ترس از ناکامی در ارتباط جنسی

در فرهنگ غالب، نقش مرد در فعالیت های جنسی عبارت است توانایی مرد در ارضای شریک جنسی خویش. در گذشته ترس از عمل جنسی که غالبا از وظیفه و نیاز به ارضای طرف جنسی ناشی می شد باری بود که فقط بر دوش مرد سنگینی کرد، ترسی که ناگزیر زمینه پیدایش بدفهمی را فراهم می آورد.

مسایل ناشی از انزال زودرس حتی جوانترها را نگران می سازد. این نوع واهمه از عمل جنسی با مسایل یا مشکلات نعوظی ارتباطی ندارد بلکه متوجه واهمه فرهنگی عدم توانایی کنترل فرایند انزال به درجه ای است که ارضای جنسی زن را امکان پذیر کند.

بدون توجه به این که آیا فرد تاکنون مشکل نعوظی داشته است یا نه این احتمال که ضعف جنسی ثانویه با مسن تر شدن مرد شدت می یابد مشکل دیگری است که در برخی فرهنگ ها مورد توجه قرار گرفته است.

بسیاری از مردان در صورت ابتلای به ضعف جنسی به جای اینکه با بی کفایتی جنسی خود که هسته شخصیت آنها را خرد می کند مبارزه منطقی بکنند به صورت ارادی از نزدیکی امتناع می ورزند و باور ندارند که دلیل کاهش فعالیت جنسی آنها همان فرایند کهولت است که به عنوان واقعیتی بالینی مطرح می باشد.

ابراز عصبانیت و ناسازگاری نسبت به شریک جنسی غالبا به عنوان دستاویزی به منظور گریز از واهمه ناشی از بی کفایتی جنسی مورد بهره برداری قرار می گیرد. به طور روزمره مردان میانسال بی شماری با انتخاب زنان جوانتر خود را به این مشکل مبتلا می سازند.

این تصویر بالینی غالبا به این صورت توجیه شده که مرد میانسال ناخودآگاه در صدد تثبیت مجدد قدرت جنسی خود بر می آید و فکر می کند که با اثبات مکرر قدرت جنسی خود هسته شخصیت او تقویت می شود.

خطای این راه حل وقعی آشکار می شود که خواسته های شریک جنسی جوان، نگرانی شدید مرد سالخورده را از انجام عمل جنسی به نوعی بی کفایتی فیزیولوژیک و تثبیت شده جنسی تبدیل گرداند.

هنگامی که مردان سالخورده علاقه جنسی خود را از دست می دهند و یا به دنبال ارضای غریزه جنسی به بیرون از خانواده روی می آورند زنان آنها ممکن است نسبت به واهمه شوهرانشان در زمینه عمل جنسی بصیرت نداشته باشند و احساس کنند که آنها به اراده خویش می خواهند از فعالیت جنسی خودداری کنند.

حتی در صورت وجود این آگاهی و بصیرت باز هم زنان می ترسند شوهران سالخورده فاقد انگیزه خود را به عمل جنسی دعوت کنند و صحنه های شکست نعوظی آنها را به چشم ببینند. اگر مرد سالخورده طی زمانهای طولانی تحریک نگردد قابلیت واکنش جنسی او ممکن است از بین برود.

درست است که فرایند پیری همراه با سیر قهقرایی فیزیکی می تواند از قابلیت نعوظی آلت بکاهد ولی به هیچ وجه نمی توان گفت که ضعف جنسی ثانویه نتیجه اجتناب ناپذیر فرایند پیری است.

یکی از واقعیت های ثابت شده این است که غالب ضعف های جنسی مربوط به فرایند پیری، ماهیت گذرا دارند. در اغلب موارد ضعف جنسی ثانویه برای تمام مردان بدون توجه به سن آنها فرایندی است برگشت پذیر مگر در افرادی که پیشینه جراحی ویژه یا ضایعه فیزیکی داشته اند.

با اطمینان و بر اساس دلایل بسیار می توان گفت که در سایه وجود تکرر منظم ابراز احساس جنسی، سلامت جسمی کافی و ذهنیت سالم نوعی فضای محرک جنسی در چارچوب زندگی زناشویی ایجاد می شود. این فضا که از جمع شدن عوامل سه گانه مذکور حاصل می شود تنش جنسی را بهبود می بخشد و ظرفیتی برای عمل جنسی به وجود می آورد که اغلب تا بعد از هشتاد سالگی نیز ادامه می یابد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *