رازی که توسط فرزند یک فیلمبردار ارتش آمریکا پس از سال ها افشا شد.

پدرم از موجودات فرازمینی فیلمبرداری کرده بود

در سال ۱۹۵۷، همراه با پدرم به تماشای فیلمی بنام زمین در برابر بشقاب پرنده ها رفتیم، پس از اتمام فیلم در حال قدم زدن بودیم که پدر گفت، اینها خیلی بزرگ بودند، من گفتم منظورت چیست پدر؟ او گفت این راز را بتو می گویم و از تو می خواهم آنرا هرگز فاش نیازی، گفتم باشه، پدر ادامه داد در سال ۱۹۴۷ من در “رایت فیلد، دی تون، اوهایو” به کار فیلمبرداری مشغول بودم، روزی افسری پیشم آمد و مرا با خود به سوله ای در یک پایگاه ارتش برد، آن مکان بطرز عجیبی محافظت می شد،وقتی وارد سوله شدم، شی مدور پیشرفته متالیک خاکستری را دیدم که مثل اینکه سقوط کرده و از چند ناحیه ضربه خورده بود،اما شکل اصلی اش را حفظ کرده بود، افسر از من خواست با دوربینم از تمام آنچه می گوید فیلم بگیرم من که فکر می کردم آن شی باید ساخت ارتش باشد بدون حس کنجکاوی زیادی شروع به فیلم گرفتن از آن کردم، پس از اتمام فیلمبرداری از شی او مرا به یک سردخانه برد و کشویی را باز کرد و من از دیدن آنچه می دیدم خشکم زد، دو موجود خاکستری،با چشمان درشت، قد کوتاه و لاغر که در کنار هم خوابانده شده بودند،بر جسم موجود اولی جراحاتی دیده می شد ولی آثاری از جراحت بر دومی مشهود نبود،فیلم برداری تمام شد ما به اتاق دیگری رفتیم و فیلم ها را از داخل دوربین درآورده و از من قسم گرفتند که این ماجرا هرگز فاش نشود و در صورتیکه فاش شد عواقبش را باید بپذیرم.
این ماجرا را برای سال ها در قلبم نگاه داشتم اما حالا که پدرم از دنیا رفته دلیلی برای پنهان کردن آن نمی بینم، اما لطفا نامم محفوظ بماند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *