راههای درمان ترس در کودکان

 

ترس

ترس

همه ما از دوران کودکی خود حداقل یکبار ترس شدید را تجربه کرده ایم. ترس به تنهایی برای بقاء ما در زندگی ضروری است اما هنگامی که ترس از حد طبیعی خود فراتر رود، تبدیل به فوبی یا فوبیا خواهد شد.

چگونه ترس کودک خود را از بین ببریم؟

روش های مختلفی برای مواجه سازی و حساسیت زدایی وجود دارد. اما یکی از بهترین روش های درمانی cognitive behavioral therapy – CBT یا درمان شناختی رفتاری می باشد.

در این روش ابتدا با استفاده از تست دماسنج احساسی میزان و شدت ترس را اندازه گیری می کنیم. سپس با رویکرد شناختی او را با ترس های ذهنی روبرو می کنیم.

درمان همه ترس ها بر اساس ۳ فاکتور احساس، رفتار و فکر شکل می گیرد.

در این روش درمانی ابتدا درمانگر باتوجه به احساس و فکر فرد به دریافت اطلاعات می پردازد. مثلا از بیمار سئوال می کند: زمانی که به حیوانات، تاریکی و یا مدرسه فکر می کنی، چه احساسی در تو شکل می گیرد؟ در این زمان فرد پاسخ میدهد: تپش قلب، تنگی نفس و تعریق بدن رخ میدهد.

در مرحله بعد درمانگر به بررسی افکار و هیجانات می پردازد و در چند جلسه میزان حساسیت او را کاهش میدهد.

ترس و فوبیا چیست؟

فرض کنید در یک خیابان تاریک در حال قدم زدن هستید. در این شرایط چقدر ذهن شما شرایط ترسناک را برای شما تداعی می کند؟ اگر میزان این ترس بیش از حد واقعی باشد، در اصطلاح شما دچار ترس واهی یا فوبی شده اید.

افرادی که دارای ترس های اضطرابی هستند، هر چیزی را تهدید قلمداد می کنند و مدام خود را در معرض خطر می دانند. هراس هایی نظیر ترس از تاریکی، حیوانات، پرندگان، ترس از حضور در جمع، ترس از مرگ و… شایع ترین ترس های موجود در انسان ها هستند.

گاهی شدت بروز هراس ها به حدی می شود که زندگی عادی فرد را دچار اختلال می کند. علائمی چون ارزش دست و پا، تپش قلب و جتی تشنج می تواند در فرد بروز کند.

انسان ها به صورت غریزی با ۲ ترس زاده می‌شوند ۱) ترس از صدای خیلی بلند ۲)ترس از افتادن.

بیشتر خانواده ها یا کودک و نوجوان دغدغه و مراجعه شان در مورد ترس چه چیزی است؟

این ترس از کودکی در ما وجود دارد، یکسری طبقه بندی برای ترس وجود دارد مثلا از تولد تا ۲ سالگی ترس از صدای بلند، غریبه، اشیا بزرگ و جدایی پدر و مادر وجود دارد و جزء مراحل طبیعی رشد کودکان محسوب می‌شود.

در بازه سنی ۳ تا ۶ سال مراد خیالی مثل ارواح، تنها خوابیدن، صداهای عجیب و غریب جزء ترس‌های طبیعی کودکان است. از سنین ۷ تا ۱۶ سالگی ترس ها منطقی تر می شود مثل آسیب جسمانی،بیماری، مدرسه و بلایای طبیعی و خانواده ها باید تشخیص دهند.

انواع ترس در کودکان

ترس از حیوانات خانگی
ترس از مدرسه و معلم
ترس از تنها ماندن در خانه
ترس از آمپول، دکتر و مرگ

درمان ترس از مدرسه

همچنین مواردی چون ترس از مدرسه و معلم نیز در کودکان دبستانی و پیش دبستانی شایع است. در این زمان توصیه می شود حتما با یک روانشناس مشورت نمایید.

درمانگر به کمک سئوالات مختلف میتواد به ریشه اصلی اضطراب کودم برسد. بطور مثال اگر کودک تنبیه شده است، میتواند او را با ترسهای درونی مواجه کند و از فاجعه سازی ترس در ذهن کودک بکاهد.

 

درواقع ترس یکی از ۴ احساس اصلی ما است که ما تجربه میکنیم و معمولا یکی از قدرتمندترین احساسات است که می‌تواند ناخوشایند باشد اما اثر خیلی قوی بر ذهن و بدن ما دارد و در واقع زمانی که می‌ترسیم یک واکنش طبیعی نسبت به خطرات واقعی و غیر واقعی در ما ایجاد می‌شود.

ترس به خودی خود هیچ مشکلی ایجاد نمیکند. مثلا یک ماشین با سرعت حرکت کند ویا یک ارتفاعی باشد که از آن ترسی نداشته باشیم قطعا ما مدت زیادی زنده نخواهیم ماند پس ترس از نظر حیاتی برای ما ضرورت و اهمیت دارد و یکی از احساسات اصلی است که همه افراد در طول زندگی تجربه می‌کنند.

پس ترس به خودی خود هیچ مشکلی ایجاد نمیکند اما در بعضی مواقع ما ترس های بیمارگونه داریم که به آن فوبیا یا هراس یا ترس غیر منطقی می‌گوییم و دیگر آن موضوع، موضوع ترس آور یا ترسناک نیست و بیشتر ذهنی است.

یعنی به علت یک عامل مثل یک حشره یا حیوان یا ارتفاع یا آسانسور، اگر قرار بر این باشد که من ۲۰ واحد بترسم ۱۰۰ واحد میترسم.

خیلی از افراد می‌گویند فوبیای حیوانات یا رانندگی دارم ولی در عمل می‌توانند با ترسشان مواجه شوند یعنی هر چقدر هم از این موضوع بترسند ولب به سمت آن می‌روند.

افرادی که فوبیا دارند و دچار اختلال هستند و این ترس بیمارگونه درونشان شکل می‌گیرد پرهیز و اجتناب می‌کنند و به هیچ عنوان حاضر نیستند که با ترسشان روبه‌رو شوند حتی ممکن است به خاطر ترس از یک موضوع خاص از آن محیط اجتناب کنند و خودشان را در چهار دیواری خانه حبس کنند، پس به آن اختلال یا فوبیا می‌گوییم.

چطور خودگویی های منفی را درمان کنیم؟

افرادی که ترس های شدید را تجربه میکنند، دچار خطاهای شناختی و خودگویی های منفی می شوند.

در این شرایط درمانگر میتواند با مثالهای مختلف فرد را نسبت به ترس خود آگاه کند. مثلا از او می پرسد فرض من درون ذهنت تصاویری داری که دیدگاهی غیر عادی از ترس به تو ارائه می دهد.

در جلسات مداخله درمانی به فرد کمک می کنند تا بتواند درجات احساسی را کنترل کند. بطور مثال اگر ترس از سگ یا گربه دارد، در این حالت از او سئوال می پرسم: آیا مطمئن هستی که آن حیوان به تو حمله می کند؟ آیا همه حیوانات ترسناک و وحشی هستند؟ در این شرایط کودک بصورت منطقی می تواند با ترسهای خود مواجه شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *