تشریح جزئیاتی پس از حس نزدیک به مرگ (NDE)

تجربه پس از مرگ

تجربه پس از مرگ

بی شک افراد تحت ماهیت نورانی بارهای متعدد دچار حالت “NDE”  یا حالت “حس نزدیک به مرگ” شده اند. و اغلب آنرا تحت عنوان زندگی پس از مرگ دیده اند و چنان ابراز می نمایند که وارد تونلی از نور می شوند ولی در همین حال با فرایند کشیده شدن روحی مواجهه شده و بعضاً تجربه بسیاری سختی را داشته اند. این حالت بسیار عجیب سبب شده تا حالات روحی افراد را از حالت خوب به بد و بلعکس نیز تبدیل کند و یا حتی شخصیت را نیز تغییر دهد. در این سو افراد در طول مدت بیهوشی جسمی بسیاری از خاطرات گذشته خود را مرور کرده اند و یا با افراد و خویشاوندان نزدیک به خود ارتباط تله پاتی داشته اند.
طی چندین نمونه که از NDE خود سخن می گویند می توان به موارد مشترکی میان آنها پرداخت که در ذیل به اندکی از آنها اشاره خواهد شد.

خوابهای واقعی

پس از NDE بسیاری از افراد قادر بوده اند که بدون هیچ شکی خوابهای حقیقی ببینند و رویاهایی داشته باشند که قبل از آن رخ داد شاید خوابهاشان تنها به فعالیت های همان روز ختم می شده است ولی اینبار چیزهایی در خواب می بینند که بیشتر بیگانه و خاطراتی از آینده و گذشته است (در آینده در مورد اقساط و تعریف جامع خواب در مقاله “خواب و اسرارآن” اشاره خواهد شد) با این حال افراد از اینکه به یک باره چنین احساسات و رویاها و افکار واقعا وسیع و در حد کل دنیا را می بینند شوکه می شوند و پس از بررسی های بسیار در مورد منشا خوابها و رویاها هیچ روان شناسی قادر به پاسخگوئی بدان نیست و در برخی مواقع آنرا به واسطه روح های بیگانه در درون فرد و یا چند شخصیتی بودن فرد مربوط می دهند ولی حقیقت کاملا چیز دیگری خواهد بود بدان معنی که تمامی این افکارهای حقیقی و داشتن خوابهای واقعی دلالت بر وقوع حادثه NDE خواهد بود و تنها آغازگر دوباره این قابلیت در افراد نورانی همین روال خواهد بود.

بدون آموزش قبلی استاد شدن

در بسیاری از مواقع شاید ۹۸% افراد پس از تجربه حس نزدیک به مرگ به صورت مرموزی قادر به انجام کارهایی بوده اند که قبل از آن هیچ گاه توانایی حتی فکر کردن و نظر در مورد آنرا نداشته اند، نمونه بارز این حالت زمانیست که کودکی پس از تصادف و خروج یافتن از کما به صورت مرموزی کارهای بزرگسالان از جمله سیگار کشیدن و روزنامه خواندن و سایر را انجام می داده است ولی در مقابل نیز افراد دیگری خواهند بود که بدون فراگیری هیچ دانشی از نقاشی به رسم طرح های هنری پرداخته اند و در همین حال بسیاری از نقاشی ها خارج از درک و شعور بشری بوده است به گونه ای که بیشتر شبیه به ترسیماتی خارج از قوانین زمینی بوده است با این اوصاف در زمینه شاعری و حتی نوشته و نیز داستان افراد این توانائی را به دست خواهند آورد که قادر بوده اند بدون حتی تمرکز و حتی اینکه بدانند چه در ذهن دارند در مدت زمانی بسیار کوتاهی حتی در عرض چندین ساعت چندین صفحه داستان و نوشته را بدون هیچ اطلاعی از محتوای آن بنویسند و یا برخی از نوشته ها کلا مربوط به گذشته و برخی از نوشتار و یا تصاویر کمی بعد از همان زمان طراحی به وقوع خواهد پیوست.

پیوستن به علوم ماوراء

پس از اینکه افراد درک نکرده اند چه بر سرشان آمده و این قابلیت های جدید و گاها بازدارنده (post back) که تمایلات آنها را نسبت به جهان کنونی سردتر و حتی ترس آنها را از مرگ به حد ۱۰% می رساند برای رسیدن به جواب به سمت مسائل مربوط به ماوراء و دانشهای بیگانه پرداخته اند ولی همین امر سبب شده تا بیشتر با انحرافات ذهنی دچار شوند تا کسب حقیقت در این رویداد سخت تر شود. بسیاری از منابع موجود با توجه به ماهیت غیر انسانی و تنها مادی اقدام به تشکیل توده های فرعی نموده اند که باعث شده اند افراد را به سمت و سوی غلطی سوق دهند بخشی از افراد نسبت به اطلاعات غلط و نادرست محیطی از جریان درست خودشناسی فاصله می گیرند ولی هیچ گاه قادر به از یاد بردن این احساسات جدید نیستد یعنی در هر لحظه اتفاقی تازه آنها را تحریک می کند تا درمورد حقیقت این روالها به سوی دانشی فرا تر از حد معمول کشیده شوند. در حالت بعد از NDE علاوه بر داشتن این خصوصیات افراد احساس می کنند که توانائی داشتن قدرتهای ماورا و یا به عباراتی دیگر فرا طبیعی (تله کنزی، تله پاتی و…) را در خود دارند منتهی نمی دانند که چگونه اقدام به فعال کردن آنها نمایند. شرایط به گونه ای پیش می رود که هر روز از منطق واقعی فاصله گرفته و هیچ گاه به جواب اصلی نخواهد رسید حالت حس نزدیک به مرگ نور امیدی برای بیدار نمودن افکار خوابیده مردمان ستاره ای است که بی شک هر فرد در طول زندگی خودش بیش از چندین بار حس نزدیک به مرگ را بر اثر خفگی هنگام خواب، تصادف و حتی مریضی متوجه خود نموده است.اما سوال اینجاست در این حالت چه بر سر افراد می آید؟

در حالت حس نزدیک به مرگ دو حالت پیش بینی می شود.
۱- مشخص شدن اهداف اصلی افراد و بازگشت دوباره آنان به روال عادی
۲- مرگ موقتی و برگشت دوباره به زندگی

حالت نخست از لحاظ منطقی و  فلسفی دقیق تر خواهد بود در این حالت افراد به گونه ای مرتب در یک مکان نورانی با توجه به توصیفات خودشان در حضور عشق و احساس آرامش بی نهایت قرار می گیرند و به مرور خاطرات گذشته به صورت حلقه هایی (نمایشگر های نورانی حلقه ای) در روبرویشان قرار گرفته و اهدافی که باید انجام دهند برای آنان نمایش داده خواهد شد.

“” گویند طاهر در آغاز جوانی روزی با شوق و علاقه بسیار به مدرسه ای وارد شد و تصمیم به فراگیری علم و دانش گرفت اما هنگامی که سخنان علمی طلاب را با شوق فراوان می شنید مطالب آنها را نمی فهمید لذا به یکی از طلاب گفت شما چه می کنید که به این علوم آگاه می شوید آن شخص به شوخی به او گفت: بسیار رنج و زحمت می کشیم، در این حوض یخ را شکسته و در سرمای شب غسل کرده و چهل بار سر را در آب فرو می بریم چون بیرون می آییم اسرار این علوم بر ما معلوم و فراگیری آن بر ما آسان می شود. بابا طاهر ساده دل با عشق و شوق به معرفت الهی این سخنان به شوخی را حقیقت دانست و چون شب شد در هنگام خواب طلاب به مدرسه آمد و یخ حوض را شکست و در آب غسل کرد و چهل بار سر را در آب فرو برد و چون از این کار فارق شد شعله ای از آسمان فرود آمد و به قلب او وارد شد و پنهان گردید و توانست در راه عرفان و شناخت به مقام بالایی رسید.””

و در این حالت چشم اندازی از آینده و گذشته خود و به مراتب قلیلی از آینده جهان را مشاهده می کنند و با قبول کردن این شرایط به زمین برای جبران کردن این کارها و روال ها و رسیدن به اهداف بزرگ باز خواهند گشت و تعداد بسیاری از افراد اینچنین سخن می گویند که برای نجات دنیا آماده اند که جان خود را نیز در این راه فدا کنند. عشق به هم نوع و کمک و همیاری بسیار و بسیار پس از حالت حس نزدیک به مرگ روی می دهد حتی در بسیاری از اشخاص که دارای خلق و خوی نادرست و غیر انسانی  بوده اند. افراد روح خود را توسعه می بخشند و بیشتر از آنکه خود را ببینند به هم نوعان خود از هر لحاظ چه مادی و چه معنوی کمک خواهند رساند.


اکنون می بایست به حالت دوم و حالت پیشنهادی از جانب پزشکان و متخصصان مربوط به قسمتهای ویژه درمانی و حتی روانپزشکان و افرادی که به هر عنوان دانش خود را محدود به دانش زمینی می دانند پرداخت، این حالت، حالت نخستی که بیشتر با تجربیات افراد تنظیم شده است را نقض کرده و عمل نرسیدن اکسیژن به مغز و در نهایت مرگ موقتی (temporary death) را مطرح می کنند و آنان نشان می دهند که افکار انسانها در این نقطه حساس بسیاری از توهمات ناشی را تصور می کند که غیر معقول اما پیش بینی شده است یعنی شبیه به زمانی که فرد در هنگام دیدن کابوس می باشد. ولی باز هم در این حالت مطرح شده جای چندین سوال باقی خواهد ماند، که چرا در طول مسیر تونل نورانی افراد قادر هستند بستگان مرده خویش را ملاقات کنند آیا این یک توهم است و آیا بشر در توهمات احساس آرامش و عشق به مخلوق خود را دارد و یا دچار بحران های نامتعارف خواهد بود؟

همان طور که قبلا در پایگاه بسوی حقیقت مطرح شد استفاده از دخانیات و یا محرکه های ذهنی و روان گردان ها شاید قادر باشد راهی را برای رسیدن به دنیای متا فیزیک و دنیای دیگر را بر فرد گشوده سازد ولی این عمل، عمل بدون اجازه خواهد ولی در هنگام NDE افراد عملا به صورت واقعی و بدور از توهم در مکانی مملو از دیدنی های واقعی قرار می گیرند که در مقابل آن دیدینی های نامتعارف زمانی خواهد بود که فرد مشغول استعمال روان گردان باشد.

“”شهریار در سال ۱۲۸۵ در روستای خشگناب در بخش قره‌چمن آذربایجان ایران در اطراف تبریز متولد شد. پدرش حاج میر آقا خشگنابی بود که در تبریز وکیل بود. پس از پایان سیکل اول متوسطه در تبریز در سال ۱۳۰۰ برای ادامهٔ تحصیل از تبریز به تهران رفت و در مدرسهٔ دارالفنون (تا ۱۳۰۳) و پس از آن در رشتهٔ پزشکی ادامهٔ تحصیل داد.
قبل از گرفتن مدرک دکتری «به علل عشقی و ناراحتی خیال و پیش‌آمدهای دیگر» ترک تحصیل کرد (زاهدی ۱۳۳۷، ص ۵۹). پس از سفری چهارساله به خراسان به منظور کار در ادارهٔ ثبت اسناد مشهد و نیشابور، شهریار به تهران برگشت و در سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام شد و پس از مدتی به تبریز منتقل شد.
در تهران از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹ به جلسات احضار روح می‌رفت (زاهدی، ص ۶۱). در ۱۳۱۹ درویش شد و قرار بود که «خرقه بگیرد و جانشین پیر بشود» (زاهدی، ص ۶۲) ولی به علت شهودی که برایش پیش آمد از این مسیر منصرف شد و در بسیاری از عادات خود تغییر داد، از جمله سه‌تار را که تا آن زمان می‌نواخت کنار گذاشت و مواد مخدر را که حدود سی سال به آن معتاد بوده است ترک کرد (زاهدی، ص ۶۲) و بیشتر به قرآن خواندن و عبادت مشغول شد. حال متفاوت شهریار تا حدود سال ۱۳۳۱ ادامه یافت.””

افراد پس از ورود به این شرایط نادر با توجه به برخی از وظایف ملحق شده به آنان در طی این روال با قدرتهای ماوراء به زمین برخواهند گشت و برخی دیگر که ماهیت نورانی دارند نیز این قابلیتهای غیرفعال شده را در خود فعال می بینند ولی هر چه که باشد می بایست آن قدرتهای ذاتی را در راه درست و منطقی انجام داد چون قدرت بکار گیری قابلیتهای فرا انسانی شاید به نظر ایده ال برای تغییر و نجات دنیا باشد ولی با زیاده خواهی افراد، هر فرد قادر به تبدیل شدن به افرادی نظیر (صدام و هیتلر) خواهد شد که با قابلیت های خاص خود بجای استفاده بجا و درست بر اثر زیاده خواهی های خود و حس خالق بودن منجر به کشته شدن بسیاری از افراد شوند هر قدرت و هر دانش و هر قابلیت اضافه شده به فرد حال آنکه در زمان NDE باشد و یا خارج از آن وظایفی را بر عهده افراد قرار می دهد که شانه خالی کردن از آن بحث پدیده تکامل معکوس افراد نورانی و عادی مطرح خواهد شد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *