عالی باشید
عالی باشید
وقتی دیگران از شما می پرسند: “حالتان چطور است؟” همیشه بگویید: “عالی هستم.”
مهم نیست که احساس واقعی شما در آن لحظه چیست یا در زندگی شما چه می گذرد.
فقط اراده کنید که شاد, با روحیه و خوشبین باقی بمانید.
هرگز مشکلاتتان را با دیگران در میان نگذارید, زیرا ۸۰ درصد مردم اصلا به مشکلات شما اهمیت نمی دهند و بیست درصد بقیه از اینکه بدانند شما برای این مشکل اهمیت زیادی قائل هستید, به نوعی خوشحال می شوند.
بسیاری از روانشناسان در پژوهش های خود به این نتیجه رسیده اند که “خوش بینی” مهم ترین ویژگی ای است که با استفاده از آن می توانید خوشبختی و موفقیت شخصی و همچنین شغلی خود را افزایش دهید.
حس خوبی را به دیگران منتقل کنید
احساس دیگران به شما, تا حد زیادی بستگی به این دارد که شما چه حسی را در آنها ایجاد کنید.
ممکن است که تمام روز خود را صرف این کنید که شخصی را به خود علاقمند سازید, اما آنچه مهم است, این می باشد که هنگامی که وی در کنار شماست, چه احساسی را در وی ایجاد می کنید.
آیا تا به حال توجه کرده اید, که اگر اوقات خود را در کنار فردی که بی ریا, مهربان و خونگرم می باشد, سپری کنید, چقدر لذت بخش است؟
برعکس, اگر تنها پنج دقیقه در کنار شخصی باشید که از همه یز و همه کس ایراد می گیرد و بدگویی می کند, واقعا کلافه می شوید.
بنظر می رسد که این قبیل افراد حیات و زندگی را در شما نابود می کنند.
اگر بتوانید احساس خوبی را در افراد ایجاد نمایید, راه درازی را در محبوب ساختن خود, در نظر دیگران پیموده اید.
ما همگی افرادی را دوست داریم که نگرش مثبتی به زندگی دارند و از زندگی خود راضی هستند. چرا؟
به این دلیل که همه ما به دنبال آن هستیم و چنین روحیه ای در افراد موجب می شود که ما بیشتر آن ها را دوست بداریم.
طرز فکر مثبت به زندگی, مانند اعتماد بنفس, نیرویی است که افراد را به سوی شما جذب می کند و ایشان را به شما علاقمند می سازد.
همدردی با دیگران را تمرین کنید
یکی از زیباترین احساسات, همدردی است.
همدردی به معنای داشتن همان حسی است که طرف مقابل احساس می کند و در واقع درک آن احساسات است.
همدردی به معنای حس یکدلی برای فرد مقابل و موقعیت آن ها است.
هنگامی که قلبتان در موقعیت سخت نزد دیگری قرار دارد, نمی توانید حس منفی از هر نوعی, نسبت به او داشته باشید.
هنگامی که سعی می کنید تا دلیلی به منظور قضاوت نکردن, آزاد کردن فرد مقابل و رها کردن هر دردی در گذشته, بیابید, کنترل کاملی بر تفکرتان پیدا کرده اید.
به جای پیدا کردن دلیلی برای مقصر کردن فرد مقابل و محکوم کردن او, دنبال دلیلی برای مقصر ندانستن او و رها کردن او باشید.
هفت زمینه مهم در زندگی
آیا می دانید که به معنای واقعی, چه خواسته ها و اهدافی دارید؟
آیا هدف زندگی تان را تعیین کرده اید؟ چه کاری را دوست دارید انجام دهید؟ نسبت به انجام دادن چه کاری اشتیاقی سوزان را در وجودتان حس می کنید؟
هفت زمینه مهم در زندگی شما وجود دارد که اغلب, هنگام تعیین کردن رویاها و اهدافتان, قصد دارید به آن ها توجه کنید.
۱- اهداف شخصی: کارهایی که قصد دارید انجام دهید, ویژگی هایی که قصد دارید داشته باشید, دارایی هایی که می خواهید به دست آورید و …
۲- روابط: دوستان, اعضای خانواده, همسر, همکاران و …
۳- سلامتی جسمانی: تندرستی, تناسب اندام, خود انگاره جسمانی و …
۴- حرفه و تحصیلات: شغل, مدرسه, اهداف شغلی و …
۵- اوقات فراغت: ورزش, سرگرمی های دلخواه, تعطیلات و …
۶- امور مالی: درآمد, پس انداز ها, سرمایه گذاری ها و …
۷- امور خیریه: بنیادهای خیریه, خدمت به جامعه و …
شما به شخص نادرست شکایت می کنید
آیا تا بحال دقت کرده اید که تقریبا همیشه مردم به اشخاص نادرست شکایت می کنند, افرادی که کاری از دستشان بر نمی آید؟
سر کار می روید از همسرتان به همکارانتان شکایت می کنید, خانه می آیید از همکارانتان به همسرتان شکایت می کنید.
چرا؟ چون به این شکل راحتتر است و کمتر خطر دارد. شهامت می خواهد که کسی به رئیسش بگوید بهتر برنامه ریزی کند تا شما مجبور نشوید آخر هفته ها کار کند.
اما تنها کسی که می تواند در این رابطه کاری کند, رئیس تان است نه همسرتان.
یاد بگیرید به جای شکایت, تقاضا هایی کنید و اقداماتی به عمل آورید که باعث کسب نتیجه های دلخواه شما شود.
این همان کاری است که افراد موفق انجام می دهند و دقیقا همان چیزی است که موثر واقع می شود.
اگر خودتان را در موقعیتی دیدید که دوست ندارید, یا تلاش کنید آن را بهتر کنید یا آن را ترک کنید.
فراموش نکنید, فقط به شما بستگی دارد که تغییری را ایجاد کنید, کاری متفاوت انجام دهید.
دنیا چیزی به شما بدهکار نیست, شما باید نتایج دلخواه را خلق کنید.
ارزانسرا
قفس را ترک کنید
چه چیزی در زندگی تان هست, که بیش از هر چیزی مایل به تغییر آن هستید؟
برای تغییر زندگی, باید باورهایی که ذهن مان را محدود کرده اند, را تغییر دهید.
تغییر, با تغییر دادن جنبه های درونی اندیشه ما, امکان پذیر است.
به مرور با تجربه آموخته ام, که یک تغییر بیرونی زمانی ایجاد می شود که ما درون خود را تغییر دهیم.
همه ما, لایق, ارزشمند و منحصربفرد هستیم.
واقعیت این است که شما می توانید آنچه در زندگی تان می خواهید, تغییر دهید.
اگر می خواهید در آینده, بهره ای بیش از گذشته داشته باشید, تغییر امری لازم و ضروری است.
اگر بخواهید همان رفتارهای قدیمی و کهنه را داشته باشید, نمی توانید نتایج بهتری را به دست آورید.
نکته جالب این است که, یک تغییر کوچک در رفتارتان می تواند تغییرات بسیاری در زندگی تان به وجود آورد.
شما توانایی بالقوه تغییر دادن را دارید, می توانید سررشته امور زندگی خود را به دست بگیرید و به راستی زندگی کنید.
همین حالا این کار را انجام دهید.
چرا اینقدر شکاک هستم؟
“وقتی از کنار دیگران رد می شوم, کافی ست صدای خنده و حرف زدنشان را بشنوم, آن وقت مطمئن می شوم که درباره من صحبت می کنند.
اگر روزی برای گردش بیرون بروم و باران ببارد, فکر می کنم که دنیا بر علیه من است و می خواهد برنامه هایم را بهم بزند.”
تمام دنیا برعلیه من است, یا حداقل شما اینگونه فکر می کنید.
شما ابعادی از خودتان را دوست ندارید و ذهنیت خود را درباره این ابعاد منفی به دیگران فرافکنی می کنید, همچنین به طور ناخودآگاه باور دارید که دیگران نیز این ابعاد منفی را می بینند و از شما نیز متنفر می شوند.
نصور می کنید که نقاط ضعفتان در مقابل دیگران قرار دارد تا آن ها را ببینند و از شما انتقاد کنند.
به همین علت به شدت حساس و شکننده می شوید, زیرا احساس می کنید در حالت دفاعی قرار دارید.
هر رفتاری را از دیگران به عنوان حمله ای به خود می بینید.
چه باید کرد؟
هر وقت تصور می کنید که دیگران درمورد شما صحبت می کنند, یا تمام دنیا بر علیه شماست, این عبارت را تکرار کنید:
“درباره من نیست, درباره من نیست, درباره من نیست”
سپس یک لحظه درنگ کنید و ببینید ترس هایتان چقدر مضحک است.
آیا در حقیقت فکر می کنید آنقدر مهم هستید که هر کسی در دنیا به شما فکر می کند؟
هر زمان که احساس می کنید توقع بدترین اتفاق ها را دارید, از خودتان بپرسید:
“بهترین اتفاقی که الان می تواند بیفتد, چیست؟”
کاری متفاوت انجام دهید
شما در زندگی تان فقط بر سه چیز کنترل دارید, افکاری که در ذهن می پروانید, تصویرهای ذهنی تان و اقداماتی که انجام می دهید.
نتیجه ی این سه مورد, اتفاقهایی را که در زندگی تجربه می کنید, تشکیل می دهد.
اگر تجربیات خود را دوست ندارید, باید واکنش های خود را تغییر دهید.
افکار منفی خود را به مثبت تغییر دهید, آنچه را درمورد آن خیالپردازی می کنید, عوض کنید, عادات خود را تغییر دهید, آنچه را که مطالعه می کنید, عوض کنید, دوستان خود را تغییر دهید, نحوه صحبت کردنتان را تغییر دهید و …
اگر شما به انجام دادن کاری که همیشه انجام داده اید, ادامه دهید, باز هم همان چیزهایی را به دست خواهید آورد که همواره به دست آورده اید.
روزی که واکنش های خود را تغییر می دهد, روزی است که زندگی شما بهتر شدن را آغاز می کند.
اگر چیز متفاوت می خواهید, باید کاری متفاوت انجام دهید.
