دوستی با احساسات

فرایند بهبود احساسات به گونه ای است که تمام طول عمر از آن استفاده می کنید. می توانید برای بهبود درد و رنج گذشته تلاش کنید ولی قسمتی از شرط انسان بودن آن است که پستی و بلندی ها را پیوسته تجربه کنید. توانایی همسویی و دوستی با احساسات به شما در درک طبیعت واقعی شخصیت و نیازهایتان کمک می کند.

هر فردی شخصیت های احساسی متفاوتی دارند. بعضی افراد بیشتر متمایل به اضطراب و دیگران متمایل به خشم هستند. وقتی که زمانی را به شناسایی خصوصیت شخصیت تان اختصاص می دهید ممکن است بهتر به برخی تصمیمات گذشته تان پی ببرید.

در نام گذاشتن بر خود مهربان باشید خودتان را با مهربانی توصیف کنید نه با قضاوت. شناخت خود مضطرب یا خود مردد در یفاتن علل اصلی این احساسات به شما کمک می کند. به عنوان مثال ممکن است دریابید که غلبه ی خود مضطرب به دلیل ناامنی در خانواده به وجود آمده باشد. دوست شدن و اختیار دادن به این جنبه از وجودتان به شما اجازه می دهد و اکنش های خودکار حافظه ی مضطرب را نسبت به مسائل مشابه بهبود بخشید و مدیریت کنید و انتخاب های مفیدتری را برای چگونگی واکنش در آینده انتخاب کنید.

پذیرش واکنش های احساسی:

همان طور که احساساتتان را شناسایی می کنید باید آنها را به عنوان بخشی از شخصیت تان بپذیرید. شناخت و پذیرش احساساتتان نیاز به تمرین دارد زیرا گاهی اوقات وانمود کردن به خوب بودن حتی وقتی که خوب نیستید آسان تر است. بسیاری از افراد از احساساتشان می ترسند و سعی می کنند هر کاری انجام دهند تا از آنها اجتناب کنند. آنها نگرانند که اگر شروع به گریه کنند دیگر هیچ وقت ارام نگیرند یا اگر به خود اجازه دهند که خشم شان را با انکار یا فعالیت بیش از حد مانند اعتیاد به کار یا نظم و ترتیب وسواس گونه پنهان کنند. حتی ممکن است از ابراز خوشحالی مضطرب باشند.

دوران کودکی و شرطی شدگی های اجتماعی می تواند به راحتی پذیرش احساسات تاثیر بگذارد. در بعضی خانواده ها افراد به راحتی احساساتشان را بیان می کنند در دیگر خانواده ها احساسات را محبوس نگه می دارند گویی از احساسات باید خجالت زده شد. در واقع احساسات برای سلامتی حیاتی هستند. اگر به خود بگویید: من نباید چنین احساسی داشته باشم. راه به جایی نمی برید. به جای اینکه درباره ی درستی یا غلط بودن احساساتتان قضاوت کنید فقط آنها را بپذیرید. احساسات وجود دارند.

شما نمی توانید احساساتتان را کنترل کنید ولی می توانید نحوه ی مدیریت آنها را کنترل کنید. داشتن یک احساس به این معنی نیست که باید کاری انجام دهید یا آن را ابراز کنید. قبل از این که به طور خودکار واکنشی نشان دهید که ممکن است موجب پشیمانی شود درنگ کنید و آن احساس را برسی کنید. با همسو شدن با خود توجه به احساس و پذیرش آن قبل از تصمیم در مور ابراز یا عدم ابراز آن کنترل رفتارتان را به دست می گیرید.

فراغت از احساسات طاقت فرسا:

روبه رو شدن با احساسات می تواند ترسناک باشد. ممکن است از این که احساساتتان رها شوند و شما را غرق کنند، مضطرب باشید. نگران نباشید فقط هر قدم به سوی بهبود احساسات را به آرامی و ملایمت بردارید. هر وقت که بخواهید می توانید از این کار دست بکشید استراحت کنید و بر کار دیگری متمرکز شوید.

چند ایده:

  • به پیاده روی بروید.
  • به یک قطعه موسیقی آرام بخش گوش کنید.
  • با یک دوست حرف بزنید.
  • ۵ تا ۱۰ دقیقه را به تمرین شش تنفس در دقیقه اختصاص دهید.
  • منظره ای تعالی بخش را که ذهنتان می تواند بر آن تمرکز کند نظیر رودی آرام، کوه یا غروب آفتاب را مجسم کنید. تصویری انتخاب کنید که به شما احساس خوبی می دهد و آن را در ذهنتان ثبت کنید یا یک کارت پستال و یا عکسی در کیف پولتان بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *