۵ دلیل که افراد بزرگسال کتاب نمی خوانند

من خوندن رو دوست دارم. احتمالا این چیزیه که بیشتر از تموم مسائل دیگه در موردش اشتیاق دارم. ولی بعضی وقتا حیرت زده میشم که بقیه ی آدمای کره ی زمین به اندازه ی من شوق و اشتیاقی برای کتاب خوندن ندارن (چه کسی می دونه؟)

شاید شما از دیدن چنین چیزی حیرت نکنین. حقیقت اینه که خوندن می تونه سخت باشه یا اگه دقیق تر بگم، منتظر موندن برای خوندن می تونه سخت باشه. صدها علت وجود داره که مردم بیشتر مواقع مطالعه نمی کنن، اگه اصلا در کل علاقه ای به مطالعه داشته باشن.

من به عنوان کسی که از خوندن کتاب لذت می بره، زمان زیادی رو صرف پیشنهاد دادن کتاب به دیگران می کنم. البته دلایل زیادی میشنوم که چرا دوست ندارن کتاب بخونن. مهم تر از همه، بیاین یه راه حل پیدا کنیم تا بر ای مشکلات غلبه کنیم.

۱: «من زمانی برای خوندن ندارم.»

پیش پا افتاده ترین و معتبرترین دلیل، همه ی ما سرمون شلوغه.

در مسیر زندگی، مشکلات زیادی وجود داره. بین کار، مسئولیت ها و کارهای خونه، برخی از ما خوش شانس هستن اگه بتونن زمانی برای خوابیدن و خوندن کتاب داشته باشن.

هم چنین خوندن می تونه زمان زیادی رو بگیره، مخصوصا وقتی که یه کتاب هزاران صفحه داره، می تونه چندین ماه وقت ما رو بگیره، پس تلاش نکردن برای خوندن چنین کتابی راحت تره.

جواب: به یاد داشته باشین که خوندن یه تفریحه نه یه کار.

به خوندن به چشم یه کار آروم کننده در انتهای یه روز سخت نگاه کنین. وقتی که همه چیز آروم میشه شما سراغ کتاب خوندن میرین. شاید فکر کنین که هیچ وقت این اتفاق نمی افته ولی به این فکر کنین که برای آروم شدن چه کاری انجام میدین؟ تلویزیون تماشا می کنین، تو اینستاگرام چرخ می زنین یا یه جا می شینین و زل میزنین به دیوار؟ خب این همون چارچوب زمانیه که می تونه به خوندن تعلق پیدا کنه. اگه شما هر روز یه ساعت برای تماشای تلویزیون زمان دارین، شاید ده دقیقه هم برای خوندن یه یا دو فصل از کتاب زمان خواهید داشت.

۲: «آیا فیلمی هست که من به جای خوندن کتاب تماشاش کنم؟»

من این جمله رو زیاد میشنوم. مردم فقط یه چیز ساده و یه روش راحت رو برای سرگرم شدن میخوان. بله، تماشای یه فیلم راه سریع تر و بهتری برای سرگرم شدنه. نیازی به گفتن این نکته نیست که تعدادی از حرفه ای ترین بازیگرها، موسیقی دان ها و طراحان صحنه در اون مشارکت دارن. شما چنین چیزی رو نمی تونین از یه کتاب انتظار داشته باشین.

ولی طرفداران کتاب همیشه به شما میگن: «کتابش بهتر بود.» فقط این که یه فیلم یا سریال از روی کتاب ساخته شده، به این معنی نیست که همون داستان رو تعریف می کنه (برای مثال، ارباب حلقه ها). حتی اگه یه فیلم خیلی خوب ساخته بشه، یه زیبایی خاصی تو خوندن کتاب هست که در صفحه ی نمایش دیده نمیشه. در یه کتاب، تموم نقش های اضافی توسط تصور شما و نویسنده ایجاد میشن. در واقع در کتاب، آزادی بیشتری وجود داره که داستان رو از آن خودت کنی.

جواب: خیال کردن رو تمرین کن.

اگه زمان رو صرف خوندن کنین، خلاقیت شما برانگیخته میشه. این یه مهارت مفید برای داشتن تو زندگی و تجارته. افراد خلاق از جمعیت فاصله می گیرن و می تونن به ایده ها و راه حل های جدید دست پیدا کنن. صرف زمان برای کتاب خوندن کار ارزشمندیه. تلویزیون باعث میشه ببینی و کتاب باعث میشه فکر کنی.

۳: «خوندن کار زیادی داره.»

اگه فکر می کنین خوندن کار زیادی داره، پس تبریک میگم که تا اینجای مقاله رو پیش اومدین. وقتی کسی این رو میگه، به این معنیه که: «من تمرین نکردم» یعنی ماهیچه های شما برای خوندن آماده نیستن و به آسانی خسته میشن.

جواب: روی چیزی کار کنین که خوندنش راحت تره.

اگه چند وقتی میشه که مطالعه نکردین، اصلا تلاش نکنین که با یه رمان حجیم مخصوص بزرگسالان خوندن رو شروع کنین. هیچ اشکالی در خوندن کتاب های مخصوص کودکان وجود نداره. اون ها زبون ساده ای دارن و داستان های جذاب تری رو برای مخاطب ارائه میدن. کتاب های پیشنهادی من رو در بخش های پایین تر ببینن.

۴: «نمی دونم چه کتابی رو بخونم!»

کتاب های زیادی وجود داره. انواع و نویسنده های خیلی متفاوتی وجود داره. از همه بدتر، بعضی از کتاب ها واقعا بد هستن. هیچ کس دوست نداره گیر یه کتاب بد بیفته. پس از کجا بدونین که چه کتابی رو بخونین؟

پاسخ: چیزی رو بخونین که ازش لذت می برین.

بیشتر افراد به این دلیل کتاب می خونن که فکر می کنن با این کار آدم بهتری میشن یا شغلشون رو بهتر انجام میدن. ترند «کمک به خود» این روزها خیلی طرفدار پیدا کرده. شاید من با گفتن این جمله به دردسر بیفتم ولی کتاب های «کمک به خود» به هیچ دردی نمی خورن. بله، در حقیقت منم کتاب های خودسازی رو می خونم ولی نه برای سرگرم شدن. و به من اعتماد کنین، اگه فقط محض سرگرمی کتاب بخونین، بیشتر از قبل به این کار علاقه مند میشین.

پس هر چیزی که دوست دارین رو بخونین. اگه از رمان های جنایی خوشتون میاد، اونا رو بخونین. اگه زمان های عاشقانه دوست دارین، اونا رو بخونین. اگه از موضوعات فانتزی خوشتون میاد که یه واژه نامه دارن، اونا رو بخونین. منظورم اینه که، فقط سراغ کتابی برین که شما رو خوشحال میکنه، نه چیزی که فکر می کنین باید بخونینش. اگه هنوز مطمئن نیستین، نگاهی به نقطه نظرات در Goodreads.com بندازین.

۵: «من نمی فهمم هدف کتاب خوندن چیه.»

بعضی از افراد نمی خوان چیزی رو بدست بیارن. خوندن فقط چیزیه که در مدرسه انجامش میدن تا فارغ التحصیل بشن و شغلی رو بدست بیارن. حالا دیگه وقتی برای کتاب خوندن ندارن. شاید ازش لذت نمی برین، شاید هیچ منفعتی در اون نمی بینین.

جواب: خوندن برای سلامت روان و احساس شما خوبه.

خوندن کتاب، حتی داستان های خیالی، دو کار رو برای شما انجام میده: مهارت های زبانی شما رو بهبود می بخشه، و همدردی شما رو توسعه میده. اجازه بدین توضیح بدم. وقتی که چیزی رو می خونین، مثل اینه که زبون خودتون رو تمرین می کنین. این به شما کمک می کنه که بهتر صحبت کنین و برای ارتباطاتی که دارین، اعتماد به نفستون رو بالا می بره. اعتماد به نفس کمک می کنه که استرستون کم بشه و حال عمومی شما رو بهبود می بخشه.

پس منتظر نمونین. همین امروز یه کتاب رو انتخاب کنین و شروع به خوندنش کنین. شما می تونین انجامش بدین! من به شما باور دارم.

پیشنهادات من برای خوندن آسون:

• هری پاتر همیشه یه شروع خوب برای همه ست.
• برای بچه ها، کتاب های آرتمیس فول، تریلز آف موریگان کراو، یا دلتورا کوئست خوب است.
• برای خودتون، کتاب های لونار کرونیکلز، ثرونز آف گلس و یا رکونرز رو پیشنهاد میدم.
• افراد بزرگسال، هر چیزی که دوست دارین رو بخونین! نویسنده هایی که قلم خوبی دارن، عبارتند از: اروین یالوم، جیمز پترسون، متیو ریلی، دنیل استیل، استفن کینگ. یکی از کتاب های اون ها رو امتحان کنین.