ملک طاووس

ملک طاووس

نزدیک ترین دودمان به صابئین های حرانی ایزدی ها هستند .پیروان یک آئین سری که قبایل متفاوت کرد نشین را که عمدتاً در مناطق دور افتاده شمال سوریه و عراق زندگی می کنند به هم مربوط کرده . این آئین حدود ۸۰۰ سال پیش توسط پیشگو و شاعر و نویسنده صوفی شیخ عدی بن مسافر اموی بنیان نهاده شده . قرنها است که ایزدی ها در آن نواحی زندگی می کنند و در سالهای اخیر مورد تاخت و تاز و اذیت وآزار و نسل کشی داعش قرارگرفته اند . چون به شیطان به شکل الوهیتی درردیف قادر متعال باور دارند محققان غربی آنها را ” شیطان پرست ” معرفی کرده اند که این لقب شایسته آنها نیست .
شیخ عدی در قامت یک آواتار و تجسم قدوسی است و ملک طاووس که با عنوان عزازیل از او یاد می شود . اینها دو نمود خدایی هستند .
آنچه در مورد وجه تسمیه این فرقه می توان گفت این است که یزیدیه از واژه ایزدیه به معنای پیروان پروردگار و ایزد اخذ شده است و الف ابتدای آن به مرور افتاده است. میان کلمه ایزدیه و کلمه سومری«A- zi-da» که به خط میخی نوشته می شود ارتباط وجود دارد. لافار نابو، پژوهشگر کرد که کارشناس زبان های قدیمی و باستان شناس است، می گوید منظور از این کلمه سومری «روح نیکوکار و ناآلوده و رونده بر طریق درست» است. با مراجعه به معنای این کلمه در قاموس سومری دانشگاه پنسلوانیا (۱۹۹۴) معانی متعددی برای آن وجود دارد که به ماهیت ایزدیان نزدیک است. از آن جمله راه حق، مسیر ایمن و…. است که قابل مقایسه با چیزی است که ایزدیان کنونی هم درباره ی خود می گویند که ما بر دین حق وراه درست هستیم، لباس های ما سپید و بهشت جایگاه ماست. به این ترتیب احتمال ارتباط اینان با تمدن سومری دور نبوده است.
پیروان دین یزیدی برای خواندن خدا از واژگانی چون یزدان، ایزد، خدا و حق استفاده می‌کنند. بر اساس عقیدۀ یزیدی‌ها، خداوند هفت فرشته (هفت سر) را برای ادارۀ زمین خلق کرد که ملک طاووس (که در ادیان دیگر آن را شیطان می‌دانند) در رأس آنان قرار دارد. فرشته‌ای که از فرمان خداوند مبنی بر زانو زدن در مقابل انسان خودداری کرد و به همین دلیل مورد غضب خدا قرار گرفت. آنها معتقدند که ملک طاووس حدود هفت هزار سال از خداوند طلب بخشش کرد که در نهایت مورد بخشش خدا قرار گرفت. در واقع، یزیدیان ملک طاووس را آموزگار انسان می‌دانند، نه دشمن او. در واقع، آنان به وجود شیطان اعتقاد ندارند. بر اساس باور یزیدیان، خداوند پس از خلقت دنیا، خودش را از هدایت انسان‌ها کنار کشیده و این ملک طاووس است که هدایت‌کنندۀ انسان‌ها بر روی زمین است.
البته، بر اساس تحقیقات جمال نباز، زبان‌شناس کرد، کلمۀ طاووس ریشه در واژه یونانی زئوس دارد که همان خدای خدایان در یونان باستان است. از سوی دیگر، این اعتقاد وجود دارد که شیطان در هیبت طاووس آدم و حوا را فریب داد.

ملک طاووس
ملک طاووس خدایی به شکل پرنده است که بر هفت هوشمند سماوی یا فرشته حکمرانی می کند . همچون صابئین و مندائیان ایزدی ها هم رو به شمال و ستاره قطبی نیایش می کنند . آنها هر روز صبح به طلوع خورشید درود می فرستند .علاوه بر این در متون مقدس ایزدی از یک تابوت چوبی تزئین شده سخن به میان آمده که نمادهای معنی دار خورشید و ماه و چهار عنصر اصلی آب و باد و خاک و آتش روی آن حکاکی شده و ملک طاووس به شکل یک پرنده بالای یک ستاره که به یقین ستاره شمالی بوده ایستاده .
شمال قبله خدا است که با اسطوره آفرینش ایزدی در هم آمیخته که شامل پدید آمدن کیهان هم می شود . همه اینها در کتابهای قرن سیزدهمی جلوه و مُصحَف رش (کتاب سیاه) آمده کتاب مصحف رش درون تابوت گذاشته می شده و بسیار مورد توجه پژوهشگران است .
کتابی است عجیب که می گوید چگونه خدا از گرانبها ترین عنصرش مروارید سفیدی خلق کرده .او پرنده ای به اسم عنفرهم آفریده و مروارید را پشت او گذاشته ( کنایه از جهان قبل از هستی یافتن ) آن را برای چهل هزار سال آنجا گذاشته .سپس او فرشته ها را در کنار خورشید و ماه و نژاد انسان آفریده ودرجبه اش پنهان نموده و آن گاه با صدای بلند در کنار مرواریدگریسته ومروارید به چهار بخش تقسیم شده و آب از آن جوشیده و دریای کهن شکل گرفته .
سپس خدا کشتی ساخته و برای بیش از سی هزار سال در آن ساکن شده پیش از اینکه در نهایت در حرم بسیار مقدس لالیش در شمال عراق فرود آید . سپس خدای بزرگ فرشته جبرئیل را به شکل پرنده ای خلق کرده و به او دستور داده که دو تکه از مروارید رابرداشته و یک را در دل زمین و دیگری رادر دل ملکوت بگذارد . پس خدا خورشید و ماه رادر جای خود قرار داده وستاره ها را از بقایا ساخته و آنها را زینت ملکوت نموده .
ایزدی ها ملک طاووس یا عنفری را پرستش می کنند که به شکل یک پرنده ساخته شده از فلز خام است که روی یک محور مجزا شبیه نماد گل حیات ایستاده و به یک سینی دایره ای چسبیده . این نماد معروف است به سنجک که به معنی ایستاده و برقرار است .
این توتم پرنده که گاهی اوقات از او بعنوان خروس هم یاد شده در میان جوامع ایزدی فوق العاده محترم است . کاهنان ویژه ای به نام qauwal مخفیانه سنجک را از دهکده ای به دهکده دیگر می برند و مکان خاصی را به دقت انتخاب می کنند تا آئین پرستش را برگزار کنند . سنجک به بیگانه ها نشان داده نمی شود .
موقع به نمایش گذاشتنش گفته می شود که سنجک زنده است . کاهن qauwal به حالت خلسه فرو می رود وباعث حلول ملک طاووس در سنجک می شود تا وحی الهی را دریافت کند .
عنفر نامی است که به خدای پرنده داده شده و معادل مرغ عنقا در افسانه های عربی است که به خدای ملکوت مشهوراست . تا حدی همچون سیمرغ است . مرغی افسانه‌ای با دُم طاووس، بدن عقاب و سر سگ و پنجه‌های شیر در ایران باستان . عشایر عرب در حران به عقاب احترام می گذاشتند . افسانه رخ ( طائر) در ماجراهای سندباد به عقاب غول آسایی مربوط می شود که می توانسته موجودی به سنگینی کرگدن را حمل کند .
با وجود این رابطه ها ومشابهتها تنها توصیف از عنفرایزدی پرنده ای شبیه به فاخته / کبوتر سفید است . در آئین مندایی هم کبوتری هست که برای اوج گرفتن و به ملکوت رسیدن رها می شود . کبوترهاو عقاب ها در آئینهای مندایی و حرانی مقدس و شکار و خوردنشان ممنوع است .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *