رویا

باورهای بابلی ها درباره رویا

بابلی ها اعتقاد داشتند که هر رویداد و اتفاقی در یک قسمت از جهان یا کیهان، نشان دهنده رویداد و پیشامد واقعه ای در قسمت دیگر جهان است.

به طور مثال: وقتی که یک ستاره دنباله دار در آسمان ظاهر می شود به عنوان نشانه ای برای تغییر و تحولی بزرگ در جامعه یا برای شخص است. این ارتباط بین کائنات و انسان همچنین به بابلی ها این طور اظهار می کرد که نیروی کائنات می تواند توسط اعمال انسان تغییر یابد و تحت تاثیر و نفوذ اعمال انسان باشد و به طور کلی اعمال انسان می تواند بر سرنوشت تاثیر بگذارد و آن را تغییر دهد. بنابر این در آن دوران قواعد و آیین های شفا و جادو اهمیت یافتند.

رویاها یکی از منابع در دسترس برای چنین پیشگویی ها یا اطلاعات اشراقی روشنگر بودند.

? کتاب شرح و نقد مکتب های رویابینی


اهمیت رویا و رویابینی درمیان اقوام سرخپوست

هر تمدنی بر اساس مبناهای بینشی خاصی بوجود می آید و تاثیر آن بینش ها بر رفتارها، هنجارها، سنت ها و اسطوره های آن تمدن مشهود است. یکی از این بینش های اساسی که تمدن سرخپوستان پیش از کلمب بر اساس آن شکل گرفت باور آنها به اهمیت رویاها در زندگی است.
پیش از ورود آئین مسیحیت به شمال آمریکا، اکثر قبایل در زندگی خود، جایگاه ویژه ای را به رویا اختصاص می دادند. آنها طی خوابهایشان، راهنمایی هایی را از نیروهای غیر مادی طبیعت و یا نیاکانشان دریافت می کردند، این رویا ها تاثیر بسیاری بر زندگی روزمره افراد می گذاشت و پایه های تمدن آنها را شکل می داد.
برای اکثر اقوام سرخپوست یکی از این منابع مهم و محکم تعلیمات معنوی، رویاهای آنها بود. در فرهنگ سرخپوستانی مانند سوها و ایروکویی ها و برخی اقوام دیگر، رویاها نه فقط تصاویر آشفته و بی معنا نبودند بلکه پیام آور خردی درونی بودند. خردی که تمدنشان بر اساس آن ساخته شده بود و تداوم داشت.
اکثر این مردم خرد رویا را بعنوان راهی برای رسیدن به پاسخ ها و جوابگوی مسائل خود می دانستند.بنابراین آنها با رویاهایشان در هر کار مهمی مشورت می کردند. این شامل مسائل فردی و اجتماعی آنها می شد.
بیشتر سرودهای مقدس، مراسم، رقصها و طبابتها از رویا استخراج می شد و اغلب اوقات آنها بعنوان منشاء و منبع قدرت و نیرو تلقی می شدند. بعضا برای داوطلبان نقش ها و حرفه های خاص ( مثل پزشک، جادوگر، قابله …)، لازم بود که پیش از آنکه آن مقام را اختیار کنند، رویاهایی خاص را دیده باشند.

✍️نویسنده: امیررضا الماسیان
?کتاب مکتب های رویابینی


 

طی خواب، هیچ موجودی آگاهی ندارد که از خود بپرسد، که آیا در جهان آسترال است یا در جهان فیزیکی؟ با این حال، کسانی که از خود چنین سوالی طی خواب پرسیده اند، در جهان های درون بیدار شده اند. بعد در کمال تعجب قادر بودند همه شگفتی های جهان های برتر را مطالعه کنند. انسان در خلسه پر جذبه اش، خود را به یاد نمی آورد. ما باید خود را لحظه به لحظه به یاد بیاوریم. ما نیاز داریم خود را در حضور هر چیزی که می تواند ما را مجذوب کند، به یاد بیاوریم. اجازه دهید در مقابل هر چیز مجذوب کننده ای مقاومت کنیم و از خود بپرسیم، کجا هستم؟ آیا در سطح فیزیکی هستم؟ آیا در سطح آسترال هستم؟ بعد یک پرش کوتاه با هدف شناور شدن در فضای اطراف انجام دهیم. منطقی است که اگر شما شناور شدید، به خاطر این است که بیرون از جسم فیزیکی هستید. بعد، نتیجه بیداری کانشسنس خواهد بود. هدف پرسیدن چنین سوالی، لحظه به لحظه، این است که آن را در ناخودآگاه هک کنیم تا در طول ساعات خواب، خود را متجلی کند و نشان دهد.

? : سامائل آئون ویور
? : یوگای رویا


‍ رویابینی در مصر باستان

واژه ای که مصریان باستان برای خواب بکار می بردند از نظر علم ریشه شناسی واژه ها به ریشه “بیدار بودن” (To be awake ) بر می گردد و با علامتی که نمایانگر « یک چشم باز» است نوشته می شده. این شاید نشانه ای باشد که مصریان خواب را غفلت و بی خبری نمی دانستند و ویژگی هشیاری و بیداری را برای آن قائل بودند.
خوابها به قدری برای مصریان باستان مهم بوند که برخی از مردم بعنوان حرفه به تعبیر خواب می پرداختند. برای روی یکی از لوحهای یافت شده، این پیام نگاشته شده است: ” به حکم خداوند، تعبیر کننده خوابها هستم و اجازه خداوند را برای این کار دارم”. این پیام نشاندهنده این است که تعبیر رویاها در مصر سابقه تاریخی دارد. نکته دیگر اینکه در فرهنگ مصریان باستان تعبیر رویا یک علم ملکوتی است و برای استفاده از آن بایستی از خداوند اجازه داشت.

سفر آگاهانه

رویابینان مصر باستان، از طریق سفر آگاهانه در خواب، راهها و مسیرهای زندگی پس از مرگ و جهان چند بعدی را یافتند. آنها اینگونه معتقد بودند که شروع واقعی و تغییرات، در حقیقتی عمیق تر نهفته است که قابل دسترس از طریق سفرهای رویایی خارج از جسم می باشد. آنها همچنین متوجه شدند که با یادآوری و کار با خوابهایشان، می توان هنر حافظه را توسعه داد و به آگاهی ای که پیش از ورود به این سفر زندگی متعلق به ما بوده است، وصل شد و نسبت به ارتباط با تجربیات زندگی دیگر هشیار گشت.

?کتاب مکتب های رویابینی
✍️نویسنده: امیررضا الماسیان


رویابین

رویابین کسی است که با رویاها ارتباط دارد و با جهان رویا در تماس است. او کسی نیست که تنها رویا ببیند و نه کسی که تنها رویاهای خاص می‌بیند. او ممکن است نتواند رویاهای خود را کنترل کند اما از رویاهای خود دریافت می‌کند آنچه را که رویاها حامل آنند.

او ادراکی عمیق‌تر از سایرین نسبت به رویاها دارد و رویاها را بیش از سایرین می‌فهمد حتی اگر قادر به تفسیر آن نباشد؛ بنابراین او به رویا و رویا دیدن مشتاق است و این یکی از با اهمیت‌ترین و جذاب‌ترین وجوه زندگی اوست.

رویابین ممکن است رویاهای زیادی ندیده باشد و نبیند. شاید یک رویای دیگرگون‌ خود را هم باید نیاورد، شاید نتواند دربارهٔ رویاها حرفی بزند اما با این حال شاید رویابین باشد. رویابین با رویاها زندگی می‌کند و این بخشی از زندگی او یا همه زندگی اوست.

استاد ایلیا «میم»


 

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *