گشودن اسرار لیستریا

درباره لیستریا این باکتری مکار، حیله گر و اسرارآمیز بسیار چیزها می دانیم، با این همه این باسیل هنوز کشنده باقی مانده است. در این مقاله برآنیم که تا حدودی اسرار ناگشوده لیستریا را بگشائیم. بهتر است با شرح یک مورد ابتلاء به آن شروع کنیم تا بهتر بتوانیم آن را بشناسیم. خانم پنی هوسر در یکی از روزهای آگوست ۲۰۱۱ در بقالی محل زندگی اش در کلرادو اسپرینگر صندوقی پر از طالبی رسیده و ممتاز مشاهده کرد، با دیدن این میوه فکر کرد همسرش مایک طالبی خیلی دوست دارد و خوب است که این صندوق میوه را برای او بخرد.

مایک ۶۸ ساله بود و اخیرا پیوند مغز استخوان شده بود و سی پوند وزن کم کرده بود و اینک در استراحت بود و دوره نقاهت را سپری می کرد. او که با دوز بالای کورتیکواستروئید تحت درمان بود،  خیلی مشتاق بود غذا بخورد. او از خوردن طالبی ها خیلی لذت برد و از پنی سپاسگزاری کرد. اما هفته بعد معلوم شد که یک چیز خطا بوده است.

یکشنبه شب بود. نشسته بودند و مایک مشغول تماشای فوتبال کالج بود. پنی گفت “شب به خیر. من می رم بخوابم”. مایک تا ساعت دو نیمه شب هنوز به او ملحق نشده بود. او وضع بدی داشت و روی نیمکت انگار با مرگ دست و پنجه نرم می کرد و در حال احتضار بود. پنی نگران شد و بر بالین او ظاهر شد. مایک گفت “سر درد دارد مرا می کشد.” نصف قرص ویکودین خورد. تا صبح خوابش نبرد و به سقف اتاق خیره شده بود. روز بعد مایک استفراغ کرد. احساس کرد که بدنش داغ است و تب دارد. او نمی توانست راه برود و پس از آن کم کم از حرف زدن هم باز ماند. او را به درمانگاه محل بردند. تشخیص داده شد که به بیماری مننژیت (تورم پرده های مغز) مبتلا شده است و عامل مننژیت او یک باکتری است.

از طریق وریدی به او آنتی بیوتیک تجویز کردند و در نهایت او را به “آی سی یو” منتقل کردند. ضمنا در صدد علت اصلی و چگونگی ابتلاء او برآمدند. برای این منظور از او نمونه مایع نخاعی (CSF) گرفتند و در آزمایشگاه یک قطره از آن را روی محیط کشت ژلوز خوندار بردند. پس از ۲۴ ساعت در سطح ژلوز تعداد زیادی پرگنه میکروبی مشاهده کردند، که این پرگنه ها خاکستری رنگ و هاله ی کمرنگی دور هر پرگنه وجود داشت که علامت همولیز و پاره کردن گلبول های قرمز خون توسط باکتری بود.

انجام آزمایشات اختصاصی میکروبشناسی نشان داد که باکتری عامل مننژیت مایک، لیستریا است و نام گونه ی آن لیستریا مونوسیتوژنز Listeria Monocytogenes می باشد. یک باکتری مرموز که در سال ۱۹۸۰ شناسایی کامل شد.

علت نامگذاری آن تاریخچه خاصی دارد. در سال ۱۹۲۴ شیوع  ناشناخته ای اتفاق افتاد و تعداد خرگوش آزمایشگاهی هم تلف شدند. میکروب شناسی به نام E.G.D Murrdy از دانشگاه کمبریج عامل این مرگ و میر را کشف کرد و آن را باکتریوم مونوسیتوژنز نامید و ۱۶ سال بعد پزشکی به نام J.H.HPirie نام آن را عوض کرد و به افتخار لرد جوزف لیستر آن را لیستریا نامید.

لیستر اولین جراحی است که جراحی استریل را پیاده کرد و در یک دوره چهار ساله در گلاسکو مرگ و میر پس از جراحی را از ۴۵درصد به ۱۵درصد رسانید. همچنین در همان قرن نوزدهم طریقه ی ضد عفونی زخم ها را پیاده کرد و به سرعت مشهور شد.

در خلال  قرن بیستم دانشمندان در مورد لیستریا اطلاعات بیشتری کسب کردند و فهمیدند که این جرم مشکل آفرین برای جراحان یک باکتری همه جائی است و در خاک، گیاهان پوسیده، در آب و در روده حیوانات وجود دارد و البته در گوسفند از همه بیشتر است و برای این حیوان سخت بیماری زا است و به مغز حیوان حمله می کند و گوسفند مبتلا به دور خودش می چرخد که Turnis گفته می شود .این بیماری بین انسان و دام، البته با علائم متفاوت، مشترک  است. نکته خیلی مهم این است که این باکتری در سرما هم رشد می کند، پس می تواند حتی مواد خوراکی داخل یخچال را هم آلوده کند.

خطرآفرینی واقعی آن تا سال ۱۹۴۹ شناخته شده نبود و این زمانی بود که شیوع آن در آلمان تعداد زیادی کودک آلمانی را کشت و برداشت نمونه از جنازه ها نشان داد که باکتری در کبد، طحال، ریه ها و مغز حضور دارد. کسانی که به هر علتی ایمنی ضعیفی دارند مانند زنان باردار و بالغینی که شکننده هستند، در مقابل آن ناتوان ترند.

در سال ۱۹۷۰ هنوز خیلی از شناختن لیستریا نگذشته بود که لیستریا از بدن نوزادی که به شدت بیمار بود، از یک شخص پیوند عضو شده و از بیمار سرطانی تحت شیمی درمانی پیدا شد، اما پس از آن یک رمز باقی ماند و آن این که چگونه و از چه منبعی چنین بیمارانی مبتلا می شوند.

Walts Schlech مسئول کنترل و پیشگیری بیماری ها در سال ۱۹۸۱ در جریان این بیماری قرار داشت. این متخصص اپیدمیولوژی جوان غربالگیر نوااسکوشیا را هم زیر نظر داشت که این شیوع ۱۸ نفر تلفات داشت. ضمنا یک فرد مسن به لیستریا هم سکته مغزی کرد. Schlech چند نمونه از غذاهای داخل یخچال او را کشت داد و در نهایت لیستریا را از یک بسته باز شده سالاد کلم پیدا کرد.کلم مورد بررسی قطعه قطعه شده بود و از مزرعه جزیره پرنس ادوارد آورده شده بود و معلوم شد که مالک این مزرعه از کود تازه تهیه شده از مدفوع گوسفند استفاده کرده بود و می دانیم که مدفوع گوسفند مخزن لیستریا است. مالک، کلم ها را در یک محل سرد انبار کرده بود و می دانیم لیستریا در سرما هم زنده می ماند و رشد می کند و این انبار برای آن جای بسیار مناسبی بوده است. دامپزشکی محلی گزارش داد که دو سال زودتر از این زمان دو رأس گوسفند صاحب این مزرعه با لیستریا مرده اند.

در سال ۱۹۸۳ Schlech مقاله بسیار جالب دیگری در مجله New England Journal of Medicine  منتشر کرد و ابتلا از طریق مصرف غذای آلوده را غیرقابل انکار دانست. پس از این که معلوم شد لیستریا چگونه پخش می شود غربال گیران معتقد شدند در چند دهه اخیر ابتلا به لیستریا از راه خوراک بوده است. خوراکی هایی مثل Queso fresco (یک نوع پنیر مکزیکی) جوانه های آلفا آلفا، شیر شکلات، ماهی دودی، غذاهای گوشتی حتی بستنی.

در اوایل ۱۹۹۰ دولت موارد ضعیف تر لیستریوز را که به وسیله غذا ایجاد شده بود تحت نظارت و حمایت قرار داد. با وجود این هنوز رد پای لیستریا در غذاهای جدید مشاهده می شود. از سال ۲۰۱۰ منشاء شیوع بیماری به تولیدات تازه ارتباط دارد. سبزیجات تازه ای مثل کرفس خرد شده، کاهوی خرد شده و بسته بندی شده و سیب کارامل.

با وجود در اختیار داشتن ابزار حساس ژنیتیکی که شیوع بیماری ها راسریع تر از گذشته کنترل می کند، در دنیای مدرن ما در غذاهای حاضر آماده لیستریا همچنان پابرجاست و به رشد خود ادامه می دهد و این بدین جهت است که خلاف سایر اجرامی که با خوردنی ها ما را مبتلا می کنند، مانند سالمونلا، کمپیلوباکتر و ایکولا، متاسفانه لیستریا در سرما هم زندگی می کند و حتی سبزیجات منجمد شده هم قادرند مشکل ایجاد کنند.

لیستریا به زندگی در رطوبت و در جدار لایه های بسیار نازک لجن و رطوبت بسیار علاقه دارد و طالبی های آقای مایک در چنین جاهایی به عمل آمده بودند که این لایه های بسیار طریف نامرئی هستند. آب استخرها و شوینده هایی که برای شستن سیب زمینی مورد استفاده بودند برای لیستریا که سرما دوست و رطوبت دوست است، اماکن ایده آلی هستند.

دانشمندان پزشکی بسیاری از اسرار و رموز این جرم مرموز را پیدا کرده اند، با این همه بیماری همچنان به آسیب رساندن ادامه می دهد. تنها در ایالات متحده امریکا از ۱۵۰۰ مورد آلوده شده  ۱۹ درصد در سال مرده اند که از راه غذا بوده است، دوره کمون طولانی لیستریا از زمان ورود به بدن تا ظاهر شدن نشانه های بیماری (از هفته تا ماه گزارش شده) مانع شناخت زود هنگام شیوع آن می شود. باید از دفاع طبیعی بدن مان سپاسگزار باشیم که بسیاری از مواردی را که لیستریا وارد بدن مان می شود خنثی و بی اثر می کند و ما متوجه نمی شویم. معمولا بدن ما مهاجم مزاحم را خنثی می کند، نکته مهم این است که خوشبختانه لیستریا با پختن کشته می شود.

لیستریا سال ها در خاک و آب زنده می ماند با این همه ما راه های پیچیده ای برای ردیابی آنها داریم که این راه ها رو به افزایش هم هستند. بعلاوه وسایلی هم برای محدود کردن آنها داریم که صنعتی هستند.

متاسفانه مایک هم از قربانیان لیستریاست و در ۱۲ فوریه ۲۰۱۲ در روز تولد ۶۹ سالگی اش پس از ماهها بیماری مننژیت تولید شده با لیستریای افسارگسیخته و مهار نشدنی که با سوار شدن بر یک طالبی به او حمله کرده بود، درگذشت.

در خاتمه یادآوری می شود که لیستریوز یعنی آلودگی با لیستریا و عیار خیلی بالای آنتی بادی آن در خون خانم ها بسیار اهمیت دارد و در اول بارداری اندازه گیری آن درخواست می شود که البته خیلی بهتر است که قبل از بارداری برای خانم هایی که قصد بارداری دارند همراه با توکسوپلاسموز و روبلا، لیستریا هم بررسی شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *