فرازمینی ها و تندیس ها – به راستی خدایان را می توان یافت

اسامی خدایان یونان باستان / نام خدایان اساطیری یونان و روم / نام اساطیر رومی

خدایان یونان باستان 

مجسمه های غولپیکر خدایان نشانه از چه دارد؟

باستانشناسان حالا نقطه دقیقی که “اوراکل” در “دلفای” به زمین نشست را پیدا کرده اند .

بنابراین ما حالا میدونیم که بعضی از اسطوره های یونان واقعی هستند .

حالا آیا ممکنه که حکایات مربوط به اولمپی ها هم واقعی باشه؟

کاملا ممکنه که اینها در واقع فرازمینی هایی بوده باشند .

که به زمین آمده اند تا زندگی بشر را تحت اختیار خودشون قرار بدهند.

آیا ممکن است افسانه های یونان باستان حقیقی باشد؟

کوه

کوه اولمپ

آیا “کوه اولمپ”، ماوای خدایانی بود که اینجا بر روی کره زمین زندگی می کردند؟

در اینصورت، آیا ممکن است که این موجودات قدرتمند همانطور که نظریه پردازان فضانوردان باستانی معتقدند فرازمینی بوده باشند؟

به گفته شاعر بزرگ یونان ، “هسیود” که در قرن هشتم می زیست اولمپی ها، فرزندان “تایتان” ها یعنی نژاد دیگری از خدایان بودند که در کوهی در همان نزدیکی به نام کوه “اوتریس” می زیسته اند.

“اولمپی ها”، که تحت قوانین ظالمانه “تایتانها” بودند  دست به شورشی بیرحمانه بر علیه آنها زدند و از “کوه اولمپ” به عنوان پایگاه خود استفاده کردند,فرمان از کوهها رسیده بود و نبرد در روی زمین بین کوهها درگرفت.

این نبرد برای مدتها ادامه پیدا کرد و سرانجام “اولمپی ها” بر “تایتانها” چیره شدند.

هر وقت که صحبت از “کوه اولمپ” میشه اون را به عنوان یک مکان باشکوه با دیوارهای یک معبد توصیف می کنند که همیشه درخشش طلایی یا نقره ای داشته.و پر از چراغهای کوچکی بوده که اونها رو عنوان جواهرات توصیف کرده اند .

 

حالا اگر به این تصویر، از یک دورنمای مدرن نگاه کنید این سئوال پیش میاد که اگر “کوه اولمپ” و “کوه اوتریس” در واقع مقرهای فرماندهی بوده باشند که “اولمپی ها” و “تایتانها” در این نقاط نقشه نبرد را ترسیم کرده اند چطور؟

 

من وقتی میگم قرارگاه منظورم قرارگاههای ارتشی در کوهها برای نبرد بین فرازمینیهاست.

آیا حکایتهای نبرد بین “اولمپی ها” و “تایتانها” می تواند توصیفی از نبرد بین نیروهایی فرازمینی باشد؟

آیا “کوه اولمپ” و “کوه اوتریس” به عنوان مقر تاکتیکی ارتشی مورد استفاده قرار گرفته اند؟

در اینصورت، آیا ممکن است دلیل استراتژیک دیگری نیز مبنی بر انتخاب کوهها از سوی فرازمینی ها به عنوان نقطه تماس با زمین وجود داشته باشد؟

نظریه پردازان فضانوردان باستانی می گویند شواهد آن را می توان در کوهی اسرارآمیز یافت که ماوای شاهزاده ای از آسمانها بوده است

ایالت “هوبِی” ، مرکز چین

کوه

کوه وودانگ

“کوه وودانگ” که مساحتی بالغ بر صد مایل مربع را در بر می گیرد.از زمانهای دور ، مرکز مقدس کهن ترین مذهب چین ، یعنی : “تائوئیسم” بوده است .این کیش باستانی، بر زندگی کردن بر اساس هارمونی “تائو” تاکید دارد انرژیی که نیروی انجام همه چیز در هستیست.

در ارتفاعات مه آلود قله و دامنه های “کوه وودانگ” مجموعه ای از معابد و قصرهای تائویی واقع شده اند که قدمت برخی از آنها به قرن هفتم میلادی میرسد.

اینجا، همان جاییست که “تائوییسم” آغاز شده و این کوه تا به امروز همچنان مورد احترام است این کوه بسیار مقدس هست زائرین بسیاری برای زیارت بعضی از این معابد، به اونجا میرن.

معابدی که وقف فداییان فلسفه تائوییسم است و معابدی که وقف ورزشهای رزمیست.معروف ترین این معابد ، معبد “نانیان” خوانده میشه همه تشکیلات این معبد درست در کناره کوه ساخته شده و به عنوان یکی از مهمترین معابد چین محسوب میشه طبق حکایات ذکر شده از سلسله “سانگ” در قرن ۲۷ پیش از میلاد و در این مکان بود که ” چن وو” قهرمان تائوییست .

نقش شاهزاده بودن خود را رها کرد تا در کوههای “وودانگ” به جستجوی روشنی وجود برود .افسانه های پیرامون “چن وو” او را به عنوان فردی با قابلیتهای جادویی از جمله قدرت ایجاد تندر و رعد توصیف می کند.

“چن وو” به معنای “جنگجوی بی نظیر” است و خود او خصوصا به خاطر قدرت شفا بخشی و حفاظت از مردم مورد توجه هست .او موجود بسیار قدرتمند و محافظت کننده ای بوده .شاید بتوان گفت که مشهورترین توانایی خارق العاده “چن وو” درست در محل “معبد نانیان” به وقوع پیوسته است.

معبد “نانیان”، موقعیت غریبی داره این معبد، با یک ستون ۲٫۹ متری مشخص میشه که به صورت افقی روی درّه ای که درست زیر اون قرار گرفته امتداد پیدا کرده .

در انتهای این ستون یک عود سوز وجود داره که درست در محل تلاقی دو سر اژدها واقع شده .

اعتقاد بر این هست که این ستون ، نقطه ایست که “چن وو” در آنجا نائل به درک حقیقت کیهانی “تائوییسم” شد و با درک این حقایق، او سوار دو اژدها شد و به آسمان رفت.

“چن وو” به آسمان رفت او به سوی پاداش خودش سفر کرد به خاستگاه خودش برگشت و با آسمان یکی شد و این مطلب، درکی از رابطه بین قلمرو الهی و کوه را ارائه می کنه.

بنابراین اینجا یک زیارتگاه مرکزی در مذهب “تائوتیسم” است

یک مکان بسیار مقدس و البته مکانی بسیار زیبا حکایت “چن وو” برای من جالبه چون در اینجا هم باز ما با کسی مواجه هستیم که به آسمان رفته.

او به آسمان رفته تا به ستاره ها برگرده حالا جمله “سوار بر اژدها بود” یعنی چه؟

چون اژدها به اون معنا که ما مد نظر داریم اصلا وجود نداره این یک سوء تعبیر از تکنولوژی بوده سوء تعبیری از ماشین آلات بوده .

بنابراین باید از خود پرسید که شاید این اژدهایی که اینها میگن یک جور فضاپیما بوده باشه.

اگر “چن وو” از “کوه وودانگ” و صخره خارق العاده اون به عنوان سکوی پرتابی برای انجام سفرش استفاده کرده باشه مردمی که اون پایین بوده اند، وقتی به بالا نگاه کرده اند .

و این اژدهای آتشین و نورانی را به همراه آنهمه صدا و آتش در آسمان دیده اند به نظرشان آمده که این یک اژدها ست مردم به قدری مبهوت این ماجرا شدند که این ماجرا نه تنها تبدیل به یک افسانه شد.

بلکه فرم یک مذهب هم به خودش گرفت و به محور یک باور تبدیل شد.

ما وقتی “معبد نانیان” را می بینیم با یک جور شئ فیزیکی مواجهیم که به جا مونده تا تایید کننده این مفهوم باشه که “چن وو” به بالای این کوه رفته و بعد هم مستقیما به آسمانها سفر کرده.

این یک گزارش بسیار واقعی از ارتباط انسان با فرازمینی هاست که در اون زمان به همراه نقشه ساخت معبد ، باقی مونده.

مجسمه

مجسمه ی چن وو

آیا “چن وو” یک فرازمینی بود؟

آیا او از کوه به عنوان سکوی پرتاب خود برای بازگشت به ستارگان استفاده کرده است؟

پاسخ نظریه پردازان فضانوردان باستانی مثبت است.

ادامه دارد…

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *