خلقت جن و فریب خوردن انسان از شیطان

 خلقت جن و فریب خوردن انسان از شیطان؛

به نام خداوند بخشنده و مهربان

[ انسان را خدا از  َصلصال خشک مانند گل کوزه گران آفرید و جنیان را از رخشنده ی شعله ی آتش خلق کرد. الا ای جن و انس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می کنید؟] الرحمن ۱۴-۱۶

[و همانا ما انسان را از گل و لای سالخورده ی تغییر یافته خلق کردیم و طایفه ی دیوان را پیش از آن از آنش گدازنده خلق کرده بودیم. ]حجر ۲۶

اجنه نه از آتش بلکه از گرمای شعله ی آتش خلق شده اند.برای همین وزن ندارند و موجودات فیزیکی نیستند.ما انسانها بدن فیزیکی سخت داریم در حالیکه اجنه بدنی قابل انعطاف و  سبک دارند.

اجنه بسیار پیشتر از خلقت آدم خلق شده بودند و شیطان که بسیار مقرب درگاه خدا بود هزاران سال را به عبادت خدا پرداخته بود تا اینکه پس از سرپیچی از فرمان خدا و سجده نکردن بر آدم از آنجا برای همیشه طرد شد.درد و رنجی که شیطان از دور شدن از دربار خدا می کشید سبب حسادتش به آدم و حوا شد. چرا آنها که تازه خلق شده اند در باغ عدن زندگی ابدی دارند و لذت می برند در حالی که من پس از هزاران سال عبادت و عشق و علاقه به خدا محکوم به جهنم هستم؟ حسادت  و غرور سبب شد که شیطان همه چیزش را از دست بدهد و در صدد آن برآمد که آدم را نیز از  بهشتی که خودش از آن محروم شده بود-بیرون بیاورد.

1417978769564

[یاد آور باش زمانی را که به فرشتگان فرمودیم به آدم تعظیم کنید.همه اطاعت کردند به جز ابلیس که از نوع جن بود و از فرمان آفریدگارش سرپیچی کرد…] کهف ۵۰

[آنگاه شیطان آدم و حدا هر دو را فریب داد تا زشتیهای آنان پدیدار شود و به دروغ گفت :خدا شما را از این از درخت نهی کرد برای اینکه مبادا در بهشت دو پادشاه شوید یا عمر جاوید یابید.]اعراف۲۰

[و چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنند همه سجده کردند مگر شیطان که ابا و تکبر ورزید و از فرقه ی کافران گردند.] بقره ۳۴

[شیطان گفت که چون تو مرا گمراه کردی من نیز بندگانت را از راه درست که آیین توست گمراه گردانم.] اعراف ۱۶

اما اینها همه در کتاب حق ازلی از پیش نوشته شده بود و زمانیکه خداوند به شیطان مهلت داد تا انسانها را فریب دهد-این برنامه قرار بود که به بهترین صورت انجام شود…انسان نه تنها فریب شیطان را خورد بلکه از هوای نفس خود نیز پیروی کرد و به سبب نا فرمانی به زمین آورده شد.جایی که باید دوره ای کوتاه را به صورت آموزشی و یادگیری بگذراند و چنانچه دروس خود را یاد گرفت دوباره به جایی که از آن آمده برگردد.در مقابل شیطان- انسان به سلاحهای فراوانی مجهز شده است…هزاران هزار پیامبر و هدایت کننده با دستورات کامل از جانب خدا به انسان یاد آوری میکنند که باید روزی از این زمین خارج شود و نباید به آن دل ببندد…یادآوری می کنند که خالق خود را بپرستند و دوباره فریب شیطان را نخورند.در این شرایط کسانی که جهنم را با اعمال خود می خرند به همان جا وارد می شوند و ستمی به آنها نشده است.

[پس شیطان آدم و حوا را به لغزش افکند تا از ان درخت خوردند و بدین عصیان آنان را از مقام بیرون آورد…

پس گفتیم از بهشت فرود آیید که برخی از شما برخی را دشمنید و شما را تا روز مرگ زمین آرامگاهتان خواهد بود.]بقره ۳۶

[گفتیم همه از بهشت فرود آیید تا آنگاه که از جانب من  راهنمایی برای شما آید…]بقره ۳۸

همزیستی انسان و جن؛

بر طبق قرآن و همچنین تمام کتب باستانی ملل مختلف انسان و جن برای دوره ای طولانی با هم همزیستی داشتند به این معنی که یکدیگر را می دیدند و در بسیاری موارد ازدواجهایی بین آنها صورت گرفت که منجر به تولید نسلهای عجیب با ویژگیهای خاص شد.آثار این نوع موجودات دورگه ی جن و انس در اسطوره ها و متون ژاپن – یونان – ایران – مصر – آمریکای لاتین – اسکاتلند و کشورهای اروپایی- چین به میزان خیلی زیاد و هندوستان فوق العاده زیاد وجود دارد.سحر و جادو اولین بار از عالم غیب و توسط موجوداتی از عالم غیب به زمین راه یافت.اگر چه زمان دقیق آن معلوم نیست اما داستان هاروت و ماروت بسیار اطلاعات با ارزشی می دهد.هاروت و ماروت دو فرشته بودند که به دستور خداوند و برای دلایلی چون آزمایش انسانها به زمین آمدند و سحر و جادو به مردم آموختند.اما مسئله این بود که پیش از آموختن هر سحری به آن انسان هشدار می دادند که آنچه ما یاد می دهیم جادو و خطرناک است و اگر آن را یاد بگیری گناه است و این جادو کاربرد خوب ندارد و به جهنم می روی.بسیاری از انسانها با وجود این اخطارها سحر و جادو را یاد گرفتند…برخی از اسطوره ها می گویند که هاروت و ماروت هر کس را که جادو را می آموخت می کشتند و بر سر هویت هاروت و ماروت هم بحثهای زیادی است.

گروهی از اهل کتاب کتاب خدا را پشت سر انداختند گویی از آن چیزی نمی دانند و پیروی کردند سخنانی را که دیو و شیاطین در ملک سلیمان می خواندند و هرگز سلیمان به خدا کافر نگشت لیکن همه ی دیوان کافر شدند و  سحر به مردم می آموختند  و آنچه را به دوفرشته ی هاروت و ماروت در بابل نازل شده یاد می دادند و آن دو فرشته  به هیچ کس چیزی نمی آموختند مگر آنکه به او می گفتند که کار ما فتنه و امتحان است مبادا که کافر شوی …] بقره ۱۰۲

هزاران سال بعد از آن همچنان اجنه آنچه را که هاروت و ماروت به زمین آورده بودند به انسانها یاد می دادند و از آن برای اذیت و آزار استفاده می کردند زیرا اجنه مثل ما عمر نمی کنند و عمر متوسطشان ۵۰۰۰ سال و یا بیشتر است و بنابراین در زمان هاروت و ماروت زنده بودند و جادو ها را حفظ کرده بودند. اما با این ال اجنه قدرت آزار بنده های خوب و صالح را نداشته و ندارند.

[… و دیوان به مردم چیزی که میان زن و شوهر جدائی افکند می آموختند  و زیان نمی رساندندبه کسی مگر اینکه خدا بخواهد و چیزی می آموختند که به خلق زیان می رسانید و سود نمی بخشید.]بقره ۱۰۲

همزیستی انسان و جن با تولد حضرت محمد پایان پذیرفت به این شکل که اجنه و انسان بر هم مرئی نبودند و همچنین اجنه- بسیاری از قدرتهایشان را از دست دادند.

[و ما (جنیان) پیش از این در کمین شنیدن اسرار وحی می نشستیم  اما اینک هر که اسرار الهی سخنی خواهد شنید تیر شهاب در کمین اوست.]۹

به این صورت  ورود به بسیاری از بخشهای آسمانها و ورود و خروج به بارگاه فرشتگان بر آنها ممنوع شد.دیگر اجنه اجازه نداشتند به هر کجای آسمان که خواستند پرواز کنند(منظور آسمان آبی نیست.) و شنیدن سخنان فرشتگان و وحی بر آنها ممنوع شد.همواره لشکری از فرشتگان با سلاحهای آتشین و بی نظیر خود در حال نگهبانی از اسمانها هستند و هر جنی که وارد آن شود را با تیر و شهاب بیرون می رانند.

 و جنیان گفتند  پیش از این ما به آسمان بر می شدیم اما حالا آنجا پر از فرشته ی نگهبان با قدرت و تیر و شهاب آتشبار فراوان  است.]۸

خدا بر شما شراره های آتش و مس گداخته فرود آورد تا هیچ نصرت و نجاتی نیابید] الرحمن۳۵

دیوار بین انسانها و جنیان؛

در اصطلاح گفته می شود  که تولد حضرت محمد سبب جدا شدن جن و انس از هم شد. اما واقعا چه اتفاقی افتاد ؟

در اصل دیواره ای بین دو دنیای جن و انس کشیده شد.به عبارت علمی تر انسانها در بعد متفاوتی از ماده قرار گرفتند.بعدی که اجنه اجازه ی داخل شدن ندارند .به این ترتیب دوره ی همزیستی هزاران ساله به پایان رسید که آنهم دلایل خاص خودش را دارد.

قدرت اجنه؛

اجنه دارای قدرتهای فراوانی هستند اما هر جن دارای قدرت خاصی است.مثلا برخی اجنه قدرتهایی مانند باد و رعد و برق را کنترل می کنند .به این معنی که می توانند از آن نیروها استفاده کنند . همه ی اجنه قدرت پرواز کردن ندارند و بیشتر انواع جن نوع بی آزار و ضعیف هستند.

اجنه هیچ وقت توانایی آزار رساندن به نوع انسان را نداشته اند زیرا این برخلاف عدالت الهی است و هیچ جنی قدرت آزار هیچ انسانی را ندارد مگر آنکه آن انسان بسیار ضعیف النفس بوده و خودش خواستار ارتباط با اجنه باشد..که در مورد آن در بحث جادو صحبت کردیم.

[ای گروه جن و انس اگر می توانید در اطراف زمین و آسمانها بر شوید و بیرون روید ولی هرگز خارج از ملک و سلطنت خدا نخواهید شد مگر به نافرمانی ( در برخی ترجمه ها آمده است ؛ مگر به پادشاهی؛ که کهنی آن هنوز قطعا مشخص نشده است.) ] الرحمن ۳۳

برخی انسانها برای به دست آوردن قدرتهای بیشتر و خارق العاده دست به دامن اجنه می شوند . اجنه ای که در این راه به انسان کمک می کنند همیشه اجنه ی کافر و گناهکار هستند.

این کاری بسیار بد و قبیح است اما انسانهای زیادی به آن دست می زنند که جایگاهشان در آتش دوزخ خواهد بود.

[ خداوند گوید شما هم در آن (جهنم) وارد شوید ای گروه جن و انس…]اعراف ۳۸

[کافران در میان طوایف بسیاری از جن و انس که پیش از این به کفر مردند هستند که وعده عذاب بر آنها حتمی است…]احقاف ۱۸

با احضار جن و انجام مراسم جادوگری و قربانی و اعمال کثیف جنهای بد به انسان کمک می کنند تا مثلا کسی را یا کسانی را طلسم کند و این کار انرژی منفی و کینه ی بسیاری احتیاج دارد.

[و همانا مردانی که از نوع بشر به مردانی از نوع جن پناه می برند بر غرور و جهل خود سخت می افزودند.] جن ۹

از دیگر قدرتهای اجنه از گذشته این بوده است که پیام وحی خدا را تغییر دهند! به این معنی که وقتی فرشته وحی را برای هر پیامبری می آورده است – شیاطین که نمی خواستند انسان هدایت شود-پیام را تغییراتی داده و به گوش پیامبران می رساندند.پیامبران اگر چه قدرتمند بوده اند اما قدرتشان فقط در شنیدن وحی خلاصه می شده است و علم غیب نداشته اند.

اما خداوند پیش از آنکه پیام به پیامبر برسد آن را دوباره به حالت اول بر می گردانده  است و حیله ی شیاطین را خنثی می کرده است.

[ و ما پیش از تو هیچ پیغمبری نفرستادیم جز آنکه چون آیاتی برای هدایت خلق تلاوت کرد – شیطان در آیات الهی القاء دسیسه کرده آنگاه خدا آنچه شیطان القاء کرده محو و نابود می سازد و آیات خود را محکم و استوار می گرداند…]حج ۵۲

اما شیاطین دست بردار نیستند و هر وقت که کسی آیات قرآن را می خواند شیاطین تلاش می کنند تا شک و تردید در دل خواننده ایجاد کنند …آنها معنی واژه های قرآن را به چشم انسانهای ضعیف و نا آگاه عوض می کنند و این آزمایشی است برای انسانها تا معلوم شود که چقدر ایمان دارند و چقدر عقل دارند.

[تا خدا به آن القائات شیطانی کسانی را که دلهایشان مبتلا مبتلا به مرض کفر و قساوت قلب است بیازماید…ّ]حج ۵۳

سلیمان نبی ؛

دوران پادشاهی سلیمان نبی یکی از عظیم ترین و بی نظیر ترین دوران بشر روی کره زمین است.در این دوره تمام موجودات پادشاهی او با یکدیگر در صلح و صفا زندگی می کردند و تمام اجنه ی بد و خطرنک به دست او به زنجیر کشیده شدند و برای او کارهای خارق العاده می کردند.

[و نیز برخی از دیوان را مسخر سلیمان کردیم که به دریا غواصی کنند و یا به کارهای دیگر در دستگاه او بپردازند و ما نگهبان دیوان برای حفظ ملک سلیمان بودیم.]انبیاء ۸۲

[…و ما هم دیو و شیاطین مسخر سلیمان کردیم که بناها می ساختند و از دریا جواهرات می آوردند و دیگر از شیاطین را به دست او به غل و زنجیر کشیدیم.]ص ۳۷ و ۳۸

همانند این در دوران پادشاهی جمشید جم پادشاه اسطوره ای ایران باستان  وجود دارد که در حقیقت بنای سال نوی ایرانی را گذاشت.پس از آنکه جمشید قدرتش سراسر زمین را فرا گرفت و همه ی مردم در دوستی و خوشی زندگی می کردند – جمشید تصمیم گرفت که آسمانها را تسخیر کند و برای این منظور تعدادی از اجنه ای را که به بند کشیده بود به تختی بست و به آنها امر کرد که او را به آسمانها ببرند.جمشید به آسمان پرواز کرد . مردم از دیدن تخت پرنده ی او که مثل آفتاب می درخشید آن روز را روز نو نامیدند و جشن نوروز را به پا کردند.

پس از جمشید پادشاه دیگری به نام کی کاووس چنین کاری را تکرار می کند به این معنی که قدرت شکست دادن اجنه را داشته است و در تمام طول شاهنامه پهلوانان ایرانی را در حال جنگ و کشتن دیوان بد می بینیم که مشهورترین آنها همان رستم است.

در اسطوره های ژاپن و چین نیز قصه های همانندی وجود دارد از جمله دو رگه ای از انسان و جن به نام اینو یاشا که با شمشیر اسرارآمیزش دیوان بد صفت را می کشد.

آیا جن زدگی حقیقت دارد؟

جن زدگی در گذشته هم بسیار کم اتفاق می افتاده چه برسد به حالا. جن هیچ قدرتی بر انسان ندارد مگر اینکه انسان:

۱-خودش را به جن پیشکش کند و از جن بخواهد که وارد بدنش شود .

۲-بسیار ضعیف النفس باشد و به راحتی فریب وسوسه های شیاطین را بخورد.

اما جن زدگی به آن شکلی که انسان را کامل از خود بی خود کند و او را به تسخیر خود در آورد اصلا وجود ندارد و مال  فیلمهاست!هر لغزشی که انسان می کند و منجر به گناه و آزار دیگران می شود در نتیجه ی یک نوع جن زدگی از نوع بسیار خفیف است که به اختیار خود انسان انجام می شود و هیچ جنبه ی اجباری ندارد.

بسیاری از انواع پیچیده ی بیماریهای روحی و روانی نیز به راحتی با جن زدگی اشتباه می شوند حتی در دنیای مدرن امروز و این تا حدود زیادی به تلقین و باورهای شخص بستگی دارد.

اینترنت  و ماهواره و تلویزیون امروزه با راههای فراوانی که برای گناه کردن پیش روی انسانها می گذارند از هر جنی خطرناک ترند. شیاطین وسوسه گر فقط از نوع اجنه نیستند و باید مراقب همه ی انواع شیاطین بود. انسانهایی که معتاد به مواد مخدر و الکل هستند به نوعی جن زده هستند زیرا به طور کامل روح و جسم خود را به دیگری سپرده اند و قادر به تفکر نیستند.

اجنه و پیامبر اسلام ؛

پس از تولد حضرت محمد اجنه به بشر نا مرئی شدند و خود حضرت هم قادر به دیدن آنها نبود… به جز شاید در چند مورد که ان هم به اذن خدا بوده و حضرت قدرتی و دخالتی در آن نداشتند.

[بگو مرا وحی کرده اند که گروهی از جنیان آیاتی از قرآن را استماع کرده اند و پس از شنییدن گفته اند که ما از قرآن آیات عجیبی می شنویم.این قرآن خلق را به راه خیر هدایت می کند بدین سبب ما به آن ایمان آورده و هرگز به خدای خود مشرک نخواهیم شد] جن ۲

در این آیه کاملا واضح است که خود حضرت محمدع آگاهی از این نداشته که گروهی از جنیان قرآن خواندن او را شنیده بودند و خداوند او را با وحی آگاه می کند.

[و چون آن بنده ی خاص بلند شد(برای نماز) جنیان گرد او ازدحام کردند و نزدیک بود که بر سر هم بریزند( روی هم بیفتند )]۱۹

همچنین در این آیه وقتی حضرت محمدع بر می خیزد تا نماز بخواند و یا در حال نماز خواندن بر می خیزد آگاهی ندارد که جنیان بر سر او ریخته اند تا نماز خواندنش را تماشا کنند..و خدا بعدا در این باره به او وحی می کند.

[ به یاد آور وقتی را که ما تنی چند از جنیان را متوجه تو گردانیدیم تا قرآن را بشنوند- چون نزد رسول رسیدند با هم گفتند گوش فرا دهید – چون قرائت قرآن تمام شد ایمان آوردند و به سوی قومشان برای تبلیغ و هدایت بازگشتند.گفتند ای طایفه ی ما – ما آیات کتابی را شنیده ایم که پس از موسی نازل شده است.در حالی که کتب آسمانی انجیل و تورات را که در مقابل او بود تصدیق می کرد…]احقاف ۲۹ و ۳۰

در آیات بالا خداوند گروهی از جنیان  را به سوی پیامبر متوجه می کند و آنها صدای حضرت را در حال قرائت قرآن می شنوند و ایمان  می آوردند اما همچنان هیچ اثری از گفتگو بین آنها و پیامبر نیست و پیامبر هم اختصاصا برای آنها نمی خواند بلکه جنیان از نزدیک او رد می شوند و صدایش را می شنوند.

۳ یا ۴ داستان در مورد حضرت محمد ع  گفته شده است که اقدام به جن گیری می کند اما هر ۴ مورد جعلی و مورد تایید مراجع نیستند.زیرا هیچ اشاره ای از آنها در قرآن نیامده است. مقایسه کردن حضرت محمد با حضرت عیسی از این نظر کاری بی دلیل است زیرا اصلا رقابتی در میان نیست که ما بخواهیم حضرت محمد را برنده اعلام کنیم و بگوییم کدام پیامبر برتر و مهمتری هستند.  ماهیت حضرت عیسی با حضرت محمد کاملا فرق دارد همانطور که آفرینش او فرق دارد و  معجزات همه ی پیامبران هم با هم فرق دارند اما ماموریت همه ی آنها یکی است. پس پیام مهمتر از پیام آورنده است.

ادیان جنیان ؛

جنیان ادیان و فرقه های متعددی دارند و برای خودشان پیغمبر داشته اند ولی از پیامبران انسانها نیز استفاده کرده اند.برخی از ادیان آنها با انسانها یکی است و برخی بر ما نا شناخته است اما به طور کلی به دو دسته ی مومن و کافر تقسیم می شوند.برخی از اجنه اسلام آوردند و برخی به دینهای قبلی خود ماندند و بسیاری کافر هستند.

[و محققاٌ بسیاری از جن و انس را برای جهنم واگذاردیم..].ّ اعراف ۱۷۹

[و اجنه هم مانند شما آدمیان گروهی کافر شدند و گمان کردند که خدا احدی را در قیامت زنده نخواهد کرد.]۷

از زبان اجنه در قرآن امده است:

[و همانا برخی از ما صالح و نیکوکار هستیم و برخی بر خلاف آن و اعمال ما هم بسیار متفرق و مختلف است. و ما چنین دانسته ایم که هرگز بر قدرت خدا غلبه نتوانیم کرد و از محیط اقتدارش خارج نتوانیم شد.]۱۱ و۱۲

[ و ما چون به آیات گوش فرا دادیم برخی ایمان آوردیم و برخی نیاوردیم و هر که به خدای خود ایمان آورد دیگر از هیچ نترسید.] ۱۳

[ و از ما جنیان برخی مسلمان و برخی کافر و ستمکارند و آنان که اسلام آوردند راستی به راه رشد و ثواب  شتافتند.]۱۴

چگونه از اجنه در امان باشیم ؛ نفس خود را قوی کنید با ایمان و عبادت و انجام اعمال نیک و همیشه به یاد داشته باشید که شما فقط موقتی در این دنیا زندگی می کنید و حیات اصلی شما در سمت دیگر پرده است.پس دل به چیزی نبندید و فریب فتنه ی پول و شهوت را نخورید.

[بگو خدایا من از وسوسه شیاطین به سوی تو پناه می آورم]مومنون ۹۷

[ای گروه جن و انس به زودی به حساب شما  خواهیم  پرداخت.)الرحمن ۳۱

[وپناه می برم به خدا از آنکه شیاطین به مجلسن حضور یابن].ّمومنون ۹۸

[بگو من پناه می جویم به پروردگار آدمیان.پادشاه آدمیان.الله یکتا.معبود آدمیان.از شرّ و وسوسه شیطان.أن شیطان که وسوسه و اندیشه بد افکند در دل مردمان.چه آن شیطان از جنس جن باشد و یا انسان.] سوره ناس

در مورد فرشته و جن و فرق این دو :

فرشته در لغت به معنی » پیام آور» است و آنچه ما تصور می کنیم نیست. ما اکثرا فرشته را موجودی نیک سرشت و مهربان با بالهای بزرگ و کوچک تصویر می کنیم که قدرت انجام هیچ کار زشت و بدی را ندارد.  فرشته یک لغت اوستایی است که در اصل » فرستادگان» یا « فریستاده» گقته می شده و معنی آن هم واضح است – فرستاده یا پیام آور– همین مشکل در زبان عربی هم به وجود می آید- غالبا وقتی قرآن می خوانیم یا تفاسیر غیر تخصصی از قرآن می خوانیم می بینیم که لغت «ملائکه» را به معنی فرشته ترجمه کرده اند و اصلا به ذات لغت «ملائکه» توجهی نکرده اند.

«ملک» و » ملائکه» در عربی نیز به معنی » رسول» و » پیام آور» است ولی اشتباها گفته می شود که ملائکه فرشتگانی هستند که در دربار خدا زندگی می کنند و از او فرمان می برند. چنین نیست. برخی ملائکه الهی هستند یعنی قدرت اختیار ندارند بلکه فقط فرمان خدا را می برند ولی بعضی ملائکه کاملا خودمختار هستند و هر کاری بخواهند می کنند و در دربار الهی هم زندگی نمی کنند. این مسئله با توجه به مثالهایی از خود قرآن و حتی سایر متون قدیمی مثل » کتاب حزقیال» و کتاب»دانیال» یا حتی ماجرای برخورد ابراهیم نبی با «رسولان» مشخص می شود.

«ملک» در زبان عبری نیز به معنی «فرستاده شده» است و در زبان یونانی نیز به آن « آنجلوس» می گویند که آن هم به معنی » پیام آور » است. در زبان انگلیسی هم کامه » انجل» یا «آنجل» باز به معنی «رسول» . «پیام آور» است و این رسول می تواند شامل هر موجودی باشد – اعم از انسان یا جن یا موجودات ارگانیک و غیر ارگانیک در عالم- بنابراین فرشتگان خود شامل دسته ها و شاخه های متعدد هستند که ما از آنها بی خبریم ولی می توانیم با استناد به شواهد حدس بزنیم که گاهی در گذشته جنیان را جزو دسته فرشتگان قرار می دادند چون آنها هم قادر به گذر از آسمانها هستند و جنیان زیادی از جمله شیطان در دربار الهی زندگی می کردند و احتمالا هنوز هم جنیان حوب در آنجا به سر می برند -احتمالا- اما فرق عمده بین جن و فرشتگان دربار الهی آن است که فرشته از ماده دیگری غیر از آتش یا خاک خلق می شود – یا شاید چیزی غیر مادی باشد- ولی جن از عصاره آتش خلق شده و مادی است ( بر خلاف تصور عموم که می گویند جن ماده نیست) فرق دوم آن است که فرشتگان دربار الهی قدرت اختیار و انتخاب ندارند- یعنی قدرت انجام دادن کار بد ندارند- و فقط مثبت فکر می کنند و مثبت هم عمل می کنند و نمی توانند گناه کنند. ولی جن قدرت تشخیص خوب و بد دارد و می تواند گناه کند یا کار نیک کند – هر کدام که خودش خواست- فرق سوم در دنیایی است که در آن زندگی می کنند. جنیان ازدواج می کنند و بچه دار می شوند و شغل و پیشه انتخاب می کنند و تکنولوژی و اختراعات دارند و دنیهای زیادی را تحت اختیار خود دارند – هم جنیان شیطانی و هم جنیان خدا پرست- اما فرشته ای که در دربار الهی است فقط در آنجا اقامت می کند و ماموریت کار خاصی را بر عهده دارد تا ابدیت و غیر از آن کاری نمی کند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *