فرازمینی ها و انرژی پنهان – راز جمجه های کریستالی

انرژی های جمجمه های کریستالی

برای این اشیاء به خصوص، حرمت خاصی وجود داره چون اونها با این نیروی جادویی قدرتمند به نظر می رسند.

بعضیها معتقدند که این قدرت از پیشینیان رسیده و هر چه اونها قدیمی تر باشند این قدرت هم بیشتر هست این امور بینهایت برای مردم و در همه وجوه زندگی مهم هست از جنگ گرفته تا شکار باغبانی، ماهیگیری و هر نوع فعالیتی که انسان اون رو در کنترل خودش داره و اگر بتونید این اشیاء حامل انرژی پیشینیان را درست کنترل کنید و درست با اونها برخورد کنید و خواسته خودتون رو درست بیان کنید و رضایتشون رو جلب کنید و کمک اونها رو در اختیار داشته باشید میتونند در هر نبردی دشمن شما رو نابود کنند.

آیا حقیقتا ممکن است که اشیائی همچون جمجمه های کریستالی طبق باور مردم اقیانوس اطلس جنوبی حاوی ارواحی غیر زمینی باشند؟

در اینصورت، این ارواح از کجا آمده اند؟

افسانه های پیشینیان حاوی حکایاتی از مردمیست که از آسمان آمده اند یکی از این افسانه ها حکایت دو برادر رو ذکر می کنه که از آسمان آمده اند : بارکوکول، و مارلول و زمانی که در اینجا سپری کرده اند .

به عنوان دورانی طلایی ذکر شده و بعد از اینکه این دوران به پایان رسیده حدس بزنید چی شد؟

هر دوشون به همانجایی که از اون آمده بودند یعنی به ستاره ها برگشتند هسته اصلی پیام جمجمه های کریستالی این هست که نیاکان ما، تاکید داشته اند که اینها مقدس و متعلق به دوران باستان هستند .

بعضی از اونها معروف به غیب گویی هستند بعضیها میتونند با یک موجود هوشمندی که قابل تماس هست و یا ساکن جمجمه کریستالی هست ارتباط برقرار کنند.

آیا جمجمه های کریستالی، حقیقتا می توانند طبق باور بسیاری از نظریه پردازان فضانوردان باستانی به نیاکان فرازمینی بشر مربوط باشند؟

 

در اینصورت، آیا چیزی منحصر به فرد در کیفیت این اشیاء شفاف موجود است که آنها را واجد کیفیتی فوق طبیعی می کند؟

انگلسی. جزایر بریتانیا سالِ ۶۰ میلادی سربازان رُمی، آخرین دژ نظامی دروئدز را که ساکنین آن گروهی از کشیشان بود که ریشه آنها به دوران افول تمدن اروپا میرسید تسخیر کردند.

هر آنچه که ما در باره دروئد ها میدونیم از طریق دشمن اونها یعنی رُمیها بوده که به خاطر براندازی دروئدها با دردسرهای فراوانی مواجه شدند.

چون مستقیما دیده بودند که اونها لیدرهای مهمی هستند که قبایل کَلتیک رو متحد کرده اند قدرتهای زیادی به دروئدها منتسب شده.

مثلا اینکه دروئدها حافظ علم اسرار بودند و دروئدها فلسفه تناسخ را میدونستند دروئدها ار کریستال برای طالع بینی و پیش بینی آینده ، و انجام خلسه های مراسم جادویی استفاده می کردند.

“اسکات هایلندرز”، اونها رو سنگ اقتدار نامید چیزی در شفافیت این کریستالها وجود داشت تجربه ای غریب از چیزی ناشناس در حدی که کسی نمیتونه تصورش رو بکنه.

گوی کریستالی که از همین مقوله ناشی شده و بیشتر مورد استفاده غیبگویان بوده، واقعا به فرد کمک میکرد تا بتونه به یک نوع خلسه دست پیدا کنه که در اون چیزهایی را ببینه، و بشنوه یا تجربه کنه که اطلاعات مهمی هم قلمداد میشن .اطلاعاتی که به منزله پیامی از سوی جهان غیب یا روح تلقی میشه توجه به جام بلورین، معنای دیگری در قرون وسطی بود که به منزله تماس با قلمرو الهی بود.

تماس با موجودات هوشمند فرازمینی آیا ممکن است که تمدنهای باستان به وسیله اشیای کریستالی با بعدهای دیگر هستی ارتباط بر قرار کرده باشند؟

همانطور که نظریه پردازان فضانوردان باستانی هم به آن معتقدند؟ در اینصورت آیا ممکن است که دلیلی علمی پیدا شود که توضیح دهد چرا اشیائی شفاف همچون جمجمه های کریستالی از چنین ماده منحصر به فردی ساخته شده اند؟

کریستال، ساختار مشبک و منحصر به فردی داره و بعضیها معتقدند که واجد یک کیفیت فرابُعدیست.

میتونه پیام رو ز بُعدهای دیگری دریافت و مخابره کنه .

و در واقع خودش هم یک عنصر فرابُعدیست قابلیت کریستالها برای ارتباط فرابُعدی میتونه توضیح بده که چرا مردم در طول تاریخ از گویهای بلورین برای پیشگویی یا حتی خبر از گذشته استفاده می کرده اند.

و این خیلی هم جالبه چون وقتی به افسانه جمجمه های کریستالی فکر می کنید می بینید حکایت داره از اینکه اونها حاوی دانش هستند بنابراین باید اطلاعات وسیعی باشه

درست همونطور که رییسان قبیله های سرخپوستی هم به اون معتقدند .

مردم باستان به خوبی از اهمیت این کریستالها با خبر بودند و میدونستند که چه اشیاء پیشرفته ای هستند.

ولی این رو از کجا میدونستند؟ اونها حتما این اشیاء پیشرفته رو در اختیار داشته اند که یا مورد استفاده مردم باستان بوده و یا توسط فرازمینی ها در اختیار اونها گذاشته شده .

آیا ممکن است که قابلیت ذاتی کریستال همانطور که برخی از محققین معتقدند موجب کیفیت ارتباط فرابُعدی آن شود؟

و آیا ممکن است که این قدرت خارق العاده مورد استفاده اهدافی اهریمنی تر نیز بوده باشد؟

شاید پاسخ را بتوان با مطالعه حکایاتی در باره یک جمجمه کریستالی دیگر پیدا کرد کریستالی که در اختیار یکی از خون آشام ترین رهبران تاریخ بشر بوده است.

لهاسا ، تبت. مارچ ۱۹۵۹

 

در حالیکه چینی ها حمله به پایتخت را آغاز کردند دالایی لاما و گروه کوچکی از لاماهای اعظم به کوههای هیمالیا گریختند و زندانی شدن، شکنجه، و حتی مرگ را برای راهپیمایی ۱۴ روزه به سوی نپال ، به جان خریدند.

طبق اقوال، آنها یک جمجمه کریستالی ۲۲ پاوندی به همراه داشتند موسوم به “عمار” من حکایتهای زیادی در باره لامای اعظم که با یک جمجمه کریستالی بزرگ از چین فرار کرده بود شنیده بودم .

نقل قل از یکی از نظریه پردازان فرازمینی”

در باره راهبان تبتی که زندگی خودشون رو برای پنهان کردن این کریستال در زمان حمله چینی ها به خطر انداخته بودند.

این موضوع به من میگه که باید چیزی بیش از یک شئ فیزیکی و دلباختگی نسبت به اون در کار بوده باشه .

اینجا پای یک مفهوم معنوی در کاره ما با یک روحانی تبتی مواجهیم که این جمجمه کریستالی ۲۲ پاوندی را فقط به خاطر اینکه به دست نا اهل نیفته با خودش برده.

ساخت یک جمجمه انسان از جنس کریستال می تونه به عنوان نوعی آنتن برای ضمیر هشیار فردی بوده باشه.

مثل یک مراقبه کننده قابل که میتونسته روی اذهان دیگران برای مقاصد شفابخش و یا حتی مقاصد شرورانه تمرکز کنه اگر این حکایت واقعی باشد چرا این نگاهبانان جمجمه

باید چنین مسافتی را با این شئ ۲۲ پاوندی طی می کردند؟ آیا حقیقتا ممکن است که خطری بالقوه در جمجمه عمار و سایر کریستالها در صورت افتادن به دست نا اهلان موجود باشد؟