عاری از بهانه زندگی کنید

شاد زندگی کنیم

سرزنش کردن دیگران, بسیار آسان تر از پذیرفتن مسئولیت است.

اما وقتی تصمیم می گیرید به شیوه ای عاری از بهانه, زندگی کنید, سکان زندگی را دوباره در دست می گیرید و این سکان فقط باید در دستان خودتان باشد.

من نیز می دانم که پذیرفتن مسئولیت زندگی مان, اغلب بسیار دشوار بنظر می رسد.

حادثه ناگوار, بدرفتاری ها, دل کندن ها و رویدادهای دلتنگ کننده, به معنای واقعی ممکن است سبب شوند زندگی برای ما بسیار دشوار و طاقت فرسا شود.

پذیرفتن مسئولیت به این معنی نیست که به دلیل اشتباهات احتمالی اتفاق افتاده در زندگی تان, به احساس گناه یا شرمساری دچار شوید.

شاید به معنای واقعی از افرادی رنجیده اید که به نا آگاهی, فقر فرهنگی و رفتارهای عادت گونه, دچار هستند, در این مواقع به راستی خودتان مقصر نیستید.

حتی زمانی که این نکته ها را تشخیص می دهید, باز هم توصیه می کنم, بی آنکه احساس گناه را در وجودتان پرورش دهید, این نکته را بپذیرید که:

“ارزش همه اتفاق هایی که در زندگی تان می افتند, بر مبنای میزان مسئولیت پذیری شما درباه آن ها تعیین می شود.”

این موضوع را مشتاقانه بپذیرید که به شیوه ای دعوت نشده به این دنیا آمده اید و باید به موقعیت هایی پیش بینی نشده در زندگی تان, رسیدگی کنید.

در دل هرگونه دشواری, نکته ای آموزشی برای شما وجود دارد.

چرا از تغییر می ترسیم؟

به چهار دلیل اساسی, از تغییر کردن در زندگی خود می ترسیم.

۱- می ترسیم شکست بخوریم, موفق نباشیم یا اشتباه کنیم.

۲- ترس از ناشناخته ها.

۳- ترس از ترک کردن آن چه برایمان آشنا و امن است.

۴- ترس از رها کردن و از دست دادن کنترل اوضاع.

بسیاری از مردم, آستانه تحمل بسیار بالایی برای درد و رنج دارند.

این باعث می شود تنش روحی و روانی و درد و رنج را به هر قیمتی تحمل کنند و خود را از عشقی که شایسته اش هستند, محروم کنند و به لحاظ روحی و عاطفی به خودشان زیان برسانند.

هنگامی که به میل و اراده خودتان تغییر نمی کنید, لگد می خورید.

اسیر گذشته خود نباشید

امرسون, ادیب نامدار و نویسند پر آوازه در دفتر یادداشت روزانه اش, چنین نوشته است:
“اسیر گذشته خود, نباشید.”

این که همیشه به شیوه ای خاص رفتار کرده اید, دلیل منطقی و مناسبی برای این موضوع نیست که در زمان حال نیز باید به آن شیوه رفتار کنید.

در حقیقت چنین دلیلی فقط بهانه ای برای توجیه کردن این موضوع محسوب می شود, که شما کمبودی را احساس می کنید.

گذشته همچون اثری است که آن را پشت سرتان رها می کنید, درست همانگونه که حرکت قایق بر روی آب نیز اثری را به دنبال آن به وجود می آورد و این رد آب, به تدریج از بین می رود.

افکار مربوط به گذشته به صورت موقتی در ذهنتان پدیدار می شود تا نشان دهد که در گذشته در چه جایگاهی قرار داشته اید.

اثر حرکت قایق روی آب, بر چگونگی حرکت قایق در ادامه مسیر تاثیری ندارد, این اثر آشکارا نمی تواند چنین تاثیری داشته باشد, زیرا فقط پشت سر قایق باقی می ماند.

بنابراین, وقتی اعلام می کنید که گذشته شما دلیلی موجه برای پیشروی نکردنتان در زمان حال محسوب می شود, به تصویر قایق و اثر حرکت آن روی آب توجه داشته باشید.

چگونه از گذشته رهایی پیدا کنیم؟

برای آنکه از گذشته رهایی یابید و بینشی جدید پیدا کنید, باید برای هر آن چه در زندگی تان اتفاق افتاده است, مسئولیت بپذیرید.

مسئولیت پذیری یعنی اینکه بتوانید به خود بگویید: “من آن کار را کردم.”

هنگامی که مسئولیت وقایع زندگی و تعبیر خود از آن وقایع را بپذیرید, از دنیای یک کودک به دنیای یک بالغ قدم می گذارید.

با مسئولیت پذیرفتن برای عمل ها و عکس العمل های خود داستان کهنه “چرا من؟” را کنار می گذارید و آن را به داستان “این اتفاق به این علت برای من افتاد که باید درسی می آموختم یا قسمتی از سفر زندگی من بود”, تبدیل می کنید.

به قول نیچه, در حسرت گذشته بودن یعنی در حسرت آن باشیم که وجود نداشته باشیم.

تقریبا غیر ممکن است بتوانیم زندگی خود را در جهت مشخصی هدایت کنیم که با گذشته به آشتی درآییم.

هر اتفاق در زندگی ما نحوه نگاه ما به دنیا و خویش را, تغییر می دهد.

شاید حتی تصور مرور کردن گذشته سخت و طاقت فرسا بنظر برسد, اما این کار قسمت اصلی فرایند است.

گذشته ما موهبتی است که راهنما و آمورگار ماست و به همان اندازه که پیام های منفی دارد, پیام های مثبت نیز دارد.

زندگیتان را تغییر دهید

۱- تصمیم بگیرید که شاکر و قدردان باشید. بارها و بارها این کار را انجام دهید.

۲- بیش از حد نگران اتفاقات پیش رو نباشید. شاید مدام فکر کنید که در گذشته باید کار دیگری انجام می دادید, اما به یاد داشته باشید نباید در این افکار غرق شوید و از لحظه اکنون غافل شوید.

۳- شما نمی دانید که آینده چه چیزی برایتان به ارمغان دارد, پس بهترین کار این است که بهترین استفاده را از زمان حال داشته باشید.

۴- دو چیز بیش از بقیه, روزتان را می سازد, صبر و شکیبایی و دومی دیدگاه شما به زندگی.

۵- صبر کردن به معنای انتظار کشیدن نیست, بلکه به این معنی است که در هنگام تلاش کردن برای رسیدن به خواسته خود, همواره نگرشتان را مثبت نگه دارید.

۶- لذت بردن از زندگی به معنای خودخواهی نیست, تمامی امکانات مثبت در دسترس شما قرار قرار دارد.

۷- به این فکر کنید که امروز چه زمان ارزشمند و غیر قابل جبرانی در دسترس شماست, پیش از آن که روز را با خشم, دلخوری و حسادت هدر دهید.

۸- شاید خسته شوید, شاید ناامید شوید یا شاید احساس ناراحتی کنید. در هر صورت, بهترین گزینه حرکتِ مثبت و رو به جلو است.

۹- شاید احساس کنید که وجودتام عاری از احساسات مثبت است. این زمان دقیقا همان زمانی است که باید برای داشتن انرژی مثبت تصمیم بگیرید, بی شک این رفتار بزرگترین تفاوت ها را برای شما رقم می زد.

۱۰- غیر ممکن است در کاری موفق شوید که فکر می کنید توان انجام دادن آن را ندارید.

هر رنجی هدفی دارد

همه اتفاقات بد موهباتی هستند که لباس مبدل پوشیده اند.

برخی از ما انتخاب می کنیم که با این باور که در اتفاقات بد هیچ خیری وجود ندارد, زندگی کنیم.

اما هر رنجی هدفی دارد, آنها برای ما پیامی دارند و ما را به درجات بالاتر آگاهی هدایت می کند.

چالش هایی که در زندگی ما رخ می دهند می توانند بینشی به ما عطا کنند که ما را از گذشته برهانند, گذشته ای که شور زندگی را از ما ربوده و ما را از معنویت درون مان دور نگاه داشته است.

هیچ حادثه ای, به تمامی دردناک نیست.

این ها همه به نگاه ما بستگی دارند, بسیار مهم است که درک کنیم هر حادثه ای در جهان باید همانگونه که هست رخ می داد, هیچ اشتباهی وجود ندارد.

همه چیز همان است, که باید باشد, اگر ما درک کنیم که نمی توانیم خیری را بدون وجود شر داشته باشیم, پذیرش جهان آنگونه که هست بسیار آسان تر خواهد بود.

کم کردن تاثیر افکار منفی

خشم, ترس, خجالت, اندوه, احساس گناه و نگرانی فقط نمونه های اندکی از احساسات منفی هستند.

این احساسات اثراتی قدرتمند و ناخواسته دارند.

آن ها می توانند بیماری و مشکلاتی درست کنند و در زندگی تان نتایج مخربی داشته باشند.

تصمیم های محدود کننده تصمیم هایی هستند که در گذشته هنگام ناتوانی و مشکلات گرفته اید و ممکن است به دلیل ترس, فقر یا دلایلی شبیه به این ها گرفتار این تصمیم ها شده اید.

برای مثال ممکن است به خودتان گفته باشید: “هرگز نمی توانم لاغر شوم” یا “در درس ریاضی به خوبی عمل نمی کنم”.

این تصمیم های محدود کننده موجب محدود شدن توانایی هایتان می شوند و راه رسیدن به موفقیت را سد می کنند.

اگرچه احساسات منفی و تصمیم های محدود کننده به گذشته مربوط می شوند, اما روی افکار و آینده ما تاثیر می گذارند.

اگر بتوانید به گذشته بروید و آگاهانه درک کنید که ذهن ناخودآگاهتان با این تصمیم ها تلاش داشته تا شما را حمایت کند, بسیاری از آثار مخرب این احساسات و تصمیم ها را خنثی خواهید کرد.

به جای تردید, اعتماد کنیم

شک و تردید نیز یکی دیگر از موارد اعتقادی منفی است و مانع از تحقق خواسته ها می شود.

همچنین به شدت تاثیر منفی از خود برجای می گذارد, بنابراین اگر کسی می خواد آرزوها و به ثمر رسیدن آن ها را باور داشته باشد, به هیچ عنوان اجازه هرگونه شک و تردیدی را نباید به خود راه دهد, زیرا هرگونه شک و تردید برابر است با برآورده نشدن خواسته ها.

زمانی که احساس شک و تردید داریم, جسم و روح ما ضعیف و ضعیف تر عمل می کند و انرژی را که باید صرف کنیم, چند برابر زمانی است که با اطمینان به آن موضوع می پردازیم.

به این ترتیب شک و تردیدها موجب می شوند که وقت بیشتری برای مشکلات صرف کنیم و به سختی موانع را کنار بزنیم و راهمان سراسر اصطکاک خواهد بود.

فردی که, بیشتر و بیشتر خود را مصور و محدود می کنن, به طور دقیق, محدودیت را تجربه خواهد کرد و کسی که با افکار ترس و وحشت زندگی می کند, به درستی در مقابل آرزوهای خود ترمز خواهد کرد.

درواقع همین روند بی اعتمادی و نااطمینانی انسان را در هر زمانی از آنچه وحود دارد, فرسوده تر خواهد کرد, این افراد بدون هدف پیش می روند و در مسیر زندگی پویایی ندارند.

آیا می توانیم به این موضوع شک کنیم که شاید افکار منفی, واقعیت زندگی کنونی ما هستند؟

هنوز دیر نشده است, می توانید همین امروز افکار منفی را دور بزنید و تمام راه های ورودی و نفوذی آن را ببندید.

تاثیر خاطرات در زندگی

خاطرات تان به شما می گویند چگونه با دیگران رفتار کنید و با آن ها ارتباط برقرار کنید.

خاطرات گذشته شما می توانند روی زمان حال و آینده زندگی تان تاثیر بگذارند.

مشکل هنگامی رخ می دهد که این خاطرات به ترتیبی که ثبت شده اند, حفظ و نگهداری نمی شوند.

هنگامی که خاطرات در هم آمیخته می شوند, هیجاناتی از رویدادهای گذشته را با خود به همراه می آورند, به این شکل که تجربیات زمان حال تان باهیجانات خاطرات گذشته آمیخته می شوند و ناگهان متوجه می شوید که در حال واکنش نشان دادن به خاطرات گذشته خود هستید تا تجربه ای که در زمان حال دارید.

تصمیمات شما ارتباط نزدیکی با خاطراتتان دارند و روی زندگی تان اثر می گذارند.

ممکن است در زندگی تصمیم هایی بگیرید که فرصت ها و انتخاب هایتان را محدود کند.

نمونه ای از تصمیم های محدود کننده عبارت است از “پول ریشه تمام بدی ها, است. تصمیم من این است که در زندگی پولدار نباشم” یا “اگر رژیم بگیرم, نمی توانم از غذاهایم لذت ببرم”

ما بسیاری از تصمیم های محدود کننده را به شکل ناخودآگاه می گیریم. برخی از این تصمیمات را در کودکی و نوجوانی گرفته ایم و حالا آن ها را کاملا فراموش کرده ایم.

لازم است که این تصمیمات محدود کننده را بشناسید و دوباره آن ها را بررسی کنید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *