نشانه هایی از ماورای زمین

دوستانیکه اثار پرفسور اریک فن دانیکن را مطالعه کردند, حتما» نام این پست برایشان اشنا بنظر میرسد.پرفسور کتابی دارد با عنوان » در جستجوی پیامهایی از ماورای زمین » در این کتاب پرفسور دنیکن بیشتر مدارک و منابع قاره افریقا و بخصوص امریکای جنوبی را برای یافتن نشانه های از ماورای زمین مورد مطالعه قرار داده است. (البته ایشان بصورت جسته و گریخته اشاره ای به مستندات  اسیا هم کرده است, اما نه بصورت کامل  و جامع .. زیرا حقیقتا» امریکای جنوبی معدن پایان ناپذیر مستندات ماورای زمین است و در یک کتاب نمیشود تمام مستندات موجود در جهان را مورد مطالعه قرار داد) اما در اسیا هم نشانهای بسیاری وجود دارد که میتواند مورد بررسی و کنکاش افراد محقق و دوستدار حقایق گذشته جهان خاکی ما قرار گیرد  . اگر گروه محققی بتوانند افسانه های اسیا را موشکافانه مورد  بررسی قرار دهند  می بیند که » ماهاباهارتا » هندیان  هیچ چیز کمتر از کتاب» عهد عتیق» یا» کویچه-مایا » کتاب مقدس مایاها ندارد .  مطلب امروز دومین مطلب جامع در مورد منابع و مستندات قاره کهن اسیاست, حقیر تا انجا که در توان دارم میکوشم تا خواسته شما عزیزان را مهیا کنم و بشما نشان دهم که قاره ما هم  سرشار است از نشانه هایی از ماورای زمین . خوشبختانه مطلب » شرق اسرارامیز » مورد استقبال شما خوبان قرار گرفت . امیدوارم مطلب امروز هم بتواند مورد عنایت شما خوبان قرار گیرد . مطلب » نشانه هایی از ماورای زمین» در ۲ قسمت برای شما در نظر گرفته شده است – در قسمت اول شما را با یکی از مناطق پر رمز و راز اسیا اشنا خواهیم کرد – مکانی بنام  صحرای « کـــــــــوبـــــــــــــــــــــــــــــــــی» در شرق اسیا, البته در جهان پهناور ما نقاط دیگری هم وجود دارد که انها را هم نادیده نگرفتیم . اما قسمت دوم …. اجازه دهید توضیح انرا به بعد موکول کنم… اما مطلب امروز

 نشانهایی از ماورای زمین (۱)

  »ارابه پسران اتش و خدایان شعله, غرش کنان و در حالی که زبانه های شعله های اتش ان مانند نوار باریکی در اسمان به هر سو می پیچید,  از ستاره درخشان به زمین فرود امد و گستره جزیره سفید در دریای » گوبی » را رایحه ای از سبزی ها و گلها فراگرفت  « مطلبی را که خواندید از یکی کتابهای باستانی هند نقل شده است و حاکی از انست که چگونه در هزاران سال قبل موجودات اسرارامیزی از سیاره زهره که » سانات کومارا » ( همیشه جوان ) نامیده می شد از سیاره ما دیدن نموده است و با مساعدت همکارانش نور معرفت را به نسل بشر زمینی به ارمغان اورده اند و به اجداد ما هنر شخم زدن زمین و نگهداری زنبور عسل و خیلی از احتیاجات دیگر را اموختند تا شرایط زندگی انها بهبود و تکامل پیدا کند . این داستان میتواند انگیزه خوبی برای عشاق موضوعات اسرارامیز و افسانه ای باشد و با شاخ و برگ دادن به ان تخیلات خود را شکوفا نمایند . اما در عوض تعدادی دانشمند خوشنام و امین نیز وجود دارند که از ان جمله اند – تعدادی از دانشمندان ایالات متحده و روسیه که به این فرضیه اعتبار بخشیده اند و اعلام نموده اند که احتمال دارد تعدادی از موجودات سایر کرات از زمین دیدن کرده باشند . فراوانی مدارک و شواهد موجود از یک طرف و تحقیقات مدرن امروزی از طرف دیگر باعث شده تا محققان بسیاری این موضوع را بصورت جدی دنبال نمایند . خیلی از افسانه های رایج در اسیای مرکزی مربوط به صحرای» گــوبـــــــی» است ,و اکثرا» حاکی از ان است که طبق روایات حکمای چینی,  در ایام بسیار دور گذشته در انجا دریای وسیعی وجود داشت و در وسط ان جزیزه ای موجود بود که محل سکنای انسانهای سفید با پوست و چشمان ابی و موهای زیبا بوده است. به عقیده انها این افراد از اسمان فرود امده و هنر تمدن را به انسانهای بومی انجا یاد داده بودند . و بطوری که بعضی از محققان معتقدند مردم سرزمین » مو » نیز که در ۷۵۰۰۰ سال قبل دارای فرهنگ والائی بوده اند جزو همان اموزش یافته ها بودند . این موضوع را هم روایات افسانه ای و هم علم زمین شناسی مورد تائید قرار داده است . برای مثال در یک روایت باستانی هندوها امده است که در سال ۸۴۱/۶۱۷/۱۸ قبل از میلاد انسانهایی از ستاره» سفید بزرگ»(  سیاره زهره ) به روی زمین فرود امده و در روی جزیره ای واقع در دریای گوبی سکنی گزیدند . گفته میشود که انها ابتدا قلعه ای برای خود درست کردند و سپس شهری ساختند و بعد اقدام به حفر تونلهای زیر زمینی برای ایجاد ارتباط جزیره مسکونی خودشان با سرزمین اصلی کردند . تاریخ مورد اشاره در بالا بر مبنای الواح پر از اشتباه » براهما » محاسبه شده است .

 1a1

توضیح عکس بالا : همانگونه که میدانید سنگ الماس در قعره زمین و در لایه های زیرین پوسته زمین و بعد از گذشت هزاران سال به این شکل در می اید . استخراج الماس یکی از سخترین کارهای موجود در جهان میباشد . پس چگونه میتوان معمای سنگهای صحرای گــوبـــــی را حل کرد.؟ !!هر چند این سنگهای بلورین الماس نیستند اما برای به این شکل در امدن نیاز به حرارتی فوق العاده میباشد..

 اما تعجب در اینجاست که مورد تائید خیلی از منابع مختلف میباشد و نکته جالب دیگر اینکه با ازمایشات و تحقیقاتی که زمین شناسان و محققان دیگر رشته ها از قبیل فسیل شناسی از صحرای گوبــــی بعمل اوردند مشخص شده که در گذشته بسیار دور این منطقه یک دریای وسیع بوده که با گذشت زمان به صحرای اینچنینی تبدیل شده است .! ( یکی از معروف ترین یافته های صحرای گوبی – فسیل یکی از جانواران ماقبل تاریخ یا همان اژدهای معروف شرق اسیا میباشد ) چند دهه قبل یک نقشه از اسمانها در داخل غاری در » بوهیستان » واقع در دامنه کوههای هیمالیا کشف شد که درستی و دقت ان مورد تائید بسیاری از کیهان شناسان قرار گرفت و در ضمن متوجه شدند که بر خلاف نقشه های مشابه امروزی ما,  ان نقشه محل و موقعیت اجسام اسمانی را در ۱۳۰۰۰ سال قبل نشان داده است . موضوع شگفت انگیز دیگری که در این نقشه مشاهده می شد و در ان تاریخ در مجله علمی » نیشنال جیوگرافیک » ( جغرافیای ملی ) چاپ شده – ان است که خطوطی سیاره زهره را به کره زمین ما وصل میکرد .!

نجوم و نقشه برداری پیشرفته در هند باستان.!

 بیش از دو قرن قبل یعنی در سال ۱۷۷۸ چند تن از مسیونرهای مذهبی که از هندوستان بازگشته بودند با خود تعدای الواح و نقشه های مختلف را به پاریس اوردند . ان زمان کسی به این لوح ها و نقشه ها توجه ای نشان نداد و این مدارک در صندوقی قرار گرفت و همراه وسایل دیگر راهبان در موزه کلیسای » ژایگون » در معرض دیده افراد بازدیدکننده قرار میگرفت . در سال ۱۹۳۵ هنگامیکه میخواستند گلیسای ژایگون را مرمت کنند – تمام اشیاء فوق به شهرداری پاریس منتقل شد . پسر شهردار وقت پاریس » لاوین سیلوین بیلی » که یک ستاره شناس اماتور بود,  بصورت تصادفی الواح و نقشه ها را دید . او متوجه شد که نقشه ها در اصل یک نقشه کیهانی میباشند و این ماجرا را برای » امانوئل رویال » کیهان شناس و منجم معروف فرانسه بازگو کرد . بعد از کسب اجازه از مقامات کلیسا کار و مطالعه به روی نقشه ها اغاز شد . دانشمندان فرانسوی متوجه شدند این نقشه ها چندین هزار سال قدمت دارند و در این نقشه ها ستارگان و سیارات دیگر به گونه مرموزی نشانه گذاری شده اند – اما یک نکته حیرت انگیز دیگر هم وجود داشت .!!  دانشمندان با محاسبات دقیق متوجه شدند که تعدای از ستارگان درون نقشه – به هیچ عنوان در هندوستان که محل اصلی ان نقشه ها بحساب می امدند,  قابل رویت نبودند .!  چه کسانی این نقشه ها را کشیده بودند و چگونه توانسته بودند این ستارگان را رصد کنند .؟! طبق محاسبات » امانوئل رویال » ان نقشه ها می بایست در جائی در صحرای گوبی کشیده شده باشد.! و چنین نتیجه گرفت که هندوها میباید انها را از بعضی تمدنهای بسیار پیشرفته قدیمی تر از خود بدست اورده باشند .

دوستانیکه مطالب yahoo2 را از ابتدا دنبال کرده اند می دانند که تا امروز مطالب بسیاری دال بر حضور فرازمینیها, در وبلاگ قرار گرفته است . دانشمندان و محققان بسیاری از کشورهای مختلف هم بر این باورند که زمین ما میهمانانی از فضا داشته است و سعی می کنند تا مدارکی دال بر این مدعا بدست اورند و در این رابطه صحرای گوبــی هم مثل صحرای نازکا و اماکن و بناهای بیشمار دیگر , مورد علاقه ترین محلهای مورد کاوش میباشد . یکی از این دانشمندان پرفسور » میکائیل آگرست » میباشد که یک ریاضیدان و فیزیکدان برجسته محسوب میگردد. او با قاطعیت اعلام نموده است که » سودوم  و  گومورا »  در گذشته های بسیار دور  به وسیله انفجار هسته ای نابود شده است. در کتاب مقدس انجیل میخوانیم که مردمان ان شهر به خاطره گناهانشان به وسیله بارانی از سنگ گوگرد و اتش از اسمان مجازات شدند . حضرت لوط (ع) و اعضاء خانواده اش مصون ماندند – اما همسر وی که به فرمان او گوش نکرد که به عقب برنگردند و به صحنه مجازات را نگاه نکنند, به عقب نگریست و درجا تبدیل به ستونی از سنگ نمک زجاجی (بلورین ) شد .  دانشمندان موافقند که انهدام ان دو شهر ممکن است مربوط به پنج تا شش هزار سال قبل باشد,  ولی جریان اتش بازی را نمی پذیرند,  زیرا هیچ نشانی از مواد مذاب ناشی از فعالیت اتش فشانی و یا زمین لرزه را در ان مناطق نیافته اند . به هر حال پرفسور » میکائیل آگرست » نقطه نظرات خود را در اغاز سال ۱۹۶۰ در مجله » ماسکولیترا چورنایا گازه تا » بچاپ رسانید که بارها از طریق تلوزیون و رادیوی روسیه مورد تفسیر قرار گرفت – زیرا وی بر این نکته تاکید داشت که بر مبنای کتب باستانی, اتش از اسمان بر سر انها باریده است و توضیحی که در این مورد میدهد این است که مهمانان فضایی بنا به دلایلی میخواستند بخشی از سوخت هسته ای سفینه خودشان را تخلیه یا منهدم نمایند – لذا انرا در بالای منطقه ای که فرمان تخلیه انجا را صادر کرده بودند منفجر نموده اند .

توضیح تصویر : سالانه هزاران نفر از کوه زوما یا » بلک ریشین » در نیجریه دیدن می کنند – در یکطرف این کوه , صخره ای یکدست و صاف چون الماسی میدرخشد . زمین شناسان جملگی معتقدند تهیه این صخره عظیم شیشه ای نیاز به حرارتی فوق العاده زیاد دارد . چه زمان و چگونه این صخره به این شکل درامده معمایی است که هنوز حل نشده است.!! – در سراسر جهان دو نمونه از این صخره مشاهده شده است. یکی همین کوه زوما در نیجریه و دیگری صخره شیشه ای در کشور پرو .!! پرفسور اریک فن دنیکن میگوید : اگر از من بخواهند عجایب هفتگانه باقی مانده در جهان را بازگو کنم . زوما سومین عجایب موجود جهان است. * » راز خلقت کائنات «

 در بعلبک لبنان یک سکوی عظیم سنگی وجود دارد که در طول قرون و اعصار در اثر باد ساییده شده است و مبدا ان هنوز که هنوز است در رمز و راز قرار دارد . پرفسور » آگرست » عقیده دارد که احتمال دارد انرا برای تسهیل در امر فرود و برخاستن سفاین فضایی مهمانان سایر کرات طراحی و ساخته باشند . نظریه وی مورد حمایت بسیاری از دانشمندان قرار گرفته است ,  انها معتقدند که افسانه های باستانی صرفا» برای تفنن نبوده است – بلکه از یک واقعیت نشات گرفته اند . مثلا» یکی از داستانهای انجیل مقدس با دقت و امانتداری کامل از یک فاجعه صحبت می کند که در زمانهای خیلی دور روی داده است . پرفسور » آگرست » میگوید : بیان  بارانی از اتش و سنگ گوگرد  تفسیر خوبی از اثرات حرارت یک انفجار هسته ای است . اگر مردم هیروشیما نیز در سطح تمدن انها قرار داشتند, احتمالا» جریان ماوقع را به همان صورت قید میکردند . زیرا سولفور سوزان حرارت زیادی تولید می کند و به هر چیزی که بچسبد ان را ذوب می کند . و اما در مورد همسر حضرت لوط  و موضوع زجاجی (بلوری ) شدن او … یک دیوار بتن ارمه در شهر هیروشیما را تداعی میکند که یکی از اثرات بمب هسته ای بود . پس با توجه به اینکه در ان منطقه مقدار زیادی سنگ نمک موجود بوده است این احتمال وجود دارد که پودر و ذرات نمک در اثر حرارت ذوب,  با جسم سوزان او در آمیخته و بعد از سرد شدن شبیه ستونی از سنگ نمک شده است . تئوری» میکائیل آگرست » از طریق یافته های پرفسور » تکتیت » در صحرای لیبی مورد تائید مجدد قرار میگیرد . این دانشمند به خطا تصور کرده بود که ان یافته ها از بقایای موشکهای هدایت شونده هستند یا از ماهواره های از مدار خارج شده و سقوط کرده میباشند . اما آگرست به درستی میگوید  که تا امروز هنوز انسان نتوانسته سفینه ای با ان عظمت بسازد که بعد از سقوط و برخورد با جو زمین بتواند منطقه ای با ان ابعاد حیرت انگیز را تحت پوشش خود قرار بدهد . ورقه ها و سنگهای پولکی و زجاجی شده منطقه وسیع از پهنه زمینی که تصور میشود دو شهر» سودوم » و » گومورا » در ان قرار گرفته بودند را فراگرفته است . تمام محققان و دانشمندان رشته های مختلف علمی بر این عقیده هستند که این سنگهای ریز بلورین در اثر حرارت بسیار بالا به این شکل درامده اند, اما انها هیچ توضیحی که این حرارت چگونه تولید شده است را به ما نمی دهند.!!  … اثاری از اجسام زجاجی شبیه به نمونه هایی که در «سودوم » و «گومورا » مشاهده شده اند توسط دانشمندان چینی و روسیه در صحرای » گــــوبــــــی » و دانشمندان امریکایی در داخل » دره مرگ » که بین کالیفرنیا و صحرای نودا واقع است کشف شده اند . یا » ویلیام واکر » ماجراجو که در سال ۱۸۵۰ فرمانده ارتش جمهوری نیکارگوآ بود – در مورد دره مرگ چنین نوشته است » در اطراف ساختمان با عظمت مرکزی – شهری گسترده شده است که حدود یک ونیم کیلومتر طول دارد . اثاری از مواد اتشفشانی کربن دار یا تکه های زجاجی شده در انجا بچشم میخورد که حاکی از یک فاجعه وحشتناک میباشد . در مرکز این شهر که به حق » پــــمـپـــــــی » امریکا میباشد. ( پــــــــمـپـــــی شهر فاجعه دیده از اتشفشان در کشور ایتالیا میباشد . دوستان میتوانند مطلب ۵ خرداد ۸۵ را که مربوط به این اتفاق تاریخی است را مطالعه کنند ) اثار بسیاری از ذوب شدگی ها بچشم میخورد .. اما اگر » ویلیام واکر » پــــــــــــمــپــــــــــــــی ایتالیا را دیده بود و یا از علم اتشفشان شناسی اطلاع می داشت بطور حتم پی میبرد که هیچ نوع فعالیت اتشفشانی در ان منطقه به وقوع نپیوسته بود و از طرف دیگر هیچ فعالیت اتشفشانی هر چقدر هم شدید باشد نمیتواند سنگهای دور از مواد مذاب را صرفا» به وسیله دمای هوا ذوب نماید یا ماسه های بیابان را ذوب و زجاجی بکند .

همانگونه که در قسمت اول مطلب » نشانهایی از ماورای زمین » مشاهده کردید قاره کهن اسیا هم مستندات بسیاری از ماورای زمین را در خود جای داده است . امروز میخواهم مدارک ثبت شده در فرهنگهای باستانی قاره اسیا را با هم مورد بررسی قرار دهیم . حماسه و حماسه سرایی نقش بسیاری در فرهنگ تمدنهای کهن و باستانی ما داشته است, اتفاقات – داستانها – جنگها … سینه به سینه در گردش بوده و نسل به نسل منتقل شده تا امروز که ما میراث دار این فرهنگ عظیم هستیم . در میان این حماسه ها یا افسانه ها مدارک و مستندات وجود دارد که با ما از ماورای زمین حرف میزند, ایا براستی این ماجراها تنها یک افسانه هستند که از تخیل یک نویسنده باستانی نشات میگیرد.؟! اجازه دهید با هم تعدادی از این معماها را مورد مطالعه قرار دهیم .

نشانهایی از ماورای زمین (۲)

2a1

دانشمندان روسی در داخل غارهای ترکستان و صحرای » گـــــوبــــــی » اشیاء و لوازمی را پیدا کردند که واقعا» عجیب و اسرارامیز میباشند . بعضی از انها اعتقاد دارند که ان اشیاء ابزارالات فضایی میباشند که برای ناوبری سفاین فضائی بکار می رفته است . ان اشیاء بصورت نیم کره یا کره کامل هستند و جنس انها از شیشه بسیار مقاوم و چینی میباشد که انتهای بعضی از انها بصورت مخروط درامده است. ازمایشات بعدی نشان داد که داخل این اشیاء با جیوه پر شده است . ایا براستی این اشیاء ابزارآلات فضایی بودند.؟!! علم کنونی هیچگونه جوابی برای این سئوال ندارد . اما این نکته قابل ذکر است که جیوه نقش اساسی در گرداندن » ارابه های اسمانی » داشته است که اینقدر درباره ان در کتب سانسکریت هندوها شرح داده شده است . طبق مندرجات «رامایانا » و » دروناپاروا » (بخشی از ماهابهاراتا ) ماشین اسمانی (ویمانا ) به شکل کره ساخته شده بود و در روی بادهای قدرتمندی که توسط جیوه بوجود می امد, با سرعت زیادی پرواز می کرده است و به هر طرف که خلبان ان میخواست حرکت می نمود . یک منبع هندی دیگر بنام » سمر » از یک ماشین اهنی صحبت می کند که با جیوه شارژ می شده و موقع روشن شدن به صورت شعله اتش از عقب ان خارج می شده و انرا به پرواز در می اورده است . و یا در کتاب دیگری به نام » نگاناسوترادها را » نحو ساختن ان قبیل ماشینهای پرنده را شرح داده اند . دانشمند فقید جهان » اسحق نیوتن » کبیر زمانی در سال ۱۶۷۶ در نامه ای راجع به تبدیل فلزات به یکدیگر مطالبی را قید می نمود – شاید منظور وی اشاره به این قبیل موضوعات بوده است . به هر حال در ان نامه چنین نگاشته شده است » اگر مطالب نوشته شده توسط کیمیاگران صحت داشته باشد, که جملگی اسرار انرا مخفی نگه می دارند, در صورت باردار نمودن جیوه احتمالا» منجر به یک چیز عالی تری میشود که ممکن است استفاده از ان خطر جهانی را در پی داشته باشد . « به هر حال ذکر این نکته جالب است که امروزه دانشمندان فضایی توجه خود را به سوخت جیوه معطوف نموده اند . یا در یک گنگره بین المللی مربوط به فضا که در سال ۱۹۶۰ در پاریس بر پا گردید صحبت از یک نوع » موتور جیوه یونیزه » به میان امد و در سال ۱۹۶۶ مشغول طرح پرتاب یک قمر مصنوعی بودند که با نیروی احتراق جیوه افتابی حرکت بکند و نام انرا پروژه » فایتون » نهاده بودند .

 2a2

ایا براستی نقل ها و حکایتهای مربوط به» ماشین پرنده » تنها یک افسانه است ,  یا واقعیت چیز دیگری میباشد.؟!!  چگونه یک ذهن خیال پرداز میتواند چنین بی نقص از یک سفینه فضایی با ما حرف بزند.؟!! ماشینی که از انتهای ان اتشی شعله ور میشود و انرا به پرواز در می اورد.! این موضوع نه در یک افسانه یا یک کتب بلکه چندین بار بصورت منظم تکرار و تکرار میشود . هنگامیکه افسانه ها را با تصاویر و نقاشی های باستانی که مربوط به ماشینهای پرنده میباشد کنار هم قرار میدهیم, انگاه بدبین ترین افراد هم با تردید به این مقوله مینگرند . اگر شما دوستان مطالب  Yahoo2  را کامل دنبال کرده باشید –   بنده در مطلب » «هیسنگنو پایگاه فضائی باستانی ما«» با شما از تلاش دانشمندان و مححقان روسی که بدنبال کوچکترین سرنخ های مربوط به دانش و علوم تمدنهای مختلف و بخصوص تمدنهای باستانی شرق بودند,  حرف زدم .. در ان مطلب متذکر شدم که در ایام زمامداری استالین دانشمندان اجازه نداشتند تا درباره موضوعات اینچنینی تحقیق و مطالعه نمایند . چون استالین اینگونه مطالعات را » جادوی مذهبی مسخره » می دانست . با گذشت زمان و ملایم تر شدن اوضاع, مطالعات دانشمندان روسی اغاز شد . گروه های مختلفی تشکیل شد تا مطالعات دامنه داری را در مورد موضوعات گوناگون دنبال نمایند . گروهی وظیفه داشتند تا افسانه های مختلف شرق را مورد بررسی دقیق قرار دهند . کتاب » رامایانا » که بزرگترین منظومه حماسی هندوهاست به شاعر قرن سوم قبل از میلاد به نام » والمیکی » نسبت داده میشود که ماجرای « راما » را به نظم کشیده است .

2a3

اما شکی وجود ندارد که همین کتاب بخشهایی را از یک اثر قدیمی تر از خود اقتباس کرده است . مثلا» در مورد یک ماشین پرنده چنین نوشته است.» » بهیما «در داخل ماشین خود در اطراف پرواز نمود, با شکوه و تلالو خورشید و غرشی چون رعد … ارابه پرنده در شبهای تابستان مانند شعله اتش می درخشید…سپس ان ارابه بالاتر رفت و با غرشی سهمناکتر از رعد و برق , تمامی اسمان روشن شد«. یا در کتاب دیگر بنام » مهاویرا » بقلم » بهاوابهوتی » (قرن هشتم میلادی ) چنین میخوانیم » یک گردونه پرنده به نام پوشپاکا چندین نفر را از پایتخت باستانی آیودهیا منتقل می کند – اسمان پر از ماشین های پرنده شگفت انگیز است – با اینکه ظلمات تمام شهر را فراگرفته – اما به وسیله چراغهای با نور زردشان قابل تشخیص اند«  تا این اواخر ماجراهای این چنین را افسانه پردازی محض تلقی می نمودند, اما در عصر فعلی که عصر فضا میباشد از شرح و توصیف بالا بی اختیار راکتورهای اتمی , موشکها و سفینه های فضایی را استنباط می کنیم . علاوه بر اینها » وداها » در مورد » ویماناهای » مختلف و در اندازهای گوناگون خبر می دهند . از قبیل : ویمانای »اگنی هوترا » که مجهز به دو موتور بوده است – ویمانای فیل که دارای موتورهای بیشتر بوده است – و انواع دیگر تحت نامهای مرغ ماهیخوار و لک لک و غیره .. درست مانند ما که اسامی این چنینی را روی هواپیماها و موشکهای خود می گذاریم .! ( شاید دوستان بگویند چگونه شما نام موتور را انتخاب کردید؟ که به حق درست هم میگویند….. وقتی اشاره میشود که در انتهای ویمانای اگنی هوترا  دو کوره اتش – یا در انتهای ویمانای فیل پنج کوره اتش وجود داشت و از صدای انها گوش ها برای همیشه کر می شد.!! شما چه نامی بر این کوره ها می گذاشتید.؟! )

2a4

 در بخش » ماسولا پروان »  کتاب » مهابهاراتا » چنین میخوانیم : » ان یک اسلحه ناشناخته ای بود, یک اذرخش اهنین,  یک پیام غول پیکر مرگ و نیستی – که تمامی ساکنین » آندها کاو وریشنی » را سوزاند و تبدیل به خاکستر نمود , اجساد انها مسخ شده و قابل تشخیص نبود, موها و ناخنهایشان فرو ریخته بود, کوزه ها بدون دلیل شکسته و خورد شدند, رنگ پرندگان سفید شد و در عرض چند ساعت تمامی مواد غذایی فاسد شد . « و باز چنین نوشته شده : » چوکرا که سوار بر یک ویمانای قدرتمند بود یک گوی اتشین به شهرهای سه گانه پرتاب کرد- که به سنگینی و قدرت تمام کیهان بود . یک دود عظیم با نور و حرارتی برابر ده هزار خورشید با تمام شکوه خود به هوا بلند شد .! « ایا تمامی اینها صرفا» محصول تخیلات ذهنی یک نویسنده باستانی است.؟! ستونی از اتش و دود, انفجاری که درخشانتر از خورشید باشد, ریزش مو و ناخن, فاسد شدن مواد غذایی یا حیوانات و پرندگانی که رنگ خود را از دست داده اند . هیچکدام از اینها موضوع بی موردی در تشریح اوضاع بعد از یک انفجار اتمی نیستند . البته احتمال دارد که نویسندگان » وداها » از تخیل قوی برخوردار بوده اند ولی مصداق پیدا کردن تمام اندیشه های انها با واقعیتهای علمی که امروز ما انها را میشناسیم دور از ذهن است . برداشت ما از مطالب مربوط به افسانه های هندوها و » ویمانا » این است که ان یک نوع وسیله نقلیه هوایی بوده است . اگر بخواهیم کلیه مطالب مربوط به ان را از کتب هندی و تبتی جمع اوری و انرا در وبلاگ درج نمائیم – براستی مثنوی هفتاد من کاغذ میشود . اما بطور کلی افسانه های بیشماری وجود دارد که با خواندن ان ,خواننده بیاد سلاحهای پیشرفته امروزی می افتد . مثلا» در افسانه ای از سلاحهای یاد کرده اند که شبیه به بمب هیدروژنی بسیار قدرتمند است و یا » آگنیراتا » که یک جت بمب افکن خود کار میباشد . یا بمب » سیخاراستر «که تاثیری مانند بمب » ناپالم » امروزی دارد و یا » آوید یاسترا » که مانند بمب های شیمیایی عصبی عمل میکرده است . در کتاب » بهاوا بهوتی » چنین میخوانیم : » حکیم به دستورالعمل های براهما اطمینان پیدا کرده بود, زیرا کلیه اسرار و نحو استفاده از سلاح های قدرتمند از جمله اسلحه» پراس واپانا » (خواب اور) و اسلحه اتش پران را که میتوانست تمامی ارتش» کومبها کارنا » را به خاکستر تبدیل نماید به وی یاد داده بود. « یا در کتاب » دروناپروان » (کتاب هفتم مهابهاراتا ) یک سوپر بمب را چنین تشریح نمده است . : » انها یک گوی اتشین قدرتمندی را پرتاب نمودند که با آتش بدون دود حرکت میکرد و تاریکی شدیدی روی ارتش و همه چیز سایه گسترد . به دنبال ان طوفان وحشتناکی وزیدن گرفت ابری به رنگ خون به سوی سطح زمین کشیده شد . طبیعت دیوانه گردید – گویی خورشید به دور خود چرخیدن گرفت . دشمن مانند بوته های اتش گرفته سقوط نمودند – رودخانه ها شروع به جوشیدن کردند و انهایی که به داخل ان پریده بودند به فجیع ترین وضعی پختند . جنگل ها اتش گرفته و تبدیل به خاکستر شدند ,  اسبها و فیلها که گرفتار اتش شده بودند , به هر سو فرار میکردند و شیهه می کشیدند و نعره سر داده بودند… بعد از اینکه باد دودها را پراکنده نمود و هوا صاف شد توانستیم هزاران جسد را مشاهده کنیم … انسانها .. اسبها .. فیلها… همه سوخته بودند. «و بالاخره توصیف » دروناپروان » از سلاح برهما چنین است : » پسر درونا ان  گوی اتشین را پرتاب کرد , طوفان مهیبی وزیدن گرفت , امواج عظیم به سوی ساحل یورش اوردند ,  سربازان در اثر غرش مهیب کر شدند , زمین لرزید ,  سطح ابها بالا امد و کوهها دو نیم شد «. در اینجا نیز نمیتوانیم چنین فرض کنیم که تمام این توصیفات افسانه محض است و مبنای علمی ندارند – تخیل یک نویسنده هر چقدر هم که قوی باشد باز نمیتواند توصیف وسایل پرنده و سلاحهای مرگبار را به ان دقت به عمل اورد … انهم تخیل یک نویسنده باستانی… جهان باستانی ما چه در شرق ان باشیم چه در غرب ان .. سرشار از شگفتی و اسرار است . شاید روزی علم و تکنولوژی به کمک ما بیاید تا راحتر بتوانیم در مورد گذشته این جهان خاکی قضاوت کنیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *