خدایان باستانی یونان و فرازمینی ها

اسامی خدایان یونان باستان / نام خدایان اساطیری یونان و روم / نام اساطیر رومی

تا سال ۱۸۶۸ که یک باستان شناس به نام هانریش شلیمان توانست شهر افسانه ای تروی را در ترکیه بیابد گمان بر این بود که این فقط یک افسانه بوده و جنگ تروی اصلا اتفاق نیفتاده است.

اما اینک ۱۵۰ سال از زمانی که این شهر تاریخی پیدا شد می گذرد گویا افاسنه های باستانی به واقعیت پیوسته اند و دیگر کسی ماجرای تروی را زاییده ذهن خلاق هومر نویسنده ایلیاد و ادیسه نمی داند.

با توجه به این موضوع این سوالات پیش می آیند آیا سایر افسانه های باستانی یونان و سایر تمدن های مشابه واقعیت دارند؟ آیا خدایانی قدرتمند در گذشته وجود داشته اند که از انسان در برابر بلایا محافظت می کرده اند یا آنکه فضانوردان باستانی با قدرت های فراانسانی باعث وجود چنین تخیلاتی در انسان شده اند؟

کشف «هانریش شلیمان»، دنیای باستانشناسی را تکان داد. با تکیه به یک کپی از «ایلیاد»، او تنها تصمیم گرفت «تروی» را پیدا کند. پس شروع به حفاری گودال بزرگی و وقتی این کار را کرد، «تروی» واقعی را پیدا کرد.

پیشتر در مورد سومریان و مایاها و اینکاها مطالبی نوشتیم. در این تمدن های باستانی نیز از وجود خدایانی فرازمینی و انسان نما سخن گفته شده بود. آیا در تمدن تمدن یونان نیز چنین باور هایی وجود داشته اند؟

هر روز، هزاران توریست از معابد و بناهایی که به افتخار خدایان باستان ساخته شده اند دیدن می کنند. آکروپولیس، دلفای، پارتنون معبد آپولو. این مکانهای باستانی بازتاب دهنده قدرت احترام برانگیز موجوداتی ست که بر اساس اساطیر، حکمرانان جهان در هزاران سال پیش بوده اند.

وقتی به بسیاری از اسطوره ها در سراسر دنیا نگاه می کنید، می بینید که همه داستانهایی از «خدایانی» است که از آسمان فرود آمده اند.

اگر یونانیان باستان داستانهایی را اختراع کرده اند از خدایانی که دست به اقدامی اولیه برای توصیف جهان خودشان زده اند. چگونه می توان پدیده هایی مشابه را که در مناطق و و فرهنگهای گوناگون در سراسر جهان وجود دارند را توضیح داد؟ آیا همه اینها یک تصادف محض است. یا اینکه منشاء یکسانی برای این خدایانی که ظاهرا از آسمان به زمین سفر کرده اند؟

کهن ترین تمدن که سومری ها هستند. توصیفات بصری ای از این موجودات به ما داده اند و از زمانی گفته اند که در کنار این خدایان زندگی می کرده اند. آنها خدایانشان را «آنوناکی» می نامیدند و معتقد بودند که از بهشت به زمین آمده اند.

زوئوس و پوزیدون چه کسانی بودند؟

کوه «اولمپ» مرتفع ترین قله «یونان» بر اساس اسطوره های باستان، اینجا ماوای خدایان بوده است. همینجا بر قله «اولمپ» بود که «زئوس» بر تخت خود نشست و سرنوشت انسان را رقم زد.

هر جا که ما به کوه «اولمپ» می رسیم، قصر باشکوهی توصیف شده، که به قولی بر قله کوه «اولمپ» قرار داشته و دیوارهای این معبد همیشه از طلا و یا نقره می درخشیده اند و همینطور هم با نورهای ریز بسیاری که به عنوان جواهرات توصیف شده.

حالا اگر شما از نگاه مدرن به این مطلب نگاه کنید، چه می شود اگر این قصر، کوه «اولمپ»، لزوما قله کوه نباشد، بلکه در واقع یک «کشتی فضایی» باشد چون اینطور توصیف شده که گاهی تندر مهیبی در کوه «اولمپ» شنیده می شد و کل قله از جا کنده می شد.

اگر کوه «اولمپ» ماوای میهمانان خارجی بوده، آیا «زئوس» هم می توانسته رهبرشان باشد؟ بر اساس هر دو کتاب «ایلیاد» و «اودیسه»، «زئوس» اغلب با یک میله درخشان در دست توصیف شده است.

به نظر میرسد که سلاحی بسیار قوی بوده، چون او می توانسته، همه یک شهر را با این سلاح صاعقه اش نابود کند همچون «زئوس»، برادرش «پوزیدون»، خدای دریاها، مجهز به نیزه ای سه شاخه بود. او قادر به ایجاد سونامی بود، موجهایی بلند که با این سلاح ایجاد می کرد.

قابل بحث تر از همه، یکی از مهمترین خدایان یونانی ست به نام «آپولو» که در آسمانها به وسیله ارابه آتشینش پرواز می کرد.

«آپولو» در ابتدا آموزگار یونانی های جوانی بود که در آنجا زندگی می کردند. او به آنها یاد می دهد که چگونه بناهایی روی تپه ها بسازند. او به آنها یاد می دهد که چگونه جاده بسازند. به آنها ستاره شناسی یاد می دهد.

قرنها بعد وقتی که «رم» بر اروپا و سرزمینهای مدیترانه ای حکم می راند، و از قرن اول پیش از میلاد تا قرن هفتم پس از میلاد، «رُمی ها» بیعتی مشابه یونانی ها با خدایان داشتند.
«زئوس» حالا به نام «ژوپیتر» شناخته می شد. «پوزیدون»، «نپتون» خوانده می شد. اما «آپولو» برای هر دو ملت «رُومی» و «یونانی» به همان نام شناخته میشد. تصادف؟
یا همانطور که اغلب نظریه پردازان فضانوردان باستانی به آن معتقدند، واقعه ای تاریخی از موجوداتی قدرتمند بوده که در هزاران سال پیش به زمین آمده اند؟

سنگ های ایستاده کارنَک

سنگ های ایستاده کارنَک

در سواحل شمال غربی فرانسه، درست در جنوب «بریتنی»، یکی از مهمترین مکانهای ماقبل تاریخ در اروپا آرمیده است. در دهکده ساحلی «کارنَک»، بیش از ۳۰۰۰ سنگ عظیم به ردیف در کنار هم و در دو مایل امتداد یافته اند سنگهای «کارنَک» از صخره های محلی بریده شده، فرم داده شده و برآورد می شود که متعلق به ۴۵۰۰ تا ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد باشند، یعنی در پایان عصر پارینه سنگی. آنها بزرگترین مجموعه سنگهای ایستاده در جهانند.

باستانشناسان از اینهمه سنگ عظیم در «کارنَک» متحیرند. کاملا واضح هست که یک پروژه عظیم از بلوکهای غول پیکری بوده با وزن ۵۰ تا ۱۰۰ و حتی بالای ۳۵۰ تن. افسانه ها حکایت از این دارند که غولها «کارنَک» را ساخته اند، اما شما متحیر می مانید که منظور واقعی این سنگهای عظیم چه بوده، و چرا انسانهای ماقبل تاریخ همه این سنگهای عظیم الجثه را جابجا کرده اند و در راستای هم اینجا در «کارنَک» گذاشته اند؟

هزاران سنگ بزرگ در الگوی جالبی منظم شده اند. همه به شکلی جالب ردیف شده اند که مثلث هایی را فرم می دهند که تنها می توانند از بالا قابل دیدن باشند. این چیدمان سنگها می توانسته راهی برای ارتباط با موجودات فضایی بوده باشد.

شاعر یونان باستان، «پیندر» ، از یک فرود آسمانی به نام «هایپربوریا» نام می برد، در منتها الیه شمال، جایی که خورشید بیست و چهار ساعت در روز می تابد. افسانه ها می گویند که «آپولو» به «هایپربوریا» می رود سوار بر ارابه آتشینش، در بیست سال یکبار.

«آپولو» به یونانیها می گوید: «بسیار خوب من باید بروم. به دیدن مردمی دیگر. باید بروم و به آنها هم آموزش بدهم». و آنها از او می پرسند که: «خوب کجا میروی؟» و او هم می گوید: «باید بروم به جایی که در ماورای جایی ست که باد شمالی از آنجا می آید. سرزمین هایپربوریا».

بسیاری از این اماکن قرن هاست که وجود دارند و تنها چند سال پیش در فرانسه شروع کردند به عکسبرداری هوایی از کل «بریتنی» با هلیکوپتر. و وقتی عکسها را کنار هم گذاشتند ناگهان کسی متوجه شد که این تصادفی نیست فاصله خطوط همیشه یکسان است ۲۸۶۰ متر یا دقیقا نصف ۲۸۶۰ متر زاویه ها همیشه یکسان هستند. زاویه ای فیثاغورثی. همه آن یک نمودار عظیم هندسی است، از دوران پارینه سنگی، که این را غیرممکن می کند. مردم عصر حجر هیچ تصوری از مثلث فیثاغورث نداشته اند. فیثاغورث در ۴۲۰ سال پیش از میلاد بوده.

با توجه به اینکه نظم هندسی سنگهای «کارنَک» تاریخی پیش از فیثاغورث دارند با فاصله زمانی بیش از دو هزار سال، یک سوال باقی میماند: چرا این سنگها در چنین نظمی قرار گرفته اند؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *