فرازمینی ها فراتر از فضا زمان – دکتر وودوارد و ایده ی دروازه ی کیهانی

نظریه ی انقلابی در مورد سفر های میان ستاره ایی

 

علاقه “دکتر وودوارد” به اصل ماخ ایجاد یک کرمچاله نبود بلکه ایجاد انقلابی در سفر فضایی با خلق نیروی محرکه ای بدون خارج شدن “ماده” از فضاپیما بود.

روش استاندارد ما در نیروی محرکه خروج “ماده” از وسیله نقلیه هست.

یعنی راکتی داریم که گازهای داغی از پشت سرش خارج میشه موتور جتی داریم که هوا را از جلو میگیره و از پشت سرش خارج میکنه.

پس تقریبا همه سیستمهای نیروی محرکه ما یک اصل ساده دارند : چیزی را به بیرون بفرستی و جلو بری .

اما “اصل ماخ”، تقریبا شبیه موج دریاست با موج حرکت می کنید و موج شما رو به جلو می بره و در واقع نیازی ندارید تا چیزی از پشت سرتون به بیرون بفرستید .

در این روش، ایده اصلی به این شکل هست که موجی در فضا تشکیل بشه تا بتونید با اون جلو برید اما “دکتر وودوارد” فهمید که “اصل ماخ” می تواند مفاهیمی فراتر از نیروی محرکه را در بر بگیرد.

او معتقد است که این اصل حاوی کلید تولید کرمچاله های قابل عبوریست که به ما این امکان را می دهند.

تا به دورترین نقاط کیهان سفر کنیم این آزمایش میگوید که اگر دانشمندان بتوانند به طریقی ماده اصلی را از تاثیر مواد دوردست فضا جدا کنند مقدار عظیمی از انرژی منفی در دسترس ما قرار خواهد گرفت.

این اصل ، به ما این توانایی را میده تا وسیله ای را بسازیم که میتونه ماده رو از تاثیر جاذبه مواد دوردست کیهانی، پوشش بده و اگر ما بتونیم این کار رو انجام بدیم می تونیم یک معبر کیهانی تولید کنیم در حالیکه وجود “اصل ماخ” هنوز مورد بحث و گفتگوی جامعه دانشمندان است.

اما “دکتر وودوارد” بر این باور است که آزمایش او صحت آن را ثابت کرده است .

“وودوورد” با راندن الکتریسیته به کریستالهای تایتانات زیرکانیوم سرب ، معروف به PzT توانست جرم ساکن وسیله ای که او آن را “پشتیبان تاثیرگذار ماخ” مینامد تغییر داده، و به آن سرعت ببخشد اگر “اصل ماخ” درست عمل کند هنگامی که جرم “پشتیبان ماخ” با ماده دوردست کیهانی برخورد می کند ، مقدار کمی از فشار قابل اندازه گیری به دست می آید .

کل این اتفاق از طریق یک ارتباط گرانشی بین دستگاه مرکزی و سایر مواد کیهان رخ میده ما “پشتیبان تاثیرگذار ماخ” را در اینجا داریم که در “قفس فارادی” قرار داره و در انتهای اشعه واقع شده دلیل اینکه درجه دستگاه را روی دهلیز تخلیه قرار میدیم این هست که میخواهیم فشارهای خیلی خیلی کوچک را در نظم میکرو نیوتن دریافت کنیم.

این صفحه، اطلاعات برداشت شده از یک دوره یکروزه است این خطوط قرمز، فشار هست و خطوط آبی تیره نیروییست که به دستگاه میرسه.

نقل قل دانشمند در حال انجام ازمایش”

این شفاف ترین سند تاثیر ماخ هست این موج بزرگ فشار در زمان روشن شدن فرکانس مرکزیست و با خاموش شدنش هم یک موج فشار به دنبالش آمده هیچکدام از این فشارها در صورت عدم وجود “تاثیر ماخ” نباید اینجا دیده بشه.

آیا آزمایشات “دکتر وودوارد” واقعا می توانند ثابت کنند که “اصل ماخ” درست بوده و سفر کرمچاله ای می تواند یک احتمال علمی حقیقی باشد؟

در اینصورت آیا ممکن است که ما در آینده ای نزدیک قادر به خلق یک معبر کیهانی باشیم؟ اگر منابع مالی بزرگی را به این کار اختصاص بدیم من فکر می کنم که میتونیم معبر کیهانی خام و اولیه را ظرف یک یا دو دهه به وجود بیاریم.

ما وقتی این مفهوم را در نظر داشته باشیم ، و به صورت تئوریک بتونیم تکنولوژی عبور از کرمچاله را تولید کنیم کاملا طبیعیست به این فکر بیفتیم که حتما فرازمینی های باستانی و جامعه غریبه ها هم هزاران سال پیش به همین فکر افتاده باشند آیا تحقیقات مدرن در زمینه کرمچاله ها به واقع نشان میدهند که معابر کیهانی ریشه در واقعیتی علمی دارند؟

آیا ممکن است که موجودات پیشرفته ای از این دانش بهره برده و در گذشته ای دور ، به زمین سفر کرده باشند؟

برخی از نظریه پردازان فضانوردان باستانی بر این باورند که شاید محکم ترین سند دال بر آنکه فرازمینی ها از طریق یک گذرگاه کیهانی به اینجا رسیده اند را بتوان در یک معبد ۳,۲۰۰ ساله مصری و هیروگلیفهای اسرار آمیز حک شده بر دیوارهای آن یافت.

“ابیدوس” ، کشور مصر سیصد مایلی جنوب قاهره

این سایت ۵,۰۰۰ ساله ، در نزدیکی “رود نیل” مکان دفن اولین شاه مصر است این شهر باستانی ، مرکز اصلی زائرین مذهبی بود مکانی که “اوزیریس” خدای جهان فرودین در آن مورد احترام بوده است.

اوزیریس خدایی بود که گفته اند آگاهی و دانش را به سلسله های نخستین مصری هدیه کرد .

“ابیدوس” جایی بود که مردم برای ارتباط با “اوزیریس” به اونجا می رفتند این همان جاییست که گفته اند الهه “اوزیریس” در اون مدفونه.

“اوزیریس” پایه گذار تمدن فراعنه هست یا بهتر بگیم اولین فرعون مصر بود افسانه ها حکایت از این دارند که “اوزیریس” به دست برادر دد منش خودش تکه تکه شد سر او در “ابیدوس” پیدا شده و همونجا هم نگهداری شده.

گفته اند که “ابیدوس” محل دفن “اوزیریس” هست .اینجا همان مکانیست که او قرار بود در اونجا بین دنیای فیزیکی و دنیای دیگر به مراقبت بایسته ساخت بزرگترین معبد “ابیدوس” در قرن ۱۳ پیش از میلاد و به دست فرعونی به نام “ستی” آغاز و به “اوزیریس” هدیه شد.

بر روی دیوار معبد اوزیریس هیروگلیف اسرارآمیزی نقش شده که محققین معتقدند سمبل محملیست که سر این الهه قدرتمند بوده است .

 

این اثر باستانی “ابیدوس” شبیه ناقوسه که در بالای آن هم دو تا شئ تزئینی قرار داره وقتی هیروگلیف سرِ اوزیریس را می بینید آنچه می بینید، خیلی تکنولوژیک و مکانیکی به نظر میرسه شبیه یک جور دستگاه یا آنتنه آیا ممکن است که تجسّم اوزیریس در واقع سمبل یک وسیله تکنولوژیک باستانی باشد؟

وسیله ای چنان مهم که مصریان آن را اینجا و بر روی دیوارهای این معبد مقدس حفظ کرده اند؟

اگر چنین بوده باشد به چه کاری می آمده است؟

برخی از نظریه پردازان فضانوردان باستانی معتقدند که سرنخهای بیشتر را می توان در دیوار روبرو یافت جایی که “فرعون ستی” را در حال تبدیل به وسیله نقلیه اوزیریس در هنگام سفر با کشتی فضایی می بینیم.

کشتی فضایی، وسیله نقلیه ایست که واسطه سفر از این جهان به جهان دیگر بوده و به عبارتی دیگر، در واقع قایقی برای سفر به ستاره ها بود.

ولی فرم این کشتی فضایی شباهتهایی با “پُل آینشتاین-روزن” داره پس این کشتی فضایی میتونه تجسّم ابتدایی مردمی باشه که مشغول نظاره ظاهر شدن یک معبر درخشان کیهانی و استفاده از اون به عنوان یک وسیله انتقال بوده اند.

در تصویر این کشتی فضایی سر “فرعون ستی” داره از این معبر بیرون میاد .شاید “ستی” یک مسافر زمان بوده که از چنین تکنولوژی که خدایان باستان در اختیارش گذاشته بودند استفاده می کرده .

اعتقاد بر این هست که “ستی” از این وسیله تکنولوژیک باستانی برای تبدیل شدن خودش به یک ستاره استفاده کرده تا بتونه تا ابد در کرمچاله ها و معابر کیهانی سفر کنه شاید هم الهه هایی مثل اوزیریس در واقع فرازمینیهایی بوده باشند که از تکنولوژی معبر کیهانی برای آمدن به زمین و آموزش بشر استفاده کرده اند .

آیا این هیروگلیفها حقیقتا ممکن است تجسّم وسیله ای باشند که فرعون “ستی” را قادر به انجام سفر زمان و فضا کرده است؟

آیا ممکن است که مصریان و سایر تمدنهای سرتاسر جهان به واقع با فرازمینی هایی برخورد کرده باشند که از طریق معابر کیهانی به زمین آمده اند؟

فقط به خاطر اینکه دانشمندان امروزی ما هنوز نتونستند سر از این معما در بیارن ، نمیشه بگیم که تمدن دیگری که هزاران و شاید هم صدها هزار سال قدیمی تره هم نتونسته از اون سر در بیاره

یادتون باشه که جهان نا متناهیست. یعنی اینکه بی نهایت احتمالات وجود داره ممکنه که ما در گذشته میدونستیم چه خبره و از این معابر و کرمچاله ها مطلع بوده ایم و شاید برای همین هم هست که قصه هایی مثل “معابر کیهانی” و سفرهای درون بعدی چیزهایی هستند که ما ما هزاران ساله که درباره شون شنیدیم و فقط حالا داریم اونها رو دوباره کشف می کنیم همون دانشی که از طریق فرازمینی ها به ما رسیده.

ممکنه که این قدم بعدی در راه تکامل بشر باشه می تونه آغاز تازه ای برای بشر باشه و شاید از دوران باستان هم این همیشه یک هدف بوده.

شاید ما هم به دست همین خدایان فرازمینی ساخته شده ایم که از طریق معابر کیهانی و کرمچاله ها به اینجا اومدند و میخواستند که ما یک روزی به اونها و به ستاره ها ملحق بشیم .

آیا ممکن است که زمین حقیقتا جایگاه معابری کیهانی باشد که ما را به نقاط دورافتاده کیهان متصل می کند؟

مسیرهایی که هزاران سال مورد استفاده فرازمینی ها بوده اند و ما تنها در آغاز کشف دوباره آنها هستیم؟ اگر ما بتوانیم کلید سفر با معابر کیهانی را بگشاییم آیا در خواهیم یافت که در تمام این مدت با تمدنهای غریبه مربوط بوده ایم؟

پایان