یلدا از کهن ترین جشن ها

یلدا از کهن ترین جشن ها

یلدا از کهن ترین جشن ها

یلدا از کهن ترین جشنها و جزء پنج جشن بزرگ ایرانی است.

اوشهین (سده)، نوروز، تیرگان، مهرگان، دیگان (یلدا) هر کدام به ترتیب سرآغاز فصلهای سپیده دمان، بهار، پاییز، تابستان و زمستان هستند.
خورشید زیبا در هر کدام از این روزها به نوعی به زمین میتابد: ۱- در سده سپیده خورشید بعد از تاریکیهای جانکاه صد روزه میدمد (ستایش ایزد اوشهین در اوستا یا پیروزی اوشهنگ یا هوشهنگ بر مار بلند سیاه در شاهنامه و نیز ستایش ایزد بانوی سپیده دمان اوشاس یا اوشا در ریگ ودا بعد از تاریکیهای بلند و دهشتناک مشخصا” در این مورد قابل بررسی است)، ۲- در فروردین و ۳- مهر (مهرگان) خورشید به صورت یکسان از قطب شمال تا جنوب را روشن میکند که مانند دو خط موازی از قطب شمال تا جنوب زمین روشن میشود پس در همه جای زمین طول روز و شب در بهار و پاییز یکسان است.
۴- اما در تیر ماه خورشید فقط قطب شمال و بخشهایی از قطب جنوب را روشن میکند پس منحنی آفتاب مانند یک گلدان خواهد شد که بالا یا شمال آن پهن تر و پایین یا جنوب آن تنگ تراست… و ۵- اما در زمستان با آغاز دیماه این منحنی گلدان شکل آفتاب بر کره زمین معکوس قرار میگیرد یعنی ایندفعه شمال زمین نور کمتر و پایین یا جنوب زمین نور بیشتری دریافت می

دارد.
رصد آفتاب بر کره زمین نیاز به دانشهای پیچیده ستاره شناسی، ریاضی، جغرافیا، نقشه برداری، تسطیح نقشه ، هندسه فضایی و مسطحه و مانند آن دارد که فوق العاده مهم است و هنوز دانسته نیست که چگونه در هزاران سال پیش ایرانیان به این دانشهای پیشرفته رسیده بودند.! دانشهایی که برخی از آنها تا قرن گذشته در اروپا شناخته نشده بود. مانند آنکه تا یکقرن گذشته قطب شمال و جنوب زمین کشف ناشده بودند. اما بر مبنای دیاگرام نوروز و یلدا میابیم که این مکانهای دور در آنزمانها شناخته و منحنی آفتاب بر آن ترسیم شد بوده است. حتی میابیم که ایرانیان منحنی آفتاب را از قاره آمریکا نیز مرور داده و این دو سرزمین را به نام دو کشور “ورو برشن” و “وروگرشن” نامگذاری نموده اند. و این در هزاران سال پیش بسیار عجیب است.
به هر روی یلدا روزی است که کمترین نور خورشید در مدارات شمالی زمین دریافت میشود. و از فردای یلدا کم کم قطب شمال روشن و روشنتر میشود که به نام تولد خورشید معروف است و ابو ریحان آنرا “خور روز” نامیده است.

یلدا واژه کهن و ایرانی است. و معنای عمیق آن بسیار فراتر از واژه “شب چله” میباشد اگر چه شب چله خود نماد مهمی از گاهشماری ایرانی است و در جای خود بسیار مهم است اما باید دانست عده ایی هم اینروزها دانسته یا ندانسته بدنبال لاغر کردن و یا حتی پاک کردن فرهنگ ایرانی یلدا و کندن این نام شکوهمند هستند کما اینکه ردپای خطرناک این افراد را در حذف بسیاری از وآژه های فرهنگی و دستبرد به زبان و ادبیات و تاریخ و حتی شاهنامه! را دراین سالها به فراوانی شاهدیم.
به هر روی باید دانست یلدا از دو واژه یل + دا تشکیل شده که اولی از “یار” اوستایی به نام سال (سال نیز به معنی خورشید است و واژه SOL انگلیسی از آن است ) و دومی نیز از وآژه کهن “دا” که هم نام خدا و هم به معنی روز و روشنی است برگرفته شده که معادل انگلیسی آن همان دی day به معنی روز است. “یار” در انگلیسی یه YEAR و به معنی سال خود را نشان میدهد در ترکی این واژه به “ایل” تبدیل شده و معنی سال میدهد و در برخی زبانهای اروپایی به “ال” تبدیل میشود که در NOEL به معنی سال نو باز شاهد آن هستیم نوئل و یلدا تقریبا” در یک زمان اتفاق می افتند با اندکی پس و پیش روزها که احتمالا” به جابجایی کبیسات مربوط است. یلدا را میتوان “سالروز” معنی کرد این واژگان بعید نیست که ریشه های لغات عربی میلاد و تولد و مولود و صورتهای دیگری باشند که بیشک بن مایه همه این واژگان ایرانی است (چرا که ستاره شناسی پیشرفته دانشی ایرانی بوده ) اتیمولوژی واژه یلدا نه در سریانی، نه در عربی و نه در اروپایی است و آن فقط در واژگان کهن ایرانی تجزیه و معنی میشود. اما مطلب دیگر که مینماید این واژه ایرانی است اینکه چرا اصولا” باید نامهای جشنهای آریایی که در مدارات شمالی اتفاق می افتد بن مایه های سریانی و عربی داشته باشد؟!

گفتنی است شبیه این جشنها و تقریبا” با همین نام در فرهنگ مردمان کهن و شمالی اروپا نیز دیده میشود برای مثال جشن بزرگ انتظار برای ایزد بانوی “لادا” برای رهایی از تاریکی بلند زمستانی از این نمونه است.

 

فرشاد فرشید راد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *