سه گام به سوی موفقیت و سلامتی

سه قدم عمده ای که باید در جهت نیل به موفقیت برداشته شود:

۱- بررسی مساله

۲- قبول راه حل و شناخت آن توسط ضمیر باطن

۳- ایمان خالصانه نسبت به اجرای آن

هنگامی که نیات قلبی خود را به زبان می آورید از ادای این کلمات خودداری کنید و ضعف نشان ندهید:

– خیلی دلم می خواست که معالجه می شدم.

– ای کاش به این خواستم می رسیدم.

احساس, ارباب همیشگی و هماهنگ کننده شماست.

سلامتی موهبتی از آن شماست, سعی کنید ایده های سلامتی را به ضمیر ناخودآگاه خود منتقل کنید.

اگر دچار ناراحتی و مشکلی شدید با خونسردی از آن بگذرید و بگویید: این نیز بگذرد.

در حالت آرامش و خونسردی به ضمیر باطن خود امکان خواهید داد تا نیروهای اصلی را در رفع بحران بکار اندازد و اگر گرفتاری برایتان پیش آمد, آن را حل کند.

 

کتاب قدرت فکر

ژوزف مورفی

آیا با درامد بیشتر مشکلات حل می شوند؟

مردم از نظر مالی به سه گروه عمده, تقسیم بندی می شوند.

۱- موقعیت کسر بودجه:

به دیگران مقروض هستند.

۲- موقعیت سر به سر:

فقط می توانند زندگی شان را بگذرانند, اما بدهی ندارند.

۳- موقعیت مازاد درامد.

به راحتی می توان گول خورد و فکر کرد که اگر کسی در گروه یک یا دو باشد, تنها با کسب درامد بیشتر می تواند به گروه سوم صعود کند.

اما این مطلب قطعا درست نیست, زیرا اگر کسی مقروض باشد, به این معناست که عادت کرده بیش از درآمدش خرج کند.

همینطور اگر کسی لب مرز باشد, عادت کرده است, که هرچه را به دست می آورد, خرج کند.

از آنجا که همه ما اسیرعادات خود هستیم, مشخص است که در هر یک از این حالت ها, کسب درآمد بیشتر, الزاما تغییری در وضعیت مالی کلی ما ایجاد نمی کند.

آرایشی بهداشتی تراست

پس ضرورت دارد که وقتی تصمیم می گیرید که یک برنامه مالی جدید هم برای خود طراحی کنید تا شما را مقید کند تا روش جدید, زندگی خو بگیرید.

 

کتاب ثروتمند زاده شده ای

باب پراکتور

کار مطلوب خود را طراحی کنید

با ذکر جزییات, توصیف کنید که درآمد مورد نظرتان چقدر است و تصمیم بگیرید که قطعا مایل هستید چه کاری را ادامه دهید.

ماهیت و بزرگی شرکتی که دوست دارید در آن کار کنید چیست؟

دوست دارید با چه کسانی همکاری کنید و چه نوع مشتریانی داشته باشید؟

هدف شما دستیابی به چه منصب و مسئولیتی است؟

هنگامی که به شغل دلخواه خود فکر می کنید, احتمالا به این نتیجه می رسید که هم اکنون در عرصه متفاوتی مشغول به کار هستید.

وقتی شغل مناسب خود را در این مرحله زندگی پیدا کردید, بزرگ ترین وظیفه شما این است, که مصمم شوید در کار خود, بهتر و نهایتا بهترین شوید.

قانون مهمی در زمینه موفقیت وجود دارد به نام قانون انباشتگی (تجمع).

این قانون می گوید, هر گونه توفیق در زندگی, نتیجه تجمع صدها و یا هزاران کاری است که شاید به چشم کسی نیامده باشد.

هر موفقیت بزرگ, حاصل ساعت ها و حتی ماه ها و سال ها تلاش متوالی برای رسیدن به یک هدف بزرگ است, برترین بود در کاری که به آن مشغول هستید.

نکته قابل توجه در این روند این است که همه کارها دارای اهمیت و اثر هستند.

هر کاری که انجام می دهید یا از انجام آن سرباز می زنید, به حساب می آید و هیچ چیز خنثی نیست.

هر چیزی در زندگی یا شما را به سمت بهتر شدن سوق می دهد یا شما را از آن دور می کند.

انسان شاد و موفق کسی است که آگاهانه, اعتبارات بیشتری را برای زندگی بهتر و موفقیت آمیز به دست آورد.

هرگونه حرکت مثبت و سازنده طبق قانون انباشتگی در جایی تجمع می کند و موجب ارتقای اعتماد بنفس و عزت نفس شما می شود.

کاری را که به آن علاقه مندید انجام دهید

چندی پیش “مارشا سینیتار” کتاب پرفروشی را به بازار عرضه کرد که عنوان آن بیانگر بسیاری از نکات است:

کاری را که دوست دارید انجام دهید؛ ثروت به دنبال آن خواهد آمد.

کم و بیش دلیل کامیابی و شادکامی هر زن و مرد موفقی به اذعان خودشان این است, که کاری را انجام می دهند که دوست دارند.

زمانی که کسی به خصوص مردان, در کل از زندگی خود رضایت ندارند, همیشه نشانه این است که از کاری که انجام می دهند, به هر دلیل ناراضی هستند.

بسیاری از افراد, شغل خود را نوعی تنبیه اجباری تلقی می کنند, آنها تلاش می کنند تنها به اندازه ای که اخراج نشوند و کار خود را به درستی انجام دهند.

اما هرگز به این موضوع فکر نمی کنند که آیا از کاری که به آن اشتغال دارند رضایت دارند و لذت می برند؟

به هرحال این رویکرد مناسب شما نیست, زندگی شما بسیار ارزشمندتر از آن است که آن را صرف کارهایی کنید که هیچ لذتی از آنها نمی برید.

تمامی لحظات زندگی شما باید صرف کارهایی شود که از ته دل به آنها علاقه مندید و شما را خوشحال می کند.

خوب است بدانید که پردرآمدترین مردم آمریکا و حتی جهان, معمولا اشخاصی هستند که چنان از کار خود لذت می برند که حتی شب ها نمی خواهند به خانه بازگردند و کم درآمدترین آنها افرادی هستند که به کارهای خود علاقه ندارند و از سر اجبار کارشان را انجام می دهند.

طبق تحقیقات انجام شده در آمریکا, به این نتیجه رسیدند که داشتن مهارت در کار و همچتیت تایید همکاران در مورد توانایی های شغلی, یکی از اساسی ترین عوامل موفقیت در زندگی مردم آمریکا بوده است.

اعتماد بنفس بیشتر از آگاهی مثبت حاصل می شود و شما زمانی حس بسیار خوبی نسبت به خود پیدا می کنید که بدانید در انجام کار خود متمایز و برجسته هستید.

کتاب اعتماد بنفس

برایان تریسی

مهارتهای اصلی در کارتان را فرا گیرید

دستمزد یا حقوق عبارت است از مبلغی که برای کمیت و کیفیتی معین از کاری پرداخت می شود, که کارفرما یا مشتری را مجاب کرده است برای آن خدمات مبلغی پرداخت شود.

در هر کاری اهداف اصلی مورد نظر را می توان بین ۵ تا  ۷ دسته طبقه بندی کرد, به ندرت پیش می آید که نیاز به دسته بندی های بیشتری باشد.

این اهداف همان هایی هستند که شما باید برای انجام مسئولیت های خود و داشتن حداکثر مشارکت با سازمان خود به آنها دست پیدا کنید.

عدم دستیابی شما برای به رسیدن به اهداف اصلی مورد نظر منجر به این خواهد شد که شغلتان را از دست بدهید.

به عنوان مثال, اهداف اصلی مدیریت عبارتند از: برنامه ریزی – سازماندهی – گرفتن پرسنل – تفویض اختیار – نظارت – ارزیابی و گزارش گیری

همه اینا زمینه هایی هستند که یک مدیر باید در آنها نتایج خوبی برسد تا در کار خود به موفقیت برسد.

باید برای کاری که انجام می دهید دانش و مهارت های اساسی را داشته باشید. در وهله اول باید توانایی و مهارتهایی اساسی که این امکان دار فراهم می کنید تا کارتان را انجام دهید, به دست آورید.

اگر می خواهید در کارتان موفق باشید باید در حوزه اهداف اصلی کارتان توانا باشید, حوزه ای که مسئولیت کامل آن با شماست, اگر به درست در حوزه فعالیتتان مهارت نداشته باشید, افرادی دیگری کار را به دست می گیرند.

نقطه شروع برای عملکرد بالا برای شما این است که ابتدا اهداف اصلی کارتان را مشخص کنید, فرصتی از آنها تهیه کنید.

بعد از آنکه لیستی از اهداف اصلیتان را مشخص کردید, قدم بعدی نمره دادن, از یک تا ده به نحوه فعالیتتان برای رسیدن به هریک از این اهداف است. در کدام زمینه قوی تر و در کدام زمینه ضعیف تر عمل کرده اید؟

هدفی که در آن ضعیف ترین عملکرد را داشته اید همان جایی است که باید سایر توانایی ها و مهارت های خود را به کار گیرید. حتی اگر برای اکثر اهداف خود توانایی بالایی داشته باشید, درست همان زمینه ای که در آن ضعیف هستید مانع رسیدن شما به موفقیت می شود.

یکی از علت های اصلی تنبلی و تاخیر در انجام کارها این است که مردم از انجام کارها و فعالیت هایی که در گذشته در آن حوزه عملکرد ضعیفی داشته اند, خودداری می کنند.

باید با برنامه ریزی و تعیین هدف این توانایی ها را بهبود ببخشید.

کتاب قورباغه را قورت بده

برایان تریسی