تغییر الگوهای احساسی برای کمک به دیگران
تمام روابط بشری الگوهای خاصی را پرورش می دهند که می توانند به عادت تبدیل شوند. به عنوان مثال اگر یکی از دوستانتان دوران سختی را سپری می کند ممکن است نقش مراقب را به عهده بگیرید و برای مدتی از او حمایت کنید. با این حال بایستی نسبت به این الگو هوشیار شوید و اقدام به رها کردن و اجزه دادن به دوستتان برای به دست گرفتن تسلط زندگی اش بکنید.
در هر رابطه ای به الگوهای زمینه های زیر توجه کنید:
درباره ی آنچه صحبت می کنید.
چه کسی قدرت بیشتری دارد.
چه کسی بیشتر جواب ها را دارد.
چه کسی بیشتر حرف می زند.
در کنار او و نسبت به او چه احساسی دارید.
زمانی که نظاره گر الگویی هستید ببینید آیا این الگو به شخص دیگر کمک می کند تا از درد احساسی یا بیماری جسمانی بهبود یابد یا خیر. شاید درباره ی شفقت بی رحمانه شنیده باشید که در آن به منظور کمک به دیگران به آنها کمکی نمی کنید یا حتی از کمک امتناع می کنید تا خودشان چگونگی مدیریت مسائل را بیابند. گاهی اوقات افراد بایستی تشویق شوند بیشتر از آنچه احساس می کنند قادر به انجامش هستند انجام دهند تا الگویی برای وابستگی به شخص دیگر ایجاد نکنند.
کمک به دیگران
برخی افراد واقعا به کمک یک اشاره نیاز دارند تا به عرصه ی جدیدی حرکت کنند. تشخیص زمان مناسب برای دادن پیشنهاد کمک یا نصیحت کردن مشکل است درست مانند قضاوت درباره ی زمان عقب ایستادن و اجازه دادن به افراد تا خودشان متوجه شوند در الگوهای قدیمی گرفتار شده اند.
اطلاع دادن الگوهایی که مشاهده می کنید به دیگران ممکن است مفید نباشد ولی می توانید برخی سوالات مفید و عاری از قضاوت بپرسید که آنها را قادر به توقف و تامل درباره ی آنچه اتفاق می افتد بکند. به عنوان مثال:
این رابطه چه شباهت و تفاوتی با رابطه ی قبلی دارد؟
از کجا می دانی که این رابطه به روال رابطه ی قبلی پیش نمی رود؟
می بینم که این شخص را دوست داری. آیا احساس می کنی این رابطه در درازمدت برایت مفید است؟
چه می شود اگر احساس کنی از درد قدیمی بهبود یافته ای؟
یک شخص بایستی آماده ی شنیدن پیشنهاد یا دیدن فرصت جدید شادی و سلامتی باشد. ممکن است به وضوح ببینید که برخی از دوستان یا اعضای خانواده تان از یک رابطه، ازدواج، شغل یا یک خانه ناله می کنند و با این حال هیچ قدم بزرگی برای تغییر آن وضعیت بر نمی دارند. این فقدان عملکرد نشان دهنده ی آن است که درد هنوز به اندازه ای وخیم نشده است تا حرکتی بکنند.
دیگران را قادر کنید تا اعمالشان را ببینند و بدانند که عملکرد یا بی عملیشان با حرف های شان تناقض دارد. می توانید با استفاده از شیوه های زیر کمک کنید:
- به آنها توضیح دهید که با شنیدن مشکلاتشان به آنها کمک نمی کنید و می خواهید درباره ی راه حل هایی برای تغییر بشنوید.
- اشاره کنید اگر واقعا وضعیت کنونی را می پذیرند پس چرا از آن شکایت می کنند. ممکن است با مسائل کنار و راهی برای خوشحالی در این وضعیت ببیند.
- بپرسید آیا واقعا می خواهند وضعیت را تغییر دهند. اگر چنین است به آنها کمک کنید تا آینده ای بهتر تصور کنند. با تشویق آنها به لذات بیشتر در حرکت به جلو به جای لذات راحت ولی غیر مفیدی که در حال حاضر مربوط به عدم تغییر می باشد به آنها کمک کنید احساسات و تصاویری از مرحله ی بعدی زندگیشان بسازند.
- از آنها بپرسید چه مهارت ها، احساسات یا منابعی برای حرکت به جلو در زندگیشان لازم دارند. سپس از آنها بخواهید تصور کنند این منابع و مهارت ها را در اختیار دارند و در آن صورت اولین اقدامشان چه خواهد بود؟
