سیر تحول باغ ایرانی،در گذر زمان

سیر تحول باغ ایرانی ؛باغ ایرانی در گذر زمان مقاله حاضر، ضمن بررسی لغوی کلمه ” باغ ” و زمینه‎های پیدایش آن ، سیر تحول باغ ایرانی را در گذر زمان،

 در دوره‎های گوناگون تاریخ معماری ایران از باستان تا اسلام و پس از اسلام مورد بررسی قرار می‎دهد و در هر دوره تاریخ معماری ایرانی، نمونه‎هایی از باغسازی آن دوران به همراه سیر تحول باغسازی معرفی می‎گردد.  واژه باغ در گذر زمان : بطوری که از نوشته های مورخان یونانی بدست می آید نزدیک به ۳۰۰۰ سال پیش، پیرامون خانه‎های بیشتر ایرانیان را باغها احاطه کرده بودند و واژه پردیس به همان باغهای پیرامون خانه‎ها گفته می‏شده است. این شیوه بعداً برای سایر ملل نیز سرمشق شده و بدنبال آن این واژه فارسی به دوردستها رفته است. بطوری که امروزه در زبانهای یونانی و فرانسوی و سامی و دیگر زبانها نیز با تغییرات و دگرگونیهایی بکار برده می‎شود. علامه علی اکبر دهخدا درباره معنی واژه پردیس می‎نویسد: ” پردیس لغتی است مأخوذ از زبان مادی (پارادئزا) به معنی باغ و بستان و از همین لغت است پالیز فارسی و فردوس (معرب ) “این واژه که در اوستا دوبار بکار برده شده از دو جزء ترکیب یافته ، یکی Pairi به معنی پیرامون و دیگری Daeza به معنی انباشتن و دیوارکشیدن بوده است که بر روی هم به معنای درختکاری و گلکاری پیرامون ساختمان می‎باشد. این واژه در پهلوی پالیز شده و در فارسی دری هم بکار رفته است. در دوره هخامنشیان و بعد از آن در سرتاسر سرزمین ایران تعداد بیشماری باغهای بزرگ و باشکوه وجود داشته، این گونه باغها که در یونان آن روز وجود نداشت مردم آن سامان و دیگر کشورها را جالب نظر آمده وهمان واژه فارسی را نیز بکار بردند. امروزه این واژه در زبان یونانی بصورت Paradeisos به معنی باغ، و در زبان فرانسه بصورت Paradis و در زبان انگلیسی بصورت Paradise به معنی بهشت بکار برده می‎شود . نام دیگر این فضای سرسبز و دل‎انگیز “باغ” است. باغ هم واژه‎ای فارسی است که در پهلوی و سغدی نیز به همین شکل Bagh بکار برده می‎شود. برخی باغ را مشترک در فارسی و تازی می‎دانند و بعضی نیز برآنند که این واژه در اصل تازی بوده و جمع آن را “بیغان” می‎آورند، حال آنکه این واژه قطعاً فارسی است و از فارسی به دیگر زبانها رفته است.ایرانیها از قدیم الایام به ساختن باغها و باغچه در حیاطها و دور و بر بناها علاقه خاصی داشته‎‎اند . شاید خاطره میهن اصلی و خاستگاه قوم آریا منشأ این علاقه بوده است. آنها باغچه‎هایی را که در اطراف بنا می‎ساختند ” په اره دئسه ” می‎نامیدند که به معنای پیرامون دژ یا “دیس” بود. “دیس” یعنی بنا و کسی را که دیس می‎ساخت “دیسا” یعنی بنا می‎نامیدند. فرمانروایان شهرهای داخل ایران یا شهرهای قلمرو شاهنشاهی ایران در خارج ، همه ملزم به ساختن چنین باغچه‎هایی بوده‎اند. مثلاً یکی از این ” په اره دئسه‎ها ” یا پردیسها در تخت جمشید بود که خشایارشاه در هنگام برشمردن نام بناهایی که ساخته ، از آن یاد کرده است. واژه پردیس به معنای بهشت در زبان عربی به فردوس و در زبانهای دیگر به پارادایز تبدیل شده است. خود بهشت یا ” وهشت ” به معنای بهترین زندگی است و این بهشت به شکل باغی سرسبز و خرم و زیبا مجسم می‎شده است. ما برای این مفهوم واژه‎های جنت، فردوس، بهشت یا رضوان را بکار می‎بریم. در فارسی قدیم واژه پالیز هم به همین معنا بوده است. چنانکه فردوسی گفته است:‌ “وز آنجا به پالیز بنهاد روی” . در بهشت کوثر هست و درختان و گلها و جویبارها، و در باغ نیز آب روان خوش و گلهای زیبا و درختهایی که می توان در سایه آنها آرمید و این همه محصور در دیواری که مانع ورود جهنمیان به آن شود. آیین و کیش قدیم ایرانیان به کشاورزی و باغسازی اهمیت خاصی داده و آن را ستایش نموده است، چنانکه در وندیداد (فرگرد سوم- فقره ۳۳) می خوانیم که زرتشت به اهورا می‎گوید: “ای آفریننده جهان مادی، چهارمین کسی که زمین را به منتهی درجه وجد آورد کیست؟” اهورامزدا پاسخ می‎دهد :‌ ” آنکس که بیشترین مقدار گندم کشت کند و بیشترین سبزیها بکارد و بیشترین درختها بنشاند. کسی که زمین خشک را آب دهد و زمین خیس (باتلاق) را بخشکاند و زیر کشت برد.” در کتاب فارسنامه ابن بلخی که بین سالهای پانصد تا پانصد و ده هجری قمری تألیف شده سلسله‎های پیش از اسلام را بنا به روایت قدیم چهار سلسله بنام پیشدادیان ، کیانیان ، اشکانیان و ساسانیان برشمرده است. مؤلف این کتاب منوچهر پسر میشخوریار را که هفتمین پادشاه پیشدادی است نخستین کسی می‎داند که در جهان به احداث باغ و بوستان پرداخته و می‎نویسد: ” آثار او آن است کی اول کسی که باغ ساخت او بود و ریاحین گوناگون کی بر کوهسارها و دشتها رسته بود جمع کرد و بکشت و فرمود تا چهار دیوار گرد آن در کشیدند و آن را بوستان نام کرد، یعنی معدن بویها.” مفهوم معمارانه باغ بازتاب حس مکان یا مکانیت است چون باغ فضای متعین به شمار می‎رود که تصویر کل کیهان را در خود به قاب می‎گیرد. این مفهوم که پرورنده انتظام و هماهنگی است می‎تواند از راه عدد ،‌ هندسه ، رنگ و ماده به حیطه حواس درآید، در عین حال نظرعقل را به ذات ، به ساحت باطنی مستقر در فضای مثبت معطوف دارد. باغ ، در حد مظهری از صورت مرکز گریز عالم کبیر یا ظاهر ، و حیاط ، در حد مظهری از صوت مرکز گرای عالم صغیر یا باطن ، جنبه‎هایی از مکان به شمار می‎آیند که متقابلاً مکمل و در نتیجه کامل کننده یکدیگرند. • باغ در گذر دوره‎های معماری ایرانی :‌با اینکه بر اثر حملات و تاخت و تازهای اقوام مختلف به سرزمین ایران بسیاری از مدارک و آثاری که نشان دهنده پیشینه درخشان و طولانی قوم ایرانی در کشاورزی و باغ سازی و گل آرایی بوده از بین رفته ، باز هم برای شناخت درختها و بوته ها که در هر دوره در باغهای مناطق گوناگون کشور، کاشته می‎شده رساله‎ها وکتب معتبری بر جای مانده است که هر یک سندی ارزشمند وگرانبها در این مورد است. باغ ایرانی در دوران باستان؛ دوره پارسها و پارتها : در ایران باستان به گل ” اسپرم ” یا ” اسپرغم ” می‎گفته اند و در آثار سده‎های نخستین هجری نیز این نام بسیار به کار رفته است. اقوامی که در سرزمین ایران می‎زیسته‎اند از دوران باستان گونه‎های بسیاری از درختان وگلها و سبزه‎ها را می‎شناخته و با گل پیوندی پایدار داشته‎اند و بزرگداشت نوروز که خود جشن پیشباز آمدن بهار و گل و سبزه است نشانگر آن است . جشن نوروز که از زمانهای دیرین به مناسبت بازگشت آفتاب به نقطه اعتدال و پیروزی گرما بر سرمای زمستان در سرزمین کهنسال ما برگزار می‎شده و در این زمان هم در سرتاسر فلات ایران با شکوه تمام برقرار است در اواخر دوره‎ای که به نام جمشید از آن یاد می‎شود بنیان گرفته و زمان پیدایش آن به حدود ۱۰۰۰۰ سال قبل می‎رسد. این جشن درواقع جشن روئیدن گل و گیاه است و گرامی داشتن گل و بزرگداشت نوروز با هم ‎بستگی دیرینه دارند. ایرانیان بر سفره ای که در نوروز می‎گسترده‎اند گل می‎نهاده‎اند. نقوش مربوط به گل وگیاه و آب در اولیه ترین آثار مکشوفه بویژه در ظروف سفالی قرنهای کهن خبر از اهمیت حضور آنها در زندگی انسانها در استقرارهای اولیه دارند. نقوش برجسته متعلق به کاخ آشوربنیپال پادشاه آشور بین سالهای ۶۶۹ و ۶۳۰ قبل از میلاد کشف شده و در نینوا – موجود در موزه بریتانیا – و حبر باغهای معلق بابل اهمیت باغ در ساختار شعرهای کهن را می‏رسانند. باغهای معلق بابل که به وسیله بخت النصر برای همسر ایرانی وی، دختر فرمانروای ماد، احداث شده‏اند بر طبق اصول طرح پارادیس ایجاد گردیده، بطوری که از نظمی خاص و الگویی مناسب برخوردار و تا زمان اسکندر هم به جای مانده بوده است. پردیس اخیراً کشف شده از پاسارگاد که احتمالاً اولین طرح اجرا شده از ” باغ اندر باغ” عظیم شهر – پایتخت ناتمام کورش بوده و نیز وصف پردیس کورش جوان در شهر ساتراپ نشین غرب ایران که گزنفون نقل می‎‎کند، دیگر نمونه‎هایی کافی برای نمایش ولو نه خیلی روشن از رابطه ساختار باغ و شهر در شهرهای طراحی شده هخامنشیان می‎باشد، بدون جهت نبود که یونانیان هخامنشیان را بزرگترین باغسازان جهان می‎دانند. بر روی سفالهای بدست آمده از شوش و تخت جمشید نقش استخر آب و باغ و تک درختها دیده می‎شود. نقوش سنگی برجسته درختان سرو و کاج و نخل بر روی دیوارهای تخت جمشید نیز نمایانگر فراوانی این نوع درختان در باغهای آن دوره و احترامی است که مردم برایدرخت وسبزه قائل بوده اند. سابقه پردیسهای ایران به قرن چهار و نیم میلادی برمی‎گردد. این عنوان بر باغهایی اطلاق می‎شده که برای تفریح عموم احداث می‎گردید. واژه پردیس ریشه سانسکریت داشته و به مفهوم بهشت است که در متون انگلیسی همان واژه سانسکریت یعنی ” Paradis ” بکار برده می‎شده، و در تورات از پردیسهای ایران باستان صحبت رفته است. سپاهیان عصر باستان در سفرهای جنگلی که از راههای پارس- چین و باختر عبور کرده اند در سفرنامه های جنگلی خود از اینکه ایرانیان در دل بیابان بهشتهای زمینی آفریده اند با تحسین یاد کرده اند. سنگ نگاره های هخامنشی نشانگر روشن نظم هندسی باغهای ایرانی هستند و درختان راست قامت و موزون نقش برجسته‎ها ، که از نظم نظامی و لشکری سبق می‎برند، همریشگی و همسانی پلانهای باغ و بنا را بیانگرند. با انقراض سلسله هخامنشی ، ترکیب هندسی سرراست است و باغراهها عمود بر هم ، کرتها چهارگوش مستقل که هیچیک پس مانده کرتی دیگر نیست. باغها درکرت بندیهای دقیقی سامان گرفت و سراسر قرینه سازی شد، چون که طرح آن پیشاپیش در ایران روزگار هخامنشی (۳۰۰-۵۰۰ ق.م) توسعه جانانه یافته بود. با پردیسهای ساسانی (۶۰۰-۲۰۰ م) ، باغ نقشه‎ای باشکوه به خود گرفت که طرحهای مندل‎وار و کوشکهایی در ملتقای چهار خیابان داشت. (طرح پارک یا “چارباغ” ساسانی بصورت چلیپایی بود که قصر حاکم در مرکزش قرار داشت. عین همین طرح را می‎توان در ظروف سفالی هخامنشی مشاهده کرد که نماد تربیعات چهارگانه عالمند.) آفریده های کوچک اندازه ایرانیان باستان، چون قالی بهارنمای افسانه‎یی خسروپرویز و ساختمان کوشک‎سان تخت طاقدیس، واقع میان یک درختزار، همچنین تکرار نماد درخت مقدس و نقشمایه و بشنین در آرایشهای دیواری بناهای تاریخی هخامنشی، اشکانی و ساسانی ، ابقاگر تصور باغ و تعلق آدمی به طبیعت بود.برای دستیابی به ویژگیها و نامهای درختان وگلهای معمول در باغهای قدیم ایرانی، گذاری به دوره استقرار حکومت ساسانیان در ایران داریم. درباره گلهای باغهای ایرانی در دوره ساسانیان آقای فریدون جنیدی می‎نویسد: در میان فنونی که به زبان پهلوی از دوران باستان بر جای مانده است رساله کوچکی است به نام خسرو کواتان و ریدکی به معنی خسرو فرزند قباد، خسرو انوشیروان و پسر نوجوان که در گفتگویی میان این دو از ۲۲ نوع اسپرم خوشبو نام برده شده است. احداث چهار باغهای معروف ایران که در زمان ساسانیان متداول گردید در واقع نوع تکامل یافته پردیس محسوب می‎گردد. باغ ایرانی در دوران اسلام : طرح باغهای ایرانی و ساختمانهای آن غالباً آمیزه ای از سبک معماری و باغ سازی پیش از اسلام و شیوه معماری سده‎های بعد که ویژگی های کلی معماری ایرانی را داراست و با نام معماری اسلامی شناخته می‎شود و برخی تأثیراتی که از معماری و باغسازی کشورهای دیگر پذیرفته می‎باشد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که معماری و چگونگی خیابان بندی و درخت کاری و گلکاری باغهای ایرانی در دوره اسلامی تأثیر چندانی از اعراب مهاجر به ایران نداشته است بلکه همراه با گسترش نفوذ نیروهای اسلامی، این هنر ایرانی تا سرزمینهای دوردست هم نفوذ یافته و از شبه قاره هند تا سرزمین اسپانیا کشیده شده است. در دوره اسلامی نیز ایجاد باغها و درختزارها همچنان مورد علاقه ساکنان این سرزمین کهن بوده و علاوه بر باغهای بزرگ و با شکوه بیرون شهرها، تا چندین سده پدیده باغسازی در درون و پیرامون شهرها خاص این سرزمین بوده است. شهرهای کهنسال ایران از زمانهای بسیار دور طبیعت گرایی را می‏شناخته‏اند. باغ فین‎ کاشان یادگار دوران آل بویه و ایلخانی، و باغ تخت شیراز به جای مانده از قرن ۵ هجری نمونه هایی ماندگار هستند. باید اذعان نمود که بالاخره این شیوه‎ها از سرزمینهای شرقی بوسیله افرادی که از سایر نواحی به مشرق زمین سفر نموده اند و با خصوصیات برتر زندگی مردم آن آشنا می‎شده اند به کشورهای اروپایی شناسانده شده است. ویل دورانت در تاریخ تمدن (عصر ایمان) می‎نویسد ک باغ به سبک ایرانی مورد تقلید سایر ملل نیز قرار گرفته و هم در بین مسلمین و اعراب و هم در هندوستان رواج یافته است و در قرون وسطی موجب الهام اروپاییان گردیده است. با گسترش اسلام، باغسازی ایرانی نزد مردم نقاطی که پذیرای اسلام شدند رسوخ کرد. به ویژه کشورهایی که اسلام بواسطه ایران بدانجا راه یافت و سرزمینهایی که در حوزه مکتب هنر و معماری اسلامی ایران بودند. در اروپا از باغهای زیبای اندلسی ” الحمراء ” را می‎توان نام برد و در آسیا باغهای بابری کشمیر را که در شمار نامدارترین باغهای دوران اسلامی هستند. باغ و حیاط ، مکمل فلات گرم و کم آب ایران، اهمیت خود را در عصر اسلام در حدّ صوری تصوری از فردوس حفظ می‎کنند. باغ مطابق یکی از نقشمایه‎های مذهبی ایران باستان بود؛ نمایشگر حیطه درخت آجین که کوشکی مرکزی را در میان می‎گرفت.هشت بهشت صفوی نه تنها در نقشه سراسری اش بلکه در همان طرح کوشک مرکزی‎اش بی اغراق آفریننده بهشتی پویاست.گسترش زیرکانه از مقوله بازپیوندی غایی آدمی به مبدأ ” جمع” از طریق مواجهه اش با طبیعت است.باغ گسترده هر قدر هم که از حیث نماد پروری پر مایه باشد. جنبه تجملی سنگینی دارد که احداثش در فضای شهری جز از عهده معدودی بر نمی‎آید. اینجاست که طرح حیاط به موازات طرح باغ گسترده قرار می‎گیرد. دوران هخامنشی نمونه‎های فراوانی ازخانه‎های حیاط دار بدست می‎دهد. در حالیکه کاخ اشکانی آشور و کاخهای ساسانی فیروزآباد و سروستان نمایشگر نوع بسیار پرتکلفی از حیاط سازی اند. – دوره صفویه :سالهای بعد از حمله مغول تا استقرار حکومت صفویه هرچند که دوره تسلط اقوام بیگانه برسرزمین ما و مبارزات پراکنده مردم با این فرادستان و ایجاد حکومتهای ملوک الطوایفی وکوچک است ، با اینحال کم و بیش در آثار علمی و ادبی و تاریخی نشانه های حاکی از اشتیاق مردم به باغسازی و پرورش درخت و گل دیده می‎شود و از آن جمله آثار مینیاتوری، ونقاشی های هنرمندان دوره جانشینان تیمور که غالباً باغهای آن زمان را به تصویر کشیده اند قابل توجه است.در دوره حکومت صفویه که مجدداً رفاه و آرامش نسبی در کشور برقرار گردیده احداث باغ و پرورش گل رونق فراوان یافته است. یکی از منابع گرانبها برای شناخت درختان و گلهای باغهای ایرانی در دوره صفویه کتاب ارشاد الزراعه تألیف قاسم بن یوسف ابونصر هروی است که در سال ۹۳۱ هـ . تألیف شده است. همچنین برای دستیابی به چگونگی و نام درختان و گلهای باغهای ایران در دوره صفویه منظومه های دوحه الازهار و روضه الصفات نیز دو سند گرانبهاست . عبدی بیگ شیرازی این دو منظومه را در دوره پادشاهی شاه تهماسب صفوی سروده و در آن چگونگی عمارت و باغ هشت بهشت قزوین را توصیف نموده است. یکی دیگر از متون به جای مانده از دوره صفویه که چگونگی باغسازی و انواع درختان و گلهای باغهای آن دوره را نشان می دهد منظومه رمز الریاحین است . این رساله سروده محمد هادی فرزند میرزا حبیب کاشانی مشهور به شیخ‎رمزی است که در عهد شاه عباس دوم شروع کرده و در سال ۱۰۸۹ یعنی در دوره پادشاهی شاه سلیمان به اتمام رسانده است. چهار باغها نیز به نوبه خود در طی تاریخ شکل بهتری یافتند. هشت بهشت اصفهان که در زمان شاه سلیمان در یکی از این چهار باغها بنا شده نمونه پیشرفت امر طراحی بین ایرانیان است . خیابان چهار باغ اصفهان در زمان صفویان ساخته شد. باغهای مشهور چهار باغ چنین بوده اند: باغ تخت ، باغ کاج ، بابا امیر،‌ توپخانه ، نسترن، بلبل ، فتح آباد، گلدسته، کاووس خانه و پهلوان . از دیگر باغهای دوران صفویه می‎توان به باغهای زیر اشاره کرد: باغ عباس آباد کاشان ، باغ تاج آباد نطنز ، باغ صفوی و باغ خلوت بهشهر ، باغ سعادت آباد قزوین، و دیگر باغهای کاخهای پادشاهان صفوی . – دوره زندیه :انواع درختان و گلهای باغهای دوره زندیه تقریباً مشابه دوره صفویه است و توصیف باغ نظر شیراز در کتابی خطی به نام تاریخ زندیه نشان می دهد که درختان گوناگون و گلها باغهای آن دوره را می‎پوشانیده است. در زمان کریم خان ، بیشتر باغهای به جای مانده از پیش بازسازی شدند، مانند باغهای دلگشا، گلشن، نظر و جهان نما. باغ نظر پیش از کریمخان ساخته شده و در مرکز شهر در محله درب شازده و نزدیک بازار وکیل جای دارد و چون پایگاه فرمانروای شهر بوده آن را باغ حکومتی نیز می‎نامیدند. کریمخان در زمان خود در این باغ گلکاری و خیابان کشی نو کرد و چند ساختمان به آن افزود. از همین رو او را بنیان کننده باغ می‎دانند. این باغ در زمان قاجاریان یکی از بهترین باغهای شیراز بوده است. از دیگر باغهای دوره زندیه می‏توان به باغهای زیر اشاره نمود:باغ گلشن طبس ، باغ هفت تن شیراز ، باغ دولت آباد یزد. – دوره قاجاریه :‌درختان و گلهای معمول در باغهای دوره قاجاریه تقریباً همانند دوره معاصر است. از دوره قاجاریه کتابی خطی به نام مفاتیح الارزاق تألیف یوسف نوری منشی در دست است که سند معتبری درباره کشاورزی و باغسازی آن دوره محسوب می‎گردد. درختکاری و گلکاری باغها در اوایل دوره قاجاریه هنوز غالباً به شیوه قدیم ایرانی بوده است ولی به تدریج گلکاری فرنگی بویژه در دوران پادشاهی ناصرالدین شاه رایج گردیده و گلکاران و باغبانان فرنگی هم به ایران آمده و شیوه گلکاری غربی را با خود آورده اند. کتاب المآثر و الآثار تألیف محمدحسن خان اعتماد السلطنه یکی از منابع دوره قاجاریه است که در آن تعداد زیادی گلهای باغهای آن دوره معرفی شده است. تعدادی از باغهای این دوره عبارتند از :باغ عفیف آباد و باغ دلگشا و باغ نارنجستان و باغ ارم و باغ منشی باشی و باغ سالاری و باغ ایلخانی و باغ خلیلی شیراز، باغ نشاط لار ، باغ شاهزاده و باغ هرندی کرمان، باغ سردار محتشم رشت، باغ چهلستون بهشهر ، باغ معین و باغ میرزا عباس بمی و باغ عبدالرحیم خان یزد، باغ گلستان و باغ لاله‎زار تهران.در یک قرن اخیر ، فرهنگ و معماری و باغسازی ما به راه انحطاط افتاد و باغهای معاصر ایرانی، دستخوش بی‎هویتی و اغتشاش گردید. در تهران باغ فرح‎آباد نمونه نزدیک و گویایی است از شروع انحطاط . اگر چه هنوز برخی از باغهای به جای مانده از گذار تاریخ، استوار و پابرجا هستند اما امروز تنها خاطره باغ‎سازی ایرانی است که در دل ما مانده است:‌در اندرون من خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *