فرشتگان وجود دارند

فرشتگان

فرشتگان

یک_جای_دنج فرشته ها وجود دارند.

برای اینکه حمایت فرشته ها رو داشته باشیم باید با تقاضا از خداوند یا درخواست مستقیم از فرشته ها و همینطور تصور احاطه شدن با تعداد زیادی از آنها از فرشته ها درخواست کمک کنیم. به همین سادگی.

در مورد تقاضا از خداوند که عین کاریه که برای براورده شدن دعاهامون میکنیم و در مورد تصویر سازی هم که همون تصور مثبت از اتفاقی که قراره بیفته مثل اینکه میگن اگه میخوایید به فلان چیز در زندگی برسید اونو مدام در ذهنتون تصور کنید و از کائنات کمک بگیرید تصور یه شغل خوب تصور یه زندگی پر از آرامش و یه رابطه خوب تصور داشتن خونه دلخواه و… اینم همینطوره تصور کنید که اطراف شما رو فرشته ها احاطه کردند و از اونا درخواست کمک کنید.

میگن اونایی که تجربه نزدیک به مرگ داشتند فرشته های نگهبان بیشتری دارند چون باید به اونا  برای تنظیم با زندگی بعد از تجربه عالم دیگه کمک کنند و البته اگه یکی از بستگان یا دوستان خوب برای داشتن فرشته های بیشتر برای ما دعا کنند و همینطور خودمون، میتونیم تعداد بیشتری از اونها رو در اطرافمون داشته باشیم.

احاطه شدن توسط تعداد زیادی فرشته میتونه منافع زیادی برای ما داشته باشه چون اونا مانند یک سپر از ما مراقبت میکنند.

اینکه بعد از کمک خواستن از فرشته ها بدونیم چطوری از کمکهاشون استفاده کنیم بستگی به خود ما داره چون فرشته ها بعد از اینکه ازشون کمک خواستیم بی درنگ وارد عمل میشن تا خواسته هامون رو در زمان مناسب براورده کنند یا راه را به ما نشان میدن تا ما گامهای لازم رو برای تحقق خواسته هامون برداریم که معمولترین آنها از طریق راهنمایی و فرستادن نشانه هایی برای حل اون مشکل برای شماست. 

اینکه همیشه هم حواسمون رو جمع کنیم تا این نشانه ها رو بگیریم یه خورده تمرین میخواد تا بشه یه عادت همیشگی. 

فکر کنم خیلی ها کتاب کیمیاگر پائولوکوئیلو رو خوندند اولین بار جرقه دقت کردن به نشانه ها از اون کتاب در ذهنم بوجود اومد از بعد از خوندن اون کتاب، هیچوقت از نشانه های زندگیم ساده نگذشتم و خیلی جاها با درک اون نشانه ها با احتیاط تر قدم برداشتم و جاهایی هم مصمم و امیدوار و چقدر هم دریافت اونا برام لذت بخش بود.

اما اینو هم بگم همه این چیزا به نوع نگرش آدمها به زندگی هم برمیگرده شاید خیلی ها اینجوری که بعضی از ماها داریم به دنیا نگاه میکنیم نگاه نمیکنند ممکنه دید اونا به زندگی کاملاً انتزاعی باشه ممکنه برای اونا توجه به نشانه ها و همه این حرف و حدیثهای دیگه بی معنی باشه مثل اکثر آقایون.

همیشه تعداد خانومهایی که تو زندگیشون به دنبال عرفان هستند خیلی بیشتر از آقایونه اینم بخاطر همون تفکر دو دو تا چهارتا و تک محور بودنشونه و میخوان همه چیزو با همین چشم و منطق فیزیکی و همونجوری که عرف جامعه بوده و هست بپذیرن و معمولا با هر چیز جدیدی که کمی با تفکر ثابتشون فرق داشته باشه مخالفت می کنند..

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *