قانون جذب : حقیقت یا توهم؟ ( قسمت دهم ) – مقاله ای تکان دهنده در مورد قانون جذب

قانون جذب : حقیقت یا توهم؟

در این قسمت قصد دارم با آزمایشی ساده اثبات نمایم که جناب استاد و شاگردان سینه چاک او سخت در خطا هستند، با ما همراه شوید و این آزمایش ساده ولی جذاب را از نزدیک ببینید.

همانطور که در قسمتهای قبل اشاره کردیم، در دنیای استاد قانون جذب، افکار قدرت بسیار بالایی دارند، هیچ چیزی به خطا نمی رود و به صورت تصادفی اتفاق نمی افتد. اینها عبارات بسیار قدرتمندی بوده و جناب استاد سخت در تقلا برای اثبات آنهاست. اما با کمال تعجب هیچ کس هنوز این استاد عزیز و نازنین ما را به چالش دعوت نکرده است، چون او شخص فوق العاده کاریزماتیک و دوست داشتنی ای است، شخصی سرشار از عشق و انرژیهای مثبت! اما حتی این خصوصیات هم او را از گزند انتقادات نیشداری که به ادعاهای عجیب و غیر منطقی او وارد خواهم کرد در امان نگه نخواهد داشت!

یک مثال ساده و پرواز با هواپیما
آزمایشی ساده
فکر خوبی به سرم زد! تصمیم دارم جناب استاد را در کابین یک هواپیمای بزرگ ۳۰۰ نفره قرار داده و ۳۰۰ نفر از طرفداران سینه چاک او را هم در بخش مسافران سوار کنم، و از جناب استاد می خواهیم که سفری به سلامت به سوی یکی از مناطق خوش آب و هوای کشور به همراه طرفداران سینه چاک خود داشته باشند! آیا ایشان این کار را خواهند کرد؟ من که بعید می دانم. اما خب اگر نه، عذر و بهانه ایشان چه خواهد بود؟ اگر او بگوید که من نمی توانم یک هواپیمای مسافربری را برانم، من هم آموزه های خودش را بر علیه خودش به کار خواهم برد، به این طریق:

“جناب استاد بزرگوار، شما همیشه به ما آموخته اید که هیچ غیر ممکنی وجود ندارد و گفته اید هرگز نگویید کاری برای انسان قابل انجام نیست. شما به ما یاد دادید که همه افکار و انتظارات ما با قدرت اراده در جهان فیزیکی ظاهر خواهد گردید. بنابراین آیا شما که در این زمینه استاد بزرگ و صاحب نامی هستید، نمی توانید با استفاده از این اصول، این هواپیما را به کمک افکار و عقاید خود به تنهایی بلند کرده و برانید؟

افکار ما نمی توانند همه چیز را جذب کنند!

چرا شما بهانه آورده و بر علیه آنچه که خود موعظه می کردید قدم برمیدارید؟ از منفی گرایی دست برداشته و بهانه نیاورید! طبق گفته های خودتان، افکار شما واقعیتهای شما را می آفرینند. و اگر شما فکر کنید که می توانید هواپیما را به پرواز درآورید، این به باور شما مبدل شده و خواهید توانست این کار را کنید. افکار منفی شما هم اکنون مانع از انجام این کار شده اند. شما نمی توانید این هواپیما را به پرواز در آورید چون که شما فکر می کنید که نمی توانید این کار را انجام دهید! تازه از همه اینها گذشته، تمامی ۳۰۰ نفر مسافر هواپیما نیز از سینه چاکان شما بوده و صد در صد به شما ایمان دارند. آنها شک ندارند که شما می توانید این کار را با نیروی فکر و اراده خود انجام دهید. با ۳۰۰ فکر مثبت که شما را حمایت می کنند، شما بدون شک موفق به پرواز و فرود موفق خواهید بود! چنین واقعیتی که شما و ۳۰۰ نفر مسافر خواهید آفرید، غیر قابل شکست است.”

البته که جناب استاد هرگز پرواز نخواهد کرد و اگر به او اصرار کنیم، به چارچوب در چنگ خواهد انداخت و اعتراف خواهد کرد که چیزهایی گفته که اینجا صدق نمی کند. چیزی که صد البته مایه شرمندگی ایشان نزد ۳۰۰ مسافر سینه چاک او و سایر تماشاچیان خواهد شد. چقدر جالب خواهد شد که این ماجرا را رسانه ای هم کنیم. هر چند که عملا تا پای چنین سناریویی هم پیش نخواهیم رفت!

خب شوخی بس است و بیایید دوباره جدی شویم. البته این طنزی کوبنده بود که بخوبی سراپای این مدعیان را درهم خواهد کوبید.

ادامه دارد

منبع:افکار سبز