دانلود کتاب تاریخ و تمدن ایلام

کتاب تاریخ و تمدن ایلام

کتاب تاریخ و تمدن ایلام

:: مشخصات کتاب

نام کتاب: تاریخ و تمدن ایلام
تألیف: دکتر یوسف مجیدزاده
زبان کتاب: فارسی
فرمت: PDF
تعداد صفحات: ۲۳۰ صفحه
حجم فایل: کیفیت معمولی ۴۰ مگابایت

فهرست

مقدمه

فصل ۱ تاریخ سیاسی ایلام

پادشاهان ایلامی اوان
پادشاهان ایلامی سیماش
سلسله‌ی نمایندگان بزرگ در ایلام دوران «سوکل‌مخ»ها (۱۵۵۰-۱۸۰۰ق.م)
دوران ایلام میانی (۱۱۰۰-۱۴۵۰ ق.م)
دوران ایلام میانی (۱۱۰۰-۱۴۵۰ ق.م)

شوتروک-نهونته و کوتیر-نهونته / شیلهک-این-شوینک / هوتلوتوش-این-شوشینک

دوران ایلام جدید (۵۰۰-۷۴۳ ق.م)
جدولها

فصل ۲ مذهب ایلام

دوران ایلام قدیم (دوره‌ی انسی‌ها و سوکل‌مخ‌ها)
دوران ایلام میانی و جدید

فصل ۳ هنر ایلام

هنر ایلام در دوران باستان (دوران انسی‌ها)

پیکرسازی / ظروف تزیینی از قیر طبیعی / نقوش برجسته / مهرهای استوانه‌ای

هنر ایلام در عصر سوکل‌مخ‌ها

پیکرسازی / نقوش برجسته‌ی قالبی / نقوش برجسته / مهرهای استوانه‌ای / اشیای فلزی متفرقه

هنر ایلام میانی: دوران قدیم

آرامگاه شاهی تپتی-اهر / آرامگاه دسته‌جمعی / بنای معبد آرامگاه / پیکرسازی / نقوش برجسته / نقوش برجسته‌ی قالبی

هنر ایلام میانی: دوران امپراتوری

معماری / کاشی‌سازی / اشیای ساخته شده از بدل چینی / اشیاء مفرغی / پیکره‌های ساخته شده از طلا و طلای سفید / نقوش برجسته‌ی مفرغی / نقوش برجسته‌ی سنگی / آجرهای قالبی تزیینی / پیکره‌های سنگی / پیکره‌های ساخته شده از گل / سردیس‌های تدفینی

دوران ایلام جدید

پیکره‌های سنگی / اشیای فلزی / ظروف بدل چینی / کاشی‌سازی / سردیس‌های تدفینی / نقوش برجسته / نقوش برجسته‌ی صخره‌ای


فصل ۴ غروب تمدن ایلام

پیوست‌ها
کتابنامه
تصویرها
فهرست راهنما

مقدمه

امپراتوری ایلام در نهایت گسترش تاریخی خود، از اوایل هزاره‌ی سوم تا اواسط هزاره‌ی اول ق‌م، بخش بزرگی از مناطق غربی و جنوبی سرزمین امروزی ایران را در بر می‌گرفت. بنابراین، واژه‌ی ایلام در این کتاب به مفهومی گسترده به کار می‌رود. بر حسب تقسیمات جغرافیای سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمین‌های خوزستان، فارس و بخش‌هایی از استان‌های کرمان، لرستان و کردستان را در بر می‌گرفت.

اطلاعات ناقص ما از جغرافیای تاریخی ایلام از کمبود مدارک مکتوب و عدم شناخت تمامی سرزمین‌های این امپراتوری ناشی می‌گردد. محل دقیق شمار اندک شهرهای ایلامی را که در متون باستانی از آنها یاد شده نمی‌توان با اطمینان تعیین کرد. وسعت جغرافیایی ایلام در منابع باستانی، با توجه به شرایط سیاسی و از دیدگاه نویسندگان باستان و این که آنها بین‌النهرینی، شوشی یا زاگرسی بوده‌اند، همیشه یکسان یاد نشده است. متون و نقوش برجسته‌ی به دست آمده حضور امپراتوری ایلام را در سرتاسر خوزستان، از جنوب تا بوشهر (لیان باستان) و از شرق تا مرودشت (انشان باستان) نشان می‌دهند و هرگاه ایلام قدرت و فرصت می‌یافت، نقشی را در سیاست بین‌النهرین ایفا می‌کرد و حتی بر بخش‌هایی از آن سرزمین نیز فرمان می‌راند.

مناطق ایلامی مرتفع به خوبی شوش شناخته نشده‌اند، زیرا بررسی و حفاری در مناطق یاد شده تنها در سال‌های اخیر به صورت منظم و علمی در آمده است. به همین دلیل، در این کتاب تأکید کلی بر فرهنگ جلگه‌ی خوزستان و به ویژه شوش است.

در مطالعه‌ی پیش از تاریخ خاورمیانه نظرها همیشه به سوی بین‌النهرین معطوف بوده و این سرزمین به عنوان مرکز ثقل و در بسیاری موارد خاستگاه فرهنگ‌های اولیه‌ی منطقه به شمار آمده است. دلیل اصلی این شیوه‌ی تفکر شناخت وسیع باستان‌شناسان از فرهنگ‌ها و تمدن‌های بین‌النهرین بوده است. در جنوب بین‌النهرین، خاستگاه تمدن‌های سومری، اکدی و بابلی، دشتی است کوچک و مسطح که مناطق قابل سکونت آن به سواحل رودخانه‌های دجله و فرات محدود می‌گردد. رودهای دجله و فرات که در جنوب بین‌النهرین قابل کشتیرانی هستند، به آسانی میان مراکز فرهنگی وقاع در کناره‌های خود رابطه‌ای پایدار برقرار می‌کردند. از سوی دیگر، فاصله‌ی اندک میان دو رودخانه و فقدان هرگونه مانع طبیعی بین آنها، و نیز وجود کانال‌های قابل کشتیرانی متعددی که در طول زمان برای آبیاری و ایجاد رابطه میان محوطه‌های مسکونی حد فاصل دو رودخانه احداث شده بود، سرتاسر منطقه را به هم ارتباط می‌داد. این ویژگی‌ها و همچنین حاصلخیزی خاک و عوامل بوم‌شناسی سرانجام باعث ایجاد فرهنگی یکپارچه و به‌وجود آمدن مراکز شهری، پیدایش تمدن و تشکیلات حکومتی در جنوب بین‌النهرین گردید. این یکپارچگی فرهنگی عمده‌ترین عامل در هماهنگ‌سازی مطالعات در شناسایی هر چه گسترده‌تر فرهنگ‌ها و تمدن‌های بین‌النهرین باستان بوده است.

در برابر، وضعیت خاص جغرافیایی ایران و وسعت آن هرگز امکان نمی‌داد که فرهنگ‌های اولیه‌ی ایران یکپارچه گردند. بخش‌های بزرگی از ایران را کوهستان‌ها و کویرها و صحاری گرم و خشک و بی آب و علف تشکیل می‌داد. این عوامل جدایی و دوری ناطق مسکونی و کشاورزی را از یکدیگر باعث می‌گردید، و در نتیجه، میان این مناطق یا ارتباطی وجود نداشت یا رابطه‌ها آن‌چنان ناچیز بود که به سختی می‌توان آثار آن را تشخیص داد. به این ترتیب، در برابر فرهنگ یکپارچه در جنوب بین‌النهرین، در هر بخش از خاک فلات ایران یک و گاهی چند فرهنگ جدا و مستقل از یکدیگر به وجود آمد و مجموعه‌ای از فرهنگ‌های منطقه‌ای در سرتاسر ایران پدیدار گردید. مهم‌تر این که، تا به امروز مطالعات باستان‌شناسی موفق به شناسایی محدوده‌ی کامل جغرافیایی هیچ یک از مناطق فرهنگی پیش از تاریخ در ایران نشده و اظهارنظرها در این زمینه صرفاً از چارچوب حدس و گمان فراتر نرفته است. بدیهی است که در چنین شرایطی هرگونه شباهت میان هر یک از فرهنگ‌های منطقه‌ای ایران با فرهنگ یکپارچه و منسجم بین‌النهرین می‌توانست به طور منطقی نفوذی از جانب فرهنگ بین‌النهرین به حساب آید.

سرزمین خوزستان که یکی از کهن‌ترین مناطق فرهنگی فلات ایران را تشکیل می‌دهد، از هزاره‌ی هفتم ق‌م پیوسته مسکونی بوده و آثار به دست آمده از آن گونه‌ای تسلسل فرهنگی را به خوبی نشان می‌دهد. اگر چه شباهت‌های فراوانی میان عناصر فرهنگی جلگه‌ی خوزستان و جنوب بین‌النهرین، به ویژه در دوران‌های پیش از تاریخ وجود داشته است، اما این شباهت‌ها، بر خلاف آنچه گمان می‌رفته نتیجه‌ی تأثیری یک‌جانبه نبوده، بلکه روابطی متقابل در ایجاد آن نقش داشته است. برای مثال، تزیین ظروف با نقش جانور یکی از ابتکارات هنرمندان فلات ایران بوده است که در دوران‌های گوناگون هرازگاهی برخی از سفالگران بین‌النهرینی نیز آن را به کار برده‌اند. مقایسه‌ی جنس، شکل و تزیین سفال فلات ایران در مجموع برتری چشمگیری را تقریباً در تمامی دوران‌های پیش از تاریخ بر سفال بین‌النهرین نشان می‌دهد. در این زمینه می‌توان به عنوان مثال از سفال منقوش باکون و شوش A در آغاز هزاره‌ی چهارم ق‌م نام برد. کوره‌های پیشرفته‌ی سفالپزی در هزاره‌ی ششم ق‌م (در دوره‌ی شوش a) برای نخستین بار در جلگه‌ی شوش ظاهر گردید و سپس در طول هزاره‌ی پنجم ق‌م به دیگر مراکز فرهنگی منطقه راه یافت. فلزگران فلات ایران و شبه جزیره‌ی آسیای صغیر که در طول هزاره‌ی پنجم ق‌م به طور تقریباً همزمان موفق به ذوب فلز گردیدند، نخستین کاشفان فن ذوب فلز در جهان باستان بودند؛ حال آن که این فن بیش از یک هزار سال بعد به سرزمین بین‌النهرین راه یافت. چرخ سفالگری نیز در اواسط هزاره‌ی پنجم ق‌م در فلات ایران اختراع شد و تنها در اواسط هزاره‌ی چهارم پیش از میلاد است که می‌توان نشانه‌هایی دال بر استفاده از این افزار پیشرفته را در بین‌النهرین مشاهده کرد.

حفریات دهه‌ی ۱۳۵۰ در تل ملیان در استان فارس، تپه یحیی و شهداد در استان کرمان، شهر سوخته در استان سیستان و نیز اطلاعات مهم به دست آمده از حفریات تل ابلیس در اوایل دهه‌ی ۱۳۴۰ در استان کرمان، تصویری را که محققان برای سالیان دراز از فرهنگ‌های پیش از تاریخ، به‌ویژه فرهنگ و تمدن ایلامی داشتند، به یکباره دگرگون ساخت. مرکز بزرگ ایلامی صنعت سنگ در یحیی، صنعت ذوب فلز در ابلیس و شهداد و محوطه‌ی عظیم یکصد و پنجاه هکتاری شهر سوخته، بزرگ‌ترین شهر شناخته شده در سرتاسر آسیای جنوب غربی در طول نیمه‌ی اول هزاره‌ی سوم پیش از میلاد، از یک‌سو نشان داد که در آغاز شهرنشینی در شرق ایران همزمان و همگام با بین‌النهرین، مراکز عمده‌ی صنعتی و شهری به‌وجود آمده بود و تطور آنها مستقل از رشد فرهنگ‌های سرزمین‌های پست جنوب بین‌النهرین بوده است، و از سوی دیگر، گسترش نفوذ سیاسی و فرهنگی ایلامی در سرزمین‌های شرقی ایران و وسعت سرزمین‌های زیر سلطه‌ی این کهن‌ترین پادشاهی ایران را به اثبات رسانید.

در دوران‌های تاریخی، فرهنگ سومری-اکدی و بابلی بین‌النهرین در غرب تا سواحل دریای مدیترانه گسترش یافت و مناطق وسیعی از سرزمین‌های ساحلی سوریه و فلسطین را زیر نفوذ فرهنگی کامل خود قرار داد. اما در شرق، بین‌النهرینی‌ها هرگز نتوانستند هویت فرهنگ همسایه‌ی خود ایلام را از میان ببرند. مدارک به دست آمده از حفریات گودین در دره‌ی کنگاور، انشان در دره‌ی رود کر در استان فارس و یحیی و شهداد و ابلیس در استان کرمان به خوبی نشان داده که نفوذ فرهنگ بین‌النهرین هرگز از مرزهای شوش فراتر نرفت. با وجود این، پیش از تاریخ ایران هنوز به درستی شناخته نشده است و در این زمینه ما تنها در آغاز راه هستیم. بی‌شک فعالیت‌های گسترده‌ی باستان‌شناسی در آینده قادر خواهد بود نکات ناشناخته‌ی بسیاری را درباره‌ی دستاوردهای فنی، سیاسی-اجتماعی و اقتصادی ساکنان اولیه‌ی این سرزمین آشکار سازد و از این رهگذر با شناسانیدن یکی از خاستگاه‌های مهم تمدن و فرهنگ ایرانی، بنیاد بسیاری از نظریات کنونی را درباره‌ی روابط فرهنگی و سیاسی ایران و بین‌النهرین در دوران‌های گوناگون دگرگون سازد.

نکته‌ای که ذکر آن در اینجا ضروری است، نحوه‌ی تقسیم‌بندی تاریخ ایلام است. تاریخ ایلام با توجه به تقسیم‌بندی تاریخی در بین‌النهرین (دوره‌ی بابل قدیم، بابل میانی و بابل جدید در جنوب، و دوره‌ی آشور قدیم، آشور میانی و آشور جدید)، مصر عصر فراعنه (دوران سلسله‌های قدیم، سلسله‌های میانی و سلسله‌های جدید) و هیتی‌ها در آسیای صغیر (دوران هیتی قدیم، هیتی میانی یا دوران امپراتوری و هیتی جدید) به سه دوره‌ی ایلام قدیم، ایلام میانی و ایلام جدید تقسیم شده است. در این تقسیم‌بندی تاریخی، دوران ایلام قدیم از اواسط قرن نوزدهم ق‌م با دوران سوکل‌مخ‌ها آغاز می‌گردد و دوران ایلام جدید با پیوستن سرزمین ایلام به شاهنشاهی هخامنشی پایان می‌پذیرد. افزون بر آن، دوران پروتو-ایلامی که همزمان با دوران پیدایش خط در بین‌النهرین است، در حدود قرن بیست و هشتم ق‌م پایام می‌یابد. در حد فاصل پایان دوره‌ی پروتو-ایلامی و آغاز دوران سوکل‌مخ‌ها، که زمانی در حدود یک هزار سال را در بر می‌گیرد، در بین‌النهرین با آغاز دوران تاریخی سلسله‌های متعددی تشکیل می‌گردد که عبارت‌اند از دوران سلسله‌های قدیم، سلسله‌ی اکد، سلسله‌ی لاگاش، سلسله‌ی اور سوم و دوران ایسین-لارسا.

در تهیه‌ی بخش تاریخ ایلام در این کتاب از تألیفات چهار ایلام‌شناس بزرگ: شادروان پروفسور کامرون (۱۹۳۶)، والتر هینتس (۱۹۶۳، ۱۹۶۴)، رنه‌لابا (۱۹۶۳، ۱۹۶۴)، و ماتیو استولپر (۱۹۸۴) استفاده شده است، حال آن که بخش مذهب ایلام صرفاً تلخیصی است از نتیجه‌ی مطالعات رنه‌لابا (۱۹۶۳)؛ تنها محققی که در این زمینه مطالعه‌ی جامعی انجام داده است. در زمینه‌ی هنر و معماری ایلام صاحبنظران متعددی مطالبی را به رشته‌ی تحریر در آورده‌اند، اما، هیچ‌یک از این آثار کامل و فراگیر نبوده و هر یک درباره‌ی موضوعی معین و محدود تهیه شده است. از آنجا که مطالعات عمده در زمینه‌ی باستان‌شناسی ایلام از سوی فرانسویان صورت گرفته و تقریباً منحصر به آنان بوده است، جامع‌ترین اثر در این زمینه به پییرامیه (۱۹۶۶) تعلق دارد. اما کتاب ارزشمند این محقق فرانسوی و موزه‌دار بخش خاورمیانه‌ی موزه‌ی لوور، بیشتر یک اثر نفیس مملو از تصاویر رنگی است تا یک کار تحقیقی. در تهیه‌ی بخش هنر و معماری ایلام عمدتاً از مدارک امیه در کتاب ایلام (۱۹۶۶) استفاده شده و تحلیل‌ها از آنِ خود نگارنده است.

نگارش کتاب حاضر، به ویژه بخش تاریخ آن، بی‌گمان بدون کمک‌ها و پیشنهادهای سودمند دوست دانشمندم دکتر عبدالمجید ارفعی، یکی از ایلام‌شناسان انگشت‌شمار جهان، میسر نمی‌شد. افزون بر آن، شیوه‌ی ارایه‌ی جداول تاریخی که در این کتاب پیشنهاد ایشان بوده و تلفظ صحیح اسامی ایلامی و بین‌النهرینی به زبان فارسی، که برای نخستین بار در این کتاب آمده، به کمک وی امکان‌پذیر شده است. در اینجا از دکتر ارفعی برای کمک‌های سخاوتمندانه و راهنمایی‌های ارزنده‌شان صمیمانه سپاس‌گزاری می‌کنم.

یوسف مجیدزاده

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *