کودکان کار، سه دهه و سی طرح شکست خورده
این روزها در خیابانهای بسیاری از شهرهای بزرگ ایران، تعداد کودکان کار به شکل قابل توجهی افزایش یافته است و حالا آنان به جز جداییناپذیر و غیرقابل کتمان شهرها تبدیل شدهاند. هرچند که آمار دقیقی در مورد کودکان کار در ایران وجود ندارد، اما شبکه یاری کودکان شمار آنان را تا ۳میلیون نفر تخمین میزند و به نظر میرسد که در سالهای گذشته این آمار افزایشی قابل ملاحظه داشته است.
نتایج بررسیهای سازمان بهزیستی نشان میدهد ۳۳.۸ درصد از این کودکان بین یک تا چهار ساعت، ۵۲.۱ درصد از آنها بین چهار تا هشت ساعت و ۱۳ درصد از آنها بیش از ۸ ساعت در خیابان مشغول به کار هستند. این بررسیها همچنین حاکی از این است که حدود ۷۳ درصد از این کودکان در خیابان سابقه خشونت دارند.
اگرچه آمارهای سازمان جهانی کار حاکی از کاهش کار اجباری کودکان از سال ۲۰۰۰ است، در ایران اما این آمار در چند سال گذشته و به دنبال شرایط نامناسب اقتصادی، رو به افزایش گذاشته است.
بر اساس گزارشهای سازمان جهانی کار در سپتامبر ۲۰۱۷، ۱۵۲ میلیون کودک در سنین ۵ تا ۱۷ سال به کار مشغول هستند. یعنی تقریبا از هر ۱۰ کودک یکی از آنها ناگزیر به تحمل کار اجباری هستند.
و ۱۲۱ میلیون کودک تا سال ۲۰۲۵ میلادی همچنان درگیر کار اجباری خواهند بود.
سرنوشت آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی چه شد؟
در ایران طی ۳۵ سال گذشته نزدیک به ۳۰ طرح مختلف برای ساماندهی کودکان کار و خیابان انجام شده که تقریبا تمام آنان با شکست مواجه شده است.
در سال ۱۳۷۷، نخستین برنامه با عنوان “تجهیز و راهاندازی مراکز جمعآوری، شناسایی و هدایت متکدیان و کودکان خیابانی” با توفق سازمان بهزیستی، شهرداری تهران، نیروی انتظامی و معاونت امور اجتماعی استانداری تهران آغاز شد که در ۶ استان کشور به اجرا در آمد. پس از آن در سال ۱۳۷۸، طرح دیگری با عنوان “مراکز شناسایی، تشخیص و جایگزینی کودکان خیابانی” توسط سازمان بهزیستی تهیه شد.
در سال ۱۳۸۱، طرحی به نام “ساماندهی ٢٠ هزار کودک خیابانی” راهاندازی شد که بر اساس آن سازمان بهزیـستی و نیروی انتظامی موظف بودند در کل کشور اقدام به جمعآوری کودکان خیابانی کنند و پس از بررسیهای اولیه آنان به مراکز مختلف مانند کانون اصلاح تربیت، کمیته امداد، شهرداریها و .. ارجاع دهند.
پس از آن چند برنامه با عناوین “مهمانسرای کودکان خیابانی” و “حمایت از کودکان کار خیابانی” نیز به اجرا درآمد که در دومی قرار بود آموزش به کارفرمایان و جامعه برای مشارکت در برنامهریزی برای کودکان کار مورد نظر قرار گیرد.
بالاخره در سال ۱۳۸۴ “آئیننامه ساماندهی کودکان خیابانی” بـا همکـاری وزارت رفـاه و سـازمان بهزیـستی تهیه شد که براساس آن رویکرد جمعآوری کودکان، حذف و جذب توسط مددکار اجتماعی در خیابان جایگزین آن شد.
طبق این آییننامه مراکز کودکان خیابـانی بـه چهار سطح تقسیمبندی میشدند: مراکز سرپایی (ثابت و سیار) اقامت کوتاه مدت (تـا ٢١ روز)، اقامـت میانمدت (حداکثر تا یک سال) و اقامت بلندمـدت برای کودکان خیابانی بیسرپرست یا بدسرپرست تا پایان ۱۸ سالگی.
این آئین نامه مقرر کرده بود که ۱۱ دستگاه از جمله وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت، سازمان بیمه خدمات درمانی، سازمان تأمین اجتماعی، صدا و سیما، شهرداریها، کیمته امداد، وزارت کار، وزارت رفاه، وزارت دادگستری و نیروی انتظامی، هر یک مکلف به انجام وظایفی هستند که هماهنگی آنان را کارگروه اجتماعی استانها بر عهده خواهد داشت.
این آییننامه که به “حمایتهای اجتماعی از کودکان کار و خیابان” تغییر نام داد، با وجود رفع ایرادات قبلی، به بهانه نظرخواهی از دستگاههای ذیربط با گذشت چهاردهسال هنوز به تصویب نرسیده است.
بسیاری از کنشگران حوزه کودک معتقدند تصویب و اجراییشدن این آییننامه و همکاری همه دستگاههای نامبرده در این آییننامه میتواند به موضوع ساماندهی کودکان کار و خیابان کمک کند.
رویکرد دوگانه شهرداری در مواجهه با کودکان کار
برخی از فعالان حقوق کودک میگویند حذف کودکان کار از خیابان بدون اینکه تلاشی برای تغییر مناسبات اجتماعی و اقتصادی کودکان و خانوادههایشان انجام گیرد، میتواند آنان را وارد بازارهای غیررسمی و لایههای زیرین زمین کند که به دلیل نبود نظارت، کودکان را در معرض آسیبهای بیشتری قرار میدهد.
در سالهای گذشته البته علیرغم ادعاهای شهرداریها و تلاششان برای جمعآوری کودکان کار، بسیاری از کودکان در زیر مجموعههای شهرداری و شرکتهای جمعآوری پسماند مشغول به کار شدهاند. کودکان زبالهگردی که به شکلی قانونی در سطح شهر در سطلهای زباله روزشان را به شب میرسانند.
طبق مقاولهنامه محوِ فوری بدترین اشکالِ کار کودک، که در ۱۶ ماده به همراه توصیهنامه مکمل آن در سال ۱۳۸۰ به تصویب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان رسید، کار کردن کودکان در ۳۶ شغل ممنوع اعلام شده است که از آن جمله میتوان به کار در گندابها، جمعآوری، حمل و دفن زباله اشاره کرد.
هادی شریعتی، حقوقدان و عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودک پیشتر در نشستی در محل این انجمن با اشاره به عملگرد دوگانه شهرداری در مواجهه با کودکان کار گفته بود: “دو شیوه در برخورد با کودکان داریم. یکی کودکان کاروخیابان و گروهی کودکان زبالهگرد؛ کودکان کار و خیابان دستگیر و جمعآوری میشوند اما کودک زبالهگرد با لباس فرم در خیابان حاضر است و به کارش ادامه میدهد. چون وجود کودک زبالهگرد نه تنها تهدیدی محسوب نمیشود که به نفع بازار سرمایه است.”
ماده ۳۲ پیمان جهانی حقوق کودک میگوید کودکان باید در برابر هر کاری که رشد و سلامتی آنها را تهدید میکند حمایت شوند و دولتها نیز باید حداقل سن کار و شرایط کار کودکان را مشخص کنند.