دانلود کتاب تاریخ بابل

کتاب تاریخ بابل

کتاب تاریخ بابل

:: مشخصات کتاب

نام کتاب: تاریخ بابل
نویسنده: لئوناردو کینگ
ترجمه: دکتر رقیه بهزادی
زبان کتاب: فارسی
فرمت: PDF
تعداد صفحات: ۴۲۷ صفحه
حجم فایل: ۷٫۲ مگابایت

فهرست

فصل اول / مقدمه: مقام بابل در تاریخ باستان
فصل دوم / شهر بابل و بقایای آن: بحثی درباره‌ی کاوش‌های اخیر
فصل سوم / سلسله‌های بابل: طرح ترتیب تاریخی با توجه به کاوش‌های اخیر
فصل چهارم / سامی‌های غربی و نخستین سلسله‌ی بابل
فصل پنجم / عصر حموربی و تأثیر آن بر ادوار بعدی
فصل ششم / پایان سلسله‌ی اول بابل و پادشاهان کشور – دریا
فصل هفتم / سلسله‌ی کاسی‌ها و روابط آن با مصر و امپراتوری هیتی
فصل هشتم / سلسله‌های متأخر و تسلط آشور
فصل نهم / دولت نو-بابلی و غلبه‌ی ایرانیان
فصل دهم / یونان، فلسطین و بابل: ارزیابی تأثیرات فرهنگی

 

پیشگفتار

در جلد اول این کتاب درباره‌ی نخستین نژادهای بابل، از دوره‌های پیش از تاریخ تا تأسیس سلطنت، شرحی به دست داده‌ایم. این مطلب در جایی به پایان رسید که شهر بابل تحت فرمانروایی سلسله‌ی پادشاهان سامی غربی رهبری دائم منطقه را به عهده گرفت. کتاب حاضر درباره‌ی اوضاع بابل در سراسر دوره‌ی تسلط سلسله‌ی مزبور به بحث می‌پردازد، و تاریخ دولت سلطنتی جنوبی را تکمیل می‌کند. در پاییز گذشته، در نتیجه‌ی جنگ تصمیم گرفتم که انتشار آن را به تعویق بیندازم، ولی بنا به تقاضای ناشران، آن را به پایان بردم و به چاپ رساندم. در زمانی که سربازان انگلیسی جنوب بین‌النهرین را اشغال کرده‌اند، انتشار کتابی درباره‌ی تاریخ کهن آن شاید رویهم رفته نابهنگام نباشد.

به سبب کاوش‌های اخیر، سرگذشت بابل از ابهام بیرون آمده است، و اکنون می‌توانیم چهره‌های عمده‌ی یکی از مشهورترین شهرهای جهان باستان را بازسازی کنیم. بابل، بر خلاف آشور و نینوا، پایتخت‌های بزرگ دولت آشور، در زمان پادشاهان هخامنشی دچار تغییرات فراوانی نشد و، از زمان هرودوت به بعد، درباره‌ی عظمت و شکوه آن نوشته‌هایی در دست داریم که تحقیقات بیشتر آنها را به اثبات رسانده است. درست است که باید شرحی را که هرودوت درباره‌ی وسعت بابل نگاشته است تعدیل کنیم، ولی از دیگر جهات دقت اطلاعات او تایید می‌شود. کتیبه‌هایی از شیر در ارگ و تندیس‌های لعاب‌داده‌ی جانوران در دروازه‌ی ایشتار ما را قادر می‌سازد که تا اندازه‌ای به عظمت آن پی ببریم. برخی ادعا کرده‌اند که «باغ‌های معلق» قصر سلطنتی را که مشهورترین بنای آن ناحیه بوده است، در آنجا یافته و تشخیص داده‌اند. اگر این موضوع صحت داشته باشد، شهرت آن را کمتر توجیه می‌کند «برج بابل» با حیاط‌های عظیمش جالب توجه‌تر است. و به درستی آنچه را به منزله‌ی واتیکان بابل دانسته‌اند در بر می‌گرفته است.

بیشتر ساختمان‌هایی که از دل خاک بیرون آورده شده از دوره‌ی بابل جدید بوده است، ولی آنها را می‌توان به طور کلی نمونه‌ای از تمدن گذشته‌ی بابل دانست، زیرا پرستشگاه‌ها را چندین بار در جای آثار دوره‌ی کهن ساخته و بنا به محافظه‌کاری مذهبی، دیوارهای خشتی و آرایش ابتدایی دوره‌های پیشین را حفظ کرده‌اند. حتی قصر سلطنتی نبوپلسر باید به کاخ حموربی شباهت داشته باشد، و خیابان‌بندی شهر واقعاً بدون تغییرات زیاد از زمان سلسله‌ی اول باقی مانده است. نظامی که حموربی در قانونگذاری کشور متداول ساخت، شاید نخستین کوشش‌ها را در شهرسازی بنا بر یک اساس علمی منعکس می‌سازد. جالب‌ترین واقعیت درباره‌ی تاریخ بابل تداوم فرهنگ آن در طی سلطنت سلسله اول بوده است. تغییر عمده‌ای که به وجود آمد، در روش زمینداری بود، که رسم مالکیت طایفه‌ای یا دسته‌جمعی را می‌رساند. این رسم، که فاتحان سامی غربی و کاسی‌ها آن را به عمد تعقیب می‌کردند، تحت سیاست خرید و الحاق، جای خود را به مالکیت خصوصی داد. نظیر روش پیشین و بقای طولانی آن را در جوامع روستایی هند کنونی می‌توان دید.

تاریخ بابل، بر خلاف تاریخ آشور، بیشتر به تکامل و توسعه‌ی تمدنی واحد وابسته است تا به اقدامات نظامی یک نژاد. بزرگ‌ترین دوره‌ی اقتدار بابل، در زمان نخستین دوره‌ی پادشاهان بود، در سال‌های بعد، سیاست خارجی آن فقط بر اساس نیازهای بازرگانی متکی بود. نامه‌های بغازکوی، مانند نامه‌های تل‌العمارنه، نشان می‌دهد که بابل در روابط بازرگانی خود دیپلماسی را بر زور ترجیح می‌داده است. این که بابل به هنگام ضرورت می‌توانست بجنگد، با مبارزه‌ی طولانی آن با دولت شمالی به اثبات می‌رسد، ولی در دوره‌ی بعد، سربازانش در برابر سپاهیان کارآزموده‌ی آشوری تاب پایداری نداشتند. احتمالاً نبوپلسر و پسرش دولت خود را تا اندازه‌ی زیادی مدیون حمایت ارتش ماد می‌دانستند، و پیروزی نبوکدنصر در کرکمیش ثابت نمی‌کند که وضع بابل ناگهان تغییر یافته است. نامه‌ای که اخیراً یافت شده، نشان دهنده‌ی وضع نامطلوب لااقل یک بخش از ارتش در سال‌های آخر سلطنت نبوکدنصر است و تصادفاً حاکی از آن است که گوبریاس، که تصرف آن شهر را برای ایرانیان تسهیل کرد، ممکن است با یک سردار بابلی به همان نام یکی دانسته شود. با سقوط ماد، شاید او از هرگونه مخالفت موفقیت‌آمیز برای سرزمین کشور خودش ناامید شده باشد.

ثروت فراوان بابل، به سبب خاک و آب‌وهوای نیمه‌استوایی، آن دولت را قادر ساخت که از غلبه‌ی متوالی بیگانگان جان سالم به در برد و تمدن خود را بر فاتحان تحمیل کند. کاروان‌هایش آن تمدن را به نقاط دوردست بردند. و یکی از جالب‌ترین مسایل تاریخی سراغ کردن تأثیر چنین رابطه‌ای در آثار ادبی سایر ملتهاست. اخیراً پژوهش‌هایی فراوان در این باب صورت گرفته، و ارزش نتایج آن در بعضی محافل این نظریه را پدید آورده که تکامل مذهبی آسیای غربی، و تا حدودی تکامل مذهبی اروپا، تحت تأثیر نفوذ بابل قرار گرفته است. فرضیه‌ای که باعث این تفکر شده، مستلزم بررسی تاریخ این کشور است، که آن را نمی‌توان نادیده گرفت. در فصل پایانی، کوشش شده است که حدود این فرضیه، هماهنگ با پژوهش تاریخی ارزیابی شود.

تأخیر در انتشار این کتاب موجب افزودن نتایج پژوهش‌های اخیر در آن شد، که بعضی از آنها هنوز در جایی دیگر منتشر نشده است. خوشبختانه استاد ا. ت. کلی فهرست کاملی از نخستین پادشاهان لارسا به همراه اسناد دیگری منسوب به تاریخ بابل برای مجموعه‌ی دانشگاه ییل فراهم کرده است. وی اکنون متون را برای انتشار آماده می‌کند و، در ضمن، نسخه‌هایی از مواد مربوط را از روی لطف، با اعطای اجازه‌ی کامل، جهت استفاده از آنها برای من ارسال داشته است. آگاهی از تقارن سلسله‌های اضافی با سلسله‌ی اول، اطلاعات تازه درباره‌ی چگونگی وضعی که منجر به روی کار آمدن دولت بابل شد، در اختیار ما می‌گذارد. اما اینها و سایر کاوش‌های اخیر، به طور کلی، تغییر زیادی در طرح جدول تاریخی وقایع به وجود نمی‌آورد. در زمان سلسله‌های متأخر بابل، تاریخ این سرزمین و تاریخ آشور به اندازه‌ای به یکدیگر وابسته‌اند که جداسازی دولت جنوبی آسان نیست. برای نشان دادن جنبه‌های کلی کشمکش‌ها و چگونگی روشی که تنها مصالح بابل را تحت تأثیر قرار داد، کوششی به عمل آمده است. برای اجتناب از تکرار بیهوده بررسی بیشتر این دوره را به کتابی دیگر موکول می‌کنیم. در آن صورت، شرحی تلفیقی از ادبیات و تمدن هر دو سرزمین به دست خواهیم داد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *