چطور نقاط قوت و ضعف خودمان را بشناسیم؟

ذهن

ذهن

دانستن اینکه کجا قوی هستید و کجا به کمک نیاز دارید می‌تواند به شما کمک کند زندگی شخصی خود را تثبیت کنید و تعاملات حرفه‌ای خود را تقویت کنید.

خودشناسی ابزار قدرتمندی است که بسیاری از افراد به دلیل دشوار یا ناخوشایند بودن آن یا شاید به این دلیل که باعث ایجاد احساس ناراحتی در آنها می‌شود، آن را نادیده می‌گیرند.

علاوه بر این، آنچه برای یک فرد نقاط قوت به نظر می‌رسد، ممکن است لزوماً برای فرد دیگر مفید به نظر نرسد، بنابراین خودشناسی می‌تواند کمک کند که تشخیص دهید آیا ویژگی‌های خاصی که در مقابل نقاط ضعف گیج کننده یا خسته کننده دارید، نقاط قوت هستند یا خیر.

در حالی که این چیزی است که شما باید خودتان به تنهایی متوجه آن شوید، اما تمرین‌هایی وجود دارد که می‌توانید برای شناسایی نقاط قوت و ضعف خود برای یک شغل یا دلایل شخصی انجام دهید.

درک توانایی‌های خود

از تلاش‌های خود قدردانی کنید

همین که شما می‌خواهید به جایی که قبلاً قوی بودید و جایی که می‌توانید پیشرفتی را تحمل کنید، خوب نگاه کنید، این یعنی شما در حال حاضر فردی قوی هستید. جسارت می‌خواهد که بنشینی و این کار را انجام دهی. به خود شگفت انگیز خود ضربه بزنید و به یاد داشته باشید که شما فردی شگفت انگیز هستید.

کارهایی که انجام می‌دهید را بنویسید

برای شناسایی نقاط قوت و ضعف خود، به فعالیت‌هایی فکر کنید که یا بیشتر در آن شرکت می‌کنید یا بیشترین لذت را از آنها می‌برید. یک هفته یا بیشتر را صرف نوشتن تمام فعالیت‌هایی کنید که در طول یک روز انجام می‌دهید، بسته به میزان لذتی که از انجام آن‌ها یا شرکت در آن‌ها می‌برید، آنها را از یک تا پنج رتبه‌بندی کنید.

• مطالعات نشان داده‌اند که یادداشت کردن روشی عالی برای خودآگاهی و تأمل بیشتر نسبت به نقاط قوت و خواسته‌های شخصی است.این می‌تواند به سادگی فهرست کردن تمام لحظات خاطره انگیز یک روز معین و نوشتن روایت‌های دقیق درباره عمیقترین افکار و خواسته‌های شما باشد. هرچه بیشتر ‌خودتان را بشناسید، تشخیص نقاط قوت شخصی برای شما آسانتر خواهد بود.

به ارزش‌های خود فکر کنید

گاهی اوقات، شناسایی نقاط قوت و ضعف ما ممکن است دشوار باشد، زیرا ما برای روشن کردن ارزش‌های اصلی خود وقت صرف نکرده‌ایم. اینها باورهایی هستند که طرز فکر شما را در مورد خود، دیگران و دنیای اطرافتان شکل می‌دهند. وقت گذاشتن برای شناسایی ارزش‌هایتان به شما کمک می‌کند تصمیم بگیرید که آیا جنبه‌های زندگی‌تان برای شما نقاط قوت هستند یا نقاط ضعف، صرف‌نظر از اینکه دیگران ممکن است در مورد آن‌ها چه احساسی داشته باشند.

• به چند نفر که به آنها احترام می‌گذارید فکر کنید. چه چیزی را در مورد آنها تحسین می‌کنید؟ آنها چه ویژگی‌هایی دارند که شما برای آنها ارزش قائل هستید؟ اینها را در زندگی خود چگونه می‌بینید؟

• تصور کنید می‌توانید یک چیز را در مورد جامعه خود تغییر دهید. آن چه چیزی می‌تواند باشد؟ چرا؟

• لحظه‌ای از زندگی خود را به یاد بیاورید که در آن احساس رضایت یا خشنودی می‌کردید. آن لحظه چه بود؟ چی شد؟ با چه کسی بودی؟ چرا چنین احساسی داشتی؟

• تصور کنید که خانه شما در حال آتش گرفتن است (اما همه حیوانات خانگی و افراد در امنیت هستند) و شما می‌توانید فقط سه شی را نجات دهید. چه چیزی را نجات می‌دهید و چرا؟

پاسخ‌های خود را برای مضامین و الگوها بررسی کنید

هنگامی که ارزش‌های خود را بازتاب دادید، پاسخ‌ها را برای مواردی که ممکن است تکرار شوند بررسی کنید. برای مثال، شاید شما بیل گیتس و ریچارد برانسون را به خاطر روحیه کارآفرینی و خلاقیتشان تحسین کنید. این نشان می‌دهد که شما ممکن است برای جاه‌طلبی، رقابت و نبوغ ارزش قائل شوید. شاید شما فقر را در جامعه خود تغییر دهید تا همه خانه و غذا داشته باشند. این نشان می‌دهد که شما ممکن است برای جامعه، کمک به جامعه یا ایجاد تفاوت ارزش قائل شوید. شما می‌توانید چندین ارزش اصلی داشته باشید.

• در صورت نیاز به کمک برای بیان کلمات خود، می‌توانید فهرستی از کلمات ارزشمند را به صورت آنلاین پیدا کنید.

تعیین کنید که آیا زندگی شما با ارزش‌های شما همسو است یا خیر

گاهی اوقات، زمانی که زندگی‌مان به هر دلیلی با ارزش‌های اصلی‌مان مطابقت ندارد، ممکن است احساس کنیم در یک زمینه خاص دچار ضعف هستیم. زندگی همسو با ارزش‌های شما، زندگی «مطابق با ارزش» نامیده می‌شود و می‌تواند منجر به احساس رضایت و موفقیت بیشتر شود.

• به عنوان مثال، شاید شما برای جاه طلبی و رقابت ارزش قائل هستید، اما احساس می‌کنید در یک بن بست گیر افتاده‌اید که در آن هرگز به چالش نخواهید خورد یا فرصتی برای اثبات خود به شما داده نمی‌شود. ممکن است احساس کنید که در این زمینه ضعف دارید، زیرا زندگی شما در حال حاضر با چیزی که برای شما بسیار مهم است هماهنگ نیست.

• یا شاید شما به تازگی مادر شده‌اید و واقعاً می‌خواهید به شغل خود به عنوان معلم برگردید، زیرا برای وضعیت فکری ارزش قائل هستید. ممکن است احساس کنید که «مادر خوب بودن» یک ضعف است زیرا به نظر می‌رسد که یکی از ارزش‌های شما (دستیابی به موقعیت فکری) با ارزش دیگر (خانواده مداری) در تضاد است. در این صورت، می‌توانید بفهمید که چگونه ارزش‌های خود را متعادل کنید تا هر دو را محترم بشمارید. اینکه بخواهید به شغل خود بازگردید به این معنی نیست که نمی‌خواهید برای فرزند خود وقت بگذارید.

انجام تمرین خود انعکاسی

افرادی را برای پرسیدن از آنها پیدا کنید

برای کمک به درک نقاط قوت و ضعف خود، می‌توانید یک تمرین بهترین خود منعکس کننده (RBS) را انجام دهید. این به شما کمک می‌کند تا بفهمید دیگران در مورد شما چه فکر می‌کنند تا به شما کمک کند نقاط قوت خود را پیدا کنید. برای شروع، به افراد در تمام جنبه‌های زندگی خود فکر کنید. افرادی که از محل کار، مشاغل قدیمی و اساتید یا معلمان سابق و همچنین دوستان و خانواده را شامل شود.

• فکر کردن به افراد در همه زمینه‌های مختلف به شما کمک می‌کند شخصیت خود را در سطوح مختلف و در موقعیت‌های مختلف ارزیابی کنید.

بازخورد بخواهید

هنگامی که فرد مورد نظر خود را انتخاب کردید، یک ایمیل برای آنها ارسال کنید و از آنها در مورد نقاط قوت خود بپرسید. از آنها بخواهید موارد خاصی را که دیده‌اند که شما از این نقاط قوت استفاده می‌کنید، به شما ارائه دهند. حتما ذکر کنید که این نقاط قوت می‌تواند مبتنی بر مهارت یا شخصیت باشد. هر دو نوع پاسخ مهم هستند.

• ایمیل معمولاً بهترین راه برای انجام آن است، زیرا فشار ناشی از انجام آن را در محل از بین می‌برد، به آنها فرصت می‌دهد تا به پاسخ فکر کنند و به آنها اجازه می‌دهد صادقانه‌تر پاسخ دهند. بعلاوه، این کمک می‌کند که پاسخ‌های آنها را به صورت مکتوب برای تحلیل بعدی خود داشته باشید.

به دنبال نقاط مشترک باشید

هنگامی که همه نتایج را دریافت کردید، باید به دنبال چیزهایی باشید که در آنها مشابه است. هر پاسخ را بخوانید و به معنای آن فکر کنید. سعی کنید ویژگی‌هایی را که هر فرد مشخص می‌کند بیرون بیاورید، و نمونه خاص را بخوانید تا ببینید آیا ویژگی دیگری وجود دارد یا خیر. بعد از اینکه همه آنها را تفسیر کردید، آنها را با یکدیگر مقایسه کنید و ویژگی‌های مشابهی را پیدا کنید که بسیاری از افراد ذکر کرده‌اند.

• ممکن است ایجاد کردن جدولی با چند ستون از جمله ستونی برای نام صفت، ستونی برای هر پاسخ و ستونی برای تفسیر شما کمک کند.

• به عنوان مثال، افراد متعددی در زندگی شما به شما می‌گویند که تحت فشار به خوبی از عهده مسائل بر می‌آیید، در شرایط بحرانی خوب هستید و می‌توانید به مدیریت دیگران در موقعیت‌های استرس‌زا کمک کنید. این بدان معنی است که شما می‌توانید تحت فشار آرام بمانید و احتمالاً یک رهبر قوی هستید.

یک پرتره از خود بسازید

هنگامی که تمام نتایج را به دست آوردید، یک تحلیل سلفی از نقاط قوت خود بنویسید. اطمینان حاصل کنید که تمام جنبه‌های مختلفی را که افراد درباره شما و هر ویژگی که شما در تجزیه و تحلیل خود بیان کرده‌اید، مشخص کرده‌اند.

• این به معنای یک نمایه روانشناختی کامل نیست، بلکه تصویری عمیق از بهترین خود شماست. این ویژگی‌هایی را که در بهترین حالت خود استفاده می‌کنید به شما یادآوری می‌کند و می‌تواند به شما کمک کند تا در مورد چگونگی استفاده بیشتر از آن‌ها اقدامات لازم را انجام دهید.

فهرست کردن اقدامات خود

در مورد اعمال خود بنویسید

در نظر بگیرید که در شرایط خاصی که نیاز به عمل، فکر و بینش دارد، چگونه پاسخ می‌دهید. قبل از انجام هر کاری، سعی کنید به طور دقیق ‌تر واکنش‌های خود به خودی خود را نسبت به تجربیاتی که قبلا در زندگی داشته‌اید زیر نظر داشته باشید. یک دفتر یادداشت بخرید یا تهیه کنید تا افکار خود را در آن بنویسید.

• دلیل انجام این کار این است که واکنش‌های خود به خودی به شما چیزهای زیادی درباره واکنش شما در موقعیت‌های معمولی و شدید می‌گوید. می‌توانید آنها را یادداشت کنید تا به شما کمک کند تا اقدامات و توانایی‌های خود را رمزگشایی کنید.

به یک موقعیت چالش برانگیز که در آن اتفاق بدی رخ داده است، فکر کنید

شاید تصادف با ماشین یا کودکی که ناگهان به جلوی ماشین شما می‌پرد و شما ترمز می‌زنید. وقتی با این وضعیت خودجوش مواجه شدید چه واکنشی نشان دادید؟ آیا دست و پا زدید و عقب نشینی کردید یا با این چالش روبرو شدید و ابزارها و منابع را برای رسیدگی به وضعیت، جمع‌آوری کردید؟

• اگر کنترل را به دست گرفتید و به عنوان یک رهبر عمل کردید، احتمالاً احساس می‌کنید که شجاعت و توانایی در اداره این موقعیت‌ها یک نقطه قوت است. اگر با گریه‌های غیرقابل کنترل، احساس درماندگی یا سرزنش دیگران واکنش نشان دادید، کنترل خود در طول یک موقعیت چالش‌برانگیز ممکن است یک ضعف باشد.

مطمئن شوید که مسائل را از چندین زاویه در نظر بگیرید

برای مثال، احساس درماندگی پس از تصادف یک واکنش کاملا طبیعی به استرس ناشی از این تجربه است. اما، اگر از کسی درخواست کمک کردید، این نشان می‌دهد که درخواست کمک (همکاری) از دیگران می‌تواند یک نقطه قوت باشد. برای قوی بودن همیشه لازم نیست همه کارها را خودتان انجام دهید.

موقعیتی کمتر چالش برانگیز پیدا کنید

به زمانی فکر کنید که با یک تصمیم سخت روبرو شدید، اما تصمیمی که در آن بحث مرگ و زندگی نبود. مثلاً وقتی وارد یک اتاق شلوغ می‌شوید چه واکنشی نشان می‌دهید؟ آیا می‌خواهید با همه کسانی که در آنجا ملاقات می‌کنید تعامل داشته باشید یا می‌خواهید گوشه‌ای آرام و دور از سروصدا پیدا کنید و فقط با یک نفر ارتباط برقرار کنید؟

• فردی که با دیگران ارتباط برقرار می‌کند در معاشرت و برون‌گرا بودن قوی است، در حالی که فرد ساکت‌تر در برقراری ارتباط فردی و گوش دادن قوی است. از هر دو این نقاط قوت می‌توان به نفع طبیعی فرد استفاده کرد.

زمان‌هایی را در نظر بگیرید که با یک موقعیت شخصی دشوار روبرو شده‌اید

به زمانی فکر کنید که در آن موقعیت قرار گرفته‌اید و باید فوراً واکنش نشان ‌دهید. چقدر سریع یاد گرفتید و با موقعیت‌های جدید سازگار شدید؟ آیا شما یک متفکر سریع هستید و زمانی که یک همکار یک اظهارنظر بداخلاقی می‌کند، یک بازگشت عالی به دست می‌آورید؟ یا تمایل به جذب، تفکر و سپس واکنش در آن موقعیت‌ها دارید؟

• به یاد داشته باشید که هر قدرتی که ممکن است ایجاد کرده باشید، گاهی اوقات می‌تواند معاوضه داشته باشد. به عنوان مثال، اگر بیشتر عمر خود را به تنهایی صرف خواندن و نوشتن می‌کنید، ممکن است به اندازه افراد دیگر در صحبت‌های کوچک مهارت نداشته باشید، اما احتمالاً در یافتن طرح یک کتاب و بحث در مورد موضوعات عمیق با دیگران مهارت خواهید داشت. شما همچنین ممکن است با خواهر و برادرهای کوچکتر بزرگ شده باشید، به این معنی که ممکن است دلسوز، صبور و در پخش موقعیت‌ها خوب باشید.

• مهم است که به خاطر داشته باشید که جهان به افراد مختلف با انواع نقاط قوت و علایق مختلف نیاز دارد تا به همان اندازه که هست متنوع باشد. لزوماً لازم نیست در همه چیز خوب باشید، فقط کافی است در آنچه برای خود مهم می‌دانید، خوب باشید.

فهرست کردن خواسته‌های خود

در مورد خواسته‌های خود، از خود بپرسید

خواسته‌ها یا آرزوهای شما چیزهای زیادی در مورد شما می‌گویند، حتی اگر زمان زیادی را صرف انکار آنها کرده باشید. در نظر بگیرید که چرا می‌خواهید آن فعالیت‌ها یا اهداف را تکمیل کنید و برای رسیدن به آنها چه چیزی لازم است. به احتمال زیاد، اینها علایق و رویاهای شما در زندگی هستند که معمولاً زمینه‌های قدرت زیادی دارند. بسیاری از مردم در حالی که ترجیح می‌دهند در آیند یک رقصنده باله یا یک کوهنورد شوند، در دام انجام آنچه خانواده‌شان می‌خواهند می‌افتند ( مثل پزشک یا وکیل شدن). در بخش دیگری از دفتر خاطرات خود، خواسته‌ها یا آرزوهای زندگی خود را یادداشت کنید.

• از خود بپرسید: «آرزوهای من در زندگی چیست؟» چه این آرزو برای اولین شغل شما باشد و چه اینکه به تازگی بازنشسته شده‌اید، همیشه باید اهداف و آرزوهایی در زندگی داشته باشید. تعیین کنید چه چیزی شما را به حرکت در می‌آورد و چه چیزی شما را خوشحال می‌کند.

تصمیم بگیرید که از چه چیزی لذت می‌برید

از خودتان درباره چیزهایی که در زندگی لذت می‌برید بپرسید. پاسخ به این سوال را بنویسید: «چه نوع فعالیت‌هایی برای من رضایت بخش یا جذاب است؟» برای برخی از افراد، نشستن در کنار شومینه و تماشای فیلم بسیار رضایت بخش است. برخی دیگر صخره نوردی یا سفر جاده‌ای را ترجیح می‌دهند.

• فهرستی از فعالیت‌ها یا کارهایی که انجام می‌دهید که باعث خوشحالی شما می‌شوند و برای شما لذت‌بخش است، تهیه کنید. به احتمال زیاد، این مناطقی که سرگرمی‌های خود را پیدا می‌کنید، مناطق قوی برای شما هستند.

در نظر بگیرید که چه چیزی به شما انگیزه می‌دهد

در کنار خواسته‌هایتان، باید تصمیم بگیرید که چه چیزی شما را در زندگی با انگیزه نگه می‌دارد. در دفترچه یادداشت خود، پاسخ‌های خود را به این سوال بنویسید: «چه زمانی احساس انرژی و انگیزه می‌کنم؟” زمان‌هایی را در زندگی خود در نظر بگیرید که احساس می‌کنید آماده هستید تا دنیا را طوفانی کنید یا برای رفتن به سطح بعدی الهام گرفته‌اید. مناطقی که به شما الهام می‌بخشد و انگیزه می‌دهد، معمولاً در جایی هستند که قوی‌ترین هستید.

• توجه داشته باشید که بسیاری از افراد خیلی زود در زندگی تمایلاتی را احساس می‌کنند، که نشان‌دهنده خودشناسی کودکانه است که بسیاری از خانواده‌ها، همسالان، و انتظارات اجتماعی یا فشارهای مالی، خواسته‌های اولیه را عمیقاً از دست می‌دهند.

ارزیابی نقاط قوت و ضعف خود

در نقاط ضعف خود تجدید نظر کنید

«ضعف» مفیدترین راه برای اندیشیدن به حوزه‌های توسعه نیست. در واقعیت، مردم واقعاً ضعیف نیستند، حتی اگر گاهی اوقات واقعاً چنین احساس یا فکری کنیم. با این حال، بیشتر مردم احساس می‌کنند که می‌توانند در زمینه‌های خاصی در زندگی، در مجموعه مهارت‌های خود و سایر زمینه‌ها قوی‌تر باشند. به این دلیل که آنها احساس می‌کنند در آن زمینه‌ها آنقدر قوی نیستند، معمولاً برای توصیف زمانی که احساس می‌کنیم باید روی یک منطقه کار کنیم تا قوی‌تر و شایسته‌تر باشیم، عکس آن را تعیین می‌کنیم. به‌جای تمرکز بر «ضعف» که حس منفی به آن می‌دهد، به حوزه‌های رشد یا بهبود خود فکر کنید.این باعث می‌شود روی آینده و کارهایی که می‌توانید برای بهتر شدن انجام دهید متمرکز شوید.

• نقاط ضعف را می‌توان به‌این عنوان در مورد خودتان تصور کنید؛ تا جایی که به خواسته‌های شما مربوط می‌شود شما قدرت بهبود آن را دارید و یا اصلا به خواسته‌ها یا اهداف شما در زندگی مربوط نمی‌شود. تصدیق هر کدام قابل قبول است. نقاط ضعف جنبه‌های دائمی خودمان نیستند، بلکه جنبه‌های قابل تغییری هستند که چگونه کارها را انجام می‌دهیم تا بتوانیم حتی عالی‌تر شویم.

زمینه‌های رشد خود را مشخص کنید

حوزه‌هایی که می‌توانید در آن‌ها رشد کنید ممکن است به هر چیزی مربوط باشد، از جمله مهارت‌های حرفه‌ای یا اجتماعی خاص یا خویشتن‌داری ضعیف با غذا. شما همچنین می‌توانید به سادگی به ناتوانی در گرفتن توپ بیسبال یا انجام سریع معادلات ریاضی اشاره کنید. اغلب، زمینه‌های رشد در چارچوب «عبرت‌آموزی از زندگی» و تکرار نکردن اشتباهات است. در موارد دیگر، تلاش برای غلبه بر کمبود مهارت‌هایی است که در خود احساس می‌کنید.

• با این حال، یک «ضعف» ظاهری ممکن است صرفاً نشانه‌ای از این باشد که یک فعالیت خاص برای شما مناسب نیست. اگر همه توانایی این را داشته باشند که در همه فعالیت‌های یکسان خوب باشند یا حتی از آن لذت ببرند، احتمالاً دنیا مکانی بسیار کسل‌کننده می‌شد.

روی نقاط قوت خود تمرکز کنید

برخی ممکن است تمرکز بر نقاط ضعف شخصی را به عنوان اتلاف وقت یا حتی چارچوب بندی نادرست مسائل در نظر بگیرند. در درجه اول بر نقاط قوت خود تمرکز کنید و سعی کنید تا حد امکان آنها را پرورش دهید. این می‌تواند رویکرد بهتری پس از شناسایی نقاط ضعف شخصی باشد. از آنجایی که افراد معمولاً از آن به عنوان نقاط ضعف یاد می‌کنند و اغلب به فقدان علاقه یا تمایل به بهبود مربوط می‌شود، ممکن است بهترین کار این باشد که بیشتر روی نقاط قوت و خواسته‌های شخصی خود تمرکز کنید.

• برای مثال، اگر می‌خواهید روی قاطع‌تر شدن کار کنید، ابتدا با مهارت‌هایی شروع کنید که احساس می‌کنید قبلاً انجام داده‌اید. شاید شما در نه گفتن مشکل دارید، اما در عوض این توانایی را دارید که نیت خود را به گونه‌ای بیان کنید که منظور شما درک شود و بتوانید از ناراحت شدن فرد مقابل جلوگیری کنید.

• به جنبه‌هایی از شخصیت خود فکر کنید که از نظر شما نقاط قوت است. مهربان بودن، سخاوتمند بودن، ذهن باز یا شنونده خوب بودن، نقاط قوت بسیار مهمی هستند که به توانایی‌های کلی شما مربوط می‌شوند که ممکن است نادیده گرفته شوند. مراقب اینها باشید و به آنها افتخار کنید.

• راه دیگر برای اندیشیدن به نقاط قوت این است که آنها را استعدادها یا توانایی‌ها و خواسته‌های ذاتی در نظر بگیرید که با احساس خود و بینش شما نسبت به آینده مطابقت دارد. به عبارت دیگر، اینها چیزهایی هستند که می‌گویید «این‌ها تلاش نبود‌ه‌اند، من همیشه این توانایی‌ها را داشته‌ام».

نقاط قوت و ضعف خود را بنویسید

هنگامی که تمام آنچه را که در مورد اعمال و خواسته‌های خود نوشته‌اید را ارزیابی کردید، وقت آن است که روی نقاط قوت و ضعف خود تمرکز کنید. با استفاده از فهرست‌هایی از افراد دیگری که قبلاً دریافت کرده‌اید و آنچه در مورد خود با تمرین‌های دیگر آموخته‌اید، بخش‌هایی از کار و زندگی‌تان را که فکر می‌کنید بخش‌های قوی و ضعیف شما هستند، یادداشت کنید. به جای اینکه به گذشته یا خواسته‌های خود نگاه کنید، بر روی نقاط قوت و ضعف خود بر اساس آنچه در حال حاضر در زندگی خود انجام می‌دهید، تمرکز کنید.

• به یاد داشته باشید، هیچ کس به شما نمره نمی‌دهد یا بر اساس پاسخ‌های شما قضاوت نمی‌کند، پس با خودتان صادق باشید. ترسیم دو ستون با عناوین «نقاط قوت» و «نقاط ضعف» ممکن است کمک کند.

لیست‌ها را با یکدیگر مقایسه کنید

یا آنها با هم مطابقت داشتند و آیا شگفتی‌هایی پیدا کردید؟ آیا فکر می‌کردید در یک زمینه قوی هستید اما در فهرست اقداماتتان اینطور به نظر نمی‌رسد؟ این نوع عدم تطابق زمانی رخ می‌دهد که خودتان را در زمینه‌ای دست کم می‌گیرید، اما یک موقعیت چالش برانگیز شخصیت واقعی شما را نشان می‌دهد.

• در مورد عدم تطابق بین خواسته‌های شما و آنچه فکر می‌کنید نقاط قوت شما هستند، چطور؟ این عدم تطابق می‌تواند در جایی اتفاق بیفتد که شما سعی کرده‌اید کارهایی را با زندگی خود بر اساس انتظارات دیگران یا بر اساس ایده‌های خود در مورد آنچه باید انجام دهید انجام دهید، در حالی که خواسته‌ها و واکنش‌های واقعی شما به طور قابل توجهی متفاوت بوده است.

هرگونه شگفتی یا عدم تطابق را در نظر بگیرید

به لیست‌های مختلفی که ساخته‌اید نگاه کنید. به دنبال شگفتی‌ها یا مکان‌هایی باشید که با هم مطابقت ندارند. به این فکر کنید که چرا فکر می‌کنید برخی از ویژگی‌ها و نقاط ضعفی که مشاهده کرده‌اید متفاوت بوده‌اند. آیا ممکن است فکر کنید از چیزهای خاصی لذت می‌برید یا از چیزهای خاصی برانگیخته می‌شوید، اما در واقع نمی‌توانید یا نیستید؟ این لیست‌ها به شما کمک می‌کند تا آن را ببینید.

• روی مناطقی که متفاوت هستند تمرکز کنید و سعی کنید موقعیت‌هایی را شناسایی کنید که به آن منطقه می‌پردازند. به عنوان مثال، آیا نوشته‌اید که آرزوی خواننده شدن دارید، اما در لیست نقاط قوت خود گفته‌اید که در علم یا پزشکی خوب هستید؟ در حالی که ممکن است یک پزشک آواز خوان جالب باشد، اما این دو حرفه به طور قابل توجهی با هم تفاوت دارند. دریابید که کدام حوزه واقعاً در دراز مدت به شما انگیزه می‌دهد.

نظر دوستان یا خانواده را بپرسید

از یک دوست نزدیک یا یکی از اعضای خانواده بخواهید بازخورد سازنده‌ای به شما ارائه دهد. اگرچه خودآزمایی می‌تواند شما را به چند پاسخ راهنمایی کند، اما گرفتن یک نظر خارجی به شما کمک می‌کند مشاهدات خود را محکم کنید یا می‌تواند چند توهم را نیز از بین ببرد. یادگیری نحوه دریافت بازخورد سازنده از دیگران نیز ضروری است. مهم است که حالت تدافعی نداشته باشید، یا صرفاً به این دلیل که کسی منطقه‌ای را برای بهبود پیشنهاد می‌کند، آن را به عنوان یک حمله شخصی تلقی نکنید. یاد گرفتن گنجاندن بازخورد سازنده از دیگران در زندگی روزمره شما می‌تواند به خودی خود یک نقطه قوت باشد.

• اگر فکر می‌کنید که یکی از اعضای خانواده نمی‌تواند صادق باشد، کسی را انتخاب کنید که حقیقت را به شما بگوید، نه اینکه نقاط ضعف شما را نادیده بگیرد. یک فرد خارجی و بی طرف، ترجیحاً یک همسال یا مربی پیدا کنید تا به شما بازخورد صادقانه و سازنده بدهد.

• در مورد لیست‌های خود بازخورد بخواهید. از شخص خارجی خود بخواهید لیست‌های شما را بررسی کند و نظر دهد. نظرات و سوالات مفید ممکن است شامل این موارد باشد: «چه چیزی باعث می‌شود فکر کنید که در شرایط اضطراری سریع عمل نمی‌کنید؟» ناظر بیرونی ممکن است موردی را به خاطر بیاورد که شما قهرمان روز در یک موقعیت اضطراری بودید، که ممکن است خودتان فراموش کرده باشید.

به دنبال کمک حرفه‌ای باشید

اگر هنوز مشکل دارید یا با یک منبع خارجی احساس راحتی نمی‌کنید، از یک متخصص بخواهید که به شما کمک کند تا نقاط قوت و ضعف خود را تعیین کنید. آزمون‌هایی وجود دارد که تا حدی می‌تواند نقاط ضعف و قوت را تعیین کند.

• از اینجا باید دریابید که آنها چه نقاط قوت و ضعف شما را در نظر می‌گیرند. یک آزمون خوب باید طولانی باشد تا جنبه‌های تکراری شخصیت شما را مشخص کند. پس از انجام آزمایشی مانند این، حتماً مستقیماً با روانشناس صحبت کنید تا نقاط ضعف را برطرف کرده و نقاط قوت را کشف کنید.

در یافته‌های خود تأمل کنید

پس از ارزیابی نقاط قوت و ضعف خود، مدتی را صرف فکر کردن و تعیین احساس خود نسبت به آنچه پیدا کرده‌اید، کنید. تصمیم بگیرید که آیا نیاز دارید یا می‌خواهید روی هر یک از نقاط ضعف خود کار کنید و فکر کنید که برای تغییر این نقاط ضعف باید چه کاری انجام دهید.

• در یک کلاس ثبت نام کنید یا فعالیت‌هایی را پیدا کنید که نقاط ضعف شما را برطرف کند. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که در هنگام مواجهه با یک موقعیت خود به خودی در جلوی دوربین هول می‌شوید، خود را در چنینی موقعیت‌هایی قرار دهید. مثلا می‌توانید به یک گروه تئاتر یا یک تیم ورزشی بپیوندید.

• درمان یا راه‌هایی را برای صحبت در مورد ترس‌ها یا نگرانی‌ها در نظر بگیرید. اگر به نظر می‌رسد که شرکت در کلاس یا پیوستن به یک گروه تئاتر کارساز نیست یا ترس یا اضطراب ریشه ای دارید که شما را از حرکت به جلو باز می‌دارد، با یک درمانگر صحبت کنید.

کمال گرایی را رد کنید

مواظب باشید که به نقاط ضعف خود وابسته نشوید. این الگو می‌تواند به سرعت در الگوی غیرسازنده کمال گرایی قرار گیرد، که در واقع می‌تواند شما را از موفقیت باز دارد. بهتر است با کارهایی که برای یک مجموعه مهارت به خوبی انجام می‌دهید شروع کنید، سپس چندین جزئیات را برای تقویت آن مهارت‌ها پیدا کنید و به تدریج در طول زمان پیشرفت کنید.

• به عنوان مثال، شما می‌خواهید مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود بخشید. پس از اندکی تأمل در خود، تصمیم می‌گیرید که در واقع شنونده خوبی هستید، که نقطه قوت شماست.

با این حال، زمانی که نوبت به صحبت کردن می‌رسد، خود را محکم می‌گیرید، که این نقطه ضعف شماست. شما تصمیم می‌گیرید که می‌خواهید بیشتر کلامی باشید، بنابراین در مکث‌های کوچک روی یک یا دو جمله در مکالمه کار می‌کنید.

• یک رویکرد کمال گرا ممکن است بگوید که چون شما در حال حاضر در صحبت کردن خوب نیستید، حتی نمی‌توانید به خود زحمت دهید که روی آن کار کنید زیرا اشتباه خواهید کرد. تصدیق کنید که اشتباهات بخشی از یادگیری و رشد هستند و به خودتان اجازه دهید همزمان با پیشرفت خود، آنها را مرتکب شوید.

لحظات مهم زندگی خود را انکار نکنید

هرکسی چیزهایی در زندگی خود دارد که در آنها برتری دارد. مواقعی وجود دارد که کاری را انجام می‌دهید که قبلاً هرگز انجام نداده‌اید و متوجه می‌شوید که در آن کاملاً طبیعی هستید.

• این ممکن است ورزش، هنر، فعالیت‌های خلاقانه، تعامل با حیوانات یا ایستادن در کنار کسی باشد که دور است و کار خود را انجام می‌دهد. همه مانند شما لحظات شگفت انگیزی را تجربه نخواهند کرد، اما وقتی آنها را دارید، با آن کار کنید تا زندگی خود را بهبود ببخشید و به پتانسیل واقعی خود برسید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *