تصمیم گیری چند معیاره [MCDM] چیست + انواع

بزرگترین تصمیم‌گیری زندگی

تصمیم گیری

تصمیم‌ها اهمیت فراوانی در زندگی بشر دارند. اگر یاد نگیریم به شیوه درستی، تصمیم‌گیری کنیم، تبعات تصمیم نادرست خود را در زندگی‌ما خواهیم دید.

اما برای یک تصمیم‌گیری خوب، اصولی و همه‌جانبه باید چکار کنیم؟! آیا راهی هست تا به کمک آن، تصمیم‌های بهتری بگیریم؟! خوشبختانه پاسخ به این سؤال مثبت است و در ادامه به بررسی ساده‌ای از موضوع تصمیم گیری چند معیاره می‌پردازیم که می‌تواند مشکل تصمیم‌گیری را برای ما حل کند.

پس اگر شما نیز با مسئله تصمیم گیری در زندگی‌تان به چالش خورده‌اید، با ما همراه باشید تا با هم این مهم را بررسی کنیم.

تصمیم‌گیری چیست و چرا اهمیت دارد؟

تصمیم‌گیری فرآیندی است که براساس قضاوت، مقایسه و تجزیه و تحلیل صورت می‌گیرد. به‌طوری که ما در پی یک سری بررسی‌ها، چیزی را انتخاب می‌کنیم. این انتخاب می‌تواند برای خرید یک لباس یا حتی برای انتخاب یک شغل باشد.

بنابراین تصمیم‌ها می‌توانند کوچک، متوسط یا بزرگ باشند. شاید انتخاب یک کفش، ساعت مچی، مقصد سفر یا گوش دادن به یک آهنگ، چندان سخت نباشد، اما انتخاب‌های بزرگی مانند انتخاب شریک زندگی، انتخاب یک پروژه بزرگ برای انجام یا انتخاب خانه و ماشین برای خرید، کار سختی باشد.

البته هرکس بسته به یک سری معیار خاص، اقدام به تصمیم‌گیری می‌کند. اما یک شیوه تصمیم‌گیری وجود دارد که خود دارای مجموعه‌ای از معیارها برای تصمیم‌گیری است. در ادامه، این تصمیم گیری چند معیاره را بررسی خواهیم کرد.

 

تصمیم گیری چند معیاره چیست؟

تصمیم گیری چند معیاره یا «MCDM» روشی است که وقتی برای انتخاب، با چندین معیار مختلف روبه رو هستید، به شما کمک می‌کند تا بهترین آن‌ها را انتخاب کنید. MCDM مخفف عبارت «Multiple Criteria Decision Making » به معنی «ایجاد تصمیم براساس معیارهای چندگانه» است که به صورت کلی به آن «تصمیم گیری چند معیاره» گفته می‌شود.

این تصمیم گیری چند معیاره، در تمام جنبه‌های زندگی، به ‌خصوص در موضوعات صنعتی، ملی و تجاری بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به‌طوری که از این شیوه بیشتر در تصمیمات منطقی بزرگ که گروهی از معیارها را در بر می‌گیرد، استفاده می‌شود.

برای مثال، وقتی یک سازمان بخواهد ارزش سهام خود در بازار را افزایش داده و همزمان با آن هزینه‌های تولید را کاهش داده و همچنین وجهه خود در جامعه را نیز به تثبیت برساند، با یک مجموعه از فاکتورها سر و کار دارد که پس از بررسی و ادغام آن‌هاست که می‌تواند استراتژی نهایی خود را اعلام کند.

در چنین موقعیت‌هایی، بهترین کار استفاده از اصول تصمیم گیری چند معیاره است که می‌تواند هر معیار را به‌صورت جداگانه تحلیل کرده و نتیجه این معادله پیچیده را برای سازمان‌ها ایجاد کند.

ویژگی‌های تصمیم گیری چند معیاره یا MCDM چیست؟

قطعاً ویژگی‌های بسیاری را می‌توان برای یک شیوه تصمیم گیری چند معیاره، چند جانبه و جامع بیان کرد. اما اگر بخواهیم از بین تمام ویژگی‌های این شیوه، مهم‌ترین آن‌ها را عنوان کنیم، این ویژگی‌های مهم به قرار زیر خواهند بود:

در تصمیم گیری چند معیاره، به‌جای سنجش بهینگی با یک معیار، از چندین معیار مختلف استفاده می‌شود تا بعدها هیچ زیان یا پشیمانی در مورد سایر معیارها وجود نداشته باشد.

روش MCDM، انتخاب بهترین راه‌حل و گرفتن بهترین تصمیم در بین گزینه‌های متعدد که حتی گاهی با هم در تضاد هستند را فراهم می‌کند.

این شیوه تصمیم‌گیری، امکان انتخاب در بین یک هدف یا چندین هدف برای یک تصمیم گیرنده یا چندین تصمیم گیرنده را فراهم می‌کند.

براساس این ویژگی‌ها، تصمیم‌ گیری چند معیاره، کاربردهای متنوعی پیدا کرده و در تمام جهان از آن استفاده می‌شود. اما این روش، انواع مختلفی دارد که در ادامه انواع آن را نیز معرفی خواهیم کرد تا اگر شما نیز با موقعیت بزرگ و پیچیده‌ای روبه‌رو هستید، تصمیم درستی را در رابطه با آن اتخاذ کنید.

انواع تصمیم گیری چند معیاره، کدامند؟

تصمیم گیری چند معیاره یا MCDM به‌صورت کلی دارای دو مدل تصمیم‌گیری به قرار زیر است:

تشخیص تصمیم گیری درست

تصمیم‌گیری چند هدفه «MODM»

این مدل از تصمیم‌گیری، بیشتر برای طراحی در موقعیت‌های تصمیمی پیوسته مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این مدل، همانگونه که از نامش هم پیداست، چندین هدف به صورت همزمان مورد توجه قرار می‌گیرند.

برای مثال، اگر تصمیم به خرید یک ماشین با قیمت کم، بازدهی بالا و دارای بیمه طولانی‌مدت گرفته‌اید، یعنی چند هدف را با هم در نظر دارید تا در نهایت تصمیم‌گیری کنید. البته این مفهوم معمولاً برای انتخاب چند هدف سازمانی و رسمی در موقعیت‌هایی فراتر از انتخاب ماشین، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تصمیم‌گیری چند شاخصه «MADM»

این مدل از تصمیم‌‌گیری نیز بیشتر برای انتخاب بهترین گزینه در موقعیت‌های تصمیمی غیرپیوسته مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نوع از تصمیم‌گیری که چندین شاخصه مختلف را مورد بررسی قرار می‌دهد، خود به دو مدل «جبرانی» و «غیر جبرانی» تقسیم می‌شود که آن‌ها نیز زیرمجوعه‌های دیگری دارند. از جمله روش‌های زیرمجموعه جبرانی تصمیم‌گیری چند شاخصه‌ای می‌توان نمونه‌های زیر را نام برد:

روش «AHP»

روش AHP مخفف عبارت «Analytical Hierarchy process» به معنی «روش تحلیل سلسله‌مراتبی» است. این سیستم از یک ساختار منظم و مراتبی برای انتخاب و بررسی بهترین معیار استفاده می‌کند.

روش «ANP»

روش ANP مخفف عبارت «Analytical Network Process» به معنی «روش تحلیل شبکه‌ای» است. زمانی که گزینه‌های مورد بررسی در روش قبل، به صورت پیوسته‌ای با هم در ارتباط باشند و گزینه‌های سطح پایین بر سطح بالایی‌ها تأثیر بگذارند، به‌جای روش AHP از روش ANP استفاده می‌شود.

روش «Vikor»

روش ویکور به رتبه‌بندی و اولویت‌بندی اختصاص دارد. در واقع به کمک این روش می‌توان از بین گزینه‌های موجود، نزدیک‌ترین گزینه به گزینه‌ی ایده‌آل نهایی را پیدا کرده و آن را انتخاب کرد. به عبارت دیگر می‌توان ویکور را برای اندازه‌گیری بهترین حالت و بدترین حالت نیز در نظر گرفت.

روش «TOPSIS»

در روش تاپسیس که یکی دیگر از روش‌های تصمیم گیری چند معیاره شاخصه‌ای جبرانی است، دو گزینه «ایده‌آل‌های مثبت» و «ایده‌آل‌های منفی» ایجاد شده و براساس نزدیک‌ترین پاسخ به ایده‌آل نهایی و دورترین پاسخ از ایده‌آل منفی، عمل می‌کند.

با توجه به روش‌های متنوع شیوه تصمیم گیری چند معیاره، باید تمام زوایای موضوع خود را بررسی کنید تا در نهایت بتوانید کاربردی‌ترین شیوه را برای اخذ تصمیم‌گیری خود به کار بگیرید.

روش‌های دیگری نیز در این زیرمجموعه قرار دارند که نسبت به نمونه‌های عنوان شده کاربرد کمتری دارند. به طور کلی، روش‌های جبرانی به روش‌های گفته می‌شود که در آن ضعف یک معیار، توسط دیگر معیارها پوشش داده شده و قابلیت جبرانی دارد.

اما در روش‌های غیرجبرانی، مبادله بین گزینه‌ها مجاز نیست و ضعف یک گزینه، نمی‌تواند توسط سایر گزینه‌ها برطرف شود. از جمله روش‌های غیرجبرانی شاخصه‌ای چند معیاره نیز می‌توان روش‌های «تسلط»، «حذف»، «رضایت‌بخش» و …. را نام برد.

 

سخن پایانی

با توجه به انواع روش های تصمیم گیری که عنوان کردیم، می‌توان نتیجه گرفت که بکارگیری این روش‌های برای مسائل روزمره کاربرد ندارد، بلکه صرفاً برای موقعیت‌های بزرگ و حرفه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند که در نهایت به توسعه فردی نیز منجر می شود. شاید همینطور باشد، اما قطعاً‌ می‌توان از نمونه‌هایی از آن که با گزینه‌های ما تطابق دارد، برای مسائل دیگر نیز بهره برد.

بهرحال مثال برای تصمیم گیری چند معیاره در سطح صنعتی بسیار است و بیشتر هم در این زمینه‌ها از آن استفاده می‌شود. اما با توجه به اثربخشی این روش، می‌توان نتیجه گرفت که در آینده برای هر گونه مسئله‌ای می‌توان آن را به کار گرفت. بهرحال باید گزینه‌های شما با معیارهای روش‌های مختلف زیرمجموعه چندمعیاری جور باشد، تا بتوانید جاگذاری‌های لازم را انجام داده و یک خروجی مناسب دریافت کنید.

منبع:drways

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *