فرگشت { قسمت سوم }

– Homo ergaster

Homo ergaster به معنی انسان کارورز یا working man می باشد که در دوران زمین شناسی پلیوستوسن بین ۱،۹ تا ۱،۴ میلیون سال پیش در بخش های شرقی و جنوبی آفریقا می زیسته اند.

سنگواره ی این گونه از نسان در کشورهای تانزانیا، اتیوپی، کنیا و آفریقای جنوبی یافت شده است.

اسکلت نسبتا” کاملی از هومو ارگاستر هم در سال ۱۹۸۴ در دریاچه تورکانا در کنیا به دست آمد که متعلق به ۱،۶ میلیون سال پیش بود. برای این اسکلت یک نام مستعار در نظر گرفتند با عنوان ” پسر تورکانا Turkana Boy “.

740566_dmWHi89H

علت نامگذاری “انسان کارورز” او به این نام ابزاری مانند تبر و ساطور است که در کنار سنگواره ی آنها پیدا شده است. استفاده از این ابزار پیشرفته (در مقایسه با ابزار ساده سایر انسان های نخستین)، صرفا” در انحصار این گونه بوده است.

ابزار مورد استفاده او آچولین نام دارد. هومو ارگاستر اولین استفاده کننده از این ابزار در ۱،۶ میلیون سال پیش بوده.

در کنار سنگواره و در محل زندگی آنها بقایای جانوران سوخته شده و آثاری از خیمه های برپا شده توسط این انسان نخستین پیدا شد که دال بر این مدعا است که آنها از آتش استفاده می کرده اند.

به نظر می رسد که قامتی برابر ۱،۹ متر داشته است. ظاهرا” تفاوت زن و مرد در این گونه نسبت به اعضای قبلی انسان سانان چندان محسوس نبوده است. زمانی چنین تصور می شد که هومو ارگاستر ، زیرگونه هومو ارکتوس است. شاید آنچه این دو انسان ما قبل تاریخ را از هم متمایز می کرده، جمجمه باریک تر و لاغر تر هومو ارگاستر بوده است. تفاوت جثه زن و مرد هم در این گونه، به اندازه مرد راست اندام مشهود نبوده است.

صورت کوچکتری داشته و آرواره اش فاقد پیش آمدگی بوده و به عبارتی ” راست آرواره orthognathic ” بوده است. فک کوچکتری داشته و حجم کاسه سرش هم بزرگتر بوده است. چنین می توان گفت که هومو ارگاستر از نظر بدنی، مشابه انسان های مدرن بوده یعنی پاهایی بلند و بازوانی کوتاه داشته است. جمجمه اش کروی تر بوده و تیغه ابروی برجسته داشته. استخوان بینی نسبت به انسانهای ماقبل خودش برآمده تر و بیشتر شبیه به انسان مدرن بوده.

با توجه با اسکلت صورت و حجم جمجمه اش می توان نتیجه گرفت که صورتش بیشتر شبیه انسان بوده تا میمون. دندانهای آسیاب بزرگ و کوچک نسبت به هومو هابیلیس ها کوچکتر بوده اند.

از روی استخوان لگن خاصره هومو ارگاستر ماده می توان نتیجه گرفت که می توانسته فرزندی با حجم جمجمه تا ۳۰% حجم جمجمه خودش را به دنیا بیاورد. تقریبا شبیه به انسان مدرن.

از روی ابزار مورد استفاده اش می توان چنین نتیجه گرفت که تغذیه او از گوشت حیوانات بوده .

بعضی کارشناسان معتقدند که نباید هومو ارگاستر ها را از هومو ارکتوس ها جدا طبقه بندی کرد ولی دیگر کارشناسان معتقدند هومو ارگاستر ها منجر به بوجود آمدن دو راهی شدند که یکی از آنها به هومو ارکتوس ها و دیگری نهایتا به هوموساپین ها ختم شده.

” هومو فلورسینسیس Homo floresiensis

” به معنای انسان فلورسی Man of Flores

 می باشد چرا که سنگواره های این انسان نخستین در فلورس، یکی از جزایر اندونزی کشف شد. بعدها بخاطر جثه ریز نقش و کوچکش به وی نام مستعار ( هابیت Hobbit ) دادند. این نام از شخصیت های کوچک اندام موسوم به هابیت در فیلم ارباب حلقه ها گرفته شده است.

همو هابیت در اواخر دوران زمین شناسی پلیستوسن بین ۹۵ تا ۱۲ هزار سال پیش در مناطق آسیای جنوب شرق و جزایر اندونزی زندگی می کرده است. این بدان مانی است که زمان پیدایش آنها بعد از انسان مدرن امروزی بوده است. نکته ای که در آغاز باید ذکر شود، اینست که این گونه ی انسان سانان نیای مستقیم ما نیستند و همانطور که گفته شد هم زمان با بشر امروزی تا ۱۲ هزار سال پیش زندگی می کرده تا اینکه در همان جزایری که زندگی می کردند منقرض شدند. نکته ی دیگر اینکه اجداد آنها هم هوموهای دیگری که از آفریقا آمده اند می باشد و یکی از شاخه های جانبی انسان سانان هستند

740566_XrZJVeON

همراه سنگواره های این گونه از انسان سنان ابزار سنگی هم یافت شده. همچنین کنار آنها سنگواره ی یک بچه فیل ماقبل تاریخ به نام ” استگودون stegodon ” هم یافت شده که به نظر می رسد، شکار این انسان های اولیه بوده است. این یافته نشان می دهد که آنها از گوشت حیوانات تغذیه می کرده اند.

انسان فلورسی جثه و مغز کوچکی داشته، بطوریکه ابتدا فکر کردند او یک انسان مبتلا به بیماری میکروسفالی بوده. ولی بعدها با مقایسه جمجمه او با ده بیمار مبتلا به این بیماری تفاوتهای بسیاری بین آنها دیدند. بررسی استخوان های مرد فلورسی همچنین نشان داد که او بیشتر شبیه انسان ها و میمون های اولیه بوده تا انسان های مدرن. برای مثال شباهت هایی بین استخوان های انسان فلورسی با استخوان های شامپانزه ها یا انسان سانان (هامینیدهای) نخستین مانند “استرالوپیتکوس ها” دیده می شود. از روی دندان ها و نیز فقدان چانه در انسان فلورسی هم به خوبی می توان به تفاوتش با انسان مدرن پی برد . قامتش به حدود یک متر می رسیده است. لازم به ذکر است که این انسان های کوچک جثه، کاملا” روی دو پا و ایستاده راه می رفته اند و مردها جثه بزرگتری نسبت به زن ها داشته اند.

دندانهای آنها نسبت به جثه شان بزرگ بوده. شانه ها متمایل به جلو. استخوان پیشانی متمایل به عقب و نسبت به استخوان ساق و ران کوتاهشان پاهای بزرگی داشته اند.

فیل های کوچک و خزندگان بزرگ را شکار می کرده اند و قادر بوده اند از عهده نبرد با شکارچیان بزرگی مانند کومودو بر بیایند.

پژوهشگران این احتمال را می دهند که آنها از آتش هم استفاده می کردند.

کارشناسان علت رشد کم مغز آنها نسبت به سایر هومو ها مخصوصا هومو های هم عصر آنها یعنی هومو ساپینس ها را محدود شدن آنها در یک جزیره کوچک با شکارچیان اندک و منابع غذایی محدود می دانند. البته همانطور که گفته شد، اصطلاح اجداد انسان مدرن امروزی مطمئنا برای انسان فلورسی کاربردی ندارد

به معنی “میمون جنوبی” که در دوران زمین شناسی پلیوسن و پلئیستوسن حدود ۳.۹ تا ۲،۵ میلیون سال پیش در شرق و جنوب آفریقا می زیسته اند و ۸ گونه شناخته شده به نامهای زیر دارد:

Australopithecus afarensis Australopithecus africanus Australopithecus anamensis Australopithecus bahrelghazali Australopithecus garhi Paranthropus aethiopicus Paranthropus boisei Paranthropus robustus

بررسی ها چنین نشان داده که در گروه هایی ۱۲ تایی زندگی می کرده اند و احتمالا” نر و ماده در کنار هم بوده اند تا زمانیکه ماده ها به سن بلوغ جنسی می رسیده اند و گروه را ترک می کرده اند.

740566_rfWOCT7e

اندازه مغز بیشتر گونه های استرالوپیتکوس ، تنها ۳۵ درصد مغز انسان های امروزی بوده است. در واقع مغزشان به اندازه مغز شامپانزه ها بوده و احتمالا” مثل آنها و در همان حد، توانایی استفاده از ابزار را داشته اند. آنها جثه هایی لاغر داشته اند و باریک اندام بوده اند. در تمام گونه های مختلف استرالوپیتکوس، نرها جثه هایی بزرگتر از ماده ها داشته اند. بلندی قامت ماده ها بین ۱ تا ۱،۲ متر بوده است و نرها نهایتا” تا ۱،۵ متر قد داشته اند. در انسان های امروزی ، مردها تنها ۱۵ درصد از زنها درشت تر هستند اما این تفاوت در استرالوپیتکوس ها به مراتب بیشتر بوده و تا ۵۰ درصد نمود پیدا می کرده است.

طبق بررسی هایی که روی دندان های استرالوپیتکوس ها انجام شده بود ، چنین به نظر می رسید که آنها میوه خوار بوده اند اما با روش های جدید تحقیق بر روی فسیل ها ، نهایتا” به این نتیجه رسیدند که آنها همه چیز خوار بوده اند. آنها از میوه ها ، ریشه های گیاهی و احتمالا” گوشت ، تغذیه می کرده اند.

طول مدت بارداری در گونه های مختلف استرالوپیتکوس ، متفاوت بوده است و بررسی ها نشان می دهد که گونه های مختلف ، از حداقل ۲۵۷ تا حداکثر ۳۰۰ روز، دوران بارداری داشته اند.

حدود ۵ تا ۶ میلیون سال پیش ، سه گونه میمون وجود داشتند که بعد ها باعث تشکیل دو گروه بزرگ از حیوانات شدند. یک گروه در جنگل ها ماندند که امروزه به شکل شامپانزه ها و گوریل ها نمود پیدا کرده اند و گروه دیگر ، غالبا” به کناره جنگل ها روی آورده و خانواده ” هامینید Hominid ” (انسان سانان) را تشکیل دادند که امروزه تنها بوسیله انسان ، تنها عضو باقیمانده ، نمود پیدا کرده است. و اما میمون های جنوبی لاغر اندام هم ، در پاره ای از خصوصیات به انسان ها و میمونهای امروزی شباهت داشته اند. قدیمی ترین جای پایی که از اعضای خانواده ی انسان سانان ” هامینید Hominid ” کشف شده ، بسیار شبیه جای پای انسان کنونی است و قدمت آن به ۳،۷ میلیون سال پیش می رسد تا اینکه اخیرا” آن جای پا بعنوان ” استرالوپیتسین australopithecine ” ، در طبقه بندی ها قرار گرفت چرا که تنها گونه ” ما قبل انسان pre-human ” بوده که در آن برهه زمانی می زیسته است.

سه گونه از استرالوپیتکوس ها با نام های علمی Australopithecus africanus , Australopithecus afarensis , Australopithecus anamensis ، در زمره مشهورترین هامینید های منقرض شده هستند.

روی دوپا راه میرفته اند (جزو اولین هومینیدهایی [انسان سانان] که روی دوپا راه میرفتند) و دندانهای نیش کوچکی داشتند.

آ. آفارنسیس یکی از شناخته شده ترین هومینیدهایی است که تا کنون وجود داشته و طول دوران زندگی این گونه بسیار طولانی بوده. بین ۳،۸۵ تا ۲،۹۵ میلیون سال پیش به مدت ۹۰۰۰۰۰ سال می زیسته که چیزی بیش از ۴ برابر طول دوران زندگی انسان مدرن تا کنون می باشد.

همانند شامپانزه ها آ.آفارنسیس دوران کودکی خود را سریع طی میکردند و نسبت به انسان مدرن زودتر به مرحله بلوغ می رسیدند.

آنها هر دو خصوصیات ایپ ها (میمون سانان) و انسانها را داشته اند. مشخصات صورت شبیه به میمونها یعنی بینی پهن و استخوان آرواره پایین بسیار رو به جلو بوده. حجم مغز حدود ۵۰۰ سی سی یعنی یک سوم مغز انسان مدرن. بازوهای بلند و قوی و انگشتهایی که برای بالا رفتن از درخت بسیار مناسب بودند.

مانند انسان سانان نخستین دیگر؛ دندانهای نیش کوچکی داشتند، روی دو پا راه می رفته اند و بدنشان را تقریبا راست می گرفته اند.

توانایی آنها برای زندگی هم در مناطق جنگلی و روی درخت و هم در مناطق صحرایی باعث شد که مدت زمان طولانی نزدیک به یک میلیون سال با وجود تغییرات آب و هوایی و محیطی دوام بیاورند

هموسپین ها

هومو ساپینس یا انسان مدرن یا انسان دانا تنها گونه باقیمانده انسان بر روی زمین است که تمام نژادهای انسان امروزی در همین گونه جای می گیرند.

البته ما انسان های مدرن هم دو زیر گونه داشته ایم؛ “هومو ساپینس”و “ایدالتو” یا انسان دانای بزرگتر که گونه ی دوم منقرض شده است. (واژه ایدالتو در زبان مردم اتیوپی به معنای بزرگتر می باشد)

هومو ساپینس ساپینس یا انسان دانای دانا که هنوز هم روی زمین زندگی می کند. انسان دانای بزرگتر و نیز انسان دانای دانا، هر دو متعلق به قسمتی از دوره ی چهارم زمین شناسی به نام پلایستوسین Pleistocene هستند، اما با این تفاوت که انسان دانای دانا تا به امروز هم در حال گذران زندگیست

740566_7CdZH9cA

انسان دانای بزرگتر ، تقریبا” حدود ۱۶۰ هزار سال پیش می زیسته است، اما نسل انسان دانای دانا هنوز پابرجاست. هر دو در آفریقا می زیسته اند و این مربوط به ۲۰۰ تا ۱۰۰ هزار سال پیش است اما یکی از شاخه های زیرگونه انسان دانای دانا سرانجام حدود ۶۰ هزار سال پیش آفریقا را ترک کرد. سنگواره هایی از انسان دانای بزرگتر در منطقه ای در اتیوپی در سال ۱۹۹۷ به دست آمد. سه جمجمه که یکی از آنها ، جمجمه ای درشت و کامل از یک انسان بالغ بود که نسبت به جمجمه خیلی از انسان های مدرن، بزرگتر به نظر می رسید. طول و عرض جمجمه از پهلو، دراز و بلند بود و تماما” رنگی سفید داشت. جمجمه دوم از اولی هم بزگتر بود و جمجمه سوم متعلق به یک کودک بود که با بررسی دندان هایش چنین نتیجه گرفتند که به هنگام مرگ، حدود ۶ یا ۷ سال داشته است. منطقه کشف سنگواره ها (فسیل ها) ، یک منطقه آتشفشانی بود که پژوهشگران، قدمت و دیرینه ی لایه های آتشفشانی را بین ۱۵۴ هزار تا ۱۶۰ هزار سال تخمین زدند. با بررسی استخوان ها به این نتیجه رسیدند که با استخوان هایی که قبلا” در اروپا و نیز در قسمت های دیگر دنیا کشف شده و با نام ” هومو سپینس / انسان دانا ” نامگذاری شده اند ، تفاوت هایی دارند. بنابراین دریافتند که این گونه در واقع به نوعی جد بلاواسطه انسان دانای داناست و آن را انسان دانای بزرگتر نامگذاری کردند.

حدود ۲۰۰ هزار سال پیش طی یک سری تغییرات آب و هوایی انسانهای مدرن در آفریقا پدیدار شدند. مانند بسیاری دیگر از گونه های هومو (انسان سانان) برای تهیه غذا به شکار حیوانات و جمع آوری برگ و دانه گیاهان می پرداخته اند. از لحاظ آناتومی انسان مدرن نسبت به سایر گونه های انسان اسکلت سبکتری دارد. مغز بسیار بزرگی دارد که اندازه آن از جمعیت به جمعیت و بین دو جنس اندکی تفاوت دارد ولی به طور میانگین حجم آن ۱۳۰۰ سی سی می باشد.

به علت اندازه مغز اسکلت جمجمه انسان مدرن با سایر گونه های انسان تفاوتهایی دارد. استخوان جمجمه تقریبا نازک با طاق بر آمده و به طرف بالا و پیشانی عمودی و صاف است.

استخوان تیغه ابرو در هومو ساپینس نسبت به سایر هومو ها بسیار کمتر برجسته است طوریکه میتوان گفت نسبت به آنها اصلا برجستگی ندارد. همچنین فاقد آرواره جلو آمده میباشند.آرواره انسان مدرن نسبت به سایر گونه های هومو قدرت کمتری دارد و دندانهایش کوچکتر است.

اطلاعات بدست آمده از سنگواره ها و همچنین DNA (دی ان ای) انسان مهر تاییدیست بر اینکه انسان تنها یکی از ۲۰۰ گونه پرایماتی (نخستی سانان) است که تا کنون می زیسته اند و در این دسته بندی انسان همراه با سایر ایپ های بزرگ (میمون سانان بزرگ) یعنی گوریل ،اورانگوتان و شامپانزه در یک دسته جای می گیرد.

همچنین ذکر این مورد ضروریست که ما از هیچکدام از میمون سانان امروزی (ایپ ها) سرچشمه نگرفته ایم و تنها با آنها جد و نیای مشترک داریم و دارای خصوصیات مشترک می باشیم.

در مورد جد مستقیم هومو ساپینسها بهترین فرضیه این است که از هومو هیدلبرجنسیس که جد مشترک ما و نئاندرتالها بوده منشا گرفته ایم.

نخستین سنگواره ی یافت شده از هوموساپینسها در سال ۱۸۶۸ بود که عمر او را در آن زمان ۵۰۰۰۰ سال تخمین می زدند.

هوموساپینسهای ماقبل تاریخ نه تنها از ابزار سنگی استفاده میکردند بلکه از سنگ و چوب ابزاری بسیار متنوع مانند قلاب ماهیگیری، نیزه، تیر و کمان، نیزه های پرتابی و سوزن دوزندگی میساختند.این انسان عاقل حتی بیان و زبان ویژه ای هم داشته و بصورت منطقی به حل مشکلاتش می پرداخته است. فرهنگ، ادبیات، موسیقی و هنر مختص به این گونه می باشد. درک و فهم علم، فلسفه، افسانه شناسی و مذهب نیز تنها از اختراعات انسان دانا بوده و هست.

از لحاظ ظاهری انسان مدرن دارای رنگ پوست، چشم، و اندازه قد بسیار متنوع می باشد که از نقطه ای به نقطه دیگر تفاوتهای چشمگیری دارد. همچنین انسان مدرن همیشه به صورت عمودی و روی دو پا راه می رفته و هنوز هم چنین است. بدن انسان به طور متوسط نسبت به بدن شامپانزه ، موهای بیشتری دارد اما چیزی که هست ، موهای بدن انسان کوتاه و کمرنگ هستند و آنطور که باید، به نظر نمی رسند.

برای میلیونها سال تمام انواع انسانها می بایست خودشان غذای خود را پیدا می کردند. آنها مقدار زیادی از ساعات روز را صرف جستجوی و جمع آوری گیاهان و شکار جانوران و جستجوی آنها در غارها می کرده اند.

شواهد اینگونه نشان می دهد که حدود ۱۶۴ هزار سال پیش انسان مدرن صدف خوراکی و ماهی ها را شکار می کرده و می خورده و حدود ۹۰ هزار سال پیش انسان شروع به ساخت ابزار مخصوص صید ماهی کرده است.

تقریبا از ۱۲ هزار سال پیش گونه ما یعنی انسان مدرن شروع به تولید خوراک و ایجاد تغییر در محیط زندگی خود کرد. آنها فهمیدند که می توانند رشد گیاهان و زادو ولد انواع مختلفی از جانداران را تحت کنترل خود دربیاورند و محیط اطرافشان را طبق میل خود تغییر بدهند.

این آگاهی باعث اختراع کشاورزی و دامپروری و بسط و گسترش آن شد. پیشرفت انسان در این امور باعث شد نیاز انسان به مهاجرت و کوچ از نقطه ای به نقطه دیگر به منظور پیدا کردن غذا برطرف شود و انسان بتواند در یک نقطه مستقر شود. بدین ترتیب نخستین جرقه های تمدن و شهرنشینی زده شد.

با زیاد شدن غذا تحت کنترل انسان جمعیت انسان مدرن به صورت چشمگیری رو به افزایش گذاشت و انسان به طور اتفاقی و ناخواسته باعث تغییرات چشمگیری در حیات روی زمین شد.

اما اینجا باید بگوییم که ما هنوز همه چیز را در مورد گونه خود نمی دانیم. مثلا نمی دانیم نیای (جد) مستقیم ما واقعا کدام گونه بوده است. آیا طبق نظر اکثر باستان شناسان هومو هیدلبرجنسیس بوده یا گونه دیگری از انسان سانان (هومو ها)؟ یا اینکه چقدر بین ما و نئاندرتالها تفاوت وجود دارد؟ و آیا در آینده گونه هومو ساپینس دستخوش چه تغییراتی خواهد شد؟

منبع : وبلاگ هوش فرازمینی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *