسیده اند تا بذر تمدن را در این سیاره بارور کنند.

تمدنی که خودش، باعث به وجود آمدن تمدن “سومر” و “بابل” شده .

تمدن سومر

پدید امدن تمدن سومر ایا ارتباط با موجودات فرازمینی دارد؟

اگر به خط سومری، خط مصری حکایات مایاها و به همه این تمدنها توجه کنید ، آنچه میابید، همان داستانیست که به شکلهای مختلف و به زبانهای گوناگونی بیان شده.

حکایت کسانی که از آسمان آمده اند و تمدن بشری را پایه گذاری کرده اند آیا ریشه اصلی حکایات بابلی یافت شده در مهد تمدن.

شاهد نهایی ارتباط الهی ما با صورت فلکی “اوریون” است؟

در اینصورت، آیا دلیل معینی وجود دارد که ستاره های کمربند اوریون در بالای ناف این صورت فلکی واقع شده اند؟ …

کمربند اوریون و نحوه اتصال انها به یکدیگر

نقطه ای سمبلیک از بدن این صورت فلکی ، که مربوط به خاستگاه انسان است ! همانگونه که نظریه پردازان فضانوردان باستانی به آن معتقدند؟

بسیاری از فرهنگهای باستانی ، کمربند “اوریون” را به عنوان معبر حیات می شناسند مایاها، مصریها و همه این فرهنگهای گوناگون ، ظاهراً آغاز حیات و پایان حیات را در ارتباط با کمربند “اوریون” میدانند.

آیا این، گونه ای از تولید حیات بوده است که که اینجا در زمین به وقوع پیوسته و با صورت فلکی “اوریون” مربوط بوده؟

به نظر می رسه که مردم باستان به نوعی خبر داشته اند که “اوریون” در قلب کهکشان ما واقع شده. من فکر می کنم که سوال بعدی باید این باشه که آیا ممکنه که این گاهواره پیدایش ستاره ها به ما این امکان رو بده تا بتونیم با موجودات هوشمند دیگری در جایی از کیهان ارتباط برقرار کنیم ؟

با توجه به آنکه سحابی “اوریون” زادگاه ستارگان محسوب می شود آیا ممکن است که ستاره های کمربند “اوریون”، دقیقاً نشان دهنده مکانی در کهکشان باشند که حیات زمینی از آنجا ناشی شده است؟
و چنانچه طبق باور برخی از تمدنهای باستانی ، ما از “اوریون” آمده ایم .

آیا ممکن است که راهی برای دعوت آفریننده های غیر زمینی ما به بازگشت دوباره، وجود داشته باشد؟ پاسخ نظریه پردازان فضانوردان باستانی به این سوال مثبت است

آنها به شواهدی در یک همترازی با ستارگان “اوریون” واقع در جنوب غرب امریکا اشاره می کنند .

“تپه سیاه”، شمال شرق آریزونا سرخپوستان بومی قبیله “هوپی ” بیش از هزار سال است که این قله های فلات “کالورادو” را ماوای خود میدانند

زمینهای آنها در منتهی الیه صحرای آریزونا بالغ بر ۱٫۵ میلیون هکتار را در بر گرفته است که شامل ۱۲ روستا می باشد .

نظریه پردازان فضانوردان باستانی سالهاست که این سایتهای اسرار آمیز را مورد مطالعه خود قرار داده  و شواهد بیشماری از تماسهای فرازمینی در دوران باستان را کشف کرده اند .

بر اساس این جستجو ها، زمینهای “هوپی”ها و افسانه های این قبیله هر دو، حول محور “اوریون” شکل گرفته اند “هوپی”ها در سرتاسر جنوب غرب پراکنده شده اند.

آنها بعد از ساخت یک سری روستا و ترک کردن این دهکده ها در این سه تپه اصلی در شمال اریزونا ساکن شدند این تپه ها را تپه اول، دوم و سوم می نامند.

تپه های “هوپی”، به فرم کمربند “اوریون” هستند و گفته شده که “هوپی”ها دقیقاً به همین دلیل به اینجا آمده اند ما میدونیم که “هوپی”ها علاقه زیادی به کمربند “اوریون” دارند .

هوپی ها حیات فرازمینی

 

اینجا برای اونها مرکز جهانه اونها میگن که اینجا نقطه ایست که میشه در اون، با خدایان ارتباط برقرار کرد .بر اساس نظر برخی از محققین این سه تپه نه تنها معرف ستاره های کمربند “اوریون” هستند بلکه با اتصال نقاط سکونت “هوپی”ها در جنوب غرب امریکا ، نموداری حاصل می گردد که ، معرف کُلیت صورت فلکی “اوریون” است.

تک تک ستاره های اصلی این صورت فلکی … با یکی از این سایتهای مخروبه یا دهکده هایی که “هوپی”ها در حال حاضر ساکن آن هستند، منطبقند.

مثلاً ، شانه راست “اوریون” دهکده ایست به نام “ووپاتکی” درست در شمال مرز آریزونا.

این منطقه در حدود ۱,۱۲۰ پس از میلاد بنا شده در حدود یک قرن مسکونی بوده و بعد هم متروکه شده نقطه دیگری به نام خرابه های “هومولُوی” وجود داره که در “وینزلوی” آریزوناست “و با شانه راست “اوریون و ستاره جوزا (الفا) منطبق هست .

“هوپی”ها در منطقه شمال این تپه ها هم ساکن شدند که این منطقه با ستاره جبار (بتا) منطبق است .

ادامه دارد…